+ ۱۳۸۹/۱۱/۱۴
مفهوم رشد و سن مناسب برای ازدواج
سن مناسب برای ازدواج زمانی است که شخص صلاحیت ازدواج پیدا نموده باشد و از نظر فقه امامیه، تنها رسیدن به سن بلوغ کافی نیست.

مفهوم رشد و سن مناسب برای ازدواج

سن مناسب برای ازدواج زمانی است که شخص صلاحیت ازدواج پیدا نموده باشد و از نظر فقه امامیه، تنها رسیدن به سن بلوغ کافی نیست.

سن مناسب برای ازدواج زمانی است که شخص صلاحیت ازدواج پیدا نموده باشد و از نظر فقه امامیه، تنها رسیدن به سن بلوغ کافی نیست، بلکه علاوه بر آن، دختر و پسر باید رشید هم باشند; یعنی بتوانند مصلحت خود را تشخیص دهند، تا بتوانند به استقلال و از روی اراده و اختیار عقد ازدواج ببندند.

شهید مطهری درباره ی شرط بودن رشد برای ازدواج می نویسد:

در فقه و سنت اسلامی محرز و مسلم است که برای ازدواج، تنها عقل و بلوغ کافی نیست; یعنی یک پسر به صرف آنکه عاقل و بالغ است نمی تواند با دختری ازدواج کند; همچنان که برای دختر نیز عاقله بودن و رسیدن به سن بلوغ دلیل کافی برای ازدواج نیست، علاوه بر بلوغ و علاوه بر عقل، رشد لازم است.[1]

اگر بخواهیم کلمه ی رشد را به مفهوم عام آن تعریف کنیم، باید بگوییم:

رشد یعنی اینکه انسان شایستگی و لیاقت اداره و نگهداری و بهرهبرداری هر یک از سرمایه ها و امکانات مادی و یا معنوی را که به او سپرده می شود داشته باشد; یعنی اگر انسان در هر مرحله ای از زندگی که دارای یک شأن و منزلت و مقامی است و یا ابزار و وسیله ای را دارد شایستگی اداره و نگهداری و بهرهبرداری از آن را داشته باشد، چنین شخصی در آن کار و در آن شأن «رشید» است. حال، آن چیز هر چه می خواهد باشد، همه ی آن اشیایی که وسایل و سرمایه های زندگی هستند. سرمایه به مال و ثروت انحصار ندارد. مردی که ازدواج می کند خودِ ازدواج و زن و فرزند و کانون خانوادگی، وسایل و...، به تعبیر دیگر، سرمایه های زندگی او هستند، و یا شوهر برای زن و زن برای شوهر حکم سرمایه را دارد.[2]

بنابراین، رشد در مورد ازدواج یعنی شایستگی و لیاقت اداره ی زندگی; چنانکه شهید مطهری در این خصوص می فرماید:

منظور (از رشد در مورد ازدواج) تنها رشد جسمانی نیست، منظور این است که رشد فکری و روحی داشته باشند; یعنی بفهمند که ازدواج یعنی چه؟ تشکیل کانون خانوادگی یعنی چه؟ عاقبت این بله گفتن چیست؟ باید بفهمد این بله که می گوید، چه تعهدهایی و چه مسئولیتهایی به عهده ی او می گذارد و باید از انجام این مسئولیتها برآید.[3]

رشد به معنای یاد شده کاملاً یک امر اکتسابی و قابل یادگیری است. والدین، اطرافیان و فرهنگ جامعه می توانند نقش اساسی در شکل گیری و تحصیل آن داشته باشند.

با توجه به آنچه آوردیم به نظر ما بهترین سن برای ازدواج بین 23 تا 27 سال می باشد که البته این چیزی که ما مطرح نمودیم کارشناسی نمی باشد و این به تشخیص شخص و به عرف جامعه بر می گردد که چه سنی مناسب برای ازدواج می باشد. موفق باشید.[4]

منابع:

1-    مرتضی مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر به ضمیمهی چهار مقالهی دیگر، (انتشارات صدرا، بیتا)، ص 120 و 153.

2-    همان، ص 122.

3-    همان، ص 154 153.

4-    صباح > پاییز و زمستان 1382، شماره 9 و 10

 


   
+ ۱۳۸۹/۱۱/۱۴
ضرورت ازدواج
انسان از لحظه¬های که به دنیا میاید تا لحظه مرگ، هر کاری میکند، برای رفع احساس تنهایی خویش است.

ضرورت ازدواج

انسان از لحظه­ ای که به دنیا میاید تا لحظه مرگ، هر کاری میکند، برای رفع احساس تنهایی خویش است.

ایا انسان حتماً باید ازدواج کند و اگر ازدواج نکند چه مشکلاتی ممکن است پدید اید؟

ازدواج، اقتضای طبیعت انسان است. زوجیت در تمام موجودات عالم (حیوانات، گیاهان و حتی جمادات) وجود دارد.

سبحان الذی خلق الأزواج کلها مما تنبت الارض و من أنفسهم و مما لایعلمون1

منزه است خدایی که تمام موجودات عالم، از جمله گیاهان و انسان­ها و آنچه را نمی­دانند، به صورت زوج آفرید.

انسان به طور طبیعی به سوی زوج خود می­رود.

اریک فروم  Erich Fromma روان­شناس آلمانی میگوید:

انسان از لحظه ای که به دنیا میاید تا لحظه مرگ، هر کاری میکند، برای رفع احساس تنهایی خویش است.2

ازدواج برای رسیدن به کمال است. بر اساس گفتهای از افلاطون، انسان به دنبال نیمه گمشده خویش میگردد.

امام باقر(ع) به زنی که میخواست بدون ازدواج، به کمال برسد فرمود:

این کار را نکن. اگر خودداری از ازدواج، فضیلت و کمالی را در پی داشت، فاطمه(س) به درک این فضیلت، شایسته تر از تو بود3.

کسانی که از ازدواج روی گردانند، به دستور خداوند و پیامبر بزرگوار او بیتوجهی میکنند، آنجا که فرمود:

النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی4

ازدواج سنت من است. کسی که از سنت من روی برگرداند از من نیست5

مجرد ماندن بیدلیل آفاتی دارد که باید با ازدواج درست، از آنها دوری جست:

بیتوجهی به خانواده: با مجرد ماندن، خانواده تشکیل نمیشود و با عدم تشکیل خانواده، به تدریج از ارزش آن کاسته میشود و زمینه آسیبهای فردی و اجتماعی فراهم خواهد شد، همان مشکلی که امروزه غرب با آن دست و پنجه نرم میکند.

فراهم آمدن زمینه گناه: با مجرد ماندن زمینه گناه افزایش مییابد. رسول گرامی اسلام(ص) به مردی به نام عکاف فرمود:

تزوج و الا فانت من المذنبین6

ازدواج کن وگرنه از گناهکاران خواهی بود.

فراهم شدن زمینه شرارت: مجردی به معنای رهایی است و کسی که رها است، زمینه شرارت در او بیشتر پدید میاید به همین سبب پیامبراسلام شرورترین افراد امت خود را مجردان میداند (شرار امتی عزابها)7

پی نوشت:

یس، آیه 36.

اصغر کیهاننیا، جوانان و ازدواج، ص 15.

علامه مجلسی، بحارالانوار، ج100، ص219.

همان.

دستور پیامبر به معنای وجوب نیست. ازدواج، مستحب مؤکد است، مگر اینکه انسان به سبب ازدواج نکردن به گناه بیفتد که در این صورت واجب میشود. (رساله عملیه، م2443).

علامه مجلسی، بحارالانوار، ج100، ص221.

همان، ص222.

پایگاه حوزه


   
+ ۱۳۸۹/۱۱/۱۴
کار ، پیش واحد ازدواج
کار جوهره مردان را می سازد

کار ، پیش واحد ازدواج

کار جوهره مردان را می سازد...

هر گاه به شخصی نگاه می کرد و از او خوشش می آمد ، می فرمود : «شغلی هم دارد؟». اگر می گفتند نه ، می فرمود : «از چشمم افتاد» . عرض می شد : چرا ای رسول خدا؟ می فرمود : «زیرا اگر مؤمن، شغل و حرفه ای نداشته باشد ، دین خود را وسیله امرار معاش می کند» .1 و در جای دیگر فرموده اند : «هر گاه کسی ازدواج کند، نصف دین را کامل می کند و برای حفظ نصف دیگر باید تقوای خدا را پیشه کند و اهل و عیال اختیار کنید؛ زیرا که این کار، روزی شما را زیاد می کند ».2

اگر به این احادیث دقت کرده باشید ، متوجه اهمیت و ارزش این دو مقوله (کار و ازدواج) خواهید شد ، و به جایگاه آنها پی خواهید برد . آیا واقعا به این موضوع فکر کرده اید که اگر شغلی مناسب در اختیار نداشته باشید ، از چشم بزرگ ترین شخصیت دنیا و اسلام افتاده اید؛ یا با نداشتن همسر، نصف دین خود را کامل نکرده اید؟!

امروزه به دلیل تراکم جمعیت و مسائل اقتصادی و فرهنگی ، با مشکل کار، مواجه هستیم و بی کاری ، سن ازدواج را در بین جوانان افزایش داده است .

شاید در دانشگاه با دروسی که نقش پیش واحد را برای واحدهای دیگر بازی می کنند ، برخورد کرده اید. اگر این پیش واحد، پاس نشود ، نمی توانید درس مورد نیاز ترم بعد را گرفته و پاس کنید؛ کار هم دقیقا نقش پیش واحد را برای ازدواج بازی می کند . اگر شخص ، شغل مناسبی در اختیار نداشته باشد به ندرت می تواند خانواده ای تشکیل دهد و از عهده مخارج آن برآید . در این جا به اهمیت این جمله گذشتگان می رسیم که: «کار، جوهره مردان را می سازد» . اگر در بین جوانان، بخصوص جنس مذکر، دقت کرده باشید ، می بینید که کار و یا شغل درآمدزا برای آنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است، و اگر به این هدف عمده و مهم خود دست نیابند، با مشکلات فراوانی از جمله مشکلات اقتصادی و حتی مشکلات روحی ـ روانی نیز روبه رو می شوند .

اما نمی توان صرفا به دلیل نداشتن کار یا شغل مناسب ، امر مهم ازدواج را نادیده گرفت و معیارهای مهم دیگر را فراموش کرد و نیاز به داشتن زندگی مشترک را فقط به دلیل نداشتن کار ، کنار گذاشت . همان طور که در احادیث دیگر دیده ایم ، به فرموده پیامبر(ص) : بی همسران را همسر دهید؛ زیرا با این کار، خداوند، اخلاق آنان را نیکو و روزی شان را زیاد می کند و به جوان مردیشان می افزاید. از این نکته بر می آید که به واسطه امر مهم ازدواج ، خداوند ، شخص را در به دست آوردن شغل (که همان وسیله روزی است) ، یاری می کند . پس در این زمینه بدون تردید، کار، مقدمه ای برای ازدواج است . اما شاید شما هم که به کرّات دیده اید که در جامعه ای که در آن زندگی می کنید، بویژه شهرهای صنعتی بزرگ، دارای چنین ویژگی هستند که خانواده های ساکن در این شهرها ، زمانی که مسئله ازدواج مطرح می شود ، اکثریت آنها از پول زیاد به عنوان ملاک اصلی برای ازدواج یاد می کنند و همان طور که پول فراوان، منوط به داشتن شغل پولساز است ، بنا بر این ، سختگیری این خانواده ها به شغل افراد می رسد . یعنی دیگر داشتن شغل مناسب، کافی نیست ؛ بلکه داشتن شغلی درآمدزا آن هم به مقدار فراوان، مورد تأیید این خانواده است . در صورتی که من معتقدم و شاید شما هم موافق باشید که به قول قدیمی ها: «پول، خوش بختی نمی آورد».

درست است که برای تأمین اکثر نیازهای بشریت، پول مهم است، اما همه آن نیست . حتی این که پول فراوان، ممکن است سودی نداشته باشد که هیچ، بلکه درد سر آفرین نیز شود . پس توصیه ما این است که در امر خطیر ازدواج (که از جانب خداوند و پیامبرانش این گونه بر آن سفارش شده است) ، کمی از سختگیری ها بکاهیم و با دقت و به آسانی به آن بنگریم ، و فقط به داشتن شغل مناسب و درآمدزا و به اندازه کفاف نیازهای یک خانواده ، خود را قانع کنیم ، تا بدین گونه، شرایط ازدواج را برای کسانی که شغل مناسب دارند مهیا سازیم. فکر می کنم اگر این گونه بیندیشیم ، دیگر خبری از افزایش سن ازدواج در میان جوانان نباشد!

یادمان نرود ، محبوب ترین بنیان ها نزد خداوند، بنیان خانواده است3 و ازدواج، سنت پیامبر(ص) است و کسی که از آن روی گرداند ، از او نیست .4 هر که دوست دارد خدا را پاک و پاکیزه دیدار کند، با داشتن همسر به دیدارش برود .5

پی نوشت:

1 . حکمت نامه جوان (با ترجمه فارسی) ، ص 205 ، ح 348 .

2 . میزان الحکمه (با ترجمه فارسی) ، ج 5 ، ح 7813 .

3 . همان ، ح 7798 .

4 . همان ، ح 7802 .

5 . همان ، ح 7797 .

منبع: پایگه حوزه


   
+ ۱۳۸۹/۱۱/۱۴
ازدواج فاميلی، بله ياخير
آيا عقد دخترعمو و پسرعمو، حقيقتاً در آسمانْ بسته شده است؟ بجز پيشوايان معصوم، چه کسی خبر صادقی از آسمان دارد؟

ازدواج فامیلی، بله یا خیر

درست است است که ازدواج امری خدایی بوده و در دین ما به آن تاکید شده اما باید در شرایط مناسب و با در نظر گرفتن مصالح خود و فرزندان صورت گیرد.

دین چه می گوید؟ علم چه می گوید؟

شاید همه ی ما، دست کم یک بار، این جمله را شنیده باشیم که: «عقد دخترعمو و پسرعمو، در آسمانْ بسته شده است». به علاوه، هر روزه شاهد ازدواج‌های خویشاوندان در اطراف خود هستیم، در حالی که بخشی دیگر از خویشان و دوستان ما نیز در فامیل خود ازدواج کرده‌اند و یا فرزند یک ازدواج فامیلی هستند. افزون بر این، داستان‌ها و رُمان‌های فارسی و فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی هم نمونه‌های فراوانی از این دست را در خود دارند. در چنین حال و هوایی، کمتر کسی به در باره ی درست و غلطی این ازدواج ها صحبت می کند. 

 دین، چه می‌گوید؟

آیا عقد دخترعمو و پسرعمو، حقیقتاً در آسمانْ بسته شده است؟ بجز پیشوایان معصوم، چه کسی خبر صادقی از آسمان دارد؟ طبعاً هیچ کس! امّا باید تصریح کنم که هر چه بیشتر جستجو کنید ، کمتر اثری از این عبارت سرنوشت‌ساز در کتاب‌های حدیث مسلمانان (اعم از شیعه و اهل سنّت) خواهید یافت.1 آنچه می‌ماند، داستان ازدواج امام علی(ع) و نو? عمویش حضرت فاطمه(س) است که زندگی آنان، الگوی ماست.

ازدواج علی(ع) و فاطمه(س)

در منابع حدیثی از پیامبر(ص) نقل شده که عقد ازدواج علی و فاطمه، نخست در آسمانْ بسته شده است؛2 امّا در ارتباط با موضوع مورد بحث، لازم است بدانیم که:

اوّلاً طرفین این ازدواج، هر دو معصوم (یعنی به دور از خطا و گناه و نقص) بوده‌اند و بخش‌هایی از زندگی معصومان، ویژه مقام عصمت آنها یا ناشی از آن مقام است که دیگران نمی‌توانند یا نباید از آن، الگو بگیرند، مثل واجب بون نماز شب بر پیامبر(ص) ثانیاً لازمه مقام امامت، از دیدگاه شیعه، نداشتن نقص طبیعی مادرزاد و وراثتی (مثل نقص عضو و معلولیت یا بیماری ژنتیک) است. ثالثاً ممکن است همه ازدواج‌های فامیلی صدر اسلام در میان مسلمانان یا شیعیان اهل بیت، ناشی از اندک بودن تعداد مسلمانان یا شیعیان و محدود بودن دامنه انتخاب همسر بوده است.3

رابعاً برای معصومان، امکان اطلاع از علم غیب خداوند و وقایع آینده وجود دارد و به همین خاطر، ازدواج‌های آنان یا ازدواج هایی که به توصیه آنان صورت گرفته‌اند ، ممکن است با آگاهی از عدم بروز هر گونه مشکلی در آینده، انجام گرفته باشند.

امام صادق(ع) نیز نقل شده است که فرمود: «با خویشان نزدیک، ازدواج نکنید؛ چرا که فرزند ضعیف، پدید می‌آید».

در حدیث و فقه

از پیامبر خدا نقل است که فرمود: «با غریبه ازدواج کنید تا فرزند ضعیف نیاورید».4 از امام صادق(ع) نیز نقل شده است که فرمود: «با خویشان نزدیک، ازدواج نکنید؛ چرا که فرزند ضعیف، پدید می‌آید».5

شاید به استناد همین گونه احادیث و نیز توصیه‌های پیشگیرانه پزشکان و متخصّصان ژنتیک است که برخی فقیهان معاصر، ازدواج فامیلی را «مکروه» شمرده و منع کرده‌اند.6

علم، چه می‌گوید؟

الف. علم ژنتیک

اگر ژنِ یک صفت نامرغوب (مثلاً پاهای پرانتزی‌شکل یا نازایی یا بیماری تالاسمی) از یک والِد (یعنی یکی از والدین) به فرزند برسد، در وی خفیف باقی می‌ماند و حدّاکثر در حدّ والد خود، بروز می‌کند؛ امّا اگر از دو والد (یعنی هم از پدر و هم از مادر) به وی رسیده باشد، در وی تقویت و تشدید می‌شود.

اگر پدر و مادری که نسبت خونی (خویشاوندی نَسَبی) با هم ندارند، به عنوان مثال، هر کدام، پنج صفت موروثی خوب (امّا متفاوت با صفات آن دیگری) داشته باشند؛ فرزند آنها ممکن است تمامی آن ده صفت را به ارث ببرد و داشته باشد، امّا در ازدواج خویشاوندان با یکدیگر، اصولاً احتمال بروز صفات خوب و غیرهمسان در فرزند، اندک است و چون تنوّع صفات وجود ندارد، در عین این که احتمال بروز و تشدید یک صفت خوب در فرزند هست، امکان بروز و تشدید یک صفت نامرغوب در وی نیز (تا چند برابر یک ازدواج غیر خویشاوندی) وجود دارد.

 

ب. دیگر علوم

جامعه‌شناسی و تاریخ، گواهی می‌دهند که ازدواج فامیلی، از اقتضائات و سنّت‌های زندگی قبیلگی (برای حفظ اسرار و حریم و حدود و میراث مادّی و سنّت‌ها و هویّت قبیله) است که با  آغاز عصر شهرنشینی، به تدریج، تضعیف و در برخی جوامع هم منسوخ شده است؛9  بشر، بیش از هزار سال است که به این نتیجه رسیده است که ازدواج با سایر ملل و اقوام و خانواده‌ها، به ظهور استعدادهای تازه و نبوغ و... می‌انجامد و اصولاً بزرگ‌ترین فرهنگ‌ها و تمدّن‌ها، در محلّ تلاقی دو تمدّن یا در نتیجه مهاجرت گروهیِ انسان‌ها (و طبعاً ازدواج‌های برون‌نژادی و برون‌سرزمینی) شکل گرفته‌اند.10

اقتصاددانان، بویژه در بحث از اقتصاد توسعه، وقتی به موضوعات رفاه اجتماعی و لزوم حمایت از شهروندان در برابر مشکلات سلامتی و بهداشت می‌رسند، بر بیماری‌های خاص و معلولیت‌ها تمرکز می‌کنند و هزینه‌های مادّی تحمیل شده بر هر خانواده دارای بیمار خاص یا معلول را محاسبه می‌نمایند تا بتوانند بودجه‌های لازم را برای «بهزیستی» و «تأمین اجتماعی» و «بیمه‌ها» و «خدمات شهری» در نظر بگیرند.

به عنوان نمونه، در کشور ما، در حال حاضر، بیش از 22هزار نفر به تالاسمی ماژور، مبتلا هستند که هزینه مادّی نگهداری هر یک از آنها، تقریباً شانزده میلیون تومان در سال است.11 این، غیر از هزینه‌های روحی و رنج‌های معنویِ تحمیل شده به فرد مبتلا و خانواده وی است که پژوهشگران اجتماعی و روان‌شناسان، ابعاد آن را بسیار فراتر از هزینه‌های مادّی می‌دانند و معتقدند که باید از طریق افزایش آگاهی شهروندان و بویژه زوج‌های جوان، نسبت این مبتلایان و معلولان را در نسل‌های بعد، کاهش داد.

درست است است که ازدواج امری خدایی بوده و در دین ما به آن تاکید شده اما باید در شرایط مناسب و با در نظر گرفتن مصالح خود و فرزندان صورت گیرد.

پی‌نوشت‌ها:

1 . در این مورد، می‌توانید منابع بسیار گسترده فقه و حدیث شیعه و اهل سنّت را در نرم‌افزار زیر، جستجو نمایید: کتاب‌خانه اهل بیت، تولید: مرکز معجم فقهی (وابسته به دفتر آیة الله سیّد علی سیستانی در قم).

2 . دانش‌نامه امیرالمؤمنین، ج1، ص179.

3 . درباره این گونه «احکام خاص» یا «قضیةٌ فی واقعةٍ»، رجوع کنید: حدیث پژوهی، مهدی مهریزی، قم: دار الحدیث، ج1، ص178.

4 . النّهایة، ابن اثیر، ج3، ص106؛ المَجازات النّبویة، شریف رضی، ص92.

5 . مسالک الأفهام، شهید ثانی، ج2، ص38؛ المَحجَّة البَیضاء، فیض کاشانی، ج3، ص94.

6 . به عنوان نمونه، رجوع کنید: بهداشت و تنظیم خانواده، تهران: اداره کل بهداشت عمومی و پیشگیری (وزارت بهداشت)، 1373، ص121 (پاسخ آیة الله ناصر مکارم شیرازی به پرسش دانشکده علوم پزشکی ایلام).

7 . انسان، دارای 46 کروموزوم، سگ دارای 78 کروموزوم، نخود فرنگی دارای 14 کروموزوم و پشه دارای شش کروموزوم است.

8 . به تعبیر دقیق‌تر: در تولید هموگلوبین‌ها (یعنی مولکول‌های پروتئین آهن‌دار موجود در گلبول قرمز خون) اختلال ایجاد می‌کند. هموگلوبین، وظیفه انتقال اکسیژن به بافت‌ها را بر عهده دارد.

9 . تاریخ اندیشه اجتماعی، بارنز و بکر، مترجم: جواد یوسفیان، تهران: امیرکبیر، ص183.

10 . تاریخ تمدّن، آرنولد توینه بی، مترجم: یعقوب آژند، تهران: مولی، ص29.

11 . بهداشت محیط خانواده، تهران: دفتر برنامه‌ریزی فرهنگی و مشاوره (وزارت آموزش و پرورش)، 1374، ص47.

چند منبع مفید:

1. آموزش برای بهداشت، سازمان جهانی بهداشت، مترجم: سعید پارسی‌نیا، تهران: چهر، 1371.

2. بهداشت همگانی، محمد علی موسوی و گیتی ثمر، تهران: چهر، 1380، ج2.

3. بهداشت، نیلفروشان و ضرّابی و میرصیامی، تهران: معاونت بهداشت (وزارت بهداشت)، 1383.

4. اسلام و تنظیم خانواده، سیّد حسن خمینی، تهران: عروج، 1382.

 

منبع : مجله حدیث زندگی

 

سپاس

تعداد سپاس ها : 0


   
+ ۱۳۸۹/۱۱/۱۴
ارتباط تحصیل با ازدواج
عوامل زیادی به عنوان معیار ازدواج در دختر ان و پسران مطرح است مثلا" زیبا بودن ، دارای تحصیلات عالیه ، درآمد و شغل مناسب ،دارای خانه و ماشین و امتیازات دیگر اما میزان تحصیلات از عوامل مهم تشکیل دهنده شخصیت و بخصوص در ایران تعیین کننده وجهه اجتماعی است.

ارتباط تحصیل با ازدواج

عوامل زیادی به عنوان معیار ازدواج در دختر ان و پسران مطرح است مثلا"  زیبا بودن ، دارای تحصیلات عالیه ، درآمد و شغل مناسب ،دارای خانه و ماشین و امتیازات دیگر  اما  میزان تحصیلات از عوامل مهم تشکیل دهنده شخصیت و بخصوص در ایران تعیین کننده وجهه اجتماعی است.

قابل توجه دختران و پسران آماده ازدواج : احتمالات زیر را می توان درباره میزان تحصیلات زن و شوهر در نظر گرفت:

1-     مرد دارای تحصیلات عالی است؛ ولی زن دارای تحصیلات متوسط یا کمتر است.

2-     مرد و زن هر دو دارای میزان تحصیلات یکسانی هستند.

3-     زن دارای تحصیلات عالی و مرد از تحصیلات کمتری برخوردار است.

4-     مرد دارای تحصیلات عالی و زن بی سواد است  ، یا تحصیلات اندکی دارد.

در حالت 1 و 2 مشکلی برای زن و شوهر ایجاد نمی شود؛ ولی در حالت 3 و4 غالباً زندگی زناشویی مواجه با ناسازگاری و در پاره ای موارد از هم پاشیده می شود. زنی که دارای تحصیلات عالی بوده، پزشک یا مهندس است، از نظر تفاهم با مردی که حداکثر تحصیلات ابتدایی دارد و مثلاً راننده یا لوله کش است تفاهم ندارد. مرد دنیا را به گونه ای می بیند و زن گونه ای دیگر . زن در مجالس و محافل، زمانی که شوهرش صحبت می کند و احتمالاً بیشتر کلمات را غلط ادا می نماید و یا مطالب ناخوشایندی را مطرح می نماید، احساس ناراحتی و حقارت می کند؛ و در نهایت زندگی برای هر دو تلخ خواهد شد.

در حالت دوم که مرد دارای تحصیلات عالی و زن بی سواد یا کم سواد است نیز همان وضعیت اول برای مرد وجود دارد. این حالت وقتی اتفاق می افتد که مرد در روستای خود در سن 18 تا 20 سالگی زمانی که در دبیرستان درس می خوانده  با یکی از دختران بی سواد روستایی خود ازدواج کرده و صاحب فرزند نیز شده است. سپس با توجه به استعداد و آمادگی ذهنی که داشته به شهر آمده و تحصیلات خود را تا مراحل عالی ادامه داده است. در چنین زندگی نیز فضای شادی و مسرتی حاکم نخواهد بود.

 لازم به یادآوری است که نوع  تحصیلات مهم نیست. آنچه در ازدواج مهم است؛ سطح تحصیلات است. در عین حال چنانچه تحصیلات زن و شوهر در یک حوزه باشد؛ تفاهم زناشویی بیشتر خواهد بود. به عنوان مثال ازدواج یک پزشک با یک پرستار بیشتر موفق خواهد بود؛ تا ازدواج یک پزشک با یک مهندس. معذلک نوع تحصیل در موقعیت ازدواج در مقام مقایسه با سطح تحصیلات بسیار کم اهمیت است. اهمیت سطح تحصیلات در ازدواج به قدری است که چنانچه تفاوت زیاد باشد ، می توان گفت به ندرت سازگاری وجود خواهد داشت.

مشاوره در امر ازدواج در رابطه با عامل تحصیل

میزان تحصیلات عامل مهمی در زندگی زناشویی است. بنابراین در انتخاب همسر باید مورد توجه قرار گیرد. مشاوران در رابطه با عامل تحصیل در امر همسر گزینی باید مراجعان را به اهمیت موضوع توجه دهند و در موارد مختلف به شرح زیر عمل نمایند.

 

1- با توجه به فرهنگ ایرانی چنانچه مرد تحصیلات بیشتری داشته باشد ، در زندگی زناشویی مشکلی ایجاد نمی شود. معمولاً مردانی که تحصیلات عالی دارند ، میزان تحصیلات همسر خود را در سطح متوسطه ، در صورت هماهنگی سایر عوامل می پذیرند. بنابراین مشاوران در مورد مراجعان خود باید این نکته را مورد توجه قرار بدهند. مواردی دیده می شود که مرد با وجود داشتن تحصیلات عالی همسر خود را با تحصیلات متوسطه انتخاب می کند و مایل نیست که او تخصصی داشته باشد و خارج از خانه شاغل گردد. تمایلات دختر و پسر در مورد سطح تحصیل ، در مشاوره همسر گزینی باید مورد توجه قرار گیرد. ولی به هر حال پایین‌تر بودن سطح تحصیلات دختر در مقابل پسر غالباً مشکل اساسی ایجاد نمی نماید.

 

2- دختر دارای تحصیلات عالی و پسر دارای سواد اندک و یا تحصیلات در حدود متوسطه است. در این حالت ممکن است در زمان ازدواج به علت نکات مثبتی که در پسر وجود دارد ، پیوند زناشویی انجام گیرد؛ ولی این تفاوت احتمال دارد به تدریج به علل اشتغال اجتماعی زن و احساس برتری نسبت به شوهر و برعکس احساس حقارت شوهر در مقابل زن موجب اختلاف شود و زندگی شیرین زناشویی مبدل به کشمکش روانی و اخلاقی گردد. بنابراین مشاور باید عواقب بعدی این حالت را به پسر و دختر گوشزد کند و آنان را متوجه سازد که اختلاف سطح تحصیل بالاخره ممکن است زمینه ای برای اختلاف باشد و آنان باید در انتخاب همسر به این نکته توجه نمایند.

 

3- حالت دیگر آن است که زن یا شوهر پس از ازدواج درس خوانده و اختلاف سطح تحصیل ایجاد شده باشد و این امر موجب از هم گسیختن و یا به هم خوردن محیط گرم خانواده گردد. در این موارد مشاور باید شوهر را به زندگی پس از ازدواج مجدد و وضعیت زن اول و احیاناً فرزندان قبلی او توجه دهد و با مقایسه دو حالت عدم ازدواج و ازدواج دوم او را به نابسامانی های  حالت دوم متوجه سازد. وانگهی زن را در جهت تطبیق دادن خود با شرایط زندگی جدید شوهر ترغیب نماید و بالاخره زوجین را در جهت این واقعیت که از هم گسیختگی زندگی آنان شرایط بهتری را ایجاد نمی نماید؛ آگاهی دهد.

 

4- حالت دیگر موردی است که زن پس از ازدواج تحصیلات عالی می نماید و به فکر جدایی و طلاق می افتد. در این حالت نیز مشاور باید با تشکیل جلسات مشاوره ای با زن و شوهر، به ویژه زن را متوجه زندگی بعد از طلاق و شوهر را در جهت هماهنگ ساختن خود با همسرش توصیه نماید.

 

5-دخترانی هستند با تحصیلات عالی که به علل مختلف با مردی کم سواد یا بی سواد ازدواج می کنند.  در مورد این گونه دختران و بالعکس پسرانی با این حالت ، مشاور باید در انتخاب همسر، آنان را با اهداف ازدواج آشنا سازد و به آنان بینش دهد که هدف ازدواج نه ترحم و ثواب اخروی است و نه افکار غیر واقعی در جهت جلب رضایت والدین و یا حفظ موقعیت آنان. در این صورت مسلماً این گونه دختران و پسران تن به چنین ازدواج هایی نخواهند داد و در نتیجه با ناراحتی های بعد از ازدواج و یا با طلاق و از هم گسیختگی خانواده مواجه نخواهند شد.

البته این‌ها تنها نکاتی جهت پیشگیری از بروز مشکل است. سطح تحصیلات تنها یکی از هزاران عامل مهم و حیاتی در مقوله ازدواج می‌باشد.

منبع : سایت تبیان

 


   
+ ۱۳۸۹/۱۱/۱۴
مشاوره قبل از ازدواج
مشاوره قبل از ازدواج در اولویت اول به روشن ساختن ملاکهای انتخاب همسر می پردازد.

مشاوره قبل از ازدواج

مشاوره قبل از ازدواج در اولویت اول به روشن ساختن ملاکهای انتخاب همسر می پردازد.

مشاوره فرآیندی است که طی آن در زمینه ممنوع و مساله خاص به فرد کمک و راهنمایی ارائه می‌شود. مساله ازدواج یکی از موضوعات مهمی است که در فر‌آیند مشاوره همواره مورد توجه است و به عنوان بخشی از فعالیتهای یک مشاور محسوب می‌شود. بر این اساس افرادی که قصد ازدواج دارند با کمک جستن از منابع مشاوره‌ای راهنماییهای لازم در این زمینه دریافت می‌کنند تا تصمیمات مناسبتری را اتخاذ کنند.

ضرورت و اهمیت مشاوره قبل ازدواج

ازدواج مساله بسیار مهمی است که بسیاری از جنبه‌های مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. امروزه شمار روز افزون مواد طلاق موجب شده است تا صاحبنظران به فکر پیدا کردن راه حلهایی باشند که یک ازدواج موفق و سالم را فراهم شاخته مانع از شیوع و افزایش آمار طلاق که یقینا عواقب بعدی آن بسیار دشوارتر و سخت تر شود. مشاوره قبل از ازدواج ابتدا در زمینه مسائل پزشکی ، مساله گروههای فوتی و ژنتیکی آغاز گردید و امروزه کم کم در زمینه مسائل شخصیتی و روانی و روابط نیز در حال شکل گیری و کاربرد است. در این مقوله کارکردهای مشاوره قبل از ازدواج بسیار مهم هستند که به آنها می‌پردازیم.


بررسی ملاکهای ازدواج سالم در مشاوره قبل از ازدواج

مشاوره قبل ازدواج در الویت اول به روشن ساختن ملاکهایی می‌پردازند که برای داشتن یک انتخاب مناسب در ازدواج ضروری هستند. عدم توجه به تعیین چنین ملاکهایی و ارزش گذاری و اولویت بندی نامناسب آنها اغلب موجب ناکامیهای بعدی می‌شوند. بر این اساس در مشاوره قبل از ازدواج تلاش می‌شود ملاکهای افرادی که قصد ازدواج دارند بررسی شده و راهنمایی لازم در مورد نظر داشتن ملاکهای مناسب ارائه گردد.

بررسی آمادگی طرفین برای ازدواج

سن ازدواج عامل مهمی است که می‌توانند رضایت از زندگی مشترک را تحت تاثیر قرار دهد هر چند این عامل به تنهایی نمی‌تواند تعیین کننده باشد، اما عامل مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس لازم به نظر می‌رسد میزان آمادگی سنی ، روانی و اجتماعی طرفین مورد بررسی قرار گیرد. بطوری که عدم پختگی روانی ، عاطفی ، جسمانی و اجتماعی طرفین مشکلات زیادی را به بار خواهد آورد و روشن است رسیدن به سن و سالی که از لحاظ اجتماعی مناسب برای ازدواج به نظر می‌رسد به تنهایی قابل تکیه کردن نخواهد بود چرا که افراد مختلف در سنین متفاوتی به پختگی و آمادگی لازم برای ازدواج می‌رسند. یک فرد 25 ساله ممکن است از پختگی و رشد و تکامل روانی ، اجتماعی و عاطفی برخوردار باشد در حالیکه فرد دیگری در سن 35 سالگی چنین آمادگی را نداشته باشد.

بررسی تطابق و تناسب شخصیتی طرفین در ازدواج

ویژگیهای شخصیتی بسیار متنوع و متعدد هستند، اما برخی از آنها دخالت بیشتری در رضایت از زندگی مشترک دارند. مطمئنا فردی که بسیار به نظافت و تمیزی اهمیت قائل هست، نخواهد توانست با فردی که چندان در قید و بند این امور نیست زندگی موفقی داشته باشد.

از ویژگیهای مهم شخصیتی که تاثیر قابل توجه در این زمینه دارند می‌توان به درون گرایی و برون گرایی اشاره کرد. افراد درون گرا تمایل زیادی به گذراندن اوقات خود به تنهایی دارند در حالیکه برای افراد برون گرا تحمل چنین شرایطی بسیار سخت و آزار دهنده است. افراد درون گرا سرگرمیهایی چون مطالعه و ... دارند در حالیکه افراد برون گرا در شرایط جمعی و سرگرم کننده لذت می‌برند مثل بازیهای دسته جمعی.

چنین ویژگیهایی به تعداد زیادی وجود دارند که البته گاه همان بودن ویژگیهای طرفین و گاه ناهمسانی آنها می‌تواند فاکتوری برای ازدواج موفق باشد. به عنوان مثال ازدواج فرد درون گرا با فرد درون گرا موفق آمیزتر خواهد بود تا ازدواج درون گرا با فردی برون گرا در حالیکه سلطه جوئی یک ویژگی است که حتما باید ناهمسانی آن در طرفین مورد توجه قرار گیرد. دو فرد سلطه جو میزان تسلط بیشتری در زندگی مشترک خواهند داشت تا ازدواج فردی سلطه جو با فردی سلطه پذیر.

منبع:  www.ofc.ir

 


   
+ ۱۳۸۹/۱۱/۱۴
نقش ازدواج در بهداشت روانی و ضرورت مشاوره در ازدواج
از نظر بهداشت روانی ، افرادی كه در ازدواج خود موفق بوده اند ، كمتر دچار بیماریهای روانی می شوند. بنابراین ازدواج می تواند عامل مهمی برای پرهیز از خطا و سببی برای سلامت تن و روان باشد به طوری كه در بین كسانی كه به بیمارستانهای روانپزشكی مراجعه می كنند افراد مجرد بیشتر به چشم می خورند.

نقش ازدواج در بهداشت روانی و ضرورت مشاوره در ازدواج

 

از نظر بهداشت روانی ، افرادی كه در ازدواج خود موفق بوده اند ، كمتر دچار بیماریهای روانی می شوند. بنابراین ازدواج می تواند عامل مهمی برای پرهیز از خطا و سببی برای سلامت تن و روان باشد به طوری كه در بین كسانی كه به بیمارستانهای روانپزشكی مراجعه می كنند افراد مجرد بیشتر به چشم می خورند.

از نظر بهداشت روانی ، افرادی كه در ازدواج خود موفق بوده اند ، كمتر دچار بیماریهای روانی می شوند. بنابراین ازدواج می تواند عامل مهمی برای پرهیز از خطا و سببی برای سلامت تن و روان باشد به طوری كه در بین كسانی كه به بیمارستانهای روانپزشكی مراجعه می كنند افراد مجرد بیشتر به چشم می خورند.

افراد مجرد ، زنان بیوه و كسانی كه متاركه كرده اند در مقایسه با اشخاص متأهل بیشتر دچار مرگ و میرهای زودرس می شوند و این موضوع در مورد كلیه ی ملل و در تمام ساختارهای اجتماعی صادق است.این اظهار نظرها دلالت بر آن دارد كه ازدواج و تأهل اثر مهمی بر وضع روانی و سبك زندگی انسان دارد و افراد متأهل در مقایسه با افراد مجرد از تعادل روانی بالاتری برخوردار هستند.

همچنین تحقیقات نشان داده است كه میزان افسردگی افراد مجرد بیشتر از افراد متأهل است.

خصوصیات ازدواج موفق:

همان طور كه ذكر شد، ازدواج بر سلامت روانی افراد در كلیه ی ملل و جوامع با هر ساختاری تاثیر مثبتی دارد ولی نه هر ازدواجی ، بلكه همچنان تاكید شد ازدواجی كه با موفقیت همراه باشد.

پیامبر گرامی اسلام نیز همسر خوب و شایسته را بزرگترین نعمت زندگی دانسته اند، نه هر همسری را. بنابراین ازدواجهای موفق مشوق رشد و شكوفایی اشخاص است ولی ازدواج هایی كه با موفقیت همراه نباشد با مشكلات فراوان از قبیل ناكام كردن، تعارض و تنها گذاشتن طرفین توأم خواهد شد . وقتی هم تعارض زناشوئی شروع می شود، زن و شوهر به خاطر بی اطلاعی از مكانیسم های خانواده و ندانم كاری به مشكل دامن می زنند.

درباره ی خصوصیات ازدواج موفق ملاك ها و مشخصات مختلفی ارائه شده است. دكتر ”اسپرجیون“ روانپزشك معروف انگلیسی معتقد است ازدواج موفق باید چهار نیاز اساسی انسان را برآورده سازد:

-1  تامین كننده ی نیازهای جنسی باشد.

2- بین طرفین ارتباط و تعامل توأم با تفاهم وجود داشته باشد و در موقعیتهای گوناگون ستایش و قدردانی از یكدیگر را ابراز دارند.

3- زوجین زمینه های تشویق جهت رشد و شكوفایی یكدیگر را فراهم می سازند.

4- دو طرف علاوه بر عشق و محبت به یكدیگر ،به ازدواج نیز عشق می ورزند و در حفظ بنیاد خانواده پیوسته تلاش می كنند.

به طور خلاصه می توان برخی از خصایص ازدواج موفق را این چنین برشمرد:

-        زن و شوهر خود را خوشبخت می دانند. 

-        ارضای كامل و متقابل نیازهای فیزیكی و عاطفی اساسی انجام می گیرد.   

-        هر یك از همسران زندگی دیگری را بارور می گرداند.

-        محیط زناشوئی ، شخصیت هر كدام از دو طرف را ارزشمند و ارجمند می گرداند و به هر یك امكان می دهد كه به عنوان  یك شخص استعدادهای ذاتی خود را شكوفا سازند و تحقق بخشند.

-         پشتیبانی متقابل دارند؛ هیچ یك از زن و شوهر”خود“ یا ”من“ دیگری را تهدید نمی كنند و از بودن با همدیگر احساس آرامش می كنند.

-        نسبت به هم درك و فهم متقابل دارند.

-        خانواده محل ارزیابی مشكلات و كمبودها و اقدام در جهت رفع آنهاست.

-        سرچشمه ی دوستی، رفاقت و حمایت كننده ی روانی ، اقتصادی و فرهنگی است.

-        خانواده بی اعتمادی، بی انگیزگی، تكرار كار و كسالت ناشی از آن را نیز رفع می كند.

عوامل موثر بر ازدواج موفق :

ازدواج موفق با خصوصیاتی كه برشمردیم به عوامل متعددی بستگی دارد كه می توان آنها را به طور خلاصه اینچنین ذكر كرد:

-        تناسب در تحصیلات

-         تناسب در سن

-        تناسب در عقیده و اخلاق

-        تناسب در تمایلات جنسی

-        تناسب و هماهنگی فكری و عاطفی

-        تناسب در ایمان و اعتقادات مذهبی

-         تناسب در زمینه های تربیتی و فرهنگی خانواده

-        تناسب در وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده

-        تناسب در مكان جغرافیایی

-         تناسب در تواناییهای ذهنی و ..

نقش و ضرورت مشاوره در ازدواج :

ازدواج همان طور كه ذكر شد ، یكی از مهمترین حوادثی است كه در زندگی هر آدمی رخ می دهد ، لذا واجد توجهی در خور اهمیت آن است. نظر به اهمیت ازدواج و تشكیل خانواده و تاثیر آن در تداوم و استحكام خانواده و تربیت فرزندان و داشتن زندگی سالم توأم با رضایت و خوشبختی و احساس موفقیت ، ضرورت دارد دختران و پسران هنگام ازدواج از خدمات مشاوره ی ازدواج بهره مند شوند و از این طریق با اهداف، وظایف و حقوق یكدیگر به خوبی آشنا شوند.امروزه دختران و پسران جوان در آستانه ی ازدواج با بهره گیری از خدمات مشاوره ازدواج می توانند با گامهای راسخ تر و آرامش و اطمینان بیشتری در راه پرپیچ و خم ازدواج و تشكیل خانواده گام نهند و در نهایت در این امر موفق باشند.

متاسفانه در جامعه ی ما در برخی از موارد دختران و پسران بدون مطالعه و آگاهی كافی با برخورداری از احساس و ذوق منهای دقت در ابعاد گوناگون اخلاقی، جسمی و روانی با یكدیگر ازدواج می كنند. همچنین بعد از تشكیل خانواده نیز در صورت ایجاد تعارض های زناشوئی به دلیل بی اطلاعی و نداشتن آگاهی كافی و ندانم كاری ، به این مشكلات دامن می زنند همین عوامل و بی اطلاعی ها ضرورت انجام مشاوره را در تمام مراحل ازدواج و تشكیل خانواده دو چندان كرده است.

امروزه ارزش خدمات مشاوره ازدواج و خانواده درمانی نه فقط در درمان كاركردهای غلط و نامطلوب زن و شوهر، كه در پیشگیری از بروز بسیاری از نابسامانیها در زندگی زناشوئی و حفظ و ابقاء و یا انتقال ویژگیهای رفتاری مطلوب و شرایط و موقعیتهای پویا و رشد دهنده در زندگی خانواده شناخته شده است.

 

انواع مشاوره ازدواج:

توجه به روند ازدواج نشان می دهد كه هر یك از مراحل آن به مشاوره ی مخصوص آن مرحله نیاز دارد.

مراحل مشاوره ی ازدواج عبارتند از :

1-  مشاوره قبل از ازدواج:

هدف اصلی مشاوره در این مرحله، كمك به افراد جهت انتخاب زوج مناسب است.این مرحله مهمترین مرحله ی مشاوره ی ازدواج است، زیرا جنبه ی پیشگیری دارد و در صورت هدایت صحیح موجب تامین بهداشت روانی خانواده می شود.

2- مشاوره در حین ازدواج:

هدف از مشاوره در این مرحله، تحكیم پایه های زوجین است. شناخت زوجین از یكدیگر، به دست آوردن اطلاعات درباره ی روان شناسی زن و مرد ، چگونگی رفتار صحیح آنها با یكدیگر و جلوگیری از بروز اختلاف نظرها و عمیق شدن آن ، از اهداف این مرحله مشاوره است.

3- مشاوره بعد از ازدواج:

زوجین در این مرحله، یعنی شروع زندگی مشترك مسائل فرهنگی، عقیدتی، اجتماعی و سنن مورد قبول یكدیگر را عملاً تجربه می كنند و ممكن است قادر به حل پاره ای از تعارضات و اختلافات نباشند، بنابراین مشاوره در این مرحله برای راهنمایی آنها و پیشگیری از بروز اختلاف مفید خواهد بود .

منبع : بر گرفته از مجله مشاور خانواده

 


   
+ ۱۳۸۹/۱۱/۱۴
ازدواج از دیدگاه معصومین (ع)
هم چنان که قرآن، کتاب هدایت بشر است، مفسران قرآن نیز که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین(علیهم السلام) هستند، برای هدایت انسان ها فرستاده شده اند.

ازدواج از دیدگاه معصومین (ع)

هم چنان که قرآن، کتاب هدایت بشر است، مفسران قرآن نیز که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین(علیهم السلام) هستند، برای هدایت انسان ها فرستاده شده اند.

هم چنان که قرآن، کتاب هدایت بشر است، مفسران قرآن نیز که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین(علیهم السلام) هستند، برای هدایت انسان ها فرستاده شده اند.

اینک به دیدگاه پیشوایان دین اسلام به ویژه مذهب تشیع درباره هدف، فلسفه و ملاک های ازدواج می پردازیم. خوشبختانه روایت های بسیاری درباره ازدواج وجود دارد و هیچ زاویه ای از زوایای پیچیده این سنت الهی از چشمان تیزبین ائمه(علیهم السلام) و پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) پنهان نمانده است.

امام صادق(علیه السلام) در حدیثی می فرمایند:

دوست داشتن زنان از اخلاق پیامبران(علیهم السلام) است.[۱]

پیامبر خاتم(صلی الله علیه و آله) فرموده است:

من از دنیای شما تنها از زن و بوی خوش، بهره برده ام.[۲]

هم چنین در حدیث دیگری از ایشان می خوانیم:

نور چشمانم در نماز است و لذت من در زنان.[۳]

از این احادیث درمی یابیم که دیدگاه معصومین(علیهم السلام) درباره زن با دیگر دیدگاه ها چه تفاوتی دارد. دیگر دیدگاه ها زن را موجودی شرور و شری ضروری و مایه بلای مرد می دانست و حتی مقام او را تا سطح حیوان و کالا پایین می آورد. در مقابل، این دیدگاه، به زن نگاهی آسمانی دارد. نکته اصلی در این روایت، پرهیز از افراط و تفریط درباره ابراز علاقه به زن است؛ زیرا روایت هایی در دست داریم که مسلمانان را از زیاده روی در دوست داشتن زنان، نهی می کند.

با توجه به این دیدگاه معتدل درباره زن، برخی موضوع های مربوط به ازدواج را از لابه لای احادیث معصومین (علیهم السلام) می آوریم.

تشویق به ازدواج ، فضیلت متأهل ، پافشاری بر هویت دینی ازدواج ، نکوهش دیر شدن ازدواج ، تشویق به ازدواج برای افزایش نسل ، ازدواج، مایه افزایش روزی و برکت ، تشویق به میانجیگری در ازدواج ، آزادی در همسر گزینی

● تشویق به ازدواج

در روایات بر اهمیت ازدواج و پی آمدهای مثبت آن بسیار تأکید شده است. دلیل چنین اهمیتی را در این عوامل باید جست و جو کرد: دور نگه داشتن مؤمن از فساد و فحشا، جبران کمبودهای طبیعی زن و مرد، نزدیک تر شدن به کمال الهی، دست یابی به آرامش روحی.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:

در اسلام هیچ بنایی نزد خدا دوست داشتنی تر از بنای ازدواج نیست.[ ۴]

در جای دیگر چنین می فرمایند:

ازدواج کنید، زیرا من در روز قیامت به فراوانی امتم افتخار می کنم تا آن جا که فرزند سقط شده با خشم بر در بهشت می ایستد. به او می گویند: وارد بهشت شو. می گوید: وارد بهشت نمی شوم تا آن گاه که پیش از من، پدر و مادرم وارد آن شوند. [۵]

ایشان در حدیث دیگری، ازدواج را محبوب خداوند معرفی می کند:

هیچ چیز نزد خداوند محبوب تر از خانه ای نیست که در اسلام با ازدواج آباد می شود.[۶]

یکی از وظایف مسلمانان پیروی از سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله) است. از این رو، پیامبر(صلی الله علیه و آله) در حدیثی می فرمایند:

ازدواج سنت من است. هر کس از آن روی برگرداند و ازدواج نکند از سنت من روی برگردانیده است.[۷]

امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) ، وصی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نیز می فرمایند:

ازدواج کنید، زیرا ازدواج سنت رسول خداست[۸]

● فضیلت متأهل

هم چنین احادیثی وجود دارد که از برتری کسی که ازدواج می کند بر فرد مجرد سخن می گوید.

پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرمایند:

دو رکعت نمازی که فرد متأهل (و دارای همسر) می خواند از ۷۰ رکعت نمازی که یک مجرد می خواند بهتر است.[۹]

هم چنین در جای دیگر می فرماید:[۱۰]

دو رکعت نمازی که فرد ازدواج کرده ای می خواند، از شب خیزی و روزه داری یک مرد بی زن بهتر است.[۱۱]

در حدیثی تکان دهنده از پیامبر(صلی الله علیه و آله) چنین آمده است:

بدترین مردهای شما کسی است که عزب (و بدون ازدواج) بمیرد. [۱۲]

امام باقر(علیه السلام) نیز از پیامبر(صلی الله علیه و آله) نقل می کند:

بیشتر اهل دوزخ، افراد مجرد هستند.[۱۳]

● پافشاری بر هویت دینی ازدواج

یکی از مسائل بسیار مهم ازدواج ، هویت دینی همسرگزینی است. از نظر روایات، ازدواج تنها برای برآوردن غریزه جنسی نیست. ازدواج هم چون دژی است که زن و مرد را در برمی گیرد و از دین و ایمان آنان پاسداری می کند. ازدواج، زن و مرد را از آلودگی به گناه، باز می دارد. بنابراین، ازدواج از این دیدگاه، نه جنبه اقتصادی دارد و نه جنبه حیوانی، بلکه دارای هویت کاملا دینی است.

درباره جنبه معنوی و دینی ازدواج به چند حدیث بسنده می کنیم.

پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند:

هر کس ازدواج کند، نیم دینش را حفظ کرده است. پس از خدا بترسید درباره نیم دیگر دین تان.[۱۴]

بنابراین، ازدواج از این دیدگاه، وسیله ای است برای حفظ دین و اعتقاد نسان و تکامل آن.

علی(علیه السلام) فرمودند:

هیچ کدام از اصحا۰۰ب رسول خدا ازدواج نمی کرد، مگر این که پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرمودند: او دین خویش را کامل کرده است.[۱۵]

از سوی دیگر، احادیثی در زمینه های دعای پیش از ازدواج، خطبه، نماز، دعاهای هنگام عقد و دعاهای هنگام عروسی و زفاف و... وجود دارد که از مجموع آن ها چنین برمی آید که در دیدگاه پیشوایان اسلام، ازدواج از جنبه معنوی و دینی بسیار بالایی برخوردار است. پس نگاه به ازدواج بدون در نظر گرفتن این جنبه، نگاهی ناقص و نامتعادل است.

● نکوهش دیر شدن ازدواج

در مکتب جامع و کامل اسلام برای همه دوره های سنی انسان، برنامه ریزی شده است. بنابراین، هنگامی که دختر و پسر به رشد عقلی و جسمی رسیدند، باید ازدواج کنند. رها کردن این سنت الهی یا رعایت نکردن زمان مناسب آن، پی آمدهای روحی نامطلوبی برای زن و مرد دارد. از این رو، پیشوایان دینی، ما را از آن نهی کرده اند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) روزی بر بالای منبر رفت و پس از ستایش الهی فرمودند:

ای مردم! همانا جبرئیل از سوی خداوند لطیف و خبیر بر من نازل شد و گفت: همانا دختران باکره مانند میوه های روی درخت هستند. هنگامی که میوه رسید باید آن را چید وگرنه خورشید آن را فاسد می کند و باد آن را تباه می سازد. هنگامی که دختران باکره به دوران بلوغ (و سن ازدواج) برسند، برای آنان دوایی جز شوهر نیست وگرنه از فسادشان ایمن نباشید؛ زیرا آنان نیز بشرند.[۱۶]

پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) با زبانی رسا و منطقی و عالی، راه کار پیش گیری از فساد و فحشا در یک جامعه انسانی را بیان کرده است. فساد و فحشایی که اینک جامعه های انسانی را در برگرفته است، در همین دیر شدن ازدواج دختر و پسر ریشه دارد. باری، راه چاره این معضل اجتماعی، ازدواج به موقع بر اساس مصالح دختر و پسر است؛ زیرا دگرگونی های جسمانی و روحانی رسیدن به سن بلوغ و هجوم غریزه های جنسی را تنها با ازدواج می توان کنترل کرد.

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در حدیثی دیگر می فرمایند:

از سعادت مرد این است که دخترش در خانه اش قاعده نشود (و پیش از آن شوهر کند).[۱۷]

باید گفت این پافشاری در صورتی است که دختر و پسر از نظر روحی ، جسمی، عقلی و مالی، آماده همسرداری باشند.

● تشویق به ازدواج برای افزایش نسل

اسلام بر افزایش نسل با ایمان، صالح و مؤمن پافشاری می ورزد، چنان که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می فرمودند:

ازدواج کنید، همانا من در قیامت به فراوانی امتم افتخار می کنم.[۱۸]

چند حدیث دیگر نیز به همین مضمون وارد شده است. برای نمونه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند:

چه مانعی دارد که مؤمن زن بگیرد؟ باشد که خداوند به او فرزندی روزی کند که با گفتن کلمه لا اله الا الله زمین را گران بار و سنگین سازد.[۱۹]

هم چنین در حدیث زیبای دیگری فرمودند:

فرزندی که در امت من به دنیا بیاید، در نظر من دوست داشتنی تر است از هر آن چه خورشید بر آن بتابد.[۲۰]

● ازدواج، مایه افزایش روزی و برکت

پیشوایان دین، ازدواج را مایه افزایش روزی و برکت دانسته اند. برای نمونه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند:

زن بگیرید؛ زیرا زن برای شما روزی است.[۲۱]

ایشان در جای دیگری فرموده است:

رزق و روزی را با ازدواج بخواهید.[۲۲]

هم چنین با اشاره به آیه ۳۲ نور می فرمایند:

غنا و بی نیازی را در این آیه بجویید (یعنی ازدواج کنید). [۲۳]

حضرت ختمی مرتبت(صلی الله علیه و آله) در اهمیت این مسأله گفته است:

رحمت خداوند از درهای آسمان در چهار زمان گشوده می شود. هنگام نزول باران، هنگام نگاه کردن فرزند به صورت پدر و مادر، هنگام گشوده شدن در کعبه و هنگام ازدواج.[۲۴]

امام صادق(علیه السلام) نیز می فرمایند:

رزق و روزی با زن و فرزند همراه است.[۲۵]

● تشویق به میانجیگری در ازدواج

اهمیت ازدواج در اسلام آن گونه است که از پدر و مادر و خویشاوندان دختر یا پسر می خواهد در امر ازدواج آنان میانجی گری کنند و راه را برای آغاز زندگی مشترک دو زوج جوان بگشایند.

امام صادق(علیه السلام) می فرمایند:

هر کس، مجردی را زن دهد، خداوند در قیامت به او نظر (رحمت) می افکند.[۲۶]

امام علی(علیه السلام) فرموده است:

بهترین میانجیگری و شفاعت آن است که بین دو نفر برای ازدواج شفیع شود تا خداوند بین آن دو را با هم جمع کند.[۲۷]

امام کاظم(علیه السلام) می فرمایند:

در روزی که هیچ سایه ای جز سایه عرش خداوندی نیست، سه کس در پرتو آن قرار می گیرند: نخست، مردی که برادر مسلمانش را زن دهد و... [۲۸]

● آزادی در همسر گزینی

هر چند اسلام، پدر و مادر و خویشاوندان دختر و پسر را تشویق می کند، شرایط ازدواج را برای فرزندان خویش فراهم سازند، ولی اجازه نمی دهد که آنان دختر و پسر را از برگزیدن همسر آینده خود محروم سازند. اسلام از پی آمد ازدواج های اجباری آگاه است؛ زیرا دختر و پسری که با زور و اکراه به ازدواج هم درآیند، سرانجام با طلاق از هم جدا خواهند شد. بنابراین، اسلام در انتخاب همسر، نظر دو طرف زندگی را شرط می داند. ابن ابی یعفور به امام صادق(علیه السلام) عرض کرد: می خواهم با زنی ازدواج کنم ولی پدر و مادرم، دیگری را برای من می خواهند و در نظرگرفته اند، چه کنم؟ امام (علیه السلام) فرمودند:

با آن کس که دوست داری، ازدواج کن و دختری را که پدر و مادرت خواسته اند، برمگزین.[۲۹]

یکی از نکته های مهم در این زمینه، افزون بر آزادی در همسر گزینی، جایز بودن دیدن و آگاهی یافتن از وضع روحی و جسمی همسر آینده است. بر اساس روایات، اگر کسی، زنی را برای ازدواج برگزید، می تواند برای آگاهی از ویژگی های جسمی او به محدوده ای از بدنش بنگرد.

محمد بن مسلم از امام باقر(علیه السلام) پرسید: ایا مردی که می خواهد با زنی ازدواج کند، می تواند به او بنگرد؟

امام(علیه السلام) فرمودند:

آری، همانا او به گران ترین بها، زن را می خرد[۳۰] (پس می تواند به زن بنگرد).[۳۰]

در حدیث دیگری، حسن بن سری از امام صادق(علیه السلام) پرسید: آیا مردی که می خواهد با زنی ازدواج کند، می تواند به دقت به پشت و روی بدن زن بنگرد؟ امام (علیه السلام) پاسخ فرمودند:

مانعی ندارد زنی را که می خواهد با او ازدواج کند از پشت سر یا جلو ببیند.[۳۱]

هم چنین پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) به یکی از صحابه که از زنی خواستگاری کرده بود، فرمودند:

صورت و دست هایش را ببین.[۳۲]

از دیگر موضوع های مطرح شده در روایات، ملاک های گزینش همسر و وظایف همسران نسبت به یکدیگر است که در جای خود، درباره آن بحث شده است.

پی نوشت :
۱ وسایل الشیعه: ج ۱۴، ص ۱۰- ۱۱.
۲ .همان.
۳. همان.
۴. همان: ص ۳.
۵.وسائل الشیعه: ج ۱۴، ص ۳.
۶. همان: ص ۵.
۷. جامع احادیث الشیعه: ج ۲، ص ۲۰.
۸. وسائل الشیعه: ص ۳.
۹. همان: ص ۶.
۱۰.وسایل الشیعه: ج ۱۴، ص ۷.
۱۱. همان.
۱۲. جامع الاحادیث الشیعه: ج ۲، ص ۱۷.
۱۳. وسائل الشیعه: ج ۱۴، ص ۵.
۱۴. جامع الاحادیث الشیعه: ج ۲، ص ۹.
۱۵. همان، ص ۲۴.
۱۶. جامع احادیث الشیعه: ج ۲، ص ۹.
۱۷. وسائل الشیعه: ج ۱۴، ص ۳.
۱۸. همان.
۱۹.جامع احادیث الشیعه: ج ۲، ص ۸.
۲۰. وسائل الشیعه: ج ۱۴، ص ۲۴.
۲۱. جامع احادیث الشیعه: ج ۲، ص۱۴.
۲۲. جواهر الکلام: ج ۲۹، ص ۹.
۲۳. همان: ص ۱۱.
۲۴. همان: ص ۱۳.
۲۵. وسائل الشیعه: ج ۱۴، ص ۲۶.
۲۶. همان: ص ۲۷.
۲۷. جامع احادیث الشیعه: ص ۱۶.
۲۸. جامع احادیث الشیعه: ج ۲، ص ۱۴۵.
۲۹. در این جا منظور از خریدن، خرید و فروش نیست، بلکه مراد این است که مرد با ازدواج، می خواهد یک عمر با زن به سر برد و خانواده تشکیل بدهد. بنابراین، ازدواج برای مرد بسیار ارزشمند بوده و هزینه آن فراوان است.
۳۰. جامع احادیث الشیعه: ج ۲، ص ۳۲.
۳۱. همان.
۳۲. جامع احادیث، ج ۲، ص ۳۳.


منبع: پایگاه سبطین       

( www.rasekhoon.net) راسخون

 


   
+ ۱۳۸۹/۱۱/۱۴
ازدواج هاى اجبارى، حصارى كه ديگران مى چينند
مردم نمى توانند پدر و مادرشان را به اختيار خود انتخاب كنند، در مقابل مى توانند با زن يا مردى كه دوست دارند، ازدواج كنند.

ازدواج هاى اجبارى، حصارى كه ديگران مى چينند

مردم نمى توانند پدر و مادرشان را به اختيار خود انتخاب كنند، در مقابل مى توانند با زن يا مردى كه دوست دارند، ازدواج كنند.

درتمام كشورها، زنان مشخصاً براى ازدواج تحت فشار فرهنگى هستند. هر چند بيشتر زنان و مردان بخش عمده اى از عمر خود را در وضعيت تأهل بسر مى برند، اما زنان بيش از مردان ازدواج را جزو لاينفك زندگى خود مى دانند. آنها به مرور در مى يابند كه زنان بدون همسر از نظر اجتماعى در حاشيه قرار مى گيرند. همين عامل سبب تحت فشار قرار گرفتن زنان براى ازدواج و گاه حتى تن دادن آنها به ازدواج هاى اجبارى يا انتخاب همسر بدون ميل و رغبت كافى مى شود. در شرايطى كه زنان ناچار مى شوند به دليل فرار از طرز تلقى ديگران، برخوردهاى اجتماعى و فشارهاى خانواده تن به ازدواج هاى اجبارى بدهند و قربانى خواسته هاى ديگران شوند، مردان نيز به نوعى ديگر ناچارند شرايط ناشى از ازدواج هاى اجبارى را بپذيرند. ازدواج هايى كه در بيشتر مواقع به جهنم زندگى زنان و شوهران تبديل مى شوند.

مردم نمى توانند پدر و مادرشان را به اختيار خود انتخاب كنند، در مقابل مى توانند با زن يا مردى كه دوست دارند، ازدواج كنند. اما اگر اين قاعده در همه ازدواج ها حاكم بود، آيا در آن صورت كسى از اين كه همسرش آن كسى نيست كه او مى خواسته گله مى كرد؟!

ازدواج هاى اجبارى نمادى از تضييع حقوق انسان ها است كه بيشتر در شهرهاى كوچك و مناطق دورافتاده رخ مى دهند، با اين حال، زن و شوهرهاى زيادى هر روز در دادگاه ها و مجتمع هاى قضايى شهرها براى رها كردن خود از حصار زندگى مشتركى كه به اجبار ديگران تشكيل شده است، تلاش مى كنند و در اين ميان تعداد دختران جوانى كه به دليل فقدان موانع قانونى و فشار رسوم اجتماعى، ناچار به پذيرش ازدواج هاى ناخواسته مى شوند، بيشتر است.

 

«در خانواده ما رسم نبود دختر براى ازدواجش نظر بدهد. اين بود كه موقع شوهر دادن دخترها هم كه شد، پدر و مادرم خودشان بريدند و دوختند. من را هم دادند به پسر عمويم كه نه تحصيلات داشت و نه كار درست وحسابى. اما پدرم مى گفت: فاميل سگش مى ارزد به غريبه!»

*  آن موقع چند سال داشتى؟

-  يك دختر ۱۵ ساله بودم و شوهرم ۲۶ سال داشت.

*  بعدها به همسرت علاقه مند نشدى؟

-  من دوست داشتم درس بخوانم. اصلاً ازدواج برايم زود بود. اما از پشت نيمكت درس و مدرسه كشيدنم بيرون و به زور شوهرم دادند، آن هم به مردى كه اصلاً نمى خواستمش. چطورى مى توانستم به او علاقه مند شوم.

*  حالا چرا مى خواهى طلاق بگيرى؟

-  گفتم كه كار و بار درست و حسابى ندارد. اهل زندگى كردن نيست. مى گويد: «مادرم آمد خواستگارى، خودم تو را نمى خواستم.» شايد به همين خاطر دل به زندگى نمى دهد، من هم ديگر نمى توانم تحمل كنم...

يك مشاور خانواده و متخصص تعليم و تربيت مى گويد: «هر جا معيار رضايت و توافق طرفين در ازدواج در نظر گرفته نشده و فرد به اجبار و اصرار اطرافيان وادار به ازدواج با مرد يا زنى شود، اين ازدواج در زمره ازدواج هاى اجبارى قرار مى گيرد و ازدواج هايى كه در آنها ميل و رضايت زن و شوهر براى همسرى يكديگر در نظر گرفته نمى شود، بعدها در جريان زندگى مشترك با آسيب هاى بيشترى مواجهند. خانواده ها گمان مى كنند محبت و علاقه ميان دختر و پسر كه مى خواهند با هم ازدواج كنند، بعدها به وجود مى آيد و با در نظر داشتن اين مسأله، فرزندانشان را به ازدواج هاى ناخواسته اى مى كشانند كه عواقب آن پاى همه را از زن و شوهر گرفته تا فرزندانشان به ميان مى آورد.

هر چند به اعتقاد گروهى از صاحبنظران اجتماعى و به استناد برخى پژوهش هاى انجام گرفته، فقر و بحران مالى والدين و ناتوانى آنها در تأمين نيازهاى فرزندان، يكى از عوامل اجبار و اصرار والدين به ازدواج هاى ناخواسته فرزندان است، اما اين عامل نيز هميشه و در مورد همه ازدواج هاى اجبارى صدق نمى كند.

رؤيا ۲۶ ساله در شرايطى تن به ازدواجى ناخواسته و اجبارى داد كه گمان مى كرد به دليل بالا بودن ميزان تحصيلات پدر ومادرش و وضعيت مالى مناسب خانواده، آزادى بيشترى براى انتخاب همسر خواهد داشت؛ او مى گويد: بين من و همسرم هيچ علاقه اى نبود. از همان ابتدا اين را به خانواده ام گوشزد كردم، آنها گفتند: «محبت بعد از عقد توى دل زن و شوهر مى افتد.» اما ما نه فقط به هم علاقه مند نشديم، بلكه رابطه مان روز به روز بدتر هم شد.» رؤيا در ادامه تعريف مى كند: «بعدها فهميدم همسرم قصد داشته با يكى از همكلاسى هايش ازدواج كند و چون آن دختر بيمارى قند داشت، خانواده اش با اين وصلت مخالفت مى كنند و به خواستگارى من مى آيند تا پسرشان هم از فكر همكلاسى اش بيرون بيايد... حالا در زندگى ما همه چيز وجود دارد، پول، خانه، ماشين، الا عشق...»

دكتر سيما الوندى، مشاور خانواده و روانشناس مى گويد: «اين كه بيش از نيمى از ازدواج هاى صورت گرفته در روستاها و ميان عشاير و حتى در شهرهاى كوچك، اجبارى و بنا به تشخيص و انتخاب والدين است، موضوع مهمى است، اما متأسفانه ما شاهد شيوع اين قبيل ازدواج ها در خانواده هاى شهرى كه از لحاظ طبقه بندى اجتماعى در ميان قشر متوسط قرار دارند، هستيم. در حال حاضر شاهديم در برخى خانواده ها دختران فقط به خاطر فرار از نگاهها و گفته هاى ديگر شوهر مى كنند. درواقع چون اين باور هنوز در جامعه ما رسوخ دارد كه زنان بدون همسر از نظر اقتصادى آسيب پذيرترند و از آنجا كه دستمزد زنان پايين تر و فرصت هاى كار براى آنها كمتر از مردان است، بيشتر آنها به دنبال اين هستند با ازدواج براى خود امنيت اقتصادى فراهم كنند.»

روانشناسان معتقدند دختران و پسرانى كه به اجبار تن به ازدواج مى دهند، با مسائلى نظير خلأهاى عاطفى و روانى روبرو هستند و ناخواسته اين مشكلات را در طول زندگى مشترك، به همراه دارند و به فرزندانشان نيز منتقل مى كنند.

دادگاههاى خانواده به درخواست طلاق زوجهايى كه داراى فرزند هستند، ديرتر رسيدگى مى كنند. تلاش آنها براى سازش ميان زن و شوهر است. اما براى زيبا كه حالا به ديوار چرك گرفته و سياه راهروى دادگاه تكيه داده و خسته از اين اتاق به آن اتاق رفتن به برگه هايى كه در دست دارد، نگاه مى كند، خيلى مهم نيست كه تاريخ طلاقش ديرتر شود تا شايد اختلاف ميان او و همسرش از بين برود: «اتفاقاً دلم مى خواهد هرچه زودتر حكم طلاق را دستم بدهند» و مثل آدمى كه انگار يك دفعه تصميم مى گيرد خودش را از حرف خالى كند، مى گويد: «توى شهر ما رسم نبود دختر تا سن بيست سالگى شوهر نكرده باشد. ۲۲ سالم بود كه نوه خاله ام آمد خواستگارى. پدر و مادرم مى گفتند اين بار ديگر بايد حتماً جواب بله باشد. قهر كردم. پيش بزرگترهاى فاميل رفتم. خيلى ها پادرميانى كردند، اما پدر و مادرم قبول نكردند. مى گفتند همين حالا هم زيادى از موقع ازدواجم گذشته، حتى مهلت ندادند چند ماهى نامزد بمانيم، سريع شيرينى خوردند و عقدمان كردند...»

سرپرست مجتمع قضايى معتقد است: «زن و شوهر با شناخت كافى از هم و تحمل ناهماهنگى ها و چشم پوشى از عيبهاى يكديگر، قادرند به زندگى مشترك ادامه بدهند.» از نظر او اندكى تعقل براى جلوگيرى از فروپاشى كانون خانواده كافى است، اما تأكيد مى كند: «اين تعقل بايد پيش از ازدواج، توسط دختر و پسر و خانواده هاى آنها به گونه اى باشد كه هيچ ازدواجى از روى اصرار و اجبار صورت نگيرد.» اما يك حقوقدان به ماده قانونى هم اشاره مى كند كه به پدر اجازه مى دهد دخترش را در هر سنى كه هست، به عقد مرد مورد نظر خود درآورد: «تدوين قوانين مناسب براى حمايت از زمانى كه قربانى ازدواجهاى تحميلى و اجبارى شده اند و يا در نظر گرفتن مفادى از قانون كه به واسطه آن پدر بدون رضايت و تمايل دختر قادر نباشد او را به ازدواج اجبارى وادار كند. به طورى كه به عنوان مثال برگه رضايت دختر كه مورد تأييد مراجع قانونى قرار گرفته، ضميمه اسناد ازدواج شود و در كنار همه اينها و الزام سردفتران به رعايت قانون بايد با ارائه آموزش به خانواده ها و والدين، آگاهيهاى تربيتى، حقوقى آنها را افزايش داد و به زنان نيز اطلاعات لازم براى حفظ حقوق خود در ازدواج را ارائه داد.»

بخشى از ازدواجهاى اجبارى، به دليل سنتهاى قومى و قبيله اى، تنگناى اقتصادى خانواده ها و گاه از بين بردن خصومت هاى خانوادگى و فاميلى صورت مى گيرد. پروانه جعفرپور كارشناس ارشد علوم اجتماعى و پژوهشگر با اشاره به همين موارد مى پرسد فكر مى  كنيد چه تعداد از ازدواجهاى فاميلى كه تحت تأثير اين آداب و رسوم و اعتقادات انجام مى شود، با رضايت دختر و پسر است؟» او سپس به موردى اشاره مى كند كه در روستايى در يكى از شهرهاى مركزى، شاهد ازدواج پيرمرد ۷۰ ساله اى كه زن، فرزند و نوه هم داشته با دختر ۱۵ ساله اى بوده و خانواده دختر صرفاً چون پيرمرد را فرد معتقد و مؤمنى مى شناختند و معتقد بودند با اين وصلت دعاى خير پيرمرد مى تواند حافظ مزرعه و كشت و كار آنها باشد، با آن موافقت مى كنند. او در ادامه مى گويد: «بايد بپذيريم كه بسيارى از رسوم و سنت هاى غلط ما احتياج به اصلاح و تغيير دارند. در گذشته پدران و مادران بسيارى از ما طعم ازدواجهاى اجبارى را با اختلاف نظر و سليقه ميان خود و همسرشان چشيده اند، تماشاى صحنه بگو مگو و دعوا و اختلاف والدينى كه از سر اجبار و با اصرار ديگران با هم ازدواج كرده بودند، چندان جالب نبود، پس چرا برخى والدين مى خواهند داستان زندگى خود را براى فرزندانشان تكرار كنند؟!»

واداشتن جوانان به ازدواجى خارج از ميل، رغبت و خواسته هاى آنها عواقب محدود و كنترل شده اى ندارد. عدم درك متقابل، نداشتن انگيزه در تأمين هزينه هاى زندگى، سرخوردگى و دورى از اجتماع همگى از پيامدهاى ازدواجهاى اجبارى و ناخواسته است. در چنين ازدواجهايى بدون ترديد، طلاق هميشه راه حلى است كه در ذهن زن و شوهر مى چرخد. گفته مى شود در ايران از هر ۱۰۰۰ ازدواج ۱۴۷ مورد آن به طلاق مى انجامد. هرچند براى طلاق دلايل و موارد متعددى را مى توان برشمرد، اما آيا ازدواجهاى اجبارى يكى از مهم ترين آنها نيست؟!

انتهاى مسير يك ازدواج مناسب مى تواند سعادتمندى براى همه اعضاى خانواده اعم از زن و شوهر، فرزندان و ديگر اطرافيان باشد، اما نه فقط انتها كه مسير يك ازدواج اجبارى همواره توأم با تنش، اختلاف و ناسازگارى ميان زن و شوهر است. پس مى توان از ابتدا اين مسير را به راهى يكنواخت و هموار مبدل كرد.

منبع: روزنامه ایران


   
+ ۱۳۸۹/۱۱/۱۴
تحقیق در ازدواج
مسأله‌ تحقیق‌ و شناخت‌ پیش‌ از ازدواج‌ از مسائل‌ بسیار مهم‌ و دارای‌ نقش‌ سرنوشت‌ ساز برای‌ خانواده‌هاست‌.

تحقیق در ازدواج

مسأله‌ تحقیق‌ و شناخت‌ پیش‌ از ازدواج‌ از مسائل‌ بسیار مهم‌ و دارای‌ نقش‌ سرنوشت‌ ساز برای‌ خانواده‌هاست‌. 

ضرورت و چگونگی تحقیق در مسأله ازدواج

چند نکته مهم
1ـ در انتخاب همسر آینده‏تان عجله نکنید بلکه تا مطمئن نشده‏اید که ویژگی‏های یک همسر خوب را دارد، اقدام نکنید.
2- در امتیازبندی به افراد، بالاترین امتیاز را به اخلاق و ایمان و تقوای فرد بدهیم و بعد به موقعیت شغلی و میزان تحصیلات و موقعیت خانوادگی و زیبایی ظاهر و امثال آن. 
3- در تحقیق و شناخت از همسر آینده هرگز نباید به گفتگوهای مستقیم با طرف مقابل اکتفا کرد، زیرا معمولاً کشش و جاذبه جنس مخالف مانع از این می‏شود که افراد بتوانند درک صحیحی از یکدیگر داشته باشند. غیر از این که در این گونه ملاقات‏ها هر یک از طرفین سعی می‏کند بهترین تصویر را از خود نشان دهد و نقطه ضعف‏هایش را پنهان نماید. به همین جهت زود به نتیجه می‏رسند و یکدیگر را انتخاب می‏کنند.
4- وقتی‌ سخن‌ از شناخت‌ و تحقیق‌ به‌ میان‌ می‌آید، هرگز نباید انتظار یافتن‌ راهی‌ را داشت‌ که‌ به‌ طور کامل‌ بتوان‌ طرف‌مقابل‌ را شناخت‌. چنین‌ چیزی‌ به‌ سادگی‌ ممکن‌ نیست‌؛ چه‌ بسا کسانی‌ سال‌ها با یکدیگر زندگی‌ کرده‌ و هنوز شناخت‌ دقیقی‌از هم‌ ندارند. بنابراین‌ باید در جست‌ و جوی‌ راهی‌ بود که‌ حداکثر اطلاعات‌ لازم‌ را در اختیار انسان‌ قرار دهد.
5- در این‌ جست‌ و جو، باید آسیب‌های‌ مسأله‌ را به‌ خوبی‌ در نظر داشت‌، چه‌ بسا برخی‌ از راه‌ها بتواند پاسخگوی ‌بسیاری‌ از پرسش‌ها باشد، ولی‌ در کنار آن‌ مفاسد و ضررهای‌ دیگری‌ پدید آید. بنابراین‌ باید راهی‌ را پیمود که‌ کمترین‌پیامدهای‌ ناگوار را در بر داشته‌ باشد.
6- راه‌هایی‌ که‌ معمولا پیشنهاد می‌شود، اتکای‌ زیادی‌ به‌ شخص‌ عامل‌ و چگونگی‌ به‌ کارگیری‌ آن‌ نیز دارد؛ یعنی‌، چه‌بسا شیوه‌ واحدی‌ را دو نفر به‌ کار گیرند و یکی‌ بر اثر هوش‌ و فراست‌ و کار بست‌ صحیح‌ آن‌، بتواند بهترین‌ نتایج‌ را به‌ دست‌آورد؛ ولی‌ دیگری‌ به‌ نتایج‌ لازم‌ و کافی‌ نرسد.
7- به‌ کارگیری‌ راه‌های‌ پیشنهادی‌ لزوما به‌ معنای‌ تضمین‌ زندگی‌ سالم‌ در آینده‌ نیست‌، بلکه‌ به‌ معنای‌ آن‌ است‌ که‌ دقت‌در به‌ کارگیری‌ آنها، موجب‌ کاسته‌ شدن‌ اختلافات‌ خانوادگی‌ ناشی‌ از عدم‌ شناخت‌ می‌شود. بنابراین‌ در این‌ مسائل‌ نبایدانتظار همه‌ یا هیچ‌ داشت‌؛ یعنی‌، نمی‌توان‌ در جست‌ و جوی‌ چیزی‌ بود که‌ بدون‌ استثنا نتیجه‌ بخش‌ باشد و اگر چنین‌نتیجه‌ای‌ نداد بگوییم‌ پس‌ دیگر هیچ‌؟!
بهترین‌ راه تحقیق
 بهترین‌ راهی‌ که‌ می‌توان‌ پیشنهاد کرد، روش‌ ترکیبی‌ «مشاوره‌» به‌ اضافه‌ «رابطه‌ کنترل‌ شده‌ و هنجاری‌»است‌. این‌ روش‌ دوگانه‌ به‌ طور سنتی‌ در جامعه‌ ما معمول‌ بوده‌ است‌ و امروزه‌ نیز با گسترش‌ و سازمان‌ یافتگی‌ بخش‌ اول‌،باید آن‌ را تکمیل‌ کرد.
توضیح‌ آنکه‌: به‌ طور سنتی‌ ازدواج‌ در ایران‌ چنین‌ بوده‌ که‌ نزدیک‌ترین‌ افراد خواستگار، برای‌ یافتن‌ همسر به‌ وی‌ مدد رسانده‌ و در یافتن‌ شخص‌ و معرفی‌ به‌ وی‌ و بیان‌ خصوصیات‌، او را مدد رسانده‌ و به‌ رایزنی‌ می‌پرداخته‌اند. این‌ امر معمولادر ازدواج‌های‌ فامیلی‌ و منطقه‌ای‌ و در محیط‌های‌ کوچک‌ که‌ فرد مورد نظر برای‌ نزدیکان‌ خواستگار شناخته‌ شده‌ می‌باشند، بسیار روش‌ خوبی‌ است‌، ولی‌ با توجه‌ به‌ گسترش‌ شهرها، ازدیاد جمعیت‌ و یا ازدواج‌ با افراد دوردست‌ و از شهر و دیاری‌دیگر، عوامل‌ فوق‌ نمی‌توانند کارآیی‌ لازم‌ را داشته‌ باشند.
مرحله‌ دوم‌ که‌ رابطه‌ کنترل‌ شده‌ و هنجاری‌ است‌، همان‌ گونه‌ که‌ از دیر زمان‌ در جامعه‌ ما معمول‌ بوده‌، می‌تواند هم‌ اکنون‌نیز ادامه‌ یابد؛ یعنی‌، پس‌ از بررسی‌های‌ لازم‌، طرفین‌ مدتی‌ نامزد پیش‌ از عقد می‌شوند و تا مدتی‌ به‌ طور محدود و حساب‌شده‌ و با آگاهی‌ و نظارت‌ خانواده‌ دو طرف‌، رفت‌ و آمدهایی‌ آغاز می‌شود. در این‌ مدت‌ شخص‌ می‌تواند بررسی‌های‌دقیق‌تری‌ به‌ عمل‌ آورد و آگاهی‌های‌ افزون‌تری‌ کسب‌ نماید و خود را برای‌ ازدواج‌ آماده‌ سازد و یا اگر خدای‌ نخواسته‌ طرف‌مقابل‌ را مناسب‌ ندید ترک‌ ازدواج‌ نماید.
افزون‌ بر آنچه‌ ذکر شد راه‌هایی‌ برای‌ چگونگی‌ تحقیق‌ و شناخت‌ در امر ازدواج‌ پیشنهاد می‌شود.
 راه‌ها و چگونگی تحقیق
1. بررسی خصوصیات خویشان نزدیک شخص
برخی از ویژگی‌ها و صفات مانند، شرافت خانوادگی در یک فامیل و خانواده گسترده و همگانی است‌. این معیار، راهنما و راه‌گشای خوبی در امر تحقیق است‌. می‌توان با بررسی ویژگی‌های خویشان‌، به این نتیجه رسید که این صفت در فرد مورد نظر نیز وجود دارد. 
البته در مواردی استثناء نیز وجود دارد.
2. تحقیق از نزدیکان او 
بستگان "شخص‌" از روحیات‌، اخلاق و کردار "او" باخبرند. می‌توان از آنان دربارة "فرد مورد نظر" تحقیق کرد. البته باید متوجه بود که خویشان‌، مصلحت ‌کاری نکنند.
3. تحقیق از دوستان نزدیک او: همکلاسان‌، همکاران و دوستان نزدیک که مدت با او در تماس و معاشرت و دوستی بوده‌اند، موارد خوبی برای تحقیقند.
4. تحقیق از معلّم‌ها و مدیران او: این افراد ممکن است مطالبی درباره "شخص مورد نظر" بدانند که حتی خویشان و دوستان نزدیکش هم ندانند. معمولاً راه برای تحقیق از دو راه پیش بهتر است‌. 
5. فرستادن پیک: با ارسال پیک‌های عاقل‌، خیرخواه‌، امین و دارای تجربه‌، تا حدود زیادی می‌توان از وضع زندگی و حرف‌هایی که می‌زنند به حالات فرد مورد نظر و خانواده‌اش پی برد.
6. صحبت با فرد مورد نظر: پس از پیمودن مراحل پیشین با اجازه خانواده و در حضور آنان می‌توان در جلسه‌ای از آرمان‌ها، هدف‌ها و خواسته‌های همسر آگاه شد و پی به ایمان و اعتقادش برد.
چه سؤالاتی مطرح کنیم؟ 
می‌توان در تحقیق از افراد فوق سؤالات زیر را پرسید.
1- اخلاق فرد مورد نظردر منزل و بیرون، با خانواده ،‌دوستان، اقوام، مربیان و...
 2- میزان آداب معاشرت او با دیگران(اجتماعی است یا منزوی)
3- در زندگی چه چیزی برایش اهمیت ویژه دارد؟ خانواده،‌دوستان، تلویزیون، ورزش، تماشای فوتبال یا...؟
4- آیا عصبانی می‌شود؟ و در این حالت چه عکس العملی نشان می‌دهد،‌ آیا خونسرد و قابل کنترل است یا تندخو و اهل داد و فریاد؟
5- در امور بیشتر با چه کسی مشورت می‌کند یعنی از نظر اوبزرگ خانواده کیست و آیا این تفکر با تفکر سایر اعضای خانواده و فامیل هماهنگ است و اگر نیست،‌علت آن چیست؟
6- همچنین می‌توان از نظر او درباره زندگی مطلع شد، حتی می‌توان از خود او پرسید که آیا اهل میهمانی هست یا نه؟ به چه میزان. آیا اهل شلوغی است یا خلوت؟ چقدر با دوستان خود ارتباط دارد و بعد از ازدواج چه مقدار از آن حفظ می‌شود و آیا آن مقدار به زندگی مشترک آسیب می‌رساند یا خیر؟آیا اهل تجملات است یا به زندگی ساده معتقد است؟ البته لازم است تعریفی روشن از زندگی ساده ارائه دهد.
7- از همه مهم‌تر از اهتمام او به مسائل مذهبی جویا شد، آیا در میهمانی‌ها رعایت محرم و نامحرم را می‌کند یا دختر خاله برای او مثل خواهر است؟آیاپرداختن به نماز،‌روزه و سایر عبادات فردی و اجتماعی برایش مهم است؟آیا اهل موسیقی یا فیلمهای حرام هست یا نه یا به قول بعضی تفریحی می‌بیند و می‌شنود؟و...
منبع: ر . ک‌ : «جوانان‌ و انتخاب‌ همسر» علی‌ اکبر مظاهری‌.

   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش