1. دگرگونی فضای اجتماعی و تغییر در گفتمان عاشورا
یکی از آسیبهایی که به شدت متوجه فرهنگ عاشوراست، آسیبی است که از راه تغییرات زمانه به وجود میآید. از آن جا که فرهنگ عاشورا و عزاداری، سنتی اجتماعی در درون جامعه شیعی است، به ناچار ممکن است با تحول زمان، تغییر پذیرد. همین موضوع است که وظیفه اندیشوران و دل بستگان فرهنگ ناب عاشورایی را دو چندان میکند ؛ اگر چه بی نهایت کاری سخت و سترگ به شمار میآید. اگر نگاهی به ادبیات منثور و منظوم عاشورا در دورههای مختلف بیفکنیم، خواهیم دید که تا حدود بسیاری، رابطهای متقابل و متعامل میان رویکردهای عاشورا با وضع اجتماعی ـ سیاسی ویژه هر دورهای وجود دارد. فرضیه این نظریه آن است که دگرگونی شرایط وضعیت و منطق هر زمان، تأثیری عمیق بر نگرش غالبی مردمان آن عصر دارد و این تغییرات در سنتهایی اجتماعی به ویژه سنتهای دینی چون فرهنگ عاشورا و عزاداری نقش به سزایی دارد. بر این اساس گفته میشود «دورههایی که جامعه شیعی، جامعه سیاسی و کنش گرا از نظر اجتماعی است، قرائت و ادبیات عاشورا، صبغهای سیاسی و فعال به خود گرفته و وجه مبارزهجویانه و حماسی عاشورا، شاخصه فرهنگ مکتوب یا شفاهی، منظوم یا منثور سیاسی میگردد و در شرایطی که به هر دلیل و سبب اجتماعی ـ تاریخی، جامعه شیعی غیر سیاسی و «پولیتیزه» میشود، وجه فاجعه بار، غمانگیز، سوگوارانه و منفعلانه عاشورا بر جسته میگردد.»(1) از این دست میتوان در سدههای نخست تاریخ شیعه، ادبیات حماسی و انقلابی شاعران حماسه سرای شیعی چون فرزدق، کمیت اسدی، سید حمیری و دعبل خزائی و مقتلهایی چون مقتل ابی مخفف و ارشاد را مشاهده کنیم.2. تبیین نشدن فلسفه صحیح قیام
یکی از عوامل بنیادین وقوع تحریف لفظی و معنوی و ورود آسیبهای متعدد به ساحت فرهنگ عاشورا و عزاداری سید الشهدا (ع)عدم تبیین و تشریح آموزههای ناب عاشورایی و اهداف و فلسفه نهضت عاشورا در میان مردم است. این نقص متوجه نخبگان و دانشورانی است که مرجع توده مردم به شمار میآیند که به طور عمیق و همه جانبه در عاشورا اندیشه نکردند و به درستی به تشریح و تبلیغ آن نپرداختند؛ به تک بعدی نگری پرداختند یا میدان را به غیر اهل واگذاشتند. به همین سبب بود که فلسفه سازیهای انحرافی در میان مردم و حتی در میان خواص رواج یافت و در ادبیات شعری و غیر شعری نیز تبلور یافت. این موضوع که خود یک تحریف معنوی عمده است، زمینه ساز بسیاری از تحریفهای لفظی نیز قرار گرفت. شهید مطهری در این راه، از دو فلسفه تراشی انحرافی برای قیام ابا عبدالله (ع)نام میبرد. نخست این که شهادت امام حسین (ع)را، کفاره گناهان امت و دوست داران عترت و هدف از قیام را، تنها آمرزش و شفاعت گناهکارانی که ولایت و محبت آن حضرت را دارند، دانستهاند.(2)3. تمایل به اسطوره سازی و افسانه پردازی
تمایل بشر به افسانهپردازی و اسطوره سازی، از دیگر عوامل ایجاد و گسترش تحریف در تاریخ و فرهنگ عاشورا است. شاید شهید مطهری (ره) نخستین کسی باشد که این عامل را به عنوان یکی از عوامل تحریف بر شمرده است.4. برخورد عاطفی صرف با مقوله عزاداری
شاید جدیترین و اصلیترین عامل ورود آسیبهای متعدد در بنیاد و بنیان فرهنگ عاشورا، اکتفا نمودن به برخورد عاطفی صرف و دوری گزیدن از برخورد عقلانی با مقوله قیام و عزاداری باشد. این مسئله، سبب بروز تحریف وسیع لفظی و معنوی است که اندیشه اصیل عاشورایی و حسینی را به پژمردگی میکشاند.5.جبر انگاری
جبر نگری درباره قیام، یکی از عوامل وقوع تحریف و ورود آسیبها در حوزه فرهنگ عاشورا و عدم بهره بردن و تعمیم آن است. جدای از سابقه طولانی جبرانگاری و تقدیر گرایی در تفکر دینی ـ اجتماعی مردم که در فرهنگ منثور و منظوم آنها تبلور نیز یافته، باید از تلاش امویان در ترویج جبر گرایی به طور عام و تعبیر جبری حادثه عاشورا به طور خاص، یاد کرد. اولین سخن ابن زیاد در هنگام مواجهه زینب کبری (س) این بود:6.نقش حکومتها و تاریخ نگاران درباری
یکی از موضوعهای تحریفشناسی عاشورا، شناخت نقش حاکمان جور، به ویژه امویان در تحریف واقعه عاشورا و از سوی دیگر، تحریفهایی است که از طرف تاریخ نگاران طرفدار مکتب عثمانی، اموی و تأثیر پذیرفتگان از آنها به وجود آمده است. نخستین انحرافی که امویان میخواستند به وجود آوردند، آن بود که شهادت امام حسین (ع) را به قضای الهی و خواست خداوندی نسبت دهند و خود را مبرا سازند. گفتار ابن زیاد با زینب کبری (س) در همین جهت است.7. تعصبهای بی جا و جمود فکری
تعصبهای بی جا و خشک مغزی، تباهگر اندیشه و فکر است و همین مسأله، از دلایل وقوع تحریف در حماسه حسینی است .8. تمسک به روایات تسامح در ادله سنن
در بسیاری موارد، وقتی به کسانی که اخبار و روایات مجعول و نادرست نقل میکنند اعتراض میشود، در پاسخ، به روایات تسامح در ادله سنن استناد و تمسک میکنند؛ یعنی این افراد، نوعی دلیل فقهی برای آن چه میگویند و مینویسند، میآورند. اما باید دید که واقعیت مطلب چیست ؟9. جمود تاریخی و گویا نشدن تاریخ
ابن خلدون میگوید:10. سهل انگاری و تسامح منفی در به کارگیری روشها
تفکری که امرزه وجود دارد و در گذشته با شدت بیشتری جریان داشته، این است که مسایل مربوط به عزاداری سیدالشهدا (ع)و روشهای به کار گرفته شده در آن را، تافتهای جدا بافته از مجموعه مسایل دینی میداند. از این رو، انجام آن به هر گونهای، درست است و ثواب دارد و احکام موضوعات عبادی بر آن حمل نمیشود بنابراین، ریا، دروغ و... چنان چه در راه ترویج و تقویت عزاداری ابی عبد الله (ع)باشد، بیاشکال است. به طور قطع ما هیچ سند دینی که بر این مسأله دلالت داشته باشد، نداریم. به نظر میآید که بیشتر گذری روان شناختی از برخی روایات عزاداری بدین مسأله باشد که به واسطه برداشت اشتباه یا مغرضانه صورت گرفته است. برای مثال ،در روایتی از امام صادق (ع)آمده است.11. هراس نخبگان از عوام یا عوام زدگی آنان
از جمله عواملی که در گسترش و شیوع تحریفات و آسیبهای عزاداری و رشد و نهادینه شدن آنها نقش داشته، سکوت یا تأیید و حمایت نخبگان دینی از این گونه مسایل بوده است. نقش و وظیفه اندیشمندان، آگاهان، بزرگان و نخبگان جامعه، به ویژه نخبگان دینی آن است که فراتر از درک عامه مردم، واقعیتهای سطحی و زیرین جامعه را بشناسند، عوامل رشد و انحطاط را دریابند و به موقع و با روش مناسب، از خود واکنش نشان دهند. اگر همین نخبگان، به هر جهت از انجام وظیفه خود بازمانند، کوتاهی کنند و یا دچار اشتباه شوند، سیر انحراف و انحطاط شتاب بیشتری میگیرد.12. تبدیل شدن عزاداری به عادت
این مقوله، از آسیبهای کلی مربوط به آداب دینی است. منظور از عادت نیز، آن چیزی است که بار اندیشهای، برهانی و معنایی خود را به تدریج از دست داده و به هنجارهای تکراری تبدیل شده است.13. آمیخته شدن فرهنگهای قومی و سرزمینی با عزاداری
عزاداری، سنتی اجتماعی و مردمی است. از این رو، هر ملتی و هر سرزمینی، از پیش شکل خاص عزاداری خود را دارد و عزای امام حسین (ع) را، بر همان پایه تبیین و تعریف میکند. البته به تلقینها و نمادهایی نیز دست مییازد، ولی قالب اصلی و کلی، همان قالب عزاداری خویش است. بدین جهت، نه تنها شکل و ظاهر و ریشه عزاداری به شیوه فرهنگی و قالب عزاداری سرزمینها و ملتهای مختلف وابسته است، که گاه روحیات و خلقیات یک قوم وملت نیز، در شکل روایت و باز سازی و تفسیر حادثه نیز مؤثر است. از این رو، همانگونه که زبانها و الفاظ از قومی به قوم دیگر، و از سرزمینی به سرزمین دیگر متفاوت است، شیوههای عزاداری و شدت و ضعف آن و چگونگی برداشت و تجسم نهضت عاشورا، میتواند براساس ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی آنان متفاوت باشد. بدین سان، فرهنگ عزاداری مردم عراق، پاکستان، اردن، بحرین، لبنان، ترکیه و نقاط دیگر جهان، هر یک به تناسب فرهنگ کلی مردمان آن، با یکدیگر متفاوت است. اگر چه این هم سازی میان گرامی داشت امام حسین (ع) و نهضت عاشورا، با فرهنگ عزاداری کلی یک ملت و سرزمین، طبیعی به نظر میرسد، باید نکتهای را در نظر داشت و آن، تلاش برای هماهنگ ساختن و قاعدهمند کردن عزاداری سید الشهداء بر اساس فرهنگ یک ملت با فلسفه و اهداف و روح قیام است.14.ضعف دانش و بینش عمومی
فقدان یا نقصان دانش و اندیشه در جامعه، زمینه ساز هر گونه انحراف و تحریفی است. در این زمینه، میزان و سطح سواد عمومی جامعه، عامل مهمی است. در این میان تعداد باسوادان جامعه، سطح سواد اقشار و گروههای سنی تأثیرگذار چون جوانان، میانگین تحصیلات در جامعه، و نیز میانگین سواد نخبگان و سکان داران هدایت امور جامعه، اهمیت دارد. به یقین، در جامعهای که بیشتر افراد آن، بی سواد یا کم سواد باشند، میزان و شدت شیوع تحریفات و خرافات بسیار بالاست. از سوی دیگر، اظهار مطالب درست و علمی و عمیق از سوی عالمان آگاه نیز به سبب نبود قدرت هضم و درک آنها دشوار است.پی نوشت:
1- چشمه خورشید، دفتر اول، 1374ش، ص 429.
2-حماسه حسینی، ج 1، ص 76.
3-قیام مسیحی، میشل توماس، برگردان حسین توفیقی، قم، مرکزمطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب. چ1، 1377، ص 87 ـ 89.
4-حماسه حسینی، ج 1، ص 77.
5-نگرشی انتقادی ـ تاریخی به ادبیات عاشورا، سید عبدالحمید ضیایی، تهران، نقد فرهنگ، چ1، 1381، ص 135.
6-همان، ص 135.
7-ارزیابی سوگواریهای نمایشی، ص 385.
6-همان، ص 135.
7-ارزیابی سوگواریهای نمایشی، ص 385.
8-دیوان
سروش اصفهانی، به اهتمام محمد جعفر محجوب، تهران، امیر کبیر، چ 1، 1332، ج
2، ص 739؛ عاشورا و شعر فارسی، حسن گل محمدی، تهران، اطلس، چ 1، 1336، ص
151.
9-حماسه حسینی، ج 1، ص 95.
8-دیوان سروش اصفهانی، به اهتمام
محمد جعفر محجوب، تهران، امیر کبیر، چ 1، 1332، ج 2، ص 739؛ عاشورا و شعر
فارسی، حسن گل محمدی، تهران، اطلس، چ 1، 1336، ص 151.
9-حماسه حسینی، ج 1، ص 95. 10-همان، ص 41.
11-همان، ص 44.
12-همان، ص42.
13-همان ص 45.
14-همان، ج،
15-اسرار الشهادت، فاضل در بندی، ج 3، ص 43.
16-همان، ج3،ص 40.
17-محرق القلوب ،ملا مهدی نراقی، چ سنگی، صص 101-102
18-حماسه حسینی، ج1، ص41.
19-حماسه حسینی، ج1، ص46
20-همان، ج1، ص 286.
21-روضة الشهدا، ملا حسین کاشفی، تصحیح، علامه شعرانی، تهران، اسلامیه، چ 4، 1371ق، صص 321و 346.
22-منتخب طریحی، فخر الدین طریحی، قم، ص 131، بیتا.
23-گنجینه
اسرار، عمان سامانی، تصحیح: فریدون حداد سامانی، شهر کرد، عمان، چ1،
1371ش، ص 51. سروش اصفهانی نیز شعری در این باره دارد .ر.ک: عاشورا و شعر
فارسی ص 158.
24-حماسه حسینی، ج 1، ص 26.
25-همان، ص 50.
26-لهوف، سید بن طاووس، برگردان: عباس عزیزی، صص 216ـ 217.
27-حماسه حسینی، ج 1، ص 362.
28-نگرشی انتقادی ـ تاریخی به ادبیات عاشورا، ص 138.
29-همان، ص 138. 30-ارزیابی سوگواری نمایشی، صص 217ـ 221، با تلخیص.
28-نگرشی انتقادی ـ تاریخی به ادبیات عاشورا، ص 138.
29-همان، ص 138. 30-ارزیابی سوگواری نمایشی، صص 217ـ 221، با تلخیص.
مفهوم «عزّت» در فرهنگ واژه شناسان
واژه «عزّت» و بزرگمنشی در فرهنگ واژهشناسان به معنی عزیز، دوست داشتنی، گرامی، نیرومند، بی نظیر(1)، کمیاب، نایاب،(2) ارجمند، ارجدار، سخت، گران و دشوار، انجام ناشدنی، غیرقابل نفوذ و شکستناپذیر آمده،(3) و نیز وصف و حالتی است که اگر در دنیای وجود انسان راه یافت و فرد، جامعه و تشکیلاتی به آن گوهر گرانبها و زندگیساز آراسته گردید، آن حالت اجازه مقهور شدن و تن سپردن به ذلّت و فرومایگی را به او نمیدهد، و وی را در برابر مشکلات، موانع رشد، دشواریهای طاقت فرسا، دشمنان ددمنش، فراز و نشیبهای تند و سخت و انواع وسوسهها و دمدمههای ویرانگر و لغزاننده، شکستناپذیر و بیمه میسازد.قرآن و کاربرد این واژه
در آیات قرآن نیز واژه «عزّت» و مشتقات آن در این معانی و مفاهیم به کار رفته است:حقیقت عزّت و آزادگی
واژه «عزّت» در فرهنگ قرآن و عترت به مفهوم اوجگرفتن به مرحله توانمندی معنوی و اخلاقی و عظمت روح و توسعه شخصیت و آراستگی به مهر و مدارا و صلابت و شکستناپذیری روان در برابر باطل و بیداد آمده است.قرآن و جلوههای عزّت و آزادگی نهضت امام حسین علیهالسلام
گذشت که «عزّت» به مفهوم توانایی، شکستناپذیری، استقلال، پیروزی، استواری، ریشهداری، سلطهناپذیری و عدم تحمیل سلطه در میدانهای مادی و معنوی و رعایت کرامت خود و دیگران است، و در برابر آن، وابستگی، دنبالهروی، تزلزل، بیریشگی، ذلّت، حقارت، پستی، زبونی، زورمداری، خودکامگی، از خودبیگانگی، فرومایگی و خودباختگی قرار دارد. آن، از ویژگیهای انسان مترقی و جامعه باز، شایسته سالار، قانونمدار، مطلوب و راستین اسلامی است، و این یکی، خصلت فرد و نشان جامعه شرکپذیر، شخصپرست، استبدادزده و ستمپذیر است.پی نوشت ها:
1ـ سوره فصلت (41) آیه 41.
2ـ الرائد، ج 2، ص 1183 واژه «عزّت».
3ـ منجد الطلاب، واژه «عزّت».
4ـ مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، واژه «عزّت»، ص 344.
5ـ سوره یوسف (12) آیه 88؛ سوره فصّلت (41) آیه 41؛ سوره نمل (27) آیه 34.
6ـ
گفتنی است که واژه «عزیز» یکی از صفات خداست، و در قرآن، فراتر از 92 بار،
ذات بی همتای او با این صفت یاد شده و این واژه در این مورد به کار رفته
است.
7ـ سوره مائده (5) آیه 54.
8ـ سوره کهف (18) آیه 34؛ سوره منافقون (62) آیه 8.
9ـ سوره ص (38) آیه 23.
10ـ
سوره نساء (4) آیه 139؛ سوره یونس (10) آیه 65؛ سوره صافّات (37) آیه 180؛
سوره ص (38) آیه 82؛ سوره شعراء (26) آیه 26؛ سوره فاطر (35) آیه 10؛ سوره
مریم (19) آیه 81.
11ـ سوره توبه (9) آیه 128.
12ـ سوره هود (11) آیه 92.
13ـ سوره ص (38) آیه 2؛ سوره بقره (2) آیه 206.
14. میزان الحکمة، ج 6، 290.
15ـ همان.
16ـ همان.
17ـ همان.
18ـ این عوامل عزّت ساز، هر کدام از منطق و منش جالب او دریافت میشود، که در ادامه بحث به تدریج به آنها میرسیم.
19ـ مثیر الأحزان، ص 24؛ لهوف، ص 97؛ وقعة الطّف لأبی مخنف، ص 75.
20ـ تاریخ طبری، ج 7، ص 34؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 74.
21ـ مثیر الأحزان، ص 24؛ لهوف، ص 98.
22ـ مثیر الأحزان، ص 25؛ لهوف، ص 99.
23ـ سوره احزاب (33) آیه 33.
24ـ الفتوح، ابن اعثم، ج 5، ص 24.
25ـ سوره قصص (28) آیه 21.
26ـ وقعة الطّف، ص 76؛ مقتل خوارزمی، ج 1، ص 190.
27ـ وقعة الطّف، ص 87؛ مقتل خوارزمی، ج 1، ص 190؛ ارشاد مفید، ص 202؛ تاریخ طبری، ج 7، ص 222.
28ـ سوره قصص (28) آیه 21.
29ـ مقتل خوارزمی، ج 1، ص 190؛ ارشاد مفید، ص 202؛ تاریخ طبری، ج 7، ص 222.
30ـ
درست به سان رژیم فرعون که به بهانه دفاع از دین و وطن و امنیت ملی، به آن
فجایع دهشتناک دست میزد. سوره غافر (40) آیات 23 ـ 27.
|
|
| مزوتراپی یک روش درمانی جدید برای پوست میباشد در این روش دارو در قسمتهای مختلف پوست تزریق میشود. در واقع دارو به بجای اینکه از راه .... | |
|
مزوتراپی یک روش درمانی جدید میباشد. در این روش دارو در قسمتهای مختلف پوست تزریق میشود. در واقع دارو به بجای اینکه از راه دهان خورده شود، مستقیماً به داخل پوست تزریق میشود. تزریقهای متعدد توسط دستگاه مزوتراپی در فواصل منظم در پوست صورت میگرد. در حال حاضر از این روش برای درمان موارد زیر استفاده میشود: نمونه های کاربرد مزوتراپی در زیبایی: * کشیدن پوست صورت ( لیفتینگ ) و درمان افتادگی صورت * رفع پف دور چشم و افتادگی پلک *رفع تیرگی دور چشم * درمان چاقی موضعی بدن، اندام و صورت * درمان سلولیت و افتادگی پوست اندامها و صورت * درمان ملاسما و لک حاملگی یا لک صورت * درمان ریزش مو و تقویت موها * درمان استریا(ترک خوردن پوست بدنبال حاملگی) * رفع غبغب زیر چانه و گردن
مزوتراپی و جوانسازی پوست صورت و گردن (مزولیفت): کشیدن پوست صورت بدون جراحی زمانی که پوست چروک میشود، در اصل زیر پوست خالی و پوست دچار شکستگی میشود. در این وضعیت استفاده از کرمها و درمانهای موضعی قادر به کم کردن عمق چروک نیستند و فقط میتوانند از ایجاد چروکهای جدید جلوگیری کنند. برای رفع چروکهای به وجود آمده نیاز به درمانهای سریع و تهاجمیتری مانند اعمال جراحی است. در این مورد تزریقهای مزوتراپی میتوانند بسیار کمککنندهتر باشند. جوانسازی پوست اولین مرحله برای رفع چین و چروک و آسیبهای پوستی است. برای درمان باید بتوان تا حدی چروکها را پر کرد، برای همین از مزوتراپی در کنار سایر روشها مانند میکرودرم ابرژین (لایهبرداری مکانیکی ظریف) و بوتاکس استفاده میشود. درمانهای ترکیبی در رفع چروکها و آسیبهای پوستی نتیجه مطلوبتری خواهند داشت. به طور مثال برای فردی که به دلیل آکنه، پوستی ناصاف و پر از فرورفتگی دارد، ابتدا از روش میکرودرم ابرژین استفاده میشود و بعد از لایهبرداری با تزریق دارو در مزودرم (لایه میانی پوست) مزوتراپی انجام میشود. مزوتراپی باعث آغاز فعل و انفعالاتی مانند تولید مثل سلولها در پوست میشود و به این شکل سلولهای جدید تولید شده، سلولهای قدیمی به صورت لایهای مرده با روش میکرودرم ابرژین برداشته میشوند. برای درمان چروکهای پیشانی و کنار چشمها (مناطقی که حرکت عضلانی ضروری نیست) میتوان از بوتاکس استفاده کرد تا از پیشرفت چروکها جلوگیری شود و بعد با مزوتراپی به کشیدگی پوست و رفع چین و چروکها کمک کرد. برخی از داروهایی که به وسیله تزریق در مزوتراپی وارد پوست میشوند عبارتند از: انواع آمینواسیدها، ویتامینها (به طور مثال ویتامین C برای روشن شدن پوست)، آنتیاکسیدانهای ضد پیری و اسید هیالورونیک. مقایسه با لیفتینگ جلوی پیری و کهولت سن را با هیچ روشی نمیتوان گرفت، برای همین افرادی که لیفتینگ جراحی صورت انجام دادهاند بعد از مدتی دوباره دچار افتادگی پوست میشوند و چون یکبار پوست صورت آنها کشیده شده است، نمیتوانند برای بار دوم از این روش استفاده کنند، در حالی که در مزوتراپی چنین محدودیتی وجود ندارد. در ضمن در لیفتینگ جای بخیهها به زیبایی فرد لطمه میزند. مزوتراپیستها میگویند معمولاً در جوانسازی پوست اولین نشانه یعنی نرم و روشن شدن پوست بعد از اولین تزریق مشاهده میشود. (مشاهده تغییرات از جلسه سوم) مزوتراپی و چاقی موضعی صورت : پف زیر چشم و غبغب زیر چانه در بسیاری از موارد فقط با استفاده از کرمها نمیتوان به طور کامل پف زیر چشمها را از بین برد، در این موارد در مزوتراپی میتوان با تزریق داروهایی که برای لاغری موضعی بدن استفاده میشود، البته با دوز کمتر و در نقاط خاص، پفها و حتی غبغب را در چهار، پنج جلسه برطرف کرد. سوزنی که در این موارد استفاده میشود بسیار ظریف است و عمق تزریق بیشتر از دو تا چهار میلیمتر نیست. مزوتراپی : درمان تیرگی دور چشم:Eye Circle متخصصان میگویند تیرگی دور چشم دلیل بروز بیماری نیست بلكه در اغلب موارد، یک عامل ارثی و ژنتیكی در بروز آن نقش دارد. دكتر علوی، متخصص ژنتیك در این خصوص میگوید: «تیرگی دور چشم معمولاً به بیماری جسمی خاصی مرتبط نیست، بلكه عوامل آناتومیك با منشأ ارثی و ژنتیكی منجر به بروز تیرگی دور چشم میشود. او با اشاره به اینكه در افراد دچار تیرگی دور چشم، پوست دور چشم تیرهتر به نظر میرسد، میافزاید: «این امر به دلیل آن است كه پلكها پوست نازكی دارند و حاوی مقدار كمی بافت چربی هستند؛ خونی كه از داخل وریدهای بزرگ نزدیك این بخش پوست دور چشم میگذرد، باعث میشود پوست این ناحیه سیاه مایل به آبی به نظر برسد. » خستگی و رنگپریدگی علت بروز تیرگی چشم موقتی است این مشکل در برخی زنان، طی دوران قاعدگی و در پایان دوران بارداری تشدید میشود. افزایش سن نیز دلیل دیگری برای بروز تیرگی دور چشم است. مزوتراپی و چاقی موضعی بدن (مزولیپو): شکم، پهلو ها، ران، باسن، بازو یکی از مهمترین مسائل در درمان چربیهای موضعی به وسیله مزوتراپی عمق درمان (تزریق) است. در مزوتراپی برای درمان چاقی موضعی از داروهایی استفاده میشود که علاوه بر افزایش گردش خون در آن منطقه باعث سوخت و ساز بیشتر و اصطلاحاً آب شدن چربیها و دفع آنها نیز میشود. نکته حائز اهمیت در این روش عدم استفاده از داروهای هورمونی و نیز جلوگیری از شلشدگی و افتادگی پوست است، زیرا مزوتراپی علاوه بر از بین بردن چربیها پوست را نیز محکم و سفت میکند. چند توصیه * بعد از مزوتراپی حتماً از ورزشهای موضعی، حتی در حد ماساژ استفاده کنید. * رژیم حاوی پروتئین را رعایت کنید. * از پوشیدن شلوار تنگ بپرهیزید زیرا تجمع دارو در یک قسمت و عدم پخش آن در بدن میتواند باعث دردناک شدن ناحیه مورد تزریق شود. * حداقل در روز 6 لیوان آب بنوشید. این کار به دفع مواد حاصل از سوختن چربیهایتان کمک میکند. * قبل از جلسات درمانی از مصرف محرکها مانند کافئین پرهیز کنید. مقایسه با لیپوساکشن * هزینه کمتر * استفاده از دوز دارویی پایین * عدم نیاز به بیهوشی و خطرات عمل جراحی * عدم وجود دوره نقاهت بعد از عمل * در مزوتراپی به جای برداشتن چربی، متابولیسم بدن و سلولها تحریک میشوند و بدن به طور طبیعی برای از بین بردن چربیها شروع به فعالیت میکند. (مشاهده تغییرات از جلسه دوم یا سوم شروع میشود. ) |
.:: This Template By : web93.ir ::.