+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۲۸
حجت الاسلام قرائتی در جلسه درسهایی از قرآن که امشب در تلویزیون پخش می‌شود درباره آرایش دختران جوان در خانواده و در مواقعی که اسلام آن را حلال دانسته سخنرانی کرده است.

به گزارش مشرق به نقل از برنا، حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در جلسه درسهایی از قرآن که امشب از سوی صدا و سیما پخش می‌شود درباره "حقوق خانواده در اسلام" ، "محبت و اعتماد" ، "مقدار مهریه" ، "اداره و سرپرستی خانواده توسط مردان" ، "حکومت مردان در خانواده" ، "توجه اسلام به آرایش و آراستگی" و ... سخن گفته است که یکی از آنها آرایش دختران جوان در خانواده و در مواقعی است که اسلام آن را حلال دانسته اما برخی از والدین با عقاید نادرست خود با این قبیل کارهای حلال مخالفت می‌کنند. آنچه در ادامه می‌خوانید قسمتهایی از این سخنرانی است.

آرایش دخترانآرایش زن چیست؟ زن ذاتاً دوست دارد آرایش كند. و این جزء ذات زن است. متأسفانه بعضی از این حاج‌خانم‌های پیرزن در خانه تا می‌بیند دخترش آرایش می‌كند، یا عروسش، (خنده حضار) یك تعبیرات زشتی می‌كند. خانم! تو پیری؟

خجالت نمی‌كشند، طوری نیست خجالت نكشند. مگر می‌خواهد بیرون برود خودش را نشان جوان‌ها بدهد. خودش را آرایش می‌كند. ما زن داریم دو لیتر گریه می‌كند برای امام حسین(ع). اما اگر بفهمد پسرش با عروسش یك بستنی خورده كودتا می‌كند. (خنده حضار) روضه هفتگی، ختم انعام، ختم قرآن، همه‌ی دعاها و نمی‌دانم «امن یجیب» مهرش، جانمازش اندازه‌ یك بقچه‌ی حمام است. اما اگر بفهمد كه این مثلاً با عروسش رفته فرض كنید حالا بگردند، دری وری می‌گوید. زن نژادش این است.

شما یاد بگیرید از امیرالمؤمنین(ع)، با غلامش رفتند پیراهن بخرند، پیراهن قشنگ را داد به غلامش، گفت: آقا من قنبر غلام هستم. فرمود: مگر جوان نیستی؟ خوب جوان دوست دارد شیك بپوشد. سر به سر بچه‌ها نگذارید. در آرایش حلال، وقتی به آرایش حلال گیر دادی، آنها سمت آرایش حرام می‌روند. خیلی از گیرهایی كه می‌دهند اینها ضررش به خودشان برمی‌گردد.

بعضی از جوان‌ها تا حالا چند مورد آمدند، به من گفتند: حاج آقای قرائتی من به خاطر شما یك سیلی خوردم. گفتم: چرا؟ گفته: من می‌خواستم آن كانال فوتبال ببینم، پدرم گفت: آن كانال قرائتی را ببینیم. من هی زدم فوتبال، او هی زد قرائتی! آخرش یك سیلی به من زد. من از همه‌ اینهایی كه از پدرشان یا پدر بزرگشان كتك خوردند، معذرت می‌خواهم.

(خنده حضار) آخر این قرائتی تحمیلی درست نیست. اسلام گفته آزادی، حتی اگر آمدی پشت سر این آقا نماز خواندی، ركعت دوم آزادی! قصد فرادی كن برو. اصلاً نماز مغرب را خواندی، نماز عشا را آزاد هستی، رها كن برو. اسلام به ما آزادی داده است. اگر ما به حلالها قناعت كنیم، همه‌ی مردم مسلمان میشوند. گیر اینكه بعضیها اسلام به آنها سنگین است، در همین نماز جمعه دیروز، نماز جمعه گذشته رفتیم، به ما گفتند: بین دو نماز صحبت كن. گفتم: سخنرانی بین دو نماز گروگان گیری است. گفت: فرار می‌كنند. گفتم: خوب فرار كنند. مگر میخواهی مردم را اسیر كنی؟ كم حرف بزن، خوب حرف بزنی فرار نمی‌كنند، حالا فرار هم كردند، كردند.

توجه به دستورات دین، نه سلیقه‌های شخصی
ما مثل بت پرست‌ها در بعضی كارها هستیم. بت پرست‌ها با دست خودشان یك بت می‌تراشیدند، راستش گریه می‌كردند. قرآن می‌گوید: «أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ» (صافات/95) با دست خودت سنگ تراشیدی حالا راستش گریه می‌كنی؟ ماهم با دست خودمان آداب و رسوم را درست كردیم، خودمان در آداب و رسوم خودمان ماندیم.

آرایش یك ارزش است. دختر و پسرها در آرایش حلال نباید مزاحم داشته باشند. مثل اینكه یك كسی شوهرش مرده اسلام گفته چهار ماه و ده روز فاصله بگیرد. بعد از چهار ماه و ده روز، قرآن آیه دارد می‌گوید: اگر خانم خواست عقد كند، كسی حق ندارد جلوی او را بگیرد. آیه‌ قرآن است. متن قرآن است. زن بیوه! خواهند گفت عجب زن بی‌حیایی بود. چه زود شوهر كرد. تو كه می‌گویی: فلان زن بی‌حیا است، قطعاً غیبت كردی و گناه كبیره كردی. تو گناه كبیره كردی كه گفتی فلانی بی‌حیا است. اما او ثواب كرد. این خانم به هوای... نه خواهند گفت: این به شوهر اولش وفادار نیست. چه كسی گفت: معنای وفا یعنی عقد نكن؟ چه كسی گفت: عقد نكن.

زنان بیوه یك چیز غلطی در سرشان است. می‌گوید: من می‌خواهم وفادار باشم. چون می‌خواهد وفادار باشد، ازدواج نمی‌كند. اصلاً قاطی كرده والله نمی‌دانم قاطی كرده، اینها جزء دین نیست. جزء لغت نیست. جزء قرآن نیست. بالاخره حالا من 50 سال است دیگر آخوند هستم. 15 سالگی آخوند شدم. حالا 65 سالم است. بعد از 50 سال آخوندی، 32 سال برای شما حرف می‌زنم.

وفا این نیست كه انسان ازدواج نكند. تقوا این نیست كه انسان برای شوهرش آرایش نكند. به خانم می‌گوییم: آخر این چه قیافه‌ای است؟

یك مردی در كوچه می‌دوید. گفتند: كجا می‌دوی؟ گفت: می‌روم خانه زنم از عروسی می‌آید، چون تا از عروسی می‌آید، لباس‌های خوبش را كنار می‌گذارد و آشغالهایش را خواهد پوشید. من می‌خواهم یك لحظه‌ای كه لباسش را می‌كند، من هم یك نگاهی به این لباس بكنم. خوب این چه، كجایش مثلاً چرا چنین است؟ كه مرد باید بدود، آرزو، آه بكشد كه یكبار هم... هرچه آرایش دارید «وَ لا یبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِن» (نور/31)‏ آرایش مخصوص زن است. بیرون خانه آرایش نباشد.

حدیث داریم پیغمبر برای خانم‌هایش آرایش می‌كرد. پولی كه پیغمبر برای عطر می‌داد بیش از پولی بود كه برای غذا می‌داد. زن و شوهر باید چطور باشد؟ قرآن می‌گوید: «هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ» (بقره/187).


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۲۸
بخور، كم‌هزينه‌ترين ماسك زيبايي PDF چاپ نامه الکترونیک

در گذشته، مردم عهد باستان از بخار آب براي تميز نگه داشتن پوست و همچنين رفع خستگي استفاده مي‌كردند. در عصر امروز نيز بخار آب در سالن‌هاي آرايشي و مراكز زيبايي كاربرد فراوان دارد. بخارآب، منافذ و روزنه‌هاي پوست را بازكرده و  پوست را در عمق بيشتري تميز و پاك نگه مي‌دارد.  و استفاده از آن قبل از گذاشتن ماسك بر روي پوست باعث افزايش تاثير مواد بر روي پوست مي‌شود.استفاده از مزاياي بخور به راحتي و با كمترين هزينه امكان‌پذير است. شما مي‌توانيد با ساده‌ترين امكانات در منزل پوست خود را شاداب و پاكيزه نگه داريد. بدين منظور كافيست آب جوش را در يك ظرف ريخته و صورت خود را با فاصله نيم متري از آن قرار دهيد. و سپس حوله‌اي را بر روي سر خود انداخته و مدت 10 دقيقه در زير حوله باقي بمانيد و سپس صورت خود را با آب سرد شست‌وشو دهيد. اين عمل باعث بسته شدن منافذ پوستي پس از بخور مي‌شود. در اين حالت مي‌توانيد از ماسك يا مرطوب‌كننده مورد نظر خود استفاده كنيد.


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۲۸
هافبک آلمانی تیم فوتبال رئال مادرید از توهین مهاجم بارسلونا به دین اسلام در دیدار برگشت سوپر جام اسپانیا سخن گفت.
به گزارش برنا، تیم فوتبال بارسلونا در بازی برگشت سوپرجام اسپانیا 3-2 رئال مادرید را شکست داد و عنوان قهرمانی را از آن خود کرد.

در پایان این مسابقه و پس از تکل خشن مارسلو روی پای سسک فابرگاس، نیمکت نشینان دو تیم وارد زمین شده و با یکدیگر درگیر شدند.

در میان ویا مسوت اوزیل هافبک رئال با داوید ویا مهاجم بارسا درگیر شد و داور نیز این دو بازیکن نیمکت نشین را اخراج کرد.

طبق آنچه که سایت "football.fr" منتشر کرده، اوزیل عنوان کرده که به خاطر دفاع از دینش با ویا درگیر شده است. او گفته :"من از دینم دفاع کردم، زیرا ویا به اسلام توهین کرد."

این حرف ها در حالی مطرح شده که بازیکنان مسلمانی همچون "سیدو کیتا" و "ابراهیم آفلای" در تیم بارسلونا حضور دارند و بعید به نظر می رسد که ویا چنین اقدامی کرده باشد.

گفتنی است با توجه به درگیری اوزیل و ویا، اتحادیه فوتبال اسپانیا این دو بازیکن را محروم خواهد کرد.


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۲۸
خبر دادند در حوالي خيابان پونه 45 متري گلشهر درگيري شده و او را با چاقو زده‌اند. مثل ديوانه‌ها در دل سياهي شب به دنبال بيمارستاني مي‌دويدم كه او را بودند. هزار تا فكر و خيال جلوي چشمانم مي‌آمد و مي‌رفت جز ديدن جنازه روح‌ا.... مگر مي‌شود روح‌ا... مرده باشد...
صداي زنگ در هراسناك بود. انگار بلايي در پس آن مانده و آمده تا آوار شود. «علي داداش» و اهل خانواده هنوز سياه‌پوش پدر هستند و باور ندارند كه تا چند ثانيه بعد مصيبتي ديگر در راه است. در را كه باز مي‌كنند يكي از اهالي محل فرياد مي‌كشد «علي‌آقا بدو روح‌ا... را با چاقو زدند» از اين لحظه به بعد تا به امروز روايت علي داداش شروع مي‌شود. برادري كه نفهميد پله‌ها را چندتا يكي پايين دويد تا از اصل ماجرا باخبر شود. روز گذشته زماني كه با او در اين‌باره صحبت مي‌كرديم به روزهاي بي‌برادري اشاره كرد كه تا به امروز چطور گذشته و هنوز هم باور ندارد كه روح‌ا...‌اش ديگر نمي‌آيد. از اينجا به بعد ماجرا را از زبان علي داداشي بخوانيد.

تا روز مرگم باور نمي‌كنم

خبر دادند در حوالي خيابان پونه 45 متري گلشهر درگيري شده و او را با چاقو زده‌اند. مثل ديوانه‌ها در دل سياهي شب به دنبال بيمارستاني مي‌دويدم كه او را بودند. هزار تا فكر و خيال جلوي چشمانم مي‌آمد و مي‌رفت جز ديدن جنازه روح‌ا.... مگر مي‌شود روح‌ا... مرده باشد. ياد اتفاق‌هايي افتادم كه در بچگي برايش رخ داده بود. يك بار وقتي سه‌ سالش بود زير ماشين جيپ سيمرغ يكي از فاميل‌ها خوابش برده بود ماشين از رويش رد شد اما خدا او را براي پدر و مادرم نگه داشت. شايد باور نكنيد كه يك جيپ سيمرغ از روي شكم يك بچه 3 ساله رد شود و چيزي نشود اما اين اتفاق افتاد. يك بار ديگر وقتي چهارده، پانزده سالش بود از روي تاب افتاد و جفت دست‌هايش شكست. استخوان هر دست از آرنجش بيرون زده بود و پلاتين گذاشتند. با اين حال و با اين همه اتفاق روح‌ا... ماند و تبديل به قويترين مرد ايران و جهان شد. خدا كند اين بار هم چيزي نشده باشد. با خدا نذر و نياز مي‌كنم دوباره لبخند هميشگي‌اش را ببينم كه مي‌گويد: «علي» داداش چيزي نيست نگران نشو. اما حيف كه نديدم.

بچه مظلوم و ضعيف خانه

يازده خواهر و برادريم (چهار دختر و هفت پسر) روح‌ا... پسر آخر و بچه دهم خانه بود. ضعيف و مظلوم و براي همين از همان بچگي حواسم به او بود. كار به جايي رسيد كه مثل بچه‌ام دوستش داشتم. باور كنيد از سنگ صدا در مي‌آمد از روح‌ا... نه و براي همين خيلي كمكش مي‌كردم. گهگاه همان موقع‌ها دوستانم مسخره‌ام مي‌كردند كه نترس اتفاقي براي روح‌ا... نمي‌افتد اما من توجهي نداشتم. به خاطر همان روزها الان داغونم و قبول ندارم كه روح‌ا... مرده. شايد با مرگم باورم شود كه روح‌ا... نيست و نمي‌آيد. هيچ‌وقت روي حرف من حرف نمي‌زد. سنگ صبورم شده بود. تابستان‌ها كار مي‌كرد و درسش را هم مي‌خواند. شاگرد معمولي بود و در نهايت هم ديپلمش را گرفت و ديگر ادامه تحصيل نداد. عاشق ورزش بود.

از كشتي تا بدنسازي

قطرات اشك با يادآروي خاطرات بچگي‌ و دوران نوجواني دو برادر روي صورت علي داداشي برق مي‌زند. همين اول صحبت نفس‌هايش به شماره افتاده و بغض سنگيني راه گلويش را بسته است. با هر زحمتي هست ادامه مي‌دهد: «يادمه زماني كه ده، يازده سالم بود رفتم دنبال كشتي و روح‌ا... هم با من مي‌آمد. او علاقه‌اي به كشتي نداشت و فكر مي‌كردم شايد به خاطر من او هم علاقه‌مند شود كه نشد. عشق بدنسازي داشت. عكس و پوستر قهرمانان بدنسازي را جمع مي‌كرد و گهگاه صورت آنها را در مي‌آورد و با گذاشتن صورت خودش پشت پوسترها ژست مي‌گرفت. لاغر و نحيف بود و با اين شيرين كاري‌ها خنده‌دار مي‌شد. بعدها به خاطر مشكلات مالي باشگاه كشتي را ول كردم اما دوست داشتم روح‌ا... برود. يك بار موفق شدم اسم او را در يك باشگاه بنويسم اما دوستانم خبر دادند كه روح‌ا... نمي‌آيد. يك شب رفتم مچش را گرفتم. ديدم جلوي يك باشگاه بدنسازي روي پله‌ها نشسته و دستش زير چانه محو تماشا است. تصويري كه هنوز جلوي چشمانم است. همان وقت گفتم روح‌ا... از رو رفتم بيا بريم بدنسازي كه كار شروع شد. پانزده سالش بود رفت دنبال بدنسازي و ظرف يك سال نفر چهارم استان شد. پيشرفت فوق‌العاده‌اي داشت و خيلي زود حرفه‌اي شد و اسمش سرزبان‌ها افتاد. به قهرماني كشور رسيد و يادمه رقيبانش هميشه دنبال مي‌كردند كه روح‌ا... در مسابقه هست يا نيست. همان اول كه شروع كرد به من گفت علي داداش براي تغذيه چه‌كار كنم گفتم به جاي چيپس و پفك فقط بايد سيب‌زميني بخوري. روزي پنج وعده غذا مي‌خورد كه يكي از وعده‌ها يك كيلو سيب‌زميني بود.

قويترين مرد ايران خاك پاي مادر

بار اول كه قويترين مرد ايران شد مدالش را آورد گردن مادرم انداخت. خدابيامرز مادرم آن موقع‌ها زنده بود و فوت نكرده بود. خدابيامرز آن مدال سنگين را مثل يك جواهر قيمتي دور گردنش انداخته و پزش را مي‌داد كه پسرش قويترين مرد ايران است. روح‌ا... احترام ويژه‌اي براي پدر و مادرمان قايل بود. بيشتر مواقع پس از كسب قهرماني‌هاي حرفه‌اي سينه خيز مي‌رفت و كف پاي مادر را بوس مي‌كرد. با پدرم هميشه شوخي مي‌كرد و مي‌خنديد. شبي كه روح‌ا... را زدند يك روز از چهلم پدرمان گذشته بود. هنوز سياهپوش پدر بوديم كه با اين اتفاق تا آخر عمر سياهپوش شديم. خيلي از ورزشكاران و بدنسازاني كه با پدر و مادرشان تندي مي‌كردند بعد از ديدن رفتار روح‌ا... با مادرمان تغيير رويه داده و به پدر و مادرشان احترام مي‌گذاشتند. به نظر من روح‌ا... 99 درصد موفقيت‌هايش را مرهون دعاي خير پدر و مادر بود و يك درصد هم زحمت‌هاي خودش كه ورزش مي‌كرد تا براي مسابقات آماده شود.

محراب فاطمي اسطوره است

«بحث قويترين مردان كه پيش آمد احترام ويژه‌اي براي محراب فاطمي قايل بود. مي‌گفت: محراب اسطوره است. روح‌ا... خيلي افتاده بود. يادمه براي همان مسابقات قويترين مردان در حالي كه رقيبانش هم آيتم‌هاي را براي تمرين در اختيار داشتند او با ابتدايي‌ترين وسايل خودش را آماده مي‌كرد. با يك ميله هالتر، كنده آماده مي‌شد و مي‌رفت حرف اول را مي‌زد. سال اول سوم شد اما نااميد نشد و به قهرماني رسيد.»

علي داداش شب‌هاي نوروزي را به ياد مي‌آورد كه با اهل خانواده به همراه پدر جلوي تلويزيون مي‌نشستند تا هنرنمايي روح‌ا... در مسابقات قويترين مردان ايران را ببينند. مي‌گويد: همان موقع‌ها شايعه مي‌كردند كه پشت صحنه اين برنامه دعوا شده در حالي كه اين طور نبود. روح‌ا... با همه مي‌جوشيد و احترام ويژه‌اي براي همه حريفان قايل بود. اين اخلاق آدمي بود كه مي‌توانست در در بيست ثانيه پانصد كيلو آيتم را در فاصله ده تا 15 متر جابه‌جا كند.

ما بچه محل‌هاي قويترين مرد جهان هستيم

خانه پدري علي داداشي و روح‌ا... در حصارك كرج است. محله‌اي كه رهگذرانش بارها قويترين مرد ايران و جهان را ديده بودند كه با بچه‌ محل‌هايش ايستاده و مي‌گفت و مي‌خنديد. خاكي بود. انگار نه انگار كه قهرمان است و بخواهد به همين هوا خودش را بگيرد و بچه محل‌ها را تحويل نگيرد. اهل اين حرف‌ها نبود. به خاطر همين رفتارش بود كه در روز تشييع جنازه‌اش جمعيتي عظيم سپاهپوش شده و بر سر و سينه مي‌زدند. بچه محل‌هايي كه در اين روزهايي كه او را نمي‌بيننند افسرده شده و حال و حوصله‌اي براي حرف زدن با هم ندارند. عشق‌شان روح‌ا... بود و پزش را به ديگر محله‌هاي كرج مي‌دادند كه روح‌ا... داداشي بچه محل ماست اما دست اجل نگذاشت كه اين‌گونه باشد و او را با خود برد.

اين كيه نصف شبي سر قبر روح‌ا... زار مي‌زند؟

«علي داداش» هر روز به برادر كوچك و مظلومش در امامزاده محمد حصارك سر مي‌زند. ملاقاتي كه تنهايي نيست و همواره بيشتر بچه محل‌ها هم با او مي‌آيند. به غير از اين در اين مدتي كه روح‌ا... رفته خيلي‌ها از شيراز و اهواز و ديگر شهرهاي ايران براي او مراسم گرفته و سرخاكش هم آمده‌اند. مزاري كه تا ساعت يك و دو نيمه شب در اين ايام ماه رمضان فاتحه‌خوان دارد. علي داداش خاطره‌اي دارد:«يك شب ساعت يك نصفه شب بود ديدم يكي نشسته بالاي مزار و زار مي‌زند. رفتم جلو ديدم حسين فاطمي است. هر پنج برادر فاطمي آمدند و مرا ديدند. از آنها و آقاي افضلي، رييس فدراسيون بدنسازي و پاورليفتينگ تشكر مي‌كنم. از همه دوستان و قهرمانان بدنسازي كه در اين مدت آمدند و با ما همدردي كردند كه همه اينها نشان مي‌دهد رفتار روح‌ا... چطوري بوده. مردمي كه در روز تشييع جنازه بودند همه و همه از روح‌ا... خاطره داشتند و به خاطر او آمده بودند. آن روز به من ثابت شد روح‌ا... فقط مال ما نبوده او قهرمان ملي يك ملت بوده.

مي‌خواست ازدواج كند

بيشترين حسرت علي داداش درباره برادري كه از دست رفته مربوط به ازدواج اوست. قرار بود در سه، چهار ماه آينده پس از مسابقات قهرماني جهان در گرجستان ازدواج كند. خواهرانم دست به كار شده و دو، سه گزينه در نظر داشتند تا به روح‌ا... معرفي كنند. روح‌ا... شرم و حياي زيادي داشت و هميشه از اين حرف‌ها فرار مي‌كرد. با خواهر كوچكترمان و همسر من تمام حرف‌هايش را مي‌زد. الان خواهرانم يك چشمشان اشك و يكي خون شده همه. داشتيم آماده مجلس جشن و شادي مي‌شديم، اما عزادارمان كردند.

داداش خرجم زياد است!

«همه بدنسازان مي‌دانند كه ورزش حرفه‌اي خرج دارد. هميشه حواسم بود كه كم و كسري نداشته باشد. در سال‌هاي اخير كه درآمد خوبي داشت، مي‌گفتم روح‌ا... به فكر پس‌انداز باش. مي‌خنديد و مي‌گفت: «داداش خرجم زياد است. حرفي كه آن روزها متوجهش نمي‌شدم، اما اين روزها فهميدم كه منظورش چه بوده. يك دختر بچه با گريه آمد و گفت: «سر چهارراه‌ها كبريت مي‌فروختم. يك روز روح‌ا... داداشي را ديدم و شناختم، گفتم: تمام برنامه‌هايت را نگاه كرده و طرفدارت هستم. پيگير شد و ديد به خاطر فقر دارم كبريت‌فروشي مي‌كنم، هزينه تحصيلم را داد. الان بي‌برادر و ياور شدم.»

علي اينها را مي‌گويد و گريه امانش نمي‌دهد: «يك‌جاي ديگر متوجه شديم شش ميليون تومان به چند تا جهيزيه كمك كرده. خيلي نمونه‌هاي ديگر كه گفتن ندارد. ياد روزهايي افتادم كه سر چهارراه‌ها هميشه از دستفروش‌ها خريد مي‌كرد.» مي‌گفت: «علي داداش» من دستفروشي كردم و مي‌دانم اينها چه مي‌كشند و چقدر سخت است. (علي داداش يادآور مي‌شود كه روح‌ا... در دوران كودكي و نوجواني سه ماه تابستان دستفروشي مي‌كرد.)
اين اخلاق و كردار پهلواني بود كه در محله‌اي بزرگ شد كه خلاف بيداد مي‌كرد. روز تشييع جنازه خيلي‌ها به در خانه مي‌آمدند. آدم‌هايي كه ناشناس بودند، اما از كمك‌هاي روح‌ا... مي‌گفتند. از رازداري اين بچه مات و مبهوت مانده بودم. همه چيزش را به من مي‌گفت، اما تمام كارهاي خيرش مخفي بود و هيچ وقت اشاره‌اي به آن نمي‌كرد. براي همين از تمام مردم مي‌خواهم در اين ايام ماه رمضان براي روح‌ا... دو ركعت نماز بخوانند.

قول و قراري با برادر كوچكتر

خاطرات گذشته جلوي چشمان برادر سياه‌پوش رژه مي‌رود. هنوز مرگ برادر كوچك را باور ندارد. ياد روزهايي افتاده كه روح‌ا... چون بچه‌اي سر به راه از راه علي داداش خارج نمي‌شود. محله حصارك كرج و خلاف‌هايي كه در آن بيداد مي‌كند. به سمت هيچ‌كدام نمي‌رود. علي داداش مثل سايه‌اي بالاي سرش همه‌جا مواظبش است. روح‌ا... هميشه مي‌خواست زحمات برادر را جبران كند. برادري كه به او گفته بود: «روح‌ا... جان اگر مي‌خواهي براي من كاري كني، خوب زندگي كن و به سراغ خلاف نرو» كه همان هم شد. روح‌ا... هيچ‌وقت اهل شرارت و دعوا نبود. علي مي‌گويد: «قوي‌ترين مرد ايران و جهان بود، اما هيچ‌وقت نمي‌گفت پوز فلاني را زدم يا رويش را كم كردم. از غيبت متنفر بود و اين يكي، دو سال اخير كه باشگاه باز كرده بود به همه كمك مي‌كرد. يادمه هيچ وقت الكي كسي را سر كار نمي‌گذاشت با شاگردانش هميشه روراست بود. اگر كسي استعدادي داشت، مي‌گفت بدنسازي را دنبال كن. اگر هم نداشت، مي‌گفت بي‌خودي خودت را الاف نكن، برو دنبال يك رشته ديگر و براي همين اخلاقش دوستش داشتند.

برادري كه به خون نشست

تمام اين خاطرات رد و بدل شد تا رسيد به لحظه‌اي كه هيچ‌وقت نمي‌خواست وتصورش را نداشت را با چشمان خود شاهدش باشد. برادري كه به خون نشسته بود. علي داداشي درباره آن شب شوم مي‌گويد: «وقتي خبر دادند روح‌ا... را با چاقو زدند، باورم نمي‌شد. اهل دعوا نبود، چه برسد به اينكه او را با چاقو بزنند. رسيدم بيمارستان و تمام دنيا روي سرم خراب شد. رفتم آگاهي تا قاتل را ببينم. به سرهنگ مسوول پرونده قول داده بودم خونسرد باشم كه اي كاش قول نداده بودم. او همه‌چيز مرا گرفته بود. شما فكر مي‌كنيد روح‌ا... حريفشان نمي‌شد؟ مردي كه در عرض ثانيه‌اي 500 كيلو وزنه را جابه‌جا مي‌كرد، مي‌توانست به راحتي حريف سه نفر شود. از قاتل پرسيدم: «چرا او را با چاقو زدي؟» جواب داد: «ترسيدم.»

هنگام درگيري روح‌ا... از ماشين پياده شده و مي‌گويد: «مرا نمي‌شناسيد؟ من روح‌ا... داداشي هستم؛ برويد.» اما امانش نمي‌دهند. قاتل مي‌گفت: «من باور نكردم او روح‌ا... داداشي باشد و با چاقو زدمش.» علي داداش دوست ندارد درباره نحوه مرگ برادر حرف بيشتري بزند. وكيل پرونده آقاي مهرپرور تعريف مي‌كرد: «قاتلان با يك پرايد مشكي از سمت راست ماشين روح‌ا... با دوست او كه در كنارش نشسته بود بگو مگو مي‌كردند و دعوا از اينجا شروع مي‌شود. مي‌گويند: «فكر كرديد بچه كرج هستيد.» در حالي كه خودشان هم بچه كرج بودند. علي اشاره مي‌كند: «شيشه ماشين روح‌ا... دودي بود و آنها او را از بيرون نديده بودند و براي همين وقتي هيكلش را مي‌بينند، قاتل او را با چاقو مي‌زند. نامرد با نوك چاقو شاهرگ او را بريده بود. ظرف 10 ثانيه تمام هيكل روح‌ا... خون خالي شده بود. الان دلم مي‌سوزد كه چرا نمايندگان محترم مجلس خيلي زودتر از اين براي حمل سلاح سرد تصميم‌گيري نكردند تا شاهد چنين فاجعه‌اي نباشيم؟ به نظر من در مرگ روح‌ا... قاتل‌ها از اخلاق او سوءاستفاده كردند. اخلاق و روحيه آرام او كه اگر اهل دعوا بود، به راحتي هر سه نفر را مچاله مي‌كرد.»

انتقام نه، فقط قصاص

علي داداش در آخرين حرف‌هايش با حزن و اندوه زيادي مي‌گويد: «در مساله مرگ روح‌ا... و مرگ او الان ديگر فقط ما تصميم‌گيرنده نيستيم. دنبال انتقام هم نيستم بلكه تمام ايران از من قصاص قاتل را مي‌خواهند. قصاص در همان‌جايي كه برادرم را به خون نشاندند. جمعيتي كه براي اولين دادگاه آمده بودند ببينيد آنها صاحب خون روح‌ا... هستند.

به نيابت از روح‌ا... مي‌رويم كربلا

در مراسم هفتم روح‌ا... داداشي فيلمي از او نمايش داده شد كه در برنامه صندلي داغ اشاره كرده كه تنها آرزويش زيارت كربلاست. كربلايي كه قاتلين نگذاشتند به زيارت آقا و مولايش برود. علي داداش با گريه مي‌گويد: «قرار شده بعد از ماه رمضان با سي،‌ چهل نفر از ورزشكاران به نيابت از او به كربلا رفته و آقا امام حسين را زيارت كنيم. سفري كه هميشه آرزويش را داشت و اجل نگذاشت به آرزويش برسد.

تعطيلي برنامه قويترين مردان شايعه است

علي داداشي درباره شايعاتي كه درباره تعطيلي برنامه قويترين مردان به خاطر مسايلي كه بر امير قرايي و روح‌ا... داداشي گذشته خبر داد، اين طور نيست و در صحبتي كه با يكي از مسوولان سيما داشته اين برنامه براي سال جديد هم تهيه مي‌شود.

روح‌ا... داداشي امسال هم در قويترين مردان هست

علي داداشي پس از اشاره به اين خبر تاكيد مي‌كند: «روح‌ا... هم در اين برنامه خواهد بود. مطمئن باشيد. راه او ادامه دارد و از همين حالا دنبالش هستيم تا آدمي كه با نام و ياد روح‌ا... به اين برنامه مي‌رود را آماده كنيم. جالب‌ترين حرف علي داداش درباره پسر 5 ساله‌اش است. مي‌گويد: «اصلا دوست ندارم پسرم دنبال ورزش قهرماني برود. مي‌دانيد چرا اين حرف را مي‌زنم. به خاطر اين مي‌گويم دوست ندارم پسرم دنبال ورزش برود چون جايي زندگي مي‌كنيم كه قدر قهرمان‌هايمان را نمي‌دانيم و به همين راحتي از دستشان مي‌دهيم. البته من جا دارد يك بار ديگر از مردمي كه در اين مدت با ما بودند و همدردي كردند تشكر كنم. دست آنها را مي‌بوسم.

بلوتوث‌هاي كثيف

علي داداشي در پايان از بلوتوث‌هايي كه از جنازه چاقو خورده و گلوي پاره شده برادرش و همچنين شستشوي جنازه او پخش شد، ابراز انزجار كرده و مي‌گويد: «نمي‌دانم چه كسي آنها را گرفت اما كارش خيلي كثيف بود و اي كاش اين كار را نمي‌كرد. آن آدم با اين كارش تصور و ذهنيت مردم از چهره يك قهرمان را به هم زد و من و خانواده‌ام هيچ وقت او را نمي‌بخشيم. داداشي در پايان از فرماندار و شهردار كرج و همچنين سيدحسن افضلي و تمام مردمي كه برايش در شهرهاي مختلف مراسم يادبود گرفتند تشكر كرد و خبر داد به زودي نمايشگاهي از كاپ‌ها و مدال‌ها و لباس‌هاي اين قهرمان برگزار خواهد شد.


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۲۸

این روزها در بسیار از مجلات مختلف دنیا خبر از ارتباط جانی دپ و آنجلینا جولی دیده می‌شود اما درواقع این‌ها شایعاتی برای فروش بیشتر مجلات است چرا که آنجلینا و جانی هیچ تناسبی با یکدیگر ندارند. اینها صحبت‌های یکی از نزدیکان جانی دپ بود.
او ادامه می‌دهد که ارتباط و بازی با آنجلینا کمترین هیجان و شوری برای جانی ندارد. در فیلم جدید توریست این دو بازیگر توانا نقش مقابل یکدیگر را ایفا خواهند کرد.

نگرانی برد پیت از ارتباط آنجلینا با جذاب‌ترین مرد جهان!! (+عکس)

از طرف دیگر برد پیت همچنان در ایتالیا و درکنار آنجی به سر می برد و او را تنها نمی‌گذارد. درحال حاضر بعضی از افراد صحبت از نگرانی برد درمورد رابطه همسرش با جانی دپ می‌کنند اما یکی از دوستان برد اعلام کرد که: برد پیت اصلا مرد حسودی نیست اما هرکس دیگری جای او بود از ارتباط نزدیک همسرش با جذاب‌ترین مرد جهان در سال گذشته کمی نگران بود.

نگرانی-بردپیت-ارتباط-آنجلینا-جولی-جذابترین مرد-جهان


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۲۸
900 میلیون ریال جایزه برای برگزیدگان یک جشنواره سینمایی

بیست و هشتمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران در دو بخش ملی و بین الملل خود، نزدیک به 900 میلیون ریال جایزه به برگزیدگان می​دهد. به گزارش ستاد خبری این جشنواره، در بخش مسابقه بین​الملل ، 4جایزه شامل بهترین فیلم با موضوع داستانی، مستند، تجربی  و پویانمایی و 2 جایزه در بخش مسابقه آسیا و مسابقه جهان اسلام ، هرکدام به مبلغ 3 هزاریورو اهدا می​شود. بخش ملی این جشنواره نیز در 18 بخش برگزار خواهد شد که از جمله بخش​های جشنواره بیست و هشتم می توان به بهترین فیلم داستانی، مستند، تجربی، پویانمایی، استعداد جوان و ...اشاره کرد. در این بخش در مجموع 570 میلیون ریال جایزه نقدی و حمایت از اثر بعدی به همراه تندیس جشنواره اهدا خواهد شد. بهترین فیلم با نگاه ملی هم جایزه دیگری​است که به برگزیده آن  مبلغ 70 میلیون ریال اهدا می شود. قریب به 1700 عنوان فیلم کوتاه از ایران و 2500 فیلم کوتاه از 105 کشور جهان به دبیرخانه  این جشنواره رسیده است. بیست و هشتمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران از 19 الی 24 مهر ماه 1390 در تهران و همزمان هشت منطقه فرهنگی کشور توسط انجمن سینمای جوانان ایران برگزار خواهد شد.




   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۲۸
خواب راحت، پوست سالم
به طور متوسط، يك سوم عمر خود را در خواب سپري مي‌كنيم. به همین دلیل، داشتن خواب کافی و سالم بسيار مهم است و كمبود آن سبب بيماري مي‌شود. براي به خواب رفتن، متوسط 15 دقيقه زمان لازم است. خواب سالم، خوابی عمیق و لذت‌بخش است نه خوابی طولانی. خواب سالم طول عمر، لاغري و ‌جواني پوست را بدون پرداخت هيچ هزينه‌اي به همراه دارد. علاوه بر اين سبب تنظیم متابولیسم بدن و دفع مواد زائد و سمی از عضله‌ها، کبد و پوست می‌شود. هنگام خواب، دستگاه گوارش استراحت می‌کند و سیستم عصبی‌ نيز در وضعیت خواب تغییرهايي دارد که لازمه بازسازی و بازتوانی این سیستم است. در خواب عضله‌ها (ماهيچه‌ها)استراحت مي‌كنند. بعد از خواب چهره سرحال مي‌شود، روح و روان آرامش مي‌گيرد و فرد انرژي مثبت پیدا مي‌کند. كمبود خواب يا نداشتن خواب عميق، در ترشح هورمون‌ها ایجاد اختلال مي‌کند که نازک شدن پوست و بروز چين و چروك‌ها را به دنبال دارد. به همين دليل، پزشكان و متخصصان معتقدند؛ مطمئنا «خواب خوب» زيبايي مي‌دهد. آنها از خواب آرامش‌بخش و سالمي صحبت مي‌كنند كه افزایش سلامتي را در طول روز به همراه دارد. وقتي تمام روز احساس آرامش، كارآمدي و موثر بودن مي‌كنيد، حتما از خواب شب خوبي برخوردار بوده‌ايد. خستگي ظهر نیز طبيعي و بنابراين خواب كوتاه ظهر مجاز است. علاوه بر این، هورمون رشد در خواب ترشح مي‌شود كه موجب ترمیم پوست ،ساخت كلاژن و رشد موها مي‌شود. از اين‌رو استفاده از كرم‌هاي درماني براي پوست و مو در شب بسيار موثرتر است. براي داشتن خوابي خوب، به عواملي چون فضاي مناسب براي خوابيدن و نداشتن استرس حتما دقت کنید.
 


خواب-راحت-پوست-سالم


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۲۸
شب‌هاي قدر، عالي‌ترين لحظات براي پيوند بنده و خالق و بهترين فرصت براي انديشه در جهت بازگشت به خويشتن در اوج غرق گشتگي در دنياي مادي است.

آنان كه مأمن و پناهگاه امني براي توسل مي‌جويند، آماده شده‌اند تا در شب هاي دل كندن از هر آنچه انسان را به پستي و فراق از اصل كشانده، رهايي يابند و همچون آيينه‌اي، مهيا و آماده تجلي نور حق و خداشناسي شوند.

اكنون كه بيش از نيمي از ماه پرفيض رمضان سپري شده، دل‌ها و قلب‌ها در درياي بيكران اين ماه شسته و مطهر شده، تا در شب‌هاي ريزش باران رحمت الهي، به درگاه حضرتش انسي دوباره گيرد و براي كسب عافيت به دور از هر آلودگي دعا كند. در حقيقت حلقه اتصال بندگان با خالق هستي كه از اول رمضان آغاز گشته است در شب‌هاي قدر به اوج خود مي‌رسد.

درهاي رحمت الهي گشوده شده، فرشتگان نظاره ‌گر اعمال و شب زنده‌داري‌هاي بندگان عاشقي هستند كه سر بر سجده شكر ساييده و او را مي‌خوانند تا اندكي از خوان بيكران رحمتش براي ادامه زندگي و ره توشه سفر آخرت به روي آنان گشوده شود.

"انا انزلناه في ليله القدر" آيه‌اي از كلام وحي الهي كه بارها شنيده و زمزمه كرده‌ايم، كلامي كه انسان مانده در قفس دنيا و در بند ماديّات را به سوي شبي فرا مي‌خواند كه گويند از هزار شب برتر است.

"قدر" به معناي اندازه‌گيري است و از اسرار شب قدر نزول قرآن است و در اين شب حوادث يك سال تا شب قدر سال آينده اعم از زندگي، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت بندگان تقدير مي‌شود.

در قرآن كريم آيه‌اي كه بيان كند شب قدر چه شبي است، ديده نمي‌شود، تنها در آيه ‪ ۱۸۵‬سوره بقره اينگونه آمده است كه "شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن" قرآن يكپارچه در ماه رمضان نازل شده است.

با استناد به اين آيه معلوم مي‌شود شب قدر يكي از شب‌هاي ماه رمضان است، اما اين كه كدام يك از شب‌هاي آن است، در قرآن كريم بيان نشده و تنها از روايات استفاده مي‌شود.

اهميت شب قدر به حدي است كه بسياري از امامان دين بر احياي اين شب حتي در حال بيماري نيز سفارش كرده‌اند.

امام صادق(ع) به ابو بصير مي ‌فرمايد: در هر يك از دو شب بيست و يكم و بيست و سوم صد ركعت نماز بخوان، تا مي‌تواني آن دو شب را تا سپيده صبح شب زنده داري كن، در آن دو شب غسل كن. ابوبصير عرض كرد: اگر نتوانستم ايستاده نماز بخوانم؟ فرمودند: نشسته بخوان. اگر باز هم نتوانستم؟ خوابيده بخوان.

اگر باز هم نتوانستم؟ ايرادي ندارد كه سر شب كمي بخوابي و باقي مانده شب را به هر نحوي كه مي‌تواني به عبادت بپردازي، چون در ماه رمضان، درهاي آسمان گشوده است، شيطان ها در زنجيرند و اعمال مؤمنان پذيرفته مي‌شود.

از اين حديث بر مي ‌آيد كه انسان در اين شب بايد به هر شكل ممكن عبادت و راز و نياز با خالق را از دست ندهد زيرا در اين شب كه شياطين در بند هستند، هيچ واسطه‌اي بين بنده و خالق نيست.

از پيامبر گرامي اسلام (ص) نيز نقل است: از خداوند به دور باد و نفرين بر كسي كه به شب قدر برسد و زنده باشد، اما آمرزيده نشود.

"انس بن مالك" از پيامبر (ص) نقل كرده كه فرمودند: ماه مبارك به شما رو آورده است و در اين ماه شبي است كه برتر از هزار ماه است و هر كس از فيض شب قدر محروم گردد، از تمام خيرات بي‌نصيب مانده است و محروم نمي‌ماند از بركات شب قدر، مگر كسي كه خويشتن را محروم كرده است.

از امام باقر (ع) نيز درباره به وجود آمدن شب قدر نقل است كه اگر خداوند كارهاي مؤمنان را چند برابر نكند به سر حد كمال نمي‌رسند، اما از راه لطف كارهاي نيكوي آن‌ها را چند برابر مي‌فرمايد تا كاستي هايشان جبران شود.

بر اين اساس، راز سعادتمند شدن انسان‌ها در شب قدر، عمل اختياري صالحي است كه با عنايت خداوند، بركت يافته و چند برابر مي‌شود.

از حضرت رسول (ص) نيز پيرامون شب زنده داري شب قدر نقل است كه فرمودند: كسي كه شب قدر را شب زنده‌داري كند، تا شب قدر آينده، عذاب دوزخ از او دور گردد.

امام موسي بن جعفر (ع) نيز در اين ‌باره فرمودند: كسي كه در شب قدر غسل كرده و تا سپيده صبح شب زنده‌داري كند، گناهانش آمرزيده مي‌شود.

تمامي اين روايات بر اين مطلب دلالت دارند كه برخي مقدرات و پاداش‌ها، مانند دور شدن از عذاب دوزخ، نتيجه كار خود بندگان است و سرنوشت هر انساني در شب قدر به دست خودش رقم مي‌خورد.

در اين شب به خواندن دعاهايي از جمله "جوش كبير"، "دعاي افتتاح" و "ابوحمزه ثمالي" سفارش شده زيرا انسان با يادآوري لطف، گذشت، كرم، رحمت و بخشش بي‌پايان خداي مهربان او را در كنار و دستگير خويش مي‌بيند و نور اميد در دلش مي درخشد.

در شب‌هاي قدر انسان وارد مسير سرنوشت خود گشته و آن را تغيير مي‌دهد، گاهي براي پيمودن مسير مقدرات، بر بال دعا و گاه بر بال عمل مي‌نشيند و با درك اين شب، از شرّ نفس و شياطين به آن خالق يكتا دست ياري دراز مي ‌كند تا همواره نگاهبان او باشد تا بتواند ره توشه‌اي از اعمال نيك و شايسته براي سفر آخرت خود ذخيره كند.

از اعمال شب قدر آن است كه انسان به نگهبانان اين شب "معصومين (ع)" توسل جسته و توفيق در اعمال و احوال را كه به آن احتياج دارد ذكر كرده و تلاش كند تا با استغفار از گناهان خود، باران رحمت و جود و بخشش خداوند را شامل حال خود كند.

از ديگر اعمال شب قدر، نمازي است كه در آن يك بار حمد و هفت بار "قل هو الله احد" خوانده مي‌شود و بعد از پايان نماز هفتاد بار ذكر "استغفرالله ربي و اتوب اليه" گفته مي‌شود و سپس حوايج از خدا خواسته مي‌شود.

به جا آوردن صد ركعت نماز و خواندن دعاهايي كه در بين آن وارد شده از ديگر اعمال اين شب است، زيرا مضامين آن برآمده از سينه امامان دين بوده و در اين ادعيه علوم گران بهايي است كه جز پيامبران و جانشينان آنان كسي از آن آگاه نيست.

خواندن دعاي گشودن قرآن و قرآن را روي سر گذاشتن از ديگر اعمال شب قدر است به اين نيت كه عقل و انديشه او با اين عمل تقويت شده و با دانش‌هاي قرآن كامل شود و نور عقل با نور قرآن ضميمه گردد.

قرآن را بگشايد و بگذارد در مقابل خود و بگويد:

اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتابِكَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِيهِ، وَ فِيهِ اسْمُكَ الاَْكْبَرُ، وَ أَسْماؤُكَ الْحُسْنى، وَ مَا يُخافُ وَ يُرْجى، أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقائِكَ مِنَ النّارِ. پس هر حاجت كه دارد بخواهد. قرآن شريف را بر سر بگذارد و بگويد:

اللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِن مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلاَ أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ، پس ده مرتبه بگويد بِكَ يَا اللّهُ، ده مرتبه بِمُحَمَّد، ده مرتبه بِعَلِيٍّ، ده مرتبه بِفاطِمَةَ ده مرتبه بِالْحَسَنِ ده مرتبه بِالْحُسَيْنِ ده مرتبه بِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ ده مرتبه بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد ده مرتبه بِمُوسَى بْنِ جَعْفَر ده مرتبه بِعَلِيِّ بْنِ مُوسى ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ ده مرتبه بِعَلِيِّ بْنِ مُحَمَّد ده مرتبه بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ده مرتبه بِالْحُجَّةِ پس هر حاجت كه دارى طلب كن.



به جا آوردن نمازهاي مستحبي و قضا، قرائت سوره‌هاي روم، عنكبوت و دخان (در شب بيست و سوم)، از ديگر اعمال سفارش شده در شب هاي قدر براي بهره‌ گيري از كرم و بخشش خداوند و آمرزش گناهان است.



برچسب: شب-قدر-شبهای-قدر-شبهای قدر-اعمال-کارهای-شب-تقدیر-قدر-شب-قدر-شبهای-قدر-شبهای قدر-اعمال-کارهای-شب-تقدیر-قدرشب-قدر-شبهای-قدر-شبهای قدر-اعمال-کارهای-شب-تقدیر-قدرشب-قدر-شبهای-قدر-شبهای قدر-اعمال-کارهای-شب-تقدیر-قدرشب-قدر-شبهای-قدر-شبهای قدر-اعمال-کارهای-شب-تقدیر-قدرشب-قدر-شبهای-قدر-شبهای قدر-اعمال-کارهای-شب-تقدیر-قدرشب-قدر-شبهای-قدر-شبهای قدر-اعمال-کارهای-شب-تقدیر-قدرشب-قدر-شبهای-قدر-شبهای قدر-اعمال-کارهای-شب-تقدیر-قدرشب-قدر-شبهای-قدر-شبهای قدر-اعمال-کارهای-شب-تقدیر-قدرشب-قدر-شبهای-قدر-شبهای قدر-اعمال-کارهای-شب-تقدیر-قدرشب-قدر-شبهای-قدر-شبهای قدر-اعمال-کارهای-شب-تقدیر-قدرشب-قدر-شبهای-قدر-شبهای قدر-اعمال-کارهای-شب-تقدیر-قدرشب-قدر-شبهای-قدر-شبهای قدر-اعمال-کارهای-شب-تقدیر-قدرشب-قدر-شبهای-قدر-شبهای قدر-اعمال-کارهای-شب-تقدیر-قدرشب-قدر-شبهای-قدر-شبهای قدر-اعمال-کارهای-شب-تقدیر-قدر


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۲۸

اعمال شب‌های قدر

یا علی

شب نوزدهم:

اولین شب از شب‌های قدر است و شب قدر همان شبی است که در تمام سال شبی به خوبی و فضیلت آن نمی‌رسد و عمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه و در آن شب تقدیر امور سال رقم می‌خورد و ملائکه و روح که اعظم ملائکه است در آن شب به اذن پروردگار به زمین نازل می‌شوند و به خدمت امام زمان علیه‌السلام مشرف می‌شوند و آنچه برای هر کس مقدر شده است بر امام علیه السلام عرض می‌کنند.

اعمال شب قدر بر دو نوع است: یکی آن که در هر سه شب انجام می‌شود و دیگر آن که مخصوص هر شبی است.

اعمالی که در هر سه شب مشترک است:

1- غسل. (مقارن غروب آفتاب، که بهتر است نماز عشاء را با غسل خواند.)

2- دو رکعت نماز وارد شده است که در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه توحید بخواند و بعد از فراغ هفتاد مرتبه اَستَغفُرِاللهَ وَ اَتوبُ اِلَیهِ و در روایتی است که از جای خود برنخیزد تا حق تعالی او و پدر و مادرش را بیامرزد.

3- قرآن مجید را بگشاید و بگذارد در مقابل خود و بگوید: اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُِکَ بِکِتابِکَ المُنزَلِ وَ ما فیهِ اسمُکَ الاَکبَرُ و اَسماؤُکَ الحُسنی وَ ما یُخافُ وَ یُرجی اَن تَجعَلَنی مِن عُتَقائِکَ مِنَ النّار. پس هر حاجت که دارد بخواهد.

4- مصحف شریف را بگیرد و بر سر بگذارد و بگوید:

اَللّهمَّ بِحَقِّ هذاالقُرآنِ وَ بِحَقِّ مَن اَرسَلتَه بِه وَ بِحَقِ کُلِّ مومنٍ مَدَحتَه ُ فیهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَیهِم فلا اَحَدَ اَعرَفُبِ بِحَقِّکَ مِنکَ.

ده مرتبه بگوید: بِکَ یا الله

ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ

ده مرتبه: بِعلیٍّ

ده مرتبه: بِفاطِمَةَ

ده مرتبه: بِالحَسَنِ

ده مرتبه: بِالحُسَین ِ

ده مرتبه: بِعلیّ بنِ الحُسین

ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ

ده مرتبه: بِجَعفَر بنِ مُحَمَّدٍ

ده مرتبه: بِموُسی بنِ جَعفَر ٍ

ده مرتبه: بِعلیِّ بنِ مُوسی

ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ

ده مرتبه: بِعَلِیِّ بنِ مُحَمَّدٍ

ده مرتبه: بِالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ

ده مرتبه: بِالحُجَّةِ.

پس از این عمل هر حاجتی كه داری طلب کن.

5- زیارت امام حسین علیه السلام است؛ که در روایت آمده است که چون شب قدر می‌شود منادی از آسمان هفتم ندا می‌کند که حق تعالی آمرزید هر کسی را که به زیارت قبر امام حسین علیه السلام آمده است.

6- احیا داشتن این شب‌ها. در روایت آمده هر کس احیا کند شب قدر را گناهان او آمرزیده شود هر چند به عدد ستارگان آسمان و سنگینی کوه‌ها و وزن دریاها باشد.

7- صد رکعت نماز بخواند که فضیلت بسیار دارد، و افضل آنست که در هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه توحید بخواند.

8- این دعا خوانده شود: اَللّهُمَّ اِنّی اَمسَیتُ لَکَ عَبدًا داخِرًا لا اَملِکُ لِنَفسی وَ اَعتَرِفُ...

اعمال مخصوص هر شب قدر

شب نوزدهم:

1- صد مرتبه "اَستَغفُرِاللهَ رَبی وَ اَتوبُ اِلَیه".

2- صد مرتبه " اَللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ اَمیرَالمومنینَ".

3- دعای "یا ذَالَّذی کانَ..." خوانده شود .

4- دعای " اَللّهَمَّ اجعَل فیما تَقضی وَ..." خوانده شود.

شب بیست و یکم:

فضیلتش زیادتر از شب نوزدهم است، و باید اعمال آن شب را از غسل و احیاء و زیارت و نماز، هفت قل هو الله و قرآن بر سر گرفتن و صد رکعت نماز و دعای جوشن کبیر و غیره در این شب به عمل آورد، در روایات تاکید شده در غسل و احیاء و جدّ و جهد در عبادت در این شب و شب بیست و سوم.


شب-قدر-شب قدر-اعمال-شبهای


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹

یادآوری:



بررسی مسایل مربوط به بانوان، بخش قابل توجهی از دروس و مباحث حوزه در زمینه های معارف، فقه، تفسیر و حدیث را به خود اختصاص می دهد. گرچه این مباحث به شکل تخصصی ارایه می گردد، اما انعکاس بخشهایی از آن در سطح عموم و در قالبی آسان، می تواند زمینه مطلوبی را برای قشر وسیعی از جامعه در جهت استفاده از این گونه بحثها فراهم کند. از این رو تصمیم گرفتیم، بخشی از این مباحث را در اختیار خوانندگان عزیز قرار دهیم. با سپاسگزاری از اساتید ارجمندی که اجازه فرمودند و چنین فرصتی را برای مجله فراهم نمودند شما را به پی گیری آن دعوت می کنیم.

* * *

خداوند وقتی که به مسایل زناشویی می رسد، می گوید: وجود زن برای لذت نیست. وجود زن برای دو نکته اساسی است، یکی اینکه مرد با وجود او آرامش یابد و متقابلاً او نیز از وجود مرد، آرامش بگیرد و دیگر اینکه نسل آینده نیز تأمین گردد. بدین خاطر، هر وقت سخن از زناشویی است، یا به هر دو نکته اشاره می کند یا به یکی از آن دو. خداوند می فرماید:

«هُنَّ لباس لکم و انتم لباس لَهُنَّ»(1)

در این آیه کریمه فرمود: رابطه زن و شوهر، رابطه پوشاک است. هر دو پوشاکند؛ یعنی زن و شوهر آبروی یکدیگر را حفظ می کنند. نه به مرد، می توان گفت میل نداشته باشد، و نه می توان جلوی میل او را باز گذاشت، بلکه باید آن را مهار کرد، مثل اینکه انسان لباس را می بندد.

لباس، پوشاکی است که انسان را حفظ می کند و اعضای بدن با خود لباس در تماس هستند، ولی با بیرون لباس، در تماس نیستند. فرمود: از نظرِ اعمال غرایز باید از حد لباس بیرون نیاید و غرایز در همان محدوده لباس با هم تماس داشته باشند.

نکته مهمتر اینکه همان طور که لباس، آبروی بدن را حفظ می کند، زن و مرد نیز آبروی اجتماعی یکدیگر را. و همان طور که لباس، انسان را در سرما و گرما حفظ می کند، زن و مرد نیز یکدیگر را در حوادث مختلف و سرد و گرم روزگار، حفظ می کنند.

سوم، همان طور که رابطه لباس و صاحب لباس، یک رابطه تنگاتنگی است که بیگانه، در آن راه ندارد، رابطه زن و شوهر نیز همین طور است، تا اسرار خانوادگی از خانه بیرون نرود.

تشبیه لباس، بهترین تشبیه در این زمینه است. انسانی که لباس دارد، انسانی که پوشاننده دارد، آرامش خاطر خواهد داشت. خدای متعال فرمود: زن لباس است آن طور که شب لباس است. فرمود: شب لباسی است که شما را در بر می گیرد و شما را می پوشاند. بدن و هیکل پوشیده می شود، به علاوه جانتان هم آرامش می گیرد. فرمود:

«وَ جعلنا اللیل لباسا»(2)

شب علاوه بر اینکه لباس است، بر اثر خاموشی و تاریکی نیز مایه آرامش شماست. زن اگر لباس مرد است، تنها بدن او را نمی پوشاند، جان او را هم آرام می کند. بدین جهت، همان تعبیری که در باره شب آورد که شب، هم لباس است و هم مایه سکونت و آرامش، در باره زن هم آمده است که زن، هم لباس است و هم تسکین دهنده.

فرمود: «لِتسکنوا الیها» آرامش پیدا کنید. پس شب، لباس است، شب، مایه آرامش است.

زن، لباس است. زن مایه آرامش و سکونت مرد است.

این آیه کریمه، دارای نکات فراوانی است که به بعضی از آنها اشاره شد؛ اما برجسته ترین نکته این آیه همان آرامش است. در آیه 21 سوره مبارکه روم، وقتی جریان همسران را ذکر می کند، فرمود:

«وَ مِنْ آیاتِه أن خَلَقَ لکم من انفسِکُم ازواجا لتسکنوا الیها ...»

در زبان فارسی، آن کلمه ای که مطابق با لغت فصیح قرآن باشد، کلمه زوج است نه زوجه، چرا که در قرآن کریم به زن، زوجه اطلاق نشده بلکه زوج اطلاق شده است. هم مرد زوج زن است و هم زن زوج مرد. اگر فرمود:

«هو الذی خلَقکُم من نفسٍ واحدةٍ وَ جَعَلَ منها زوجها لِیَسْکُن الیها ...»(3)

یعنی از همان نفس واحده، همسرش را آفرید. پس از حوا(ع) به زوج یاد کرده است. از حوران بهشتی نیز به عنوان ازواج یاد می کند نه زوجات. فرمود:

«وَ لهم فیها ازواج مطّهرة ...»(4)

ازواج، افصح از زوجات است. گاهی در تعبیرات، برای فرق بین زن و مرد می گویند زوج و زوجه، ولی معمولاً در قرآن کریم از زنها به عنوان ازواج یاد می کند. فرمود:

«و من آیاته أن خَلَقَ لکم مِن انفسِکُم ازواجا لتسکنوا الیها ...»

پس معلوم می شود آن ارتباطی که زن و شوهر با هم دارند، تأمین رفاه و آرامش است. این تعبیر هم در مورد زن و شوهر و هم در مورد شب آمده است. در سوره مبارکه فرقان، آیه 47 فرمود:

«و هو الذی جعل لکم اللیل لباسا ...»(5)

شب را برای شما لباس قرار داد، در حالی که در بعضی از آیات از شب به عنوان تسکین دهنده یاد کرده است. در سوره مبارکه یونس، آیه 67 فرمود:

«هو الذی جَعَل لکم اللیل لِتسکنوا فیه»

در شب یک آرامش نسبی، نصیب انسان می شود. پس همان طور که فرمود شب، لباس است و چگونگی لباس بودن او را هم توضیح داد، فرمود: علاوه بر این، تسکین دهنده نیز هست. در باره زن و شوهر نیز فرمود: زن لباس است و چگونگی لباس بودن زن را نیز در سوره روم تشریح کرد که تسکین دهنده است، یعنی زن باید طوری باشد که مرد با دیدار او آرامش بیابد و متقابلاً مرد نیز باید نسبت به زن این چنین باشد و این یک وظیفه فردی زن و شوهر نسبت به یکدیگر است.

وظیفه نسبت به نسل آینده


حال ببینیم وظیفه زن و شوهر نسبت به نسل آینده چیست؟

پس معلوم شد که وجود زن و شوهر، تنها برای اشباع غرایز نیست. لذت غرایز همانند مزد یک کارگر است، در حالی که غرض اساسی تأمین آسایش است.

فرمود: زن نسبت به آینده ـ مزرعه است. اگر فرمود:

«نسائکم حرث لکم»(6) «زنان شما کشت شمایند»

یعنی زن، آن کسی است که هم شوهر بالفعل و هم فرزند بالقوه را در نظر بگیرد.

او باید مزرعه (حرث) باشد. اگر خدا او را هم تسکین دهنده و هم مزرعه قرار داد، اولاً وظیفه مرد این است که در «سَکَن» خود، ساکن باشد و به جای دیگر نرود و در مزرعه خود کشت کند نه در جای دیگر، ثانیا بای مزرعه خود را هدر ندهد و بذر سالم در آن بپاشد، از این رو، هم مزرعه بودن زن را به لحاظ نسل آینده بازگو کرد و هم شوهر را به عنوان باغبان و کشاورز این مزرعه، هشدار داد که بذر خوب بپاش. در این زمینه چنان که یاد شد، فرمود:

«نسائکم حرث لکم ...»

بذر ناسالم، شرکت شیطان



به فکر نسل آینده باشید که به دردتان بخورد. یک تقدیم خیر در نظرتان باشد و برای خود اقدام کنید.

تنها به فکر این نباشید که هوا و هوس خود را تأمین کنید. تنها به فکر این نباشید که در مزرعه، بذرافشانی کنید؛ بلکه به فکر این باشید که در مزرعه، بذر سالم بپاشید. پس نه تنها به فکر مزرعه باشید و او را مزرعه بدانید و بذر بپاشید و به فکر اطفای غریزه نباشید، بلکه به این فکر باشید که بذر سالم بپاشید. شریک نگیرید مبادا مصداق «و شارکهم فی الاموال و الاولاد ...»(7) باشید، که شیطان در اموال و اولاد شما شریک باشد.

گفته اند: اگر کسی با عیالش برای اطفای غریزه ای که روز، در اثر دیدن یک نامحرم تحریک شده، کنار آمد، آن فرزند، کسی است که «شارکهم فی الاموال ... به دنبال اوست. پس اگر چنانچه خدای تعالی این خطر را هشدار داد، معلوم می شود که اگر کسی در این مزرعه، دقیق نباشد، آن شریک، تمام یا مقداری از بذر خود را در این مزرعه می پاشد و در این صورت، تمام یا مقداری از این حاصل، از آنِ اوست. در هر دو حال، خدا یک انسان غیر موحد را قبول نمی کند. خدا مثل سایر شرکا نیست که بگوید: سهم من هر چه باشد بدهند.

کسانی که با انسان شریک می شوند، سهم خودشان را قبول دارند، اما خدا همان طور که خود شریک ندارد، عمل شریکانه را هم قبول نمی کند.

فرمود: «و ما کان للّه فهو یَصِل الی شرکائهم ...»(8)

فرمود: خدا یک موجودی نیست که کار شریکانه را قبول نماید.

«اَلا للّه الدین الخالص ...»(9)

چنین نیست که اگر 99 درصد عملی خالص و یک درصد آن ریا بود، خدا او را قبول کند و بگوید من به اندازه 99 درصد به شما پاداش می دهم.

اگر خداوند کار شریکی را می پذیرفت، نمی فرمود:

«فما کان لِشُرکائهم فلا یصل الی اللّه و ما کان للّه فهو یَصِلُ الی شرکائهم ...»(10)

اگر شریک قبول می شد، باید بخشی از ریا هم قبول شود، و حال آنکه ریا مبطل است و عمل ریایی اصلاً قابل قبول نیست؛ برای اینکه فرمود: «للّه الدین الخالص» اگر فرزندی این چنین بود و شیطان در تحقق او شرکت داشت، او نمی تواند عبد صالح خدا باشد.

بدین جهت، در همین آیه سوره بقره فرمود که زن برای اطفای غریزه نیست که فقط مرد را تأمین کند. زن، رابطه بین گذشته و آینده است، برای تأمین نیازهای همسر و به عنوان تسکین دهنده و تأمین کننده نسلهای آینده و به عنوان مزرعه است. همان طور که ساکن باید در مسکن خود آرمیده و سکونت پیدا کند و سکینه داشته باشد، کشاورز هم باید در مزرعه خود، بذر پاشیده و به فکر اطفای غریزه نباشد؛ آن هم چه بذری، بذری که تقدیم خیر به محضر الهی باشد. این فرزند صالحی که پدر، بذرش را پاشیده، مصداق «و ما تقدّموا لانفسِکم من خیرً تجدوه عنداللّه ...»(11) است.

اینها را «تَقدِمَه» می گویند. گرچه این ولد صالح بعد از پدر به دنیا آمده است، ولی آن پدر، کارش را قبلاً کرده است. فرمود که این فرزند صالح، «پیش فرست» شماست. مثلاً شما یک کتاب می نویسید یا راه را اصلاح می کنید، اینها همه «تقدمه» است. حال اگر کسی مسجد ساخت و قبل از اینکه مسجد را افتتاح کنند و در آن نماز بخوانند، از دنیا رفت این تأخیر است یا تقدیم؟ تأخیر است. در این آیه کریمه فرمود که شما با این فرزند صالح، «پیش فرست» داشته باشید.

در جملات بعد این آیه محل بحث فرمود: علاوه بر اینکه زن لباس شماست و شما لباس زن هستید، خداوند سبحانه می دانست که اگر رابطه جنسی را حلال نکند، عده ای به حرام می افتند. پس فرمود:

«فَالانَ باشروهُنَّ»(12)

این جمله گرچه به شکل امر است ولی، در مقابل توّهم ممنوعیت است، یعنی فقط به فکر خاموش کردن غریزه نباشید و آنچه را خدا برای شما نوشت، همان را بگیرد. خدا برای شما مشخص کرد که از چه راه، صاحب فرزندان صالح، باتقوا و مؤمن شوید و از این راه «پیش فرست» و تقدیم خیر برای آینده خود نمایید و نسل آینده را تأمین کنید.

پیام زن :: اردیبهشت 1371، شماره 2


   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش