+ ۱۳۸۹/۰۸/۳۰

1- آب: آبها منشا همه مخلوقات هستند،تجزیه نشده، در واقع می توان گفت شکل نخست هر ماده ای را آب فرا گرفته است. " مایعی که همه چیز را محقق می سازد." : افلاطون
آب از بینش ایرانی: آپو که در واقع هم نیروی شمسی و هم قمری محسوب می شود و هم می توان گفت اقیانوس آغاز هستی است.

2- آتش: نیروی زندگی بخش و مولد خورشید تجدید حیات و یه عبارتی به معنای بارور سازی ، نیرو، قدرت، انرژی می باشد.
آتش از بینش ایرانی: در پرستشگاه پارسی آتش به مفهوم مرکز مقدس ،جایگاه الوهیت و نور الهی در جان انسان است. نیروی شمسی است،آتر نماد آتش الهی در آسمان و چوب است. تداعی کننده نظم و قانون نیز هست. در آیین زرتشت :" همه چیز از آب بود جزتخمه مردمان و گوسپندان ، زیرا آنان را تخمه ، آتش- تخمه است."

3- ارابه: مرکب جسم بشر. همراه با اسب شمسی که به معنی مرکب روحانی است.ارابه ها به نوعی نمادی از نبرد هستند. آنچه که بوسیله آن ارابه ها کشیده می شوند نماد و مفهوم هدف را توضیح
می دهد. مثلا اسبهای سفید به معنی معنویت و پاکی یا شمسی بودن هستند،در حالی که ارابه فریا که گربه ها آن را می کشند قمری و جادویی است.
ارابه از بینش ایرانی: چهار اسب جنگی که نماد چهار عنصر و چهار خدای مربوط به آنها هستند ارابه مغان را می کشند.چهار اسب سفید "باد،باران،ابر،تگرگ" کشنده ارابه آناهیتا،ایزد بانوی باروری هستند. او همراه میترا ظاهر می شود.

4- اژدها: نمادی پیچیده و عالمگیر . اژدها در معنی هیولاها بومیان "صاحب زمین " هستند که با قهرمانان ، فاتحان و آفرینندگانی که برای تسلط و تصرف زمین می جنگند، در تضادند.آنها به نوعی نگهبانان گنجها و مداخل معرفت سری هستند . نبرد با اژدها یعنی غلبه بر مشکلات برای دستیابی به گنج معرفت باطنی
ازدها از بینش ایرانی: نشانه هوم"ضمنا گندروی اژدها به دست گرشاسپ کشته شد و در نتیجه دست اهریمن از فرمانروایی بر آفرینش اهورا مزدا کوتاه شد."

5- اسب: موجودی دو خصلته هست ،آنگاه که اسبهای سفید ،طلایی یا آتشین همراه ایزدان خورشید ظاهر می شوندو ارابه های آنها را می کشند، نیرویی شمسی به شمار می روند، در حالی که یه معنی عنصر مرطوب،دریا، شگفتی آغازین و اسبهای ایزدان اقیانوس ،نیروس قمری هستند. بنابر این اسب هم نماد زندگی است هم نماد مرگ.هم شمسی است و هم قمری. و به نوعی می توان گفت نماد عقل،خرد، اندیشه،منطق،نجابت هم هست.

اسب از بینش ایرانی: چهار اسب سفید باد ، باران،ابر، و تگرگ ارابه اردویسر آناهیتا را می کشند و چهار اسب جنگی "جهار عنصر و ایزدان آنها" ارابه مغان را می کشند.


نمادهای ایرانی قسمت 2
1- باد: روح، دم حیاتی عالم ، نیروی روح در طی زندگی بی وقفه و نگهداری آن در همه حال ،از این رو باد با ریسمان ، طناب ،رشته و غیره پیوندی نمادین دارد. باد و آتش با یکدیگر مظهر ایزدان کوهستان و آتشفشانها هستند.
باد از بینش ایرانی: درخت بهشت

2- باز (پرنده) : پرنده شمسی با نمادهایی همسان با شاهین ، نشانه ایزدان خورشید و نماینگر آسمانها، نیروی ، سلطنت، نژادگی مانند شاهین ، موجودی محسوب می شد که می توانست به سوی خورشید پرواز کند و بدون پلک زدن به آن خیره گردد.ایزدان همراه با باز سر ، ایزدان خورشیدند.
باز از بینش ایرانی: نشانه اهورا مزدا یا اورمزد، در معنی نور.

3-بالها: در غرب و خاورمیانه بالها به نمایش الوهیت و موجودات فوق طبیعی منحصز هستند.خدا یا موجودات فوق طبیعی هندی و خاور دور به استثنای گارودا اسب کیهانی و اژدهای بالدار در نماد بال شریک نیستند.بالهای شمسی هستند و الوهیت، طبیعت روحانی، خستگی ناپذیری، هوا، باد و گاهی بالها نشانه پیک ایزدان تیزپا و نیروی ارتباط بین ایزدان و انسانها هستند.
بالها از بینش ایرانی: دیسک بالدار نماد اهورا مزدا یا اورمزدا در معنی نور است.


نمادهای ایرانی قسمت 3:

1- گراز: دو خصلته است، هم شمسی است و هم قمری. در نقش گراز شمسی مظهر اصل مذکر است اما اگر سفید باشد گراز قمری و مظهر اصل مرطوب و مونث محسوب می شود و ساکن مرداب است.مظهر دلیری و شکمبارگی نیز هست.
گراز از بینش ایرانی: "گراز درخشان" در زند اوستا تداعی گر خورشید است.(گراز یکی از جلوه های بهرام است، او گاه به شکل گراز تیز دندان "تیز اره " نمایان می شد.

2- ماه: معمولا مظهر نیروی مونث،ایزدبانوی مهر، شاهبانوی آسمان است.
ماه از بینش ایرانی: به نام ایزد "ماه" ، در کنار هور _ خشئته یعنی خورشید ستوده شده. ماه هم در متون زند و هم پهلوی ، مذکر است.

3- مروارید: قمری،نیروی آبها، گوهر ماه و کنترل کننده جزر و مد ،جنین، زندگی کیهانی ،دات الهی
مروارید از بینش ایرانی: منجی،بخشنده حیات تولد و مرگ،طول عمر

4- نور: تجلی الوهیت ، آفرینش کیهانی، کلمه ، آگاهی، آغازین ، زندگی
نور از بینش ایرانی: هستی پاک، روح پاک، در آیین زرتشت نیروی حقیقت نور به شکل اورمزدا و یا اهورا مزدا ، سرور نور ،نشان داده شده است و با تاریکی اهریمن یا انگره مینو ،سروز دروغ، در تضاد است.برای مغ مقدس است.

5- نیلوفر آبی: نیلوفر شرقی یا سوسن یا گل سرخ غربی نمادب جهانی است. شمسی و قمری، تولد و مرگ است، همراه ایزدان خورشید هندو و مصری و ایزدان ماه سامی و مادر کبیر که ایزدبانویی قمری است، ظاهر می شود.


قسمت چهارم:

1- مار: نمادی جهان و پیچده غالبا مار و اژدها جانشین هم می شوند در خاور دور هیچ فرقی بین آنها وجود ندارد.
مار از بینش ایرانی: جنبه ای از اهریمن یا انگره مینو، مار تایکی ، درو وند.اژدی - دهاک مار پارسی ، به معنی خفه کننده ، دشمن ایزد خورشید است.

2- چنار(درخت)
ازبینش ایرانی: شکوه ،تعلیم

3- خروس: پرنده شمسی، نشانه ایزدان خورشید ، پرنده شهرت ، برتری، شجاعت . دو خروس در حال جنگ مظهر نبرد زندگی است .خروس سیاه نماینده اهریمن به حساب می آید.
خروس از بینش ایرانی: پرنده سلطنت ، بارها روی عصای سلطنتی قرار گرفته است.

4- دیسک: خورشید، تجیدید حیات ، کمال ، الوهیت، نیرو، ایزدشمسی،
دیسک از بینش ایرانی: دیسک بالدار د نقش نور ونیروی روشنی نماد اهورا مزدا یا اورمزدا است.


نقوش سماوی در ایران باستان
1- خورشید: خورشید که مظهر مجسم نیرو های آسمان و زمین است ، پدر بشر نامیده می شود.داستان خلقت مشیه و مشیانه به صورت دو بوته ریواس از نطفه کیومرث که در خورشید تصفیه شده و بر زمین پاشیده شده بوجود آمده اند نشان دهنده اهمیت خورشید و پبوند انسان و خورشید است.

2- ماه : در آیین زرتشت ماه پاسدار ستوران است و حامل نژاد آنان، هفتمین یشت و اوستا به ماه اختصاص داشته و روز دوازدهم هر ماه شمسی به نام او " ماه روز" می نامیدند.در اوستا از ماه نیایش ، که سه بار در ماه اجرا می شود یاد شده است.هلال ماه در قدیم از علایم خاص ایرانیان بوده است.
از دیگر صفات ماه "باروری" است و از آنجا که رابظه زن با باروری از ابتدای تفکر بشر وجود داشته است ،رابظه زن و ماه در دوران باستان محقق می شود. در قدیم ماه معرف زمستان با روزهای گرم و بلند بوده است.از رنگها سفید و لاجوردی و نیلی و در نتیجه بنفش که رنگ برخی از پرچم های ایرانیان از جمله درفش کاویانی است، رنگهای متعلق به ماه است. ار بین فلرات ، نقره به ماه تعلق دارد .شکل هندسی متعلق به ماه را به صورت انسان می نمایندند ، نشانه آن به شکل زنی زیبا بوده است.


قسمت دوم:

3- ستاره:
بیشینه تاریخی و بررسی های ژرف در آیین های کهن نشان می دهد که، ستاره زهره(ناهید) نزد تیره های گوناگون مردم جهان مقدس و ستایش می شده است .این ستاره در بین النهرین زهره وایشتار ...در ایران آناهیتا (ناهید) خوانده می شد و مقدس به شمار می آید. ستاره برای مردم باستان شناخته شده بود و سالنمای برخی از کشورها بر پایه گردش آن استوار بود و ارزش دینی داشت.


نقوش حیوانی در ایران باستان:

1- گاو:
در اوستا علاوه بر معنی معمول آن ، به صورت اسم جنس بر همه چارپایان مفید اطلاق می شود. در فرهنگ زردشتی هنوز لغت " گاو" بر سر یک دسته از اسامی جانوران از قبیل : گاومیش، گاو گوزن، گاوگراز،و ماهی دیده می شود که خود دلیل آن است که این کلمه در اوستا اسم جنس بوده است. گاو اوگدات چنان چه از روایات مربوط به آفرینش در ایران کهن بر می آید ، پنجمین مرحله آفرینش خلقت علم حیوانات بود،همان طور که در خلقت گیاهان در اساطیر سخن از "درخت هکه تخم" که هکه گیاهان از آن بوجود می آید ، می رود، در مورد حیوانات هم اعتقاد بر این بود که ، گاوی به نام اوگدات تخم کلیه چهارپایان و حتی برخی از گیاهان سودمند را داشت.افسانه گاو نخستین در آیین میترا (مهر پرستی) و مذهب مانی نیز باقی مانده است. با این تفاوت که در آیین مهری نخستین گاو موجودی اهریمنی بود که به ترتیبی خاص مهر با او به جنگ پرداخت و پس از پیرگی بر او ، با دستی منخرین او را گرفت و با دستی دشنه ای بر پهلوی او فرو برد. در این لحظه از اعضای بدن و خون گاو نخستین کلیه گیاهان و انواع چهارپایام پدید آمدند.
گاو زمین: در افسانه های آریای گاو مقدس و نماینده قدرت و نیرو است. از این رو قدما معتقدند که : زمین روی شاخ گاو قرار دارد و گاو بر پشت ماهی بزرگ و او بر دریا ها شناور است.
هرگاه که گاو خسته می شد ،زمین را از روی یک شاخش به روی شاخ دیگر می لغزاند و همین کار موجب زمین لرزه می شود.

" همچنین در مراسم نوروزی در روستاها تخم مرغ هایی روی آیینه میگذارند و معتقدند که : به هنگام تحویل سال ، وقتی که گاو آسمانی کره زمین را از شاخه ای به شاخه دیگر خود می افکند، تخم مرغ در روی آیینه خواهد جنبید.
گاو با سری از شیر علامت حاصل خیزیو قدرت زمین است.
گاو ماده در باورهای قومی و اساطیری نشانه هرج ومرج ،مادر همه آفریده ها است.در ایران باستان شکلی از ایزد طوفان دارد که مولد باران است.شاخ گاو ماده علامت رسالت عقل و علامت خورشید یا ماه است.
* از جمله نقوش مربوط به گاو سر ستونی است در تخت جمشید که نقش دو گاو زانو زده پشت به هم قرار گرفته را نشان می دهد.* از تصاویر دیگر مربوط به گاو می توان به ریتون ها و ساغر های نقره ای اشاره کرد که مربوط به زمان اشکانیان و از مقبره هفت برادران به دست آمده است که، به ساغرهای شاخی شکل معروفند.
در زمان ساسانیان نقش گاو را بیش تر روی سکه ها و مهرها می توان یافت که در این نقوش گاو به صورت ساده و همراه ماه در بعضی جاها نمایان است. از جمله تصاویر دیگر مربوط به گاو را می توان در مراسم قربانی گاو در آیین مهر اشاره کرد در این تصویر شیر نماد مهر بوده که در حال جنگ با گاو است.

3- اسب:
در فرهنگ ایران ،به ویژه از اسبو گردونه از زمان های کهن یاد شده است. مهر از جمله ایزدانی است که بر گردونه مینوی نشسته است.اسب را " شاه چرندگان" و در میان چارپایان از همه نیکو تر می دانستند.
"تشتر ، فرشته باران ، برای دست یابی به آب های بارور به شکل اسب سفیدی در آمد و با اپوش ، دیو خشکی ، که او نیز به صورت اسب سیاهی بود ، جنگید.
* از لحاظ طرح کلی شهر شوش به شکل "باز" ساخته شده و شوشتر به شکل "اسب" است.*
معنای سمبلیک اسب:
به معنی آزادی، اندام زیبا ، انرژی خورشیدی، بخشندگی و پایداری ،پیروزیو تحمل ،حرکت ، حس شنوایی، خیر خواهی،دانش زمانی، سپاسگذاری و قدر دانی، سرعت،فراوانی، فهمیدگی،نیرومندی هوش ، همچنین خیره سری، جنگو سرسختی، و لجاحت و غرور هم آمده است.

در باورهای قومی و اساطیری:
در نشانه های نجابت خانوادگی ، آماده برای هرگونه خدمت در زمان صلح و یا جنگ است.
ایرانیان برای تداوم گردش خورشید و آسمان ، اسب را در پیشگاه خدای خورشید قربانی می کردند.در واقع می توان گفت ایب با بال موج دار نشانه خورشید است . اسب در حال پرواز ،مرکب خدایان ، نشانه ظهور علم ، فهم و هوش می باشد.
اسب سفید یا طلایی در اساطیر ایران باستان شکلی از" تیشتر" آورنده آب ، نشانه مردی و نیرومندی است.
اسب همراه ارابه نشانه خدای باد، خورشید یا دریا است و چهار اسب در اساطیر نشانه چهار جهت اصلی است.
* از جمله نقوش مربوط به اسب مجسمه اسب برنزی سواری از دوره هخامنشی است که مربوط به قرن 6-4 ق.م در موزه بریتانیا است.[/size]


قسمت سوم:
از جمله آثار دیگر در زمینه نقش اسب ، نقش برجسته ایست روی قسمتی از غلاف طلای مادی که اسب را در حال شکار نشان می دهد که، از گنجینه جیحون به دست آمده و مربوط به سده 6 و 7 ق.م است. در تمدن ماد معمولا برای اسب ها جل های زربفت یا قالیچه که هر دو غالبا نقش دار بوده اند ،می بافتند.مخصوصا طرح هایی از گل لوتوس روی آنها نمایان بود. از جمله آثار دوره هخامنشیان که نقش اسب روی آن حک شده است در زمینه نقش برجسته نوعی پلاک سیمین از این دوره ای است که نقش سوارانی کنده شده که همه آنها با لباس مادی هستند.

3- شیر:
از معنای سمبلیک این حیوان می توان : آتش ،ابهت،پارسایی، پرتو خورشید، پیروزی، تابستان، دزدی،دلاوری، ، روح زندگی، نیروی ابر انسانی و مادون انسان( الهی و حیوانی ) را نام برد.
این حیوان در باورهای قومی و اساطیری نشانگر باروری زمین محسوب می شد. سر شیر به نشانه مراقبت و هوشاری و اندام پسین او مظهر قدرت است.این جانور تقریبا در کلیه تمدن های خاور نزدیک سمبل قدرت و سلطنت به کار رفته و با قدرت خورشید برابری کرده است.
"شیر بالدار در ستون های سنگی بابل و تخت جمشید ، تجسمی از هیولاهای توفان یا هرج و مرج که گاهی سری از عقاب دارد."
شیر علاوه بر اینکه نماد میترا، خورشید،تابستان، گرما،پیروزی،قدرت و نور بوده نماد آتش نیز هست و در دوران باستان شیر هم چون اسب و گوزن رباینده روح چانداران دانسته شده بود ترسیم دم بلند برای شیر یا گربه سانان علامت اقتدار بیش تر است.در بابل ، شمش خدای بابلی را به صورت شیری می نمدند که گاه بالدار بود.نمونه از مجسمه شیر را به صورت بالدار می توان در ریتون یا ساغری که در همدان کشف شده و جنس آن از طالاست مشاهده نمود.
در زمان هخامنشیان شیر مظهر قدرت و نیرو شناخته شده است که نمونه ای از نقش این حیوان در پرسپولیس به دست آمده است.


   برچسب‌ها: نمادهای ایرانی
   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش