+ ۱۳۸۹/۰۷/۲۴
همان طور که ما ایرانی ها در داستان های هزار و یک شب از عناصر متافیزیکی مثل دیو، جن و ارواح خبیث برای افزودن به جذابیت های داستان استفاده می کردیم، مردم آنسوی آب ها هم داستان های ترسناک خاص خودشان را داشتند و دیر زمانی است در جشن های هالووین که بزرگداشتی برای ارواح است یکدیگر را می ترسانند.
امتیاز خبر: 72 از 100 تعداد رای دهندگان 3789
ماهنامه دانشمند - الهه اسلامی: خود ترسانی و لذت از مواجهه با موقعیت های ایمن اما وحشت آور مخصوص عصر مدرن نیست. جایی از قول «مارگی کر» جامعه شناس و متخصص در حامعه شناسی ترس در دانشگاه رابرت مورس در پیتسبورگ پنسیلوانیا آمده است که تلاش انسان برای ترساندن خودش سال هاست که به بهانه جمع شدن افراد دور هم و تجربه کردن احساس تعلق به یکدیگر تبدیل شده و این امری است که همیشه به آنها احساس قدرت داده است. پر بیراه هم نیست.
 
همان طور که ما ایرانی ها در داستان های هزار و یک شب از عناصر متافیزیکی مثل دیو، جن و ارواح خبیث برای افزودن به جذابیت های داستان استفاده می کردیم، مردم آنسوی آب ها هم داستان های ترسناک خاص خودشان را داشتند و دیر زمانی است در جشن  های هالووین که بزرگداشتی برای ارواح است یکدیگر را می ترسانند.
 
هر فرهنگی هیولای قهرمان خودش را دارد. چوپاکابرا در آمریکای شمالی، یوکای در ژاپن، آلپز در آلمان و آل در ایران همه و همه موجوداتی هستند که قوانین طبیعت را به تمسخر می گیرند و دقیقا به همین دلیل ترسناک اند. اما به اعتقاد نظریه پردازان ترس، خود ترسانی در میان انسان ها فقط در قرون اخیر جنبه سرگرمی پیدا کرده و پیش از این کارکردهایی مثل آماده کردن کودکان برای زندگی پر مخاطره و اتحاد میان اعضای جامعه داشته است.
 
چرا بعضی ها از ترسیدن لذت می برند؟ 
 
مروری بر تاریخچه «ترن هوایی» شاهدی بر این مدعاست. این وسیله ترسناک که یکی از قدیمی ترین اختراعات بشر در راستای ایجاد لذت از ترس بوده، ایده اصلی خود را از سورتمه سواری در ارتفاعات روسیه در قرن هفدهم گرفته است. اما چه چیزی باعث شده که امروزه میان نوع بشر نوادگانی پیدا شده اند که تماشای بریده شدن اجزای بدن همنوعانشان روی پرده سینما و پریدن از ارتفاع 45 متری را لذت بخش ترین تجربه زندگیشان می دانند؟ در این گزارش قصد داریم این موضوع را بررسی کنیم.

همه ما از مرگ می ترسیم و شاید بتوان گفت بیشترمان از ارتفاع هراس داریم اما اگر بدانیم که می توانیم در امن ترین وضعیت ممکن از طبقه دهم یک ساختمان بپریم و مطمئن باشیم پخش زمین نخواهیم شد، حتما وسوسه می شویم حداقل یک بار آن را تجربه کنیم. اما ترس چیست و چرا از غلبه بر آن تا این حد لذت می بریم؟

هر زمان كه ترس سراغ انسان می آید هسته آمیگدال (Amygdala) یا بادامه مغز، كه عبارت است از مجموعه ای از نورون های بادامی شكل در میانه لوب های گیجگاهی، پاسخ «بجنگ یا فرار كن» را تولید می كند. این واكنش، باعث عرق كردن دست ها و گشاد شدن چشم ها می شود و دستور ترشح دوپامین و آدرنالین را در بدن صادر می كند. «آدرنالین» كه نام آن را در تمام بحث های مربوط به هیجان و وحشت می بینیم، هورمونی است كه علاوه بر اضطراب، ترس و هیجان، رد پایش را می توان در ده ها واكنش مغزی دیگر هم پیدا كرد.
 
اما این هورمون به طور خاص در مورد ترس و هیجان، تپش قلب می آورد، تنفس را تند و رگ ها را گشاد تر می كند تا خون بیشتری بتواند از آن ها عبور كند. این همان واكنش های است كه انسان را برای فرار یا مبارزه آماده می كند. دكتر علیرضا شیری، پزشك و روانشناس در گفت و گو با «دانشمند» درباره نقش آدرنالین در ترس و انواع دیگری از احساسات می گوید: «حتی در افسردگی هم می توان ردپای اپی نفرین یا آدرنالین را دید.
 
به همین دلیل است كه میزان اضطرابی كه فرد از شنیدن یك خبر خوش مثل ارتقای شغلی یا گرفتن پاسخ مثبت از شخصی كه دوستش دارد، در بدنش احساس می كند با زمانی كه خبر بدی می شنود یكسان است و تنها چیزی كه باعث می شود یكی از آن ها خوشایند و دیگری ناراحت كننده باشد، ادراك مغزی است كه در كورتكس رخ می دهد. پس این موضوع كه كورتكس مغز سورتونین و آدرنالین ترشح شده در بدن را با عنوان ترس تفسیر می كند امر پیچیده ای است كه تاكنون چندان شفاف نشده است.»

دكتر شیری در ادامه توضیح می دهد: «ترس، واكنشی مغزی نسبت به احساسی بیرونی است. قبل از هر چیز باید این نكته را بدانیم كه هیچ اتفاقی درون مغز رخ نمی دهد مگر به واسطه انتقال دهنده های عصبی. در واقع هر واكنشی كه انسان به محیط اطراف نشان می دهد و از آن جمله ترس نتیجه ترشح یكی از انتقال دهنده های عصبی در بدن است. ظاهرا اینگونه به نظر می رسد كه مغز با تعداد محدودی از انتقال دهنده های عصبی كلیه كارهای خود را انجام می دهد. آنچه باعث می شود واكنش بدن متفاوت باشد دور هر انتقال دهنده و گیرنده هایی است كه در هر واكنش درگیر می شوند.»

 می فهمم پس لذت می برم

آمیگدال پای ثابت دیگر بحث های عصب شناسان درباره ترس و لذت است. دكتر علیرضا شیری در این باره می گوید: «هسته آمیگدال از همه احساساتی كه ممكن است انسان در طول زندگی اش به آن ها نیازمند باشد یك كپی در خود نگهداری می كند. هر زمان كه مغز با تجربه ای مواجه می شود آن را با یكی از این كپی ها تطبیق می دهد و بر این اساس تعیین می كند چه انتقال دهنده عصبی در بدن ترشح شود.»

در برخی موارد این اتفاق ناآگاهانه رخ می دهد و حتی ممكن است بادامه در انتخاب واكنش مناسب اشتباه كند. درست مثل دزدگیر خودرو  در همه موارد آژیر می كشد. به همین دلیل آمیگدال در بسیاری موارد آژیر می كشد، اما ما لزوما احساس نمی كنیم ترسیده ایم، بلكه ممكن است بیش از اندازه لذت ببریم.

علاوه بر این نكات باید بدانیم آمیگدال فقط مسئول تعیین واكنش بدن است و این واكنش نسبت به ترس های واقعی و غیر واقعی یكسان است. محققان دانشگاه فردریش شیلر در آلمان، سال 1389/2010 با كمك FMRI (تصویر سازی تشدید مغناطیسی كاركردی) فعالیت مغز 40 نفر را كه در حال تماشای فیلم هایی مثل «درخشش»، «بیگانگان»، «سكوت بره ها» و «دیگران» بودند رصد كردند تا بینند دلیل لذت بردن از فیلم های ژانر وحشت چیست. آن ها به این نتیجه رسیدند كه بادامه بیشتر درگیر ترس های ناگهانی و غیر منتظره است نه ترس هایی كه آگاهانه به سمتشان می رویم.
 
چرا بعضی ها از ترسیدن لذت می برند؟ 
 
در مغز افرادی كه با حرص و ولع مشغول تماشای فیلم هایی انتخاب شده بودند، كورتكس بینایی (Visual Cortex) كه مسئول پردازش اطلاعات بصری است، كورتكس جزیره ای (Insular Cortex) مسئول خود آگاهی و تالاموس (Thalamus) مسئول برقراری ارتباط میان نیم كره های مغز و قشر جلو مغزی خلفی میانی (Dorsalmedial Prefrontal Cortex) كه مسئول برنامه ریزی، اخطار و حل مشكلات است فعال تر شد.
 
چرا همه به یك اندازه از ترسیدن لذت نمی برند؟

نكته دیگری كه در پژوهش مربوط به دانشگاه فردریش شیلر كشف شد، رفتار افرادی بود كه از نظر شخصیتی هیجان خواه (Sensation Seekers) هستند. در مغز چنین افرادی خبرهایی است كه شاید در مغز دیگران به ندرت رخ دهد. وقتی مغز هیجان خواهان با فیلم های ترسناك مواجه می شود، كورتكس بینایی را بیش از پیش فعال می كند و از طرفی تالاموس و كورتكس جزیره ای را هم به شور و خروش وا می دارد. این اتفاق در مغز افرادی كه علاقه كمتری به هیجان دارند بر عكس است.
 
پیش از این گروه آلمانی، مارك زاكرمن نیز با پژوهشی كه سال 1365/1986 درباره علایق افراد هیجان خواه به تماشای فیلم های ترسناك انجام داد به این نتیجه رسید كه چنین افرادی به خصوص اگر مرد باشند، به هر محركی كه به تحریك سیستم كاته كولامین مركزی منجر شود علاقه نشان می دهند. كاته كولامین اسم عام تری برای انتقال دهنده های عصبی ای همچون اپی نفرین (آدرنالین)، نور آدرنالین و دوپامین است.
 
چرا بعضی ها از ترسیدن لذت می برند؟
 
هیچكاك: مردم زمانی كه احساس امنیت می كنند دوست دارند بترسند

علاوه بر بررسی هایی كه سازو كارای مغزی ترس و لذت را بررسی كرده اند، گروهی دیگر از روانشناسان به این مسئله پرداخته اند كه چه دلایل بیرونی ای به لذت بخش بودن ترس منجر می شوند. هیچ یك از ما نمی توانیم منكر شویم كه احساس امنیت را دوست داریم. بر همین اساس، برخی نظریه های هیجان محور معتقدند تماشای فیلم ترسناك مثل سوار شدن ترن هوایی در شهر بازی است؛ هر دوی این ها شما را به سفری می برند كه هم ترسناك است و هم ایمن.
 
این مسئله بیشتر در مورد نوجوانان صدق می كند كه با كمك فیلم های ژانر وحشت می توانند قهرمانانه با ترس های خود رو به رو شوند و حتی گاهی این شجاعت انتزاعی و خیالی را به دیگران گوشزد كنند كه جزو افرادی هستند كه از هیچ چیز نمی ترسند. همه ما آگاهیم از اینكه آنچه روی پرده سینما می بینیم واقعی نیست. یكی از پژوهش های معروفی كه برای درك درستی این نكته در سال 1375/1994 انجام شد، به این صورت بود كه از افراد خواسته شد به تماشای فیلم های مستند از صحنه های وحشت آور مثل بیرون آوردن مغز میمون ها در حالی كه دست و پا می زدند، بنشینند.
 
«هاید»، «مك كالی» و «روزن» در طول آزمایش مشاهده كردند كه هیچكس حاضر به تماشای این فیلم ها تا انتها نیست، در حالی كه هیچ تفاوتی میان این فیلم ها و سایر فیلم هایی كه مردم برای تماشای آن ها سرو دست می شكنند وجود نداشت، و تنها تفاوت در واقعی بودنشان بود.

دست های خونین كارگردانان ژانرهای وحشت

از تجربه هیجان كه بگذریم می توانیم كمی به ترفند هایی كه فیلم های ترسناك برای جذب مخاطب به كار می برد نگاهی بیندازیم. یكی از عوامل دیگری كه باعث می شود ما عشاق فیلم های ترسناك همه صحنه های تكان دهنده و چندش آور را تحمل كنیم و تا انتهای فیلم نتوانیم از سر جایمان بلند شویم، علاقه مندی به دیدن مجازات مجرمان است و در اینجاست كه عنصر تعلیق به كار فیلم سازان بزرگ می آید.
 
بر اساس نظریه «همترازی خلقی» (Dispositional Alignment) ما دلمان می خواهد بدانیم كسی كه مسبب آن همه وحشت و خونریزی بوده است چطور به سزای اعمالش می رسد. همه ما با حرص و ولع به تماشای بلاهایی می نشینیم كه یك جانی سر آدم های اطراف خود می آورد و همه آن ها را تحمل می كنیم فقط برای اینكه در نهایت شاهد مجازاتی باشیم كه در خور آن همه جنایت است.
 
چرا بعضی ها از ترسیدن لذت می برند؟ 
 
علاوه بر این ها موسیقی و صداهایی كه در فیلم های ترسناك مورد استفاده قرار می گیرند، نقاطی در مغز را نشانه گرفته اند كه با سازو كاری كه هنوز كاملا شناخته شده نیست، تولید كننده هیجان و البته لذت اند. به عنوان مثال پژوهشی در سال 1389/2010 در دانشگاه كالیفرنیا روی 100 فیلم انجام شد كه در آن مهندسان صدا ساختار موسیقایی فیلم را به شیوه صدا سازی غیر خطی تغییر داده بودند.
 
صداهایی مثل ناله، جیغ و فریاد بلندتر و معمولا دارای بسامد بالاتری نسبت به صداهای عادی هستند و همیشه به طور ناگهانی شروع می شوند. این صداها در طول میلیون ها سال از سوی انسان ها و حتی حیوانات به كار گرفته شده اند تا توجه دیگران را به خود جلب كنند. این دست كاری به منظور تاثیر گذاری بر احساسات ما انجام گرفت و قطعا راه را برای انجام پژوهش های دقیق تر درباره ترس و مكانیزم تاثیرگذاری آن بر بدن انسان باز می كند. نتایج این بررسی ها نشان داد كه در فیلم های ژانر وحشت بیش از اندازه از جیغ های ناموزون استفاده می شود.

خلاصی از شر هیولای درون

فارغ از كاركردهایی مثل آزمون اعتماد به نفس، خلاصی از معمولی بودن زندگی روزمره و سرپیچی از برخی قوانین بی آنكه بلایی سرمان بیاید، یكی از مهم ترین دلایل برتری ژانر وحشت بر سایر ژانرها، ایجاد كردن فرصتی برای رها شدن هیولای درون است. به عنوان مثال، استفان كینگ نویسنده معروف رمان های ترسناك معتقد است تماشای فیلم های ترسناك روشی برای كنترل كردن محرك های بی رحم و خشن ما هستند. او می نویسد همه ما مغز مریضی داریم. بیشتر ما خودهای غیر مدرن مان را اسیر كرده ایم و بنابراین وقتی به آن ها اجازه می دهیم بی محابا برای خودشان بچرخند نوعی تطهیر در ما اتفاق می افتد.
 
واژه ای كه دانشگاهی ها برای چنین كاركردی مورد استفاده قرار می دهند «پالایش نمادین» (Symbolic Catharsis) است؛ یعنی نگاه كردن خشونت از عملی كردن آن جلوگیری می كند. همین نظریه ها علاقه مردم به ورزش را جایگزینی برای عطش آن ها نسبت به جنگ در دوران باستان می دانند. البته پر واضح است كه پالایش در همه موارد صادق نیست، به خصوص كه پژوهش های دیگری هم انجام شده كه با قدرت به اثبات این فرضیه پرداخته اند كه تماشای خشونت احتمال ارتكاب خشونت را بالا می برد.
 
اما به طور كلی می توان گفت هم فیلم های ترسناك، هم بازی های ژانر وحشت و هم شهربازی ها برای ما فرصتی را فراهم می آوردند كه بتوانیم با عواطف و احساسات نابی كه در زندگی عادی امكان تجربه كردنشان را نداریم در واقعی ترین شكل ممكن روبه رو شویم. همه این تجارب شبیه این هستند كه بتوانیم با مهارت روی یك بند راه برویم و توی پرتگاه نیفتیم؛ یعنی بتوانیم بر همه ناتوانی ها و ضعف های انسان غلبه كنیم.
 
چرا بعضی ها از ترسیدن لذت می برند؟
 
آدرنالین چیست؟

آدرنالین یا اپی نفرین ماده ای استرس زاست كه به طور طبیعی در واكنش به موقعیت های تهدید كننده در بدن انسان ترشح می شود. شیمیدان ژاپنی جوكیچی تاكامینه این ماده را سال 1900 كشف كرد. دلیل نام گذاری آدرنالین منبع ترشح آن بود، از آنجا كه غدد فوق كلیوی یا آدرنال (Adrenal) مسئول ترشح این هورمون هستند نام آدرنالین برای آن انتخاب شد.

دلیل ترشح آدرنالین لزوما یك تهدید واقعی نیست. گاهی بدن در مواجهه با مواردی مثل تصور یك تهدید، انجام ورزشی سنگین، نارسایی قلبی، اضطراب مزمن، نگرانی یا حتی نارسایی غدد كلیوی و مغز هم آدرنالین ترشح می كند.

زمانی كه با موقعیتی مواجه می شوید كه آن را تهدید كننده یا هیجان انگیز می دانید، هیپوتالاموس به آدرنال یا غدد فوق كلیوی دستور می دهد كه آدرنالین و سایر هورمون های مربوط به استرس را تولید كند. غدد فوق كلیوی هم با تبدیل آمینو اسید به دوپامین، آدرنالین می سازد. اكسیژن دار شدن دوپامین به ایجاد نور آدرنالین منجر شده و سپس این ماده به آدرنالین تبدیل می شود.
 
چرا بعضی ها از ترسیدن لذت می برند؟ 
 
آدرنالین خود را به گیرنده های قلب، سرخرگ ها، پانكراس، شش ها، ماهیچه ها و بافت های چربی می رساند و همین سبب افزایش ضربان قلب و سرعت تنفس شده و از سوی دیگر با جلوگیری از ترشح انسولین باعث به هم پیوستگی قند و چربی می شود؛ این امر در واكنش هایی مثل مبارزه با تهدید یا فرار، انرژی لازم را برای بدن فراهم می كند.
 
ترشح آدرنالین ممكن است اثرات منفی روی سلامتی بگذارد، به عنوان مثال در مورد افرادی كه بیماری قلبی دارند می تواند به ضعیف شدن ماهیچه های قلب، نارسایی قلبی و حمله قلبی ختم شود. نتیجه پژوهشی كه ژانویه سال 2008 (دی 1386) در آكادمی ملی علوم در ایالات متحده ارائه شد نشان می دهد در صورتی كه فرد میزان قابل توجهی از استرس را در طولانی مدت تجربه كند هیپوكامپ یعنی قسمتی از مغز كه مركز حافظه است، دچار چین خوردگی می شود.
 
هورمون استرس به تولید IL-1 beta منجر می شود. این ماده شیمیایی، نوعی سیتوكین (گروهی از پیغام رسان های سلولی) است كه مسئول برقراری ارتباط میان سلول های گوناگون در بدن است و باعث التهاب هیپوكامپ می شود، امری كه از شكل گیری نورون های جدید جلوگیری خواهد كرد.  

 
پریدن از ارتفاعات ترس

بله، درست است كه نوع بشر در گذر زمان آموزش دیده كه از خطر های محیطی اجتناب كند، اما هیچ یك از این آموزش ها نتوانسته اند ساختار مغز انسان را هنگام مواجهه با تجربه های فرا عادی (extreme experience) تغییر دهند. این روزها دیگر برای عصب شناسان مثل روز روشن است كه نظام پاداشی در مغز انسان می كند كه موقع تجربه های غیر عادی مثل ترس با ترشح دوپامین در بدن احساس لذت را در پوست و گوشت انسان گسترش می دهد.

به نظر می رسد پرش از ارتفاع كه معمولا در بیشتر ورزش های غیر عادی و هیجانی وجود دارد شباهت بسیاری با برخی وقایع استثنائی در زندگی مانند تصادف های دلخراش و بیماری های مرگبار دارند. حس خوب غلبه پیدا كردن به شرایطی كه می تواند منجر به مرگ شود، در همه ورزش های پرخطر هم وجود دارد. به همان شكل كه افراد پس از جان سالم به در بردن از یك تصادف احساس قدرت می كنند و بعد از مدتی این احساس به آن ها دست می دهد كه زندگی شان تغییر كرده، پس از به سلامت انجام دادن یك پرش جانانه احساس سرزندگی و قدرت می كنند.


   برچسب‌ها: ترسیدن, فیلم ترسناک, آدرنالین, روانشناسی
   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۲۴
دژاوو پدیده ای روانشناسی و نسبتا پیچیده است و نظریات متفاوت بسیاری پیرامون اینکه «چرا دژاوو رخ می دهد» وجود دارد. پژوهشگر سوئیسی «آرتور فانکهاوسر» معتقد است چندین حالت دژاوو و حقایق مرتبط به آن وجود دارد و در واقع بهتر است که با جزییات روی این پدیده مطالعه شده و تفاوت های ریز میان تجربیات مشخص شوند.
امتیاز خبر: 92 از 100 تعداد رای دهندگان 6415
ماهنامه دانشمند - فائزه پورمتشکر: شاید تا به حال برای تان پیش آمده باشد که به شهری برای نخستین بار سفر کنید و به مکانی دیدنی بروید و حین مشاهده آنجا ناگهان حس کنید که همه چیز در نگاه تان آشنا است و انگار در زمانی دور آن مکان را دیده اید.
 
حتی ممکن است این حس را در جمع گروهی خود با دوستان تان داشته باشید؛ مثلا دور میزی نشسته اید و شام می خورید و با یکدیگر درباره مسائل روز حرف می زنید، ناگهان احساس می کنید که تمام صحنه ها از جمله بحث جاری، میز شام و جمع دوستان را قبلا دیده و آنها را تجربه کرده اید. از این حالت با نام «دژاوو» یاد می شود. دژاوو کلمه ای فرانسوی و به معنای «قبلا دیده شده» است.

دژاوو پدیده ای روانشناسی و نسبتا پیچیده است و نظریات متفاوت بسیاری پیرامون اینکه «چرا دژاوو رخ می دهد» وجود دارد. پژوهشگر سوئیسی «آرتور فانکهاوسر» معتقد است چندین حالت دژاوو و حقایق مرتبط به آن وجود دارد و در واقع بهتر است که با جزییات روی این پدیده مطالعه شده و تفاوت های ریز میان تجربیات مشخص شوند. در واقع فانکهاوسر سوئیسی دو حالت بروز دژاوو یکی به معنای «قبلا دیده شده» و دیگری به معنای «قبلا تجربه شده یا زندگی شده» را در نظر دارد.

در پژوهشی که سال 2003 گروهی از دانشمندان دانشگاه کوماموتو در ژاپن انجام دادند بیش از 70 درصد مردم گفتند که حالت هایی از دژاوو را تجربه کرده اند و بیشترین میزان تجربه مربوط به افراد بین 15 تا 25 سال بوده است.
 
بررسی یکی از اسرارآمیزترین پدیده های مغزی با نام «دژاوو»

دژاوو یقینا با صرع لوب گیجگاهی در ارتباط است. بر اساس گزارش ها دژاوو درست پیش از تشنج لوب گیجگاهی رخ می دهد. کسانی که از حملات صرعی رنج می برند می توانند دژاوو را در مدت وقوع حملات یا لحظه های بین تشنج ها تجربه کنند.
 
از آنجایی که این امر هم در افراد با دلایل پزشکی خاص و هم در افراد سالم رخ می دهد، باعث ایجاد گمانه های بسیاری شده است که چرا و چگونه این پدیده پیش می رود.

روانکاوهای بسیاری دژاوو را به یک امر فانتزی ساده یا مرتبط با پایان دادن یک رویا نسبت می دهند، در حالی که برخی روانپزشکان آن را نتیجه عدم تطابق مغز می دانند که باعث می شود اتاق کنترل مرکزی بدن در تشخیص حال و گذشته دچار اشتباه شود.

بسیاری از فراروانشناسان بر این باور هستند که این پدیده به تجربه ای در زندگی گذشته افراد بر می گردد. البته آشکار است که باید در این زمینه تحقیقات بیشتر و گسترده تری انجام شود به خصوص که حالت زودگذر و غیرقابل پیش بینی بودن آن، بررسی چگونگی عملکرد و مطالعه اش را مشکل کرده و به همین دلیل در طولانی مدت از آن موضوعی اسرار آمیز ساخته است.

راز دژاوو و ارتباطش با خاطرات ما

احساس می کنید که شما قبلا این مطلب را خوانده اید؟ خیلی از ما آدم ها حتی به صورتی محو، دژاوو را تجربه کرده ایم. اولین اسکن های مغزی که از این پدیده تهیه شده اند، نشان می دهند مغز در حال بررسی خاطرات است. پیش از این، باورها چنین بود که دژاوو در اثر خاطرات جعلی رخ می دهد اما ماه گذشته، گروهی از پژوهشگران به سرپرستی آکیرا اُکانر در دانشگاه سنت اندروز انگلیس خلاف این نظریه را نشان دادند.
 
بررسی یکی از اسرارآمیزترین پدیده های مغزی با نام «دژاوو»

این گروه که نتایج یافته های شان را در کنفرانس بین المللی حافظه در بوداپست ارائه داده اند، از روشی استاندارد برای اینکه نشان دهند خاطرات جعلی در ذهن انسان ها چگونه برانگیخته می شوند، استفاده کرده اند. این گونه که به شخص مورد آزمایش فهرستی از کلمات مرتبط را مانند بالش، شب، تختخواب و رویابینی و ... ارائه دادند اما کلمه کلیدی و ارتباطی آنها را که «خوابیدن» است، نگفتند.

هنگامی که مدتی بعد از فرد درباره آنچه شنیده است، سوال می شود، او فکر می کند که آن کلمه کلیدی را هم شنیده است و این نمونه ای از خاطرات جعلی است. برای ایجاد حس دژاوو، سرپرست گروه پژوهشی ابتدا از داوطلبان پرسید آیا واژه ای که با حرف «خ» (S) آغاز شود را شنیده اید؟ و آنان پاسخ منفی دادند. این جواب نشان می دهد هنگامی که از آنها سوال شد آیا کلمه «خوابیدن» (Sleep) را شنیده اید، قادر بودند به یاد بیاورند که نشنیده اند اما همزمان هم، این کلمه به نظرشان آشنا می آمد.

ذهن سالمند

اگر صحت نتایج- تحقیقات آکیرا اُکانر اثبات شود به این معنا خواهد بود که دژاوو علامتی است که می گوید «دستگاه کنترل حافظه» مغز شما به درستی کار می کند و شما در به یاد آوردن وقایع کمتر دچار خطا می شوید. این با آنچه ما قبلا درباره اثرات سن روی حافظه می دانستیم تطابق دارد زیرا دژاوو در افراد جوان تر بیشتر و در افراد مسن، کمتر رخ می دهد.

اُکانر می گوید: «ممکن است دستگاه کنترل عمومی حافظه رو به افول باشد و همین مسئله سبب می شود که قدرت تشخیص خاطرات اشتباه در شما کاهش یابد.» او در ادامه توضیح می دهد: «اگر کسی هرگز دژاوو را تجربه نکرده می تواند به این معنا باشد که از اول، دستگاه کنترل حافظه بهتری داشته است. بنابراین وقتی خاطرات اشتباه نمی سازد علتی هم برای اینکه دژاوو را تجربه کند وجود ندارد.»

وجود تعارض در مغز

تیم تحقیقاتی دانشگاه سنت اندروز با استفاده از روش fMRI (تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی) که نوعی روش تصویربرداری در ام آر آی است، مغز 31 نفر از داوطلبان را حین تجربه دژاوو اسکن کردند. پیش از دستیابی به نتایج انتظار می رفت که ناحیه هایی از مغز که درگیر خاطرات هستند، مانند هیپوکامپ که مرکز یادگیری است، هنگام این پدیده فعال باشند ما این تحقیق عکس این موضوع را نشان داد زیرا نواحی قدامی مغز که در تصمیم گیری نقش دارند، فعال بود.
 
بررسی یکی از اسرارآمیزترین پدیده های مغزی با نام «دژاوو»


آکیرا اُکانر بر این باور است که احتمالا نواحی قدامی مغز لابلای خاطرات مان در حال کنترل این مسئله هستند که آیا انواعی از اشتباه خاطره ای وجود دارد یا خیر تا در صورت وجود، هشدار دهند. در واقع میان آنچه واقعا تجربه کرده ایم و آنچه فکر می کنیم تجربه کرده ایم، تضاد و درگیری است.

استفن کوهلر از دانشگاه آنتاریوی غربی در کانادا می گوید: «این نتایج نشان می دهد که احتمالا هنگام بروز دژاوو، مغز دچار تعارض و ناسازگاری در تفکیک سازی امور می شود.»

او در ادامه می گوید: «ما هنوز نمی دانیم که دژاوو مفید است یا نه. ممکن است تجربیات آن، مردم را هوشیارتر کند زیرا آنها متوجه می شوند نباید خیلی هم به حافظه شان اعتماد کنند اما در این زمینه هنوز شواهدی در دست نداریم.»


   برچسب‌ها: دژاوو, سلامت, روانشناسی
   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۲۳
تصور اینکه رسیدن به پول و ثروت باعث شادی مان خواهد شد، یک تصور غلط است. شادی یک حس درونی است که اتفاقا با چیزهای کوچک نیز حاصل می شود. اینکه چگونه شادتر باشیم سوالی بوده که دانشمندان نیز از خود پرسیده اند و البته راه حل های علمی نیز برای آن ارائه داده اند.
امتیاز خبر: 96 از 100 تعداد رای دهندگان 11701
وب‌سایت تبیان: در این مطلب می خواهیم در خصوص روش های شادتر بودن صحبت کنیم. روش هایی که از نظر علمی نیز به اثبات رسیده اند و به ما کمک می کنند تا ابر غم و غصه را از آسمان زندگی مان پس بزنیم. شاید نتوانیم یک شبه تمام این روش ها را در زندگی پیاده کنیم، اما بهتر است تلاش مان را بکنیم.

 تصور اینکه رسیدن به پول و ثروت باعث شادی مان خواهد شد، یک تصور غلط است. شادی یک حس درونی است که اتفاقا با چیزهای کوچک نیز حاصل می شود. اینکه چگونه شادتر باشیم سوالی بوده که دانشمندان نیز از خود پرسیده اند و البته راه حل های علمی نیز برای آن ارائه داده اند.
 
12 روش فوق العاده برای شاد بودن 

پولتان را فقط برای خودتان خرج نکنید

اگر پول تان به اندازه ای است که امسال یک پالتوی گرم و گرانقیمت برای خودتان می خرید و به فرد دیگری نیز کمک می کنید تا لباس گرم تری داشته باشد، خوشا به حالتان. اگر آنقدر پول ندارید که پالتوی گرانی بخرید، حسرت پالتوی دیگران را هم نخورید که غم می آورد. اگر روحتان آنقدر بزرگ است که پول پالتوی خودتان را نصف می کنید و با بضاعتی که دارید دیگری را نیز صاحب لباس گرمی می کنید، بدانید که شما شادتر خواهید بود.

محققان دانشگاه کلومبیا برتانیک کانادا طی سه پژوهش مختلف به این نتیجه رسیدند که خرج کردن پول برای دیگران بیش از خرج کردن پول برای خود آدم نشاط آور است. به عبارت دیگر می توان گفت خرج کردن پول برای نزدیکان و افراد نیازمند بیش از مال اندوزی باعث شادی می شود.

خوش بین باشید


افرادی که بیش از اندازه به فکر اتفاقات آینده هستند، غمگین تر از افرادی هستند که در زمان حال زندگی می کنند

بررسی های متعددی نشان می دهد که خوش بین بودن شادی می آورد و باعث می شود قدرت افراد برای انجام کارهای سخت بالا برود و از سلامتی بهتری برخوردار باشند.

از توانمندی های فردی تان استفاده کنید

متاسفانه شرایط به گونه ای شده است که اکثر مردم از توانمندی های خود صرفا در جهت پول در آوردن استفاده می کنند. اما شما اگر استعدادی دارید و یا عاشق کاری هستید حتما به آن بپردازید.

نتایج پژوهشی که در The Hapiness Advantage به چاپ رسیده است نشان می دهد کارمندانی که به انجام فعالیت های مورد علاقه شان و یا شکوفایی استعدادهایشان مشغول شده اند ، شادتر بوده و کمتر افسرده شده اند.

غرق شدن در روزمرگی و تمرکز صرف روی پول در آوردن نتیجه ای جز افسردگی و غمگینی ندارد. به نداهای درونی تان نیز اهمیت بدهید.

در زمان حال زندگی کنید

مادرم همیشه می گوید خداوند نماز وعده بعد را اکنون از تو نخواسته است. بنابراین کسی از بعد خبر ندارد. درست است که اکثر ما آینده را مبهم و حتی نگران کننده می بینیم، ولی حقیقتا کسی از آینده خبر ندارد.

نتایج پژوهشی که در دانشگاه هاروارد انجام شده نشان می دهد افرادی که بیش از اندازه به فکر اتفاقات آینده هستند، غمگین تر از افرادی هستند که در زمان حال زندگی می کنند. به عقیده محققان باید از منفی بافی و تلاش برای پیش بینی آینده پرهیز کرد. همان حرف بزرگان که نباید بر گذشته غم خورد و نگران آینده بود.

سرها را از گوشی ها و شبکه های اجتماعی بالا بیاورید. به طبیعت و آدم های واقعی پیرامون تان توجه کنید. انرژی بدهید و انرژی بگیرید. حتی می شود با مشاهده افتادن یک برگ زیبای پاییزی، دل به دریا زد و شاد شد.

شاکر باشید و از دیگران نیز تشکر کنید

یعنی همان «شکر نعمت، نعمتت افزون کند»! نتایج بررسی ها نشان می دهد که شاکر خدا بودن و تشکر از دیگران باعث ایجاد نشاط و بهبود سلامت می شود. این کار باعث ایجاد روابط مستحکم تر شده و حالتان را بهتر می کند.

بنویسید

این را بدانید که هیچ کس هفت روز هفته و هر بیست و چهار ساعت شبانه روز شاد و خرسند نیست. بدانید که فقط شما غمگین نیستید. برای اثبات عقیده تان با افراد بی منطق بحث نکنید. به عقیده متخصصان بحث نکردن باعث می شودکه 99 درصد انرژی تان را ذخیره کنید.

نوشتن یک روش مفید برای بیرون ریختن احساسات و خلاص شدن از شر احساسات منفی و لحظات سخت است.

مانند اجدادمان هر از گاهی شعری بنویسیم.دفتر خاطرات داشته باشیم.این کارها باعث کاهش فعالیت آمیگدال ( بخشی از مغز) می شود که برخی احساسات منفی مانند استرس را تشدید می کند.

رنگ آبی را وارد زندگی تان کنید

محققان دانشگاه ساسکس انگلستان به این نتیجه رسیده اند که رنگ آبی باعث افزایش اعتماد به نفس، کاهش استرس و افزایش نشاط می شود. این رنگ برای روحیه انسان مفید است.لباس آبی بپوشید و پرده ها یا برخی ظروف را به رنگ آبی انتخاب کنید.

بحث نکنید

برای اثبات عقیده تان با افراد بی منطق بحث نکنید. به عقیده متخصصان خنثی بودن یکی از روش های شادتر بودن است. به عقیده این محققان بحث نکردن باعث می شودکه 99 درصد انرژی تان را ذخیره کنید. عقاید درست تان را برای خودتان نگه دارید و اگر به آنها اطمینان دارید برای اثبات درستی شان با کسی وارد بحث نشوید. بحث کردن، غم تان را از درک نشدن بیشتر می کند.

شب ها حداقل شش ساعت بخوابید

حداقل 6 ساعت و 15 دقیقه خواب بی وقفه در شب، برای شاد و سرحال بودن لازم است. نتایج پژوهش های محققان انگلیسی نشان می دهد افراد 18 تا 25 ساله ای که شب ها را خوب می خوابند بیشتر از زندگی خود راضی هستند. البته 8 ساعت خواب در شب برای سلامتی مفیدتر است و کم خوابی باعث ایجاد استرس و عدم تعادل هورمونی در بدن می شود.

روابط عاطفی و دوستانه خوبی داشته باشید

نتایج پژوهشی که به مدت 75 سال در دانشگاه هاروارد انجام شده نشان می دهد که داشتن روابط خوب با دیگران احساس نشاط را افزایش می دهد. این روابط شامل روابط زناشویی، رابطه با والدین، اقوام، دوستان و همکاران می شود. توصیه می کنیم به جای دعوا و کدورت، روابط دوستانه تان را تقویت کنید.

به تغذیه تان برسید

داشتن تغذیه سالم برای بدن لازم است. نتایج پژوهش ها نشان می دهد که برنامه غذایی حاوی میوه ها، سبزیجات، آجیل ها، ماهی، لوبیا و روغن زیتون باعث کاهش افسردگی می شود.

ورزش کنید

امروزه سر اکثر قریب به اتفاق افراد از بچه گرفته تا زن و مرد و پیر و جوان در گوشی و تبلت است. بی تحرکی را کنار بگذارید. علاوه بر تغذیه سالم نیاز به تحرک بدنی منظم دارید تا شادتر باشید.
در جامعه ی بیمار هیچ کس در امان نیست و یکی از نشانه های جامعه ی بیمار غمگین بودن است. بدانید که شاد بودن همسایه، شما را هم تا حدودی شاد می کند و شاد بودن شما شاید غصه دیگری را اندکی کمتر کند.

نتایج پژوهشی که در Public Health Nutrition به چاپ رسیده است نشان می دهد انجام ورزش منظم باعث احساس نشاط و کاهش افسردگی می شود.

ورزش اعتماد به نفس تان را بالا برده و اضطراب و استرس تان را کنترل می کند. علاوه بر این ، خواب راحتی برایتان به ارمغان می آورد.

حرف آخر

مشکلات برای همه است. ما هم مانند شما ماه ها است که حقوق نگرفته ایم، ما هم مستاجر هستیم، ما هم هزینه های درمانی بالا داریم، ما هم دلمان می خواهد کارهایی را انجام دهیم که امکاناتش را نداریم...اما حواستان باشد ما همگی جامعه را تشکیل می دهیم و تک تک در برابر سلامت جامعه مسئولیم.

بدانید که در جامعه ی بیمار هیچ کس در امان نیست و یکی از نشانه های جامعه ی بیمار غمگین بودن است. بدانید که شاد بودن همسایه، شما را هم تا حدودی شاد می کند و شاد بودن شما و لبخندتان شاید غصه دیگری را اندکی کمتر کند.

حداقل در کوچه و خیابان به هم لبخند بزنیم، سر هر موضوعی پرخاش نکنیم، اتوبوس و مترو ارث پدری مان نیست. بیایید این همه جنجال را کمتر کنیم. شاید با همین کارهای به ظاهر ساده ولی موثر، شادتر شویم.


   برچسب‌ها: شاد بودن, سلامت روان, روانشناسی
   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۲۳
سازمان بهداشت جهانی تخمین می زند که هر سال حدود یک میلیون نفر در جهان به دلیل اقدام به خودکشی، می میرند. متخصصان می گویند خودکشی می تواند یک اتفاق مسری باشد اما آن ها معتقدند که اگر نشانه های خودکشی را بشناسید، می توانید قبل از آنکه یکی از عزیزانتان قربانی این موج شود، با هدیه دادن امید، او را به زندگی برگردانید.
امتیاز خبر: 92 از 100 تعداد رای دهندگان 7893
ماهنامه همشهری تندرستی: سازمان بهداشت جهانی تخمین می زند که هر سال حدود یک میلیون نفر در جهان به دلیل اقدام به خودکشی، می میرند. متخصصان می گویند خودکشی می تواند یک اتفاق مسری باشد اما آن ها معتقدند که اگر نشانه های خودکشی را بشناسید، می توانید قبل از آنکه یکی از عزیزانتان قربانی این موج شود، با هدیه دادن امید، او را به زندگی برگردانید.

آقایان جدی تر خودکشی می کنند

گرچه آمار خانم هایی که اقدام به خودکشی می کنند، از آقایان بالاتر است، اما احتمال موفق بودن خودکشی و منجر به مرگ شدن آن در آقایان بیشتر است. آمارها نشان می دهد که بیشتر از 90 درصد کسانی که اقدام به خودکشی می کنند، از افسردگی یا اختلال روان شناختی دیگری رنج می رند؛ اما بدیهی است که همه مبتلایان به این اختلالها، تصمیم به گرفتن جان خود نمی گیرند. اگر تازگی ها به یکی از اطرافیانتان شک کرده اید و نگرانید که جان خودش را بگیرد، بد نیست بدانید که خودکشی کننده ها، اغلب در زندگی شان با چنین مشکلاتی درگیر بوده اند:
 
 این نشانه ها می گویند می خواهد خودش را بکشد

•    سابقه اقدام به خودکشی (حدود 20 تا 50 درصد کسانی که به دلیل خودکشی جانشان را از دست می دهند، قبلا هم برای خودکشی تلاش کرده بودند.)

•    سابقه خانوادگی ابتلا به اختلال های روانی یا سوءمصرف موادمخدر

•    سابقه خانوادگی خودکشی
 
•    قرارداشتن در معرض خشونت خانوادگی

•    سابقه قرار گرفتن در معرض سوءاستفاده فیزیکی یا جنسی

•    ابتلا به بیماری جسمی مزمن

•    زندگی در زندان

•    قرار گرفتن در معرض خودکشی آدم ها دیگر

البته همه افرادی که در خانواده شان شاهد خودکشی فردی بوده اند، جان خود را نمی گیرند و همه بیماران هم مردن را برای پایان دادن به زجری که می شکند، انتخاب نمی کنند. به عقیده روان پزشکان، خودکشی کننده ها در روزهای آخر زندگی شان این نشانه ها را در رفتارهای خود ابراز می کنند:

•    مدام صحبت کردن یا فکر کردن در مورد مرگ

•    ابتلا به افسردگی بالینی که خود را با اندوه عمیق، از دست دادن علاقه و اختلال در الگوی خواب و تغذیه نشان میدهد.

•    آرزوی مرگ کردن

•    از دست دادن علاقه نسبت به چیزهایی که قبلا به آنها علاقه داشته

•    بیان مداوم حرف های ناشی از ناامیدی، درماندگی یا بی ارزشی

•    بیان مداوم جملاتی مثل «کاش به دنیا نیامده بودم»، «اگر من اینجا نبودم، بهتر بود» یا «با مدرنم همه راحت می شوند»
 
•    از خودبیزاری، احساسات برآمده از بی ارزشی، گناه، شرم و نفرت از خود

•    روی آوردن به رفتارهای مخرب مثل مصرف الکل یا مواد مخدر، رانندگی بی پروا و...

•    چرخش ناگهانی خلق و خو و ناگهانی تبدیل شدن به آدم خوشحال و آرام

•    فاصله گرفتن ناگهانی از آدم ها و منزوی شدن

•    صحبت کردن در مورد خودکشی

•    رفتن به خانه آدم های دیگر یا دعوت کردن همه برای خداحافظی
 
این نشانه ها می گویند می خواهد خودش را بکشد

نوجوان شما در خطر است؟

اقدام به خودکشی در سال های نوجوانی، اتفاقی شایع است. نوجوانانی که اعتماد به نفس پایینی دارند، به خود شک دارند و با احساس بی ارزشی درگیر هستند، بعید نیست که قصد جان خود را بکنند. دیگر عوامل خطر برای خودکشی نوجوان عبارتند از:

•    مورد سوءاستفاده قرار گرفتن در سال های کودکی

•    رویدادی که اخیرا به او آسیب زده باشد

•    برخوردار نبودن از شبکه حمایتی

•    در دسترس قرار گرفتن ابزارهای خودشکی

•    محیط اجتماعی یا تحصیلی خصمانه

•    قرار گرفتن در معرض خودکشی نوجوان دیگر

نوجوانانی که می خواهند خودشکی کنند، اغلب این نشانه ها را در رفتارهایشان ابراز می کنند:

•    تغییر قابل توجه در الگوی غذاخوردن و خواب

•    فاصله گرفتن از دوستان، خانواده و قطع یک باره فعالیت های همیشگی

•    ابراز رفتارهای خشونت آمیز، سرکشی یا فرار از خانه

•    سوءمصرف مواد مخدر

•    نرسیدن به ظاهر و کنار گذاشتن علایق شخصی

•    خستگی مداوم، ناتوانی در تمرکز یا کاهش فعالیت های مرتبط با مدرسه

•    شکایات مکرر در مورد علائم آزاردهنده جسمی که اغلب به صورت دل درد، سردرد، خستگی و... خود را نشان می دهد

•    ناتوانی در تحمل ستایش یا انتقاددیگران

این راه ها را امتحان کنید

جدی گرفتن نشانه هایی که گفتیم، اولین و مهمترین قدم در پیشگیری از این اتفاق است. اگر نشانه های گفته شده را در یکی از اطرافیانتان دیدید یا می خواهید با کسی که قصد خودکشی کردن را دارد، حرف بزنید، به این نکته ها توجه کنید:

خودتان باشید:
نه چهره یک نصحیت کننده را به خودبگیرید و نه نگاه عاقل اندر سفیه یک ناجی را به او داشته باشید. شما در این موقعیت برای او فقط یک همراه محسوب می شوید، همین! برخی به اشتباه فکر می کنند صحبت از خودکشی با یک فرد، او را به سمت این کار هل می دهد، اما اگر شما نشانه های گفته شده را در فردی می بینید، چاره ای جز حرف زدن با او برایتان باقی نمی ماند.
 
 این نشانه ها می گویند می خواهد خودش را بکشد
 
شما می توانید چنین گفت و گویی را با چنین جملاتی شروع کنید: «این روزهانگرانت هستم...»، «رفتارت این چندوقته خیلی عوض شده؛ حالت چطور است؟» و «دوست دارم برایت کاری کنم تا از این حال و هوا بیرون بیایی؛ بیا کیم در مورد چیزهایی که این روزها آزارت می دهند، حرف بزنیم!» گفتن جملاتی مثل «می فهمم، چطوری!»، «تو اشتباه می کنی، زندگی این قدر هم سخت نیست!»  و «خودت به خودت بد کرده ای! زندگی ات را با این فکرها خراب نکن!» فقط می تواند حال او را بدتر کند، پس نه از در نصحیت وارد شوید و نه تصور کنید او از این وضعیت لذت می برد و خودخواسته زندگی اش را به اینجا کشانده است. فردی که این روزهای تلخ را تجربه می کند، بیشتر از آنکه به یک مجرم شبیه باشد، یک قربانی است.

گوش کنید: به جای اینکه به دنبال نصیحت کردن باشید، حرف هایش را بیشنوید و بگذارید غم ها، ترس ها و نگرانی هایش را هرچقدر که می خواهد، بیرون بریزد. در پایان می توانید به او بگویید: «شاید نتوانم احساس تو را همان طور که تجربه اش می کنی، درک کنم. شاید من چنین روزهای سختی را تجربه نکرده باشم! اما مطمئن باش که می توانی در هر شرایطی رویم حساب کنی!»

همدلی کنید: بدون آنکه بخواهید، او را قضاوت کنید و حرف هایش را بی معنی و پوچ بخوانید، با او همدلی کنید. می توانید با گفتن این جملات حس بهتری را در او ایجاد کنید: « تو در این روزهای سخت تنها نیستی. من اینجا کنارت هستم.»

امید بدهید: ناامیدی از بهبود شرایط، احتماد خودکشی را چندبرابر می کند. شما در میانه گفت و گو می توانید با چنین جملاتی به فرد مقابلتان امید تزریق کنید: «شاید حالا که در این روزهای سخت هستی باور نکنی، اما ما واقعا می توانیم این شرایط را تغییر دهیم! کمی صبوری کن تا با هم به چنین روزی برسیم.»

کمک بگیرید: همیشه به تنهای ینمی توانید این کار سخت را انجام دهید و چنین فردی را از تصمیمی که گرفته، منصرف کنید. اگر احساس کردید ناامیدی بیشتر از آنچه انتظار داشتید در وجود او خانه کرده، حتما از یک روان پزشک کمک بگیرید و همراه با او به مطب یک متخصص بروید. شاید حتی در موارد حاد، چاره ای جز بستری موقت او برای دارودرمانی زیر نظر متخصصان وجود نداشته باشد.

به حرف دیگران توجه نکنید

نمی تواندی از همه آدم ها انتظار داشته باشید که ماهیت پیچیده بمیاری های روانی را درک کنند یا بتوانند ناامیدی کشنده ای را که فکر خودکشی را در سر یک فرد می اندازد بفهمند؛ پس به جای گوش دادن به حرف های کلیشه ای آن ها، نکاتی را که در ادامه می آوریم، جدی بگیرید:

کسی که از خودکشی حرف می زند، به آن عمل نمی کند!

تصور نکنید که حرف زدن از خودشکی، فقط یک ادعا برای ترساندن دیگران است. شواهد نشان داده است که اغلب کسانی که اقدام به خودکشی می کنند در روزهای قبل، سرنخی را که بتواند به اطرافیانشان در این مورد آگاهی داده باشد، به جا گذاشته بودند. مهم نیست که یک فرد با لحن شوخ طبعانه یا خیلی عادی و بی تفاوت این ادعا را به زبان می آورد؛ در هر صورت وقتی حرف یا جمله ای را که با خودکشی مرتبط است، می شنوید، باید آن را جدی بگیرید.

همه آدم ها ممکن است در شرایطی چنین تصمیمی را بگیرند.

فقط کسانی که از بیماری های روانی رنج می برند و سال ها تحت درمان بوده اند، اقدام به خودکشی نمی کنند. ناامیدی و احساس رنج، همیشه نشانه یک بیماری مزمن روانی است و گاهی می تواند واکنشی به اتفاق های تلخی باشد که فرد را مستاصل کرده اند.
 
این نشانه ها می گویند می خواهد خودش را بکشد

اگر فردی بخواهد خودش را بکشد، هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند منصرفش کند


حتی افسرده ترین آدم ها هم با اطمینان صددرصد خودکشی را انتخاب نمی کنند. درست است که آن ها تنها چاره در دسترس را، گرفتن جان خود می دانند، اما اگر فرد، موقعیت یا یک رویداد امید را دوباره به آن ها تزریق کند، ممکن است تصمیمشان را عوض کنند.


   برچسب‌ها: نشانه های خودکشی, خود کشی, روانشناسی
   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۲۳
فرهادی می‌خواسته یک شخصیت پخته و انسانی از رعنا بسازد، در حالی که از دیدگاه روان‌شناختی، «انسان‌دوستی» و «مدیریت خشم» مربوط به «فراخود» است و نمی‌توان واکنش‌های هیجانی «نهاد» انسان را نادیده گرفت. «خشم»، «نفرت» و «میل به انتقام» اولین واکنش‌‌های هیجانی هستند که به ‌صورت طبیعی در یک زن که در چنین شرایطی قرار گرفته، سربرمی‌آورند.
امتیاز خبر: 92 از 100 تعداد رای دهندگان 6858
هفته نامه سلامت -  دکتر حافظ باجُغلی*: «فروشنده»، تازه‌ترین فیلم اصغر فرهادی، نماینده سینمای ایران در اسکار امسال است. این فیلم، کمی پیش‌تر، توانست جایزه جشنواره معتبر کن را نیز از آن خود کند. شاید تعدد جوایزی که اصغر فرهادی از جشنواره‌های معتبر خارجی دریافت کرده، باعث شده است که خبر درخشش فیلم‌های او در بیرون از مرزهای کشورمان چندان شگفت‌زده‌مان نکند.
 
اما مساله فقط این نیست. فیلم تازه این کارگردان کاربلد، علی‌رغم تمام تلخی‌های ظاهری و باطنی‌اش، بسیاری از مخاطبان ایرانی را نیز با خود همراه کرده و همچنان با استقبال گسترده مردم در سینماهای تهران و شهرستان‌ها همراه است. گذشته از اینها، «فروشنده» در داخل کشورمان به دلایل مختلفی به بحث‌برانگیزترین فیلم این کارگردان تبدیل شده و موافقان و مخالفان سرسختی دارد.
 
فرهادی می‌خواسته یک شخصیت پخته و انسانی از رعنا بسازد، در حالی که از دیدگاه روان‌شناختی، «انسان‌دوستی» و «مدیریت خشم» مربوط به «فراخود» است و نمی‌توان واکنش‌های هیجانی «نهاد» انسان را نادیده گرفت. «خشم»، «نفرت» و «میل به انتقام» اولین واکنش‌‌های هیجانی هستند که به ‌صورت طبیعی در یک زن که در چنین شرایطی قرار گرفته، سربرمی‌آورند.
 
 فروشنده، حریم خصوصی و PTSD

فیلم «فروشنده» با هیجان ترس شروع می‌شود و از همان ابتدا مخاطب را میخکوب می‌کند. شکاف‌های عمیق و ناگهانی در دیوارها و ترک در شیشه‌ها این ترس را که هر لحظه این ساختمان فرومی‌ریزد، القا می‌کند. فرار ساکنان از راه‌پله، فریادهای آنها و تلاش برای نجات نوجوانی که نمی‌تواند راه برود، همه حکایت از یک وضعیت هولناک دارند، اما مخاطبی که تا لحظه پیش از ترس میخکوب شده بود، متوجه می‌شود احتمال خرابی ساختمان، هرچند می‌توانست جدی باشد، اما در این داستان مساله خیلی مهمی نبوده است. کارگردان نسبت به هر هیجانی که در ذهن مخاطب برمی‌انگیزد، مسوولیت دارد.
 
فرهادی می‌توانست از امکانات این صحنه استفاده بیشتری کند، در حالی که هیچ نگاه تحلیلگری پشت این ماجرا نبود و به درون‌مایه فیلم کمکی نمی‌کرد. این حادثه و نگرانی‌هایی که در پی داشت، با جریان بعدی فیلم به کلی بی‌ارتباط بود. تنها پیامد این حادثه آن بود که عماد و رعنا خانه دیگری را اجاره کردند. اگر هر اتفاق کوچک دیگری به تغییر خانه آنها منجر می‌شد، در روند داستان هیچ تفاوتی ایجاد نمی‌کرد. از این مساله که بگذریم، فیلمنامه بسیار ساختارمند بود.
 
انتظار می‌رفت مانند کارهای دیگر فرهادی با مضمون «دروغگویی» مواجه شویم اما این فیلم داستان دیگری داشت و از این منظر شبیه کارهای قبلی این کارگردان نبود. درون‌مایه این فیلم «ورود به حریم خصوصی» است. این دغدغه در کل فیلم جاری است و شالوده داستان را قرص و محکم می‌کند. از همان ابتدا دغدغه ورود به اتاقی که وسایل مستاجر قبلی در آن قرار دارد، مخاطب را با چالش ورود به حریم خصوصی روبرو می‌کند. ممنوعیت ورود به حریم خصوصی دیگران، یکی از اصول اولیه اخلاقی است.
 
یکی از مشکلات فرهنگی جامعه ما این است که مردم به راحتی به خودشان اجازه ورود به حریم خصوصی دیگران را می‌دهند و از این رو، این فیلم روی یکی از ضعف‌های مهم و متداول فرهنگی دست گذاشته است. عماد، معلمی با شخصیت فرهنگی، قانونمند و اخلاق‌گراست اما گویی آب که باشد، شناگر خوبی می‌شود و روی همه اصول اخلاقی خود پا می‌گذارد، بنابراین شخصیت‌پردازی عماد واقعگرایانه و درست بود. با اینکه عماد مخالف ورود به حریم خصوصی بود و حتی در یک موقعیت به خانمی‌ که در تاکسی به او تهمت زده بود، حق داد و توانست خشمش را کنترل کند، اما می‌بینیم که جایی در نقش یک کارآگاه می‌رود و نامه‌های خصوصی مستاجر قبلی را می‌خواند.
 
جایی که «نفع شخصی»‌اش مطرح بود، قانون ممنوعیت ورود به حریم خصوصی را نقض کرد و وارد اتاق مستاجر قبلی شد و وسایلش را بیرون ریخت؛ درست مانند فیلم جدایی نادر از سیمین که نادر با همه تاکیدی که روی راستگویی داشت، آنجا که صحبت از نفع شخصی‌اش بود، به دروغ گفت که از بارداری مستخدم اطلاعی نداشته است. عماد یک جای دیگر هم وارد حریم خصوصی دانش‌آموزش می‌شود و عکس‌های گوشی همراه او را برخلاف میل دانش‌آموز می‌بیند و نه‌تنها به التماس‌ها و قسم خوردن‌های او اعتنایی نمی‌کند، بلکه با مطرح کردن عکس‌های مستهجن آبروی او را در کلاس می‌برد و در جمع همکلاسی‌ها تحقیرش می‌کند.

این موارد در کنار برخورد نپخته و غیرقانونی حبس پیرمرد در اتاق و برخورد شخصی و مشاجره با او، بدون یاری گرفتن از نیروی انتظامی، تماس نگرفتن با اورژانس در زمان بدحال شدن پیرمرد... همه از همین شخصیت اخلاق‌گرا و فرهنگی سر می‌زند.
 
این گسست بین اخلاق‌گرایی ذهنی و آنچه در عمل اتفاق می‌افتد، دغدغه اصلی فرهادی است و به خوبی در آثارش به تصویر کشیده شده است. در نهایت، مساله اصلی داستان ورود یک پیرمرد غریبه به خانه شخصی آنها و تعرض به رعناست. درست است که پیرمرد ابتدا نمی‌دانسته مستاجر این خانه عوض شده و وارد خانه‌ای شده که خود صاحبخانه در را به رویش باز کرده، اما در نهایت که متوجه می‌شود اشتباهی وارد خانه شخص دیگری شده، اسیر وسوسه می‌شود.
 
وسوسه برای هر انسانی ممکن است پیش بیاید. جریان داستان به شکلی پیش می‌رود که می‌توان با آن پیرمرد که وارد حریم خصوصی آنها شده و به یک زن تعرض کرده، همدردی و حتی تا حدودی همذات‌پنداری کرد. اینجای داستان یادآور جمله معروف اپیکور است که می‌گفت: «من انسانم و هیچ امر انسانی‌ای برای من بیگانه نیست.» فرهادی استاد به چالش کشیدن اصول اخلاقی است. نگاه انسان‌گرایانه‌اش به اخلاق تحسین‌برانگیز است. هیچ وقت از جایگاه یک موعظه‌گر همه‌چیزدان، جانماز آب نمی‌کشد. این نگاه خالی از سوگیری و از سر تفاهم در همه آثار او به چشم می‌خورد. همیشه در یک جنایت یک طرف ماجرا کاملا بر حق و یک طرف کاملا ناحق نیست.
 
همیشه درجاتی از «برحق بودن» وجود دارد. حتی اگر مساله «برحق بودن» هم نباشد، مساله «قابل‌فهم بودن» جرم یا خطا وجود دارد. جنایتی که این پیرمرد مرتکب شد یا قصد انجام آن را داشت، در جریان روایت داستان، تا آنجایی «قابل فهم» بود که به راحتی می‌شد با او همدردی کرد. این فیلم درمورد شخصیت‌پردازی، یک ایراد اساسی داشت؛ شخصیت‌پردازی رعنا.

در واقع، یکی از ضعف‌های این فیلمنامه، شخصیت‌پردازی رعنا بود. شخصیت‌پردازی و واکنش‌های هیجانی او ضعیف و غیرواقعی بودند. رعنا مورد تعرض واقع شده بود یا دست‌کم در وضعیتی قرار گرفته بود که احتمال تعرض جنسی قریب‌الوقوع وجود داشته است. نشانه‌های روانی او حکایت از پیدایش «اختلال استرس پس از حادثه» (PTSD) داشت. طبیعی‌ترین واکنش در این مرحله، خشم، نفرت و کین‌خواهی نسبت به متجاوز است، اما کوچک‌ترین نشانه‌ای از این هیجان‌های منفی در تظاهرات چهره و رفتارهای رعنا دیده نمی‌شد.
 
اصرار رعنا به شکایت نکردن، مسکوت گذاشتن ماجرا و بیرون بردن وانت از پارکینگ، دست‌کم از منظرروان‌پزشکی، واقعی و منطقی نبود. فرهادی می‌خواسته یک شخصیت پخته و انسانی از رعنا بسازد، در حالی که از دیدگاه روان‌شناختی، «انسان‌دوستی» و «مدیریت خشم» مربوط به «فراخود» است و نمی‌توان واکنش‌های هیجانی «نهاد» انسان را نادیده گرفت. «خشم»، «نفرت» و «میل به انتقام» اولین واکنش‌‌های هیجانی هستند که به‌صورت طبیعی در یک زن که در این شرایط قرار گرفته، سربرمی‌آورند.
 
فروشنده، حریم خصوصی و PTSD 
 
اگر رعنا از این فرد خشمگین بود و میل درونی به انتقام از پیرمرد متجاوز داشت اما در نهایت در این تعارض، «فراخود» او بر «نهاد» پیروز می‌شد و خشم و نفرتش را مدیریت می‌کرد و با یک برخورد انساندوستانه پیرمرد را می‌بخشید، شخصیت واقعی‌تری داشت و یک مخاطب زن راحت‌تر می‌توانست با او همذات‌پنداری کند. این چالش بین «فراخود» و «نهاد» به خوبی در عماد ایجاد شد و در نهایت با پیروزی نسبی «فراخود» توانست میل به کین‌خواهی را در نهادش «تا حدی» سرکوب کند.
 
هرچند او هم در این چالش به‌طور کامل موفق نشد و سرانجام با وجود علم به وخامت بیماری پیرمرد، با کش دادن ماجرا، برخورد خصمانه و شک‌برانگیز جلوی خانواده‌اش و بردن او در اتاق و زدن سیلی به او، آسیب جدی روانی برایش ایجاد کرد که به نوعی به مرگ او منجر شد.

یکی از مثال‌های سینمایی که شباهت زیادی با «فروشنده» دارد، «مرگ و دوشیزه» اثر رومن پولانسکی است. پولانسکی به خوبی وارد شخصیت و هیجان‌های «پولینا» می‌شود. او زنی است که زندانی سیاسی بوده و در زندان مورد تعرض جنسی قرار می‌گیرد. زمانی که پولینا به‌طور اتفاقی با متجاوز خود در خانه‌اش روبرو می‌شود، تمام احساس‌های منفی خشم، نفرت و کین‌خواهی که به‌صورت طبیعی یک زن در آن شرایط تجربه می‌کند را نشان می‌دهد.
 
در نهایت، «فراخود» پولینا بر «نهادش» غالب می‌شود و دست از کین‌خواهی برمی‌دارد. اما فرهادی در این فیلم وارد شخصیت رعنا نشد و به واکنش‌های طبیعی هیجانی که در یک زن در این شرایط پیش می‌آید، بی‌توجه بود. تنها دغدغه‌ او این بود که یک شخصیت انسانی و پخته از رعنا به‌عنوان یک زن ایرانی ارائه بدهد.
 
این بی‌توجهی از کارگردانی که نگاه واقعگرایانه به مسائل «روانی-اجتماعی» دارد، بعید بود. در نهایت باید گفت که «فروشنده» فیلمی گیرا، نفس‌گیر و تامل‌برانگیز است و گذشته از انتقاد‌هایی که به او وارد است، فرهادی نگاهی پژوهنده، واقعگرایانه و جستجوگر به مساله «اخلاق» دارد و به خوبی این مفهوم را به چالش می‌کشد.
 

*روان‌پزشک، فلوشیپ روابط بین‌فردی، عضو کمیته سلامت جنسی انجمن روان‌پزشکان


   برچسب‌ها: فیلم فروشنده, اصغر فرهادی, سلامت, روانشناسی
   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۲۳
آمارها نشان می دهد پذیرفته شدن در رشته های برتر پزشکی، دندان پزشکی، داروسازی و حتی فعالیت در زمینه های دیگر مرتبط با امور بهداشتی و درمانی می تواند به سلامت روان افراد آسیب بزند و میلشان به خودکشی را بیشتر کند.
امتیاز خبر: 92 از 100 تعداد رای دهندگان 9356
ماهنامه همشهری تندرستی: آمارها نشان می دهد پذیرفته شدن در رشته های برتر پزشکی، دندان پزشکی، داروسازی و حتی فعالیت در زمینه های دیگر مرتبط با امور بهداشتی و درمانی می تواند به سلامت روان افراد آسیب بزند و میلشان به خودکشی را بیشتر کند.
 
با توجه به آمارهای به دست آمده، وکلا و نظامیان هم در معرض چنین خطری هستند و بسیاری از شغل های دیگر هم می تواند انگیزه افراد برای گرفتن جان خود را بالا ببرد.
 
گرچه آمارهایی که در ادامه می آوریم، توسط موسسه ملی ایمنی و بهداشت آمریکا (The National Institute for occupational Safety and Health- NIOSH) و با توجه به خودکشی های انجام شده در ایالات متحده اعلام شده، اما با نگاهی به دلایل خودکشی کردن این افراد، می توان گفت که در هر گوشه جهان، روان صاحبان این مشاغل در معرض خطر است و اگر آن ها نشانه های اضطراب و افسردگی را در خود جدی نگیرند و فکری برای درمان عارضه خود نکنند، ممکن است عاقبت تلخی مثل خودکشی در انتظارشان باشد.

افسران پلیس

احتمال خودکشی: 1.54 برابر
 
 چرا در برخی از شغل ها آمار خودکشی بالاتر است؟
 
تصور اغلب ما از افسران پلیس و نیروهای درجه دار نظامی، آدم های شریفی است که رد سلامت کامل جسمانی و روانی به سر می برند؛ اما کمتر کسی به این واقعیت توجه می کند که مسئولیت اجرای قانون، سنگین تر از آن است که برخی از نیروهای نظامی بتوانند آن را تحمل کنند و زیر بارش سلامت روانشان را حفظ کنند.
 
گذشته از شغل پراسترس، مسئولیت در قبال جرم ها و مجرمان، خواب ناکافی (کمتر از شش ساعت در روز)، ساعاتکار طولانی که بسیاری از این نیروها برای اضافه کاری تحمل می کنند، به سلامت روانشان آسیب می زند. تخمین ها نشان می دهد که نیروهای پلیس احتمالا دو برابر دیگران افسرده می شوند و این افراد 1.54 برابر صاحبان مشاغل دیگر، دست به خودکشی می زنند.
 

 
بساز بفروش ها

احتمال خودکشی: 1.38 برابر

شاید شمایی که این مطلب را می خوانید به حال بساز بفروش هایی که فکر می کنید پول پارو می کنند، غبطه بخورید اما بررسی ها نشان می دهد که این افراد از نظر روانی بسیار آسیب پذیرند و به احتمال 1.38 برابر بیشتر از کارمندان کم استرس، خودشان را می کشند.
 
ترس از فروش نرفتن ملک ساخته شده یا به موقع فروخته نشدن آن، نوسان های بازار مسکن، تغییر قیمت مصالح و زیان های مالی می تواند این افراد را با اضطراب بالایی درگیر کرده و خطر افسرده شدنشان را ایجاد کند. از آنجا که در سطح کلان، بساز و بفروش ها سرمایه بالایی را به این کار وارد می کنند و گاهی همه زندگی شان را روی یک پروژه می گذارند، شکست خوردن و ورشکسته شدن می تواند انگیزه خودکشی در این افراد را تقویت کند.
 

 
کاسب ها و سرمایه گذارها

احتمال خودکشی: 1.51 برابر
 
 چرا در برخی از شغل ها آمار خودکشی بالاتر است؟

کسانی که در مشاغل مرتبط با امور مالی کار می کنند، 1.51 برابر کارکنان مشاغل دیگر خودشان را می شکند. رکود اقتصادی و نوسان های اقتصادی، امنیت روانی صاحبان این مشاغل را به خطر می اندازد و با احتمال بالاتری آن ها را به نسبت کارکنان مشاغل دارای استرس کمتر، در معرض خطر خودکشی قرار می دهد. ورشکستگی یا ترس از آن، نگرانی در مورد کم بودن سود و بالا بودن زیان و نیز تغییرات اقصتادی و اجتماعی و بین المللی که کسب و کارشان را تحت تاثیر قرار می دهد، به روان این افراد آسیب می زند. استرس پاگرفتن کار جدیدی که سرمایه زیادی برایش خرح شده و خطر شکست خوردن آن کار، می تواند به افسردگی منجر شده و جان این افراد را به خطر بیندازد.
 

 
کشاورزها

احتمال خودکشی: 1.32 برابر

کشاورزان برای کشت محصولات و فروششان نگرانی بالایی را تحمل می کنند. تغییرات جوی و اتفاق های غیرمترقبه، گایه سود ماه ها کشت و کارشان را از بین می برد و نوسان قیمت ها در بازار هم گاهی باعث می شود که نتوانند محصول را به قیمت مناسبی که سود مورد نظر را به همراه داشته باشد، بفروشند.

کشاورزان به طور مداوم به خرید ماشین آلات، تعویض قطعات و تامین مواد اولیه نیاز دارند و نگرانی در مورد محصولات و بازار فروش می تواند آن ها را افسرده کند. دسترسی این افراد به آفت کش ها باعث می شود که ابزار مناسب برای خودکشی را در اختیار داشته باشند و 1.32 برابر صاحبان مشاغل جان خود را بگیرند.
 


دندان پزشکان

احتمال خودکشی: 1.67 برابر
 
 چرا در برخی از شغل ها آمار خودکشی بالاتر است؟

اغلب مردم علاقه ای به رفتن به دندان پزشکی ندارند اما گاهی چاره ای جز این کار برایشان باقی نمی ماند. درست مثل پزشک ها، دندان پزشک ها هم با استرس های بی شماری درگیر هستند و شاید به خاطر همین استرس هاست که 1.67 برابر آدم هایی که در شغل های دیگر مشغول به کار هستند، دست به خودکشی می زنند. شغل پراسترس، ساعات کاری طولانی و شکایت های بیماران بخشی از دلیلی است که از نظر متخصصان، دندان پزشک ها را افسرده و مضطرب کرده و احتمال خودکشی نشان را بالا می برد.

گرچه دندان پزشک ها درآمد خوبی دارند، اما وقتی افسردگی سراغشان می آید، با دسترسی آسانی که به داروها دارند، می توانند جان خود را بگیرند.
 


برق کارها

احتمال خودکشی: 1.36 برابر

کسانی که در مشاغلی تخصصی مثل برق کاری مشغول به فعالیت هستند، اگر حرفه ای کار کنند درآمد خوبی پیدا می کنند اما عجیب است که این کار هم خطر خودکشی را بالا می برد و باعث می شود که برق کارها 1.36 برابر کارمدان دیگر، دست به خودکشی بزنند.
 
بیشتر برق کارها ساعات کار طولانی و شیفت شبانه ندارند و شاید برایتان این موضوع عجیب به نر برسد اما برخی بررسی ها ادعا می کنند که قرار گرفتن هر روزه در معرض امواج الکترومغناطیسی می تواند تغییراتی را بر عملکرد مغز این افراد اعمال کند و با تغییراتی که در سیستم عصبی شان ایجاد می کند، زمینه را برای افسرده شدنشان فراهم کند. البته محققان می گویند که برای اثبات این فرضیه به پژوهش های بیشتری نیاز است.
 


پزشکان

احتمال خودکشی: 1.87 برابر
 
پزشکان حدود 1.87 برابر صاحبان مشاغل دیگر تصمیم به خودکشی می گیرند و آمارها نشان می دهد که در میان همه دکترانی که جانشان را به هر دلیل از دست می دهند، 4 درصد پزشکان متوفی به خاطر خودکشی از دنیا رفته اند. وقتی که یک پزشک افسرده می شود، به راحتی به داروهای ضدافسردگی دسترسی پیدا می کند اما در روزهایی که غم و ناامیدی به او حمله می کند، میل استفاده از این داروها برای پایان دادن به زندگی نتیجه ناگواری را به بار می آورد. استفاده از دارو برای خودکشی در میان پزشکان بسیار شایع است و از آنجایی که آن ها با عملکرد این داروها آشنا هستند، بعید است که اقداماشان برای خودکشی نافرجام شود. گذشته از این، اغلب پزشکانی که از بیماری روانی رنج می برند برای درمان بیماری شان اقدامی نمی کنند.
 


داروسازها

احتمال خودکشی: 1.29 برابر

عجیب نیست که یک داروساز از ساعات کار طولانی، خواب ناکافی و سطح بالایی از استرس شکایت کند. داروسازهایی که در داروخانه های شبانه روزی کار می کنند، در هر ساعتی باید کاملا هوشیار باشند تا مبادا با قراردادن دوز نامناسب دارو در دست بیمار، برایش دردسر درست کنند، کار کردن برخی از این افراد در شیفت های بیست و چهار ساعته، می تواند به سلامت جسم و روانشان آسیب بزند و خطر خودکشی کردن در میان آن ها را تا 1.29 برابر بالا ببرد.

خشم بیمارانی که در داروخانه معطل شده اند یا نتوانسته اند داروی کمیابشان را پیدا کنند، به این افراد استرس زیادی تحمیل می کند و در دسترس قرار دادن داروها و آگاهی در مورد دوز و نحوه عملکردشان، خودکشی را برای داروسازهایی که گرفتار افسردگی می شوند، آسان می کند.
 


وکلا

احتمال خودکشی: 1.33 برابر
 
 چرا در برخی از شغل ها آمار خودکشی بالاتر است؟

تبدیل شدن به یک وکیل خبره به آموزش قابل توجهی نیاز دارد و عجیب است که بعد از گذراندن دوران سخت تحصیلی و کارورزی، یک وکیل به جان خودش بازی می کند. گرچه اغلب وکلا درآمد خوبی دارند اما آمار افسردگی در میان دانشجویان رشته حقوق بالاست و گفته می شود که حدود 40 درصد این دانشجویان با افسردگی دست به گریبان هستند. ساعات کار طولانی، تنش های مکرر شغلی، انتظارات کارفرمایان و جدال در دادگاه ها و به طور کلی حرفه استرس زا می تواند سلامت روان وکیل ها را به خطر بیندازد و انگیزه خودکشی را در آن ها تقویت کند. آمارها نشان می دهد که وکلا به احتما 1.33 بیشتر از دیگران دست به خودکشی می زنند.



استرس شغلی و ترس از شکست خوردن،  افسردگی می آورد

چرا جانشان را می گیرند؟

در این مطلب شغل های یرا که خطر خودکشی بالا می برند، به شما معرفی کردیم اما بد نیست بگوییم که در فهرستی دیگر، ترتیب شغل های افسرده کننده ای که می تواند میل به خودکشی را بیشتر کند، به این شکل مشخص شده اشت؛ افرادی که به عنوان «پرستار در خانه» کار می کنند، گارسون ها، مددکاران اجتماعی، کارمندان حوزه بهداشت، هنرمندان، معلم ها، کارمندان امور پشتیبانی، کارکنان حوزه های تعمیر و نگهداریی، کارکنان مشاغل مالی و کارکنان حوزه فروش؛ اما در هر حال، محققان عوامل زیر را برای افسرده کردن صاحبان مشاغل مختلف و بالا بردن میلشان به خودکشی معرفی کرده اند.

دسترسی آسان به ابزارهای خودکشی: شاید فکر خودکشی از ذهن بسیاری از آدم های افسرده عبور کند اما ناتوانی در پیدا کردن راهی قطعی و در دسترس نبودن ابزار نامناسب، ممکن است آن ها را از این کار منصرف کند. در حالی که پزشکان، دندان پزشکان، داروسازها و دام پزشک ها، به راحتی این ابزار را در اختیار دارند و به همین دلیل ممکن است در لحظات سخت زندگی شان تصمیم برگشت ناپذیری را بگیرند.
 

ترس از شکست خوردن: رقابت شدید آدم ها در مشاغل با یکدیگر و ترس از شکست خوردن و جاماندن، می تواند دلیل خودکشی کردن بسیاری از آدم ها باشد. کسانی که در شماغل مرتبط با امور مالی کار می کنند، ساختمان سازها یا کسانی که به کارهایی مثل کشاورزی و وکالت می پردازند، از جمله این قربانیان هستند.

بی ثباتی: هر کاری که به خاطر بی ثبات بودن برخی شرایط مورد تهدید قرار بگیرد، می تواند خطر ابتلای افراد به اضطراب، افسردگی و میل به خودکشی را بالا ببرد. کشاورزانی که نگران خشک سالی یا بارش های بی موقع هستند یا ساختمان سازهایی که شرایط اقتصادی و اجتماعی روی کارشان تاثیر می گذارد، از کسانی هستند که به خاطر بی ثباتی سلامت روانشان تهدید می شود.

کار زیاد: افراد در برخی از این حرفه ها به خاطر ساعات کار طولانی افسرده می شوند و اضطراب و افسردگی، میل به خودکشی را در آن ها بالا می برد. پزشکان و پرستارها، گارگردان شیفت شب کارخانه ها و افرادی از این دست، بیشتر در خطر ابتلا به افسردگی هستند.

کمال گرایی: افرادی مانند پزشکان، وکلا و دندان پزشکان همیشه با مراجعه کنندگانی متوقع و کم تحمل سر و کار دارند و کمال گرایی مراجعه کنندگان این افراد می تواند آن ها را به دام اضطراب و افسردگی بیندازد.

کارمندان و کارگران شیفت: مشاغلی که افراد در آن مجبورند در شیفت های چرخشی حضور داشته باشند یا کارشان را در شیفت شب انجام دهند، به خاطر اختلالی که در چرخه  خواب و بیداری، روابط اجتماعی و حتی خورد و خوراکشان ایجاد می کند، می تواند آن ها را افسرده کند. یک پزشک شب کار اورژانس قطعا بیشتر از همکارهایی که ساعت کار ثابت روزانه دارند در خطر افسردگی و عواقب این بیماری قرار دارد.

انزوای اجتماعی: شغل هایی که به خاطر ساعات کاری خاصشان افراد را از اجتماع جدا می کند و نمی گذارد تعاملات موثر و آرامش بخش داشته باشند، به سلامت روان افراد آسیب می زند. کشاورزها و ملوان ها از جمله افرادی هستند که قربانی این مشاغل می شوند.

استرس: شاید وجه مشترک همه مشاغلی که در موردشان صحبت کردیم، استرس میان کارکنانشان باشد. درست است که کمتر شغلی از استرس عاری است اما هرچه حجم استرس بالاتر برود، احتمال ابتلا افراد به بیماری ها و اختلالت روانی که فکر خودکشی را به سرشان بیندازد، بیشتر می شود.


   برچسب‌ها: شغل, استرس, آمار خودکشی, روانشناسی
   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۲۳
محققان می گویند اضطراب یک ویروس واگیردار است و راحت تر از آنچه فکرش را می کنید، می تواند راهش را به زندگی تان باز کند؛ اما همین پژوهشگران معتقدند گرچه اضطراب جزء جدانشدنی ای از زندگی این روزهاست. اما خود شما هم با برخی اشتباه ها، به شدت گرفتنش کمک می کنید.
امتیاز خبر: 92 از 100 تعداد رای دهندگان 8315
ماهنامه همشهری تندرستی: احساس می کنید قلبتان از جایش کنده می شود و گره ای در گلویتان ایجاد شده که نفس کشیدن را برایتان سخت می کند؟ بعید نیست که حال ناخوشایندی که متخصصان قلب هم از پس خوب کردنش بر نمی آیند، ناشی از اضطرابی باشد که به جانتان افتاده.
 
محققان می گویند اضطراب یک ویروس واگیردار است و راحت تر از آنچه فکرش را می کنید، می تواند راهش را به زندگی تان باز کند؛ اما همین پژوهشگران معتقدند گرچه اضطراب جزء جدانشدنی ای از زندگی این روزهاست.
 
اما خود شما هم با برخی اشتباه ها، به شدت گرفتنش کمک می کنید، پس پیش از آنکه در جعلبه داروها راهی برای کم کردن اضطرابتان جست و جو کنید، مطمئن شوید که اینکارها را در زمان مواجهه با استرس انجام نمی دهید.

خوابیدن

استرس کلافه تان کرده؟ از جایتان بلند شوید، خاک گلدان ها را بیرون بریزید و مشغول عوض کردن خاکشان شوید یا حتی سراغ کلاف کاموایی که در کمد دارید بروید و بافتن یک پلیور را شروع کنید. اگر می خواهید از استرس خلاص شوید، باید راهی برای گرم کردن سرتان پیدا کنید اما هرگز وقتی کلافه و مضطرب هستید، به بالش و تختتان پناه نبرید.
 
 بدترین راه های مقابله با اضطراب را بشناسید

محققان می گویند وقتی با این حال خراب می خوابید، خسته تر و مضطرب تر از قبل از خواب بیدار می شوید. از نظر آن ها پرونده اضطرابی که به جانتان افتاده با خوابیدن بسته نمی شود؛ پس دور این راه حل را خط بکشد و به جایش کمی دوچرخه سواری کنید یا بدوید تا هورمون های شادی آور و ضداضطراب در مغزتان آزاد شوند. هرچه بیشتر از بدنتان کار بکشید مغزتان به شما احساس خوب بیشتری را تزریق می کند.

اسکارلت بودن

«اسکارلت اوهارا» نقش اول داستان «بربادرفته» را یادتان هست؟ شعار همیشگی اسکارلت «فردا بشه فکر می کنم!» بود هر وقت او با مشکلی که زندگی اش را به هم می ریخت، رو به رو می شود و اضطراب کلافه اش می کرد، برای چند ساعت پرونده آن مشکل را در ذهنش می بست و می گفت که بعدا فکری به حالش می کند. گرچه در داستان بربادرفته روش اسکارلت نتیجه بخش بوده است اما محققان می گویند رهاکردن ماجرا نمی تواند شما را از استرس رها کند.
 
از نظر پژوهشگران اجتناب از بحرانی که زندگی تان را احاطه کرده، باعث بیرون رفتن مشکل از ذهنتان نمی شود و حتی به بیشتر شدن استرس شما منجر می شود. اگر در حال حاضر توان انجام دادن کاری را که مستقیما روی اضطرابتان تاثیر بگذارد، ندارید، لااقل یک دوش آب خنک بگیرید تا حالتان بهتر شود. بررسی ها نشان می دهد که حمام کردن با آب سرد می تواند اضطراب را کاهش دهد. وقتی استرس تان را کنترل کنید توان مغزتان برای تمرکز کردن و پیدا کردن راه حل های بهتر، بالا می رود و آسان تر از آنچه که فکر می کنید از مخمصه ای که گرفتارش شده اید بیرون می آیید.

سناریو چیدن

اگر به جای اینکه بلند شوید و کاری برای کم کردن استرستان بکنید، فقط روی مبل می نشینید و در ذهنتان برنامه می ریزید، نباید انتظار بهتر شدن حالتان راداشته باشید. برخی معتقدند انجام دادن یک کار حتی اگر اشتباه باشد بهتر از هیچ کاری نکردن است. انگار این نظریه در مورد روزهای پراسترس زندگی شما هم صدق می کند. در این روزها به جای اینکه دست روی دست بگذارید و فقط افکار منفی را در ذهنتان بچرخانید،  باید از جایتان بلند شوید و کاری برای خودتان و ذهن پریشانتان بکنید.
 
یک نکته را هم به خاطر بسپارید؛ محققان می گویند اگر استرس شما را ناتوان کرده و به خاطر همین موضوع برنامه های رایج زندگی تان را بر هم زده اید، به زودی حالتان بدتر از قبل می شود.

با توجه به بررسی های انجام شده، وفادار ماندن به عادت های زندگی وکارهایی که انجام دادن هرروزه شان به زندگی تان نظم و ارامش می دهد، در کاهش اضطراب موثر است. بیدارشدن در ساعت مقرر، غذاخوردن در زمان همیشگی یا حتی ورزش کردن در ساعت معمول، از جمله کارهایی است که می تواند حالتان را بهتر کند.

وارد کردن استرس تازه

وقتی استرس کلافه تان می کند، می توانید با پرداختن به کارهایی که دوست دارید، حالتان را بهتر کیند! اما مراقب باشید نیازتان به توجه کردن به خودتان، به قیمت وارد شدن استرس تازه ای به زندگی شما منجر نشود. اگر برای خالی شدن از استرس، جیب هایتان را خالی کرده و خرید می کنید، بعید نیست که خیلی زود اضطراب بی پولی هم به مشکلاتتان اضافه شود یا اگر وقتی اضطراب امتحان سراغتان آمده، ساعت ها با یک دوست گپ می زنید، شک نکنید که بعد از قطع کردن تلفن اضطراب از دست دادن زمان مفید درس خواندن هم به مشکلاتتان اضافه خواهدشد. یکی دیگر از اقدام های رایج در زمان درگیر شدن با اضطراب، پناه بردن به یخچال خانه است.
 
اگر شما هم از کسانی هستید که اضطرابشان را با خوردن هله هوله های محبوبشان کم می کنند، باید بدانید که آینده خوبی در انتظارتان نیست. خیلی زود اضطراب تنگ شدن لباس ها و اضافه شدن وزن هم به مشکلاتتان اضافه می شود و به جای آنکه حالتان بهتر شود، شرایط بدتری را تجربه می کنید. پس تا کارتان به آنجا نرسیده راهی برای برطرف کردن استرس تان پیدا کنید و با چنین جایگزین موقتی تنها به تسکین مشکل اکتفا نکنید.

خروس جنگی شدن

حالا که اضطراب همه ذهن و بدنتان را درگیر کرده، احتمالا دلتان می خواهید با کسی که اولین استرس تازه را به شما وارد می کند، بجنگید و حرصتان را روی او خالی کنید؛ اما محققان می گویند این کار یکی از بزرگ ترین اشتباهاتی است که می توانید انجام دهید. از نظر آن ها اگر به جای جنگیدن با زمین و زمان، راه «قدرشناس» بودن را در پیش بگیرید، حالتان به مراتب بهتر می شود. بررسی ها نشان می دهد که قدردانی کردن از دیگران و شکرگزاری، به کم شدن اضطراب کمک قابل توجهی می کند.
 
 بدترین راه های مقابله با اضطراب را بشناسید

با توجه به یافته های پژوهشگران خالی کردن اضطرابتان با داد و فریاد یا مقصر جلوه دادن دیگران گره ای از مشکلتان باز نمی کند. به جای آنکه به جان آدم هایی که رفتارشان دلیل اصلی مضطرب شدن شما نبوده بیفتید، از آدم ها به خاطر خوبی هایی که به شما کرده اند قدردانی کنید و پل های پشت سرستان را با بدخلقی خراب نکنید.

استرس شما را زشت می کند

محققان بارها و بارها ثابت کرده اند که استرس می تواند مثل بیماری های عفونی واگیردار باشد. آن ها می گویند استرس از یک فرد به فرد دیگر سرایت پیدا می کند، از یک همکار به همکار دیگر منتقل می شود و با وارد شدن فرد به خانه اش به اعضای خانواده هم منتقل می شود. اثر سرایت استرس حاکی از این است که اضراب مانند یک ویروس می تواند بر نورون های مغز ما تاثیر بگذارد.
 
هافینگتون پست (The Huffington Post) نوشته است که از هر شش مرگ، پنج نفر به خاطر عاملی که در اثر استرس ایجاد شده، جان می دهند. محققان در عین اثبات واگیردار بودن اسرتس، ثابت کرده اند که بسیاری از مشکلاتی که گریبان سلامت شما را می گیرد، به خاطر همین استرس سراغتان می آید. مشکلاتی که در ادامه به برخی از آنها اشاره می کنیم.

جذابیتتان از دست می رود

حتی اگر هزار و یک ویژگی مثبت داشته باشید، با غرق شدن در استرس، جذابیتتان از دست می رود و آدم ها از شما فراری می شوند. محققان می گویند ترشح بیش از اندازه کورتیزول ودیگر هورمون های استرس در بدن، جذابیت را کم می کند و میل آدم ها به وقت گذراندن با شما را پایین می آورد. سایک سنترال (Psych Central) نوشته است که مهم نیست این استرس به خاطر مشکلات خانوادگی ایجاد شده باشد یا اینکه بی پولی، مشکلات شغلی و دیگر مسائل در ایجاد آن نقش داشته باشند، آنچه مهم است این که حمله کردن استرس به شما، روی زندگی شخصی و حتی زندگی عاطفی تان تاثیر می گذارد.
 
شکمتان بزرگ می شود

فقط چهره شما نیست که به خاطر درگیر استرس شدن، جذابیتش را از دست می دهد. هورمون استرس می تواند روی دیگر اجزای بدن شما هم تاثیر بگذارد و حتی گاهی تاثیرات منفی ظاهری را ایجاد کند و از زیبایی شما بکاهد. یکی از این تاثیرها هم که به زیبایی و هم به سلامت قلب شما می تواند صدمه بزند، اضافه شدن چربی های دور شکم و پهلوی شماست. به نوشته ساینس دیلی  (Science Daily)، می گویند استرس مزمن و شدید می تواند شما را به چاقی شکمی دچار کند و گذشته از به هم ریختن تناسب اندامتان، به سلامت قلب و عروقتان هم به خاطر ایجاد شکمی بزرگ، آسیب بزند. به گفته محققان چاقی شکمی در ابتلا به بیماری های قلبی نقش دارد.

آسم می گیرید

خطر ابتلا به زوال عقل، مرگ در اثر سکته قلبی و مغزی یا ابتلا به بیماری های مزمنی مثل دیابت، تنها بخشی از مشکلاتی است که به خاطر اضطراب می تواند شما را گرفتار خود کند. استرس بر سیستم ایمنی بدن تاثیر منفی می گذارد، کلسترول خوب را کاهش و کلسترول بد را افزایش می دهد، فشار خون را بالا می برد و حتما شما هم شنیده اید که آمار مبتلایان آسم و آلرژی هر روز بالاتر می رود؛ اما تصور نکنید که آلودگی هوا و هجوم ریزگردها تنها دلیل بالارفتن چنین آماری است.


به نوشته تلگراف (The Telegraph)، محققان دریافته اند که استرس مداوم  می تواند روی مجراهای تنفسی شما هم تاثیر بگذارد و احتمال دچار شدنتان به آسم را بیشتر می کند. در بررسی های دیگری محققان دریافته اند که وقتی همسرتان از شما پشتیبانی می کند، به جای هورمون «کورتیزول» (Cortisol)، که استرس را بیشتر می کند، در بدنتان هورمون شادی آور «اکسی توکسین» (Oxytocin) ترشح می شود. از نظر محققان اگر ازدواج نکرده اید هم می توانید این حمایت را از مادر، دوست و دگیر عزیزانتان دریافت کنید تا زودتر سطح استرستان پایین بیاید و مغزتان بتواند روی جنبه های مثبت و شیرین زندگی تمرکز کند.

+ ۱۳۸۹/۰۷/۲۳
” تیک ” یا پرش ناگهانی، سریع، غیرارادی، متناوب و تکراری یک عضله، مشکلی با ریشه‌های عصبی است. البته تیک ممکن است در یک یا چند دسته از عضلات یا یک عضو بدن ظاهر شود.
امتیاز خبر: 92 از 100 تعداد رای دهندگان 8449
وب‌سایت پزشکان بدون مرز: ” تیک ” یا پرش ناگهانی، سریع، غیرارادی، متناوب و تکراری یک عضله، مشکلی با ریشه‌های عصبی است. البته تیک ممکن است در یک یا چند دسته از عضلات یا یک عضو بدن ظاهر شود.

 بعضی‌ این نوع تیک‌ها را با گازگرفتن لب‌ها، کشیدن انگشتان یا حرکات غیرارادی دست‌ها، شانه‌ها یا پاها بروز می‌دهند حتی در برخی موارد حرکاتی غیرارادی در چهره یک فرد اتفاق می‌افتد که برای دیگران خنده‌دار است، بدون آن که بدانند واکنش آنها به تداوم این تیک‌های عصبی در شخص منجر می‌شود.

روان‌شناسان می‌گویند تیک عصبی بیشتر در صورت، گردن و سر ظاهر می‌شود و پرش پلک‌ها از شایع‌ترین نوع تیک‌های عصبی است، اما گاهی این پرش‌های ظریف که در پلک تحتانی و فوقانی احساس می‌شود، توسط دیگر افراد قابل مشاهده نیست. به هر حال تیک، نمایانگر نوعی تخلیه روانی و نشانه ناراحتی‌های عصبی است.
 
 چگونه می توان تیک های عصبی را درمان کرد؟

چند علت عمده برای پرش‌های ظریف عضلانی صورت شناخته شده است که می‌توان خستگی زیاد، استرس و کمبود کلسیم را از جمله آنها دانست.

حتی استرس موجب اختلالات جسمی چون ضربان قلب، اختلال در تنفس و گوارش و احساس دردهای استخوانی و جسمی می‌شود.

مرگ عزیزان، ستیزه و جدایی در کانون خانواده، ترس از بیکاری، نداشتن امکانات مناسب اجتماعی، شهرنشینی و سکونت در محلات پرجمعیت و ترافیک سنگین در راه خانه و محیط کار، همگی از عوامل استرس‌زا به حساب می‌آید.

تخمین زده می‌‌شود بین ۵ تا ۲۵ درصد کودکان در سنین مدرسه نیز نوعی از اختلال تیک را تجربه می ‌کنند.تیک‌‌ها حرکات غیرطبیعی ناگهانی، مکرر، سریع و هماهنگی هستند که معمولاً به راحتی قابل تقلید هستند. تیک های عصبی در کودکی بسیار شایع‌اند و معمولا پس از یک ‌سال (‌اغلب طی چند هفته) خود به‌ خود بهبود می ‌یابند و عمدتا نیاز به درمان ندارند.

حرکات به‌ صورتی مشابه مکرراً رخ می‌‌دهند و بیمار قادر است به ‌صورتی ارادی برای مدتی کوتاه آنها را مهار کند، اما این امر ممکن است سبب اضطراب بیمار شود.تیک‌ها در نتیجه فشار روانی تشدید می‌شوند و حین فعالیت‌های ارادی و تمرکز فکری کاهش یافته و در خواب از بین می‌روند.

تیک‌ های حرکتی معمول که اغلب در حدود ۵/۳‌سالگی شروع می ‌شوند ،به کودکان کمک می‌ کنند تا انرژی عصبی را آزاد کنند. ۷۵ درصد از کودکان، این نوع تیک را در عرض ۶ ماه پشت سر می ‌گذارند. اگر کودک شما گرفتار تیک شد، بهترین راه، نادیده گرفتن آن است. هیچ گاه او را سرزنش نکرده و یا تنبیه نکنید. شما می ‌توانید برای جلوگیری از تبدیل شدن این عمل به یک عادت، با تمرین کردن روش ‌های پیشگیرانه، به کودکان تان کمک کنید، ولی تیک ‌های گذرا نباید در برنامه کامل ترک عادت مورد توجه قرار گیرد. تیک‌ های مزمن: اگر تیک بیش از ۱۲ماه ادامه یابد، تیک مزمن محسوب می‌ شود. تیک‌ های مزمن پایدار هستند و معمولاً انقباض ماهیچه در آن ها بیش از حد و بسیار شدید است.

این تیک ‌ها مشخصاً به‌ صورت حمله‌ های دوره‌ای هستند و غالباً شدت آن ها ماه به ماه، روز به روز یا حتی ساعت به ساعت تغییر می ‌کند. در حقیقت رفتار تیکی ممکن است برای هفته‌ ها یا ماه‌ها کاملاً محو، اما دوباره ظاهر شود. ممکن است در هر سنی پدیدار شوند،

اما اغلب در کودکی شروع می‌ شوند. درمان در اکثر موارد لازم نیست. باید به بیمار توضیح داد که این اختلال اهمیتی ندارد. تیک‌ های ساده یا متعدد مداوم: معمولا از کودکی یا نوجوانی و قبل از ۱۵‌سالگی آغاز می ‌شود. در بسیاری از موارد تیک ‌های موردی روی می ‌دهد، اما بهبود کامل در خاتمه نوجوانی رخ می‌ دهد. سندرم تیک‌ های حرکتی و صوتی متعدد مزمن: این سندرم به نام پزشک فرانسوی ‌ای که نخستین بار این بیماری را توصیف کرد، "سندرم ژیل دولا توره” نامیده می ‌شود. این اختلال معمولا همراه با تحریک ‌پذیری و وسواس است که می ‌تواند موجب رانده شدن فرد از اجتماع شود .

درمان تیک

معمولا هدف از درمان تیک، قطع کامل آن نیست، چون چنین شرایطی ممکن است عملی نباشد. بنابراین هدف این است که با وجود چنین حرکات و تیک‌هایی، فرد زندگی و عملکرد نرمالی داشته و زندگی‌اش مختل نشود.

علاوه بر دارو درمانی برای بهبود تیک‌ها، روان درمانی نیز بسیار مهم و قابل توجه است. به این معنی که خانواده و خود فرد باید آموزش‌های لازم را در این زمینه کسب کنند تا مشکلات‌شان به حداقل برسد.

درباره تیک‌های خفیف که اختلالی در کارکرد فرد ایجاد نمی‌کند، فقط لازم است بیمار را کنترل کنیم و مراقبش باشیم که اگر تیک شدت یافت، درمان را آغاز کنیم.

بروز اختلال در تعاملات اجتماعی، ناراحتی یا درد فیزیکی و ایجاد اختلال در جنبه‌های مختلف زندگی مانند شغل و تحصیل فرد از مواردی است که به درمان نیاز دارد و نباید فراموش کنیم اولین قدم در درمان تیک، آموزش بیمار، اعضای خانواده و کسانی است که با او در ارتباط هستند.

هدف از درمان، حذف کامل تیک‌ها نیست، بلکه می‌خواهیم احساس ناراحتی فرد کاهش یابد و تیک‌ها نیز تا حدی کنترل شود که تداخلی در زندگی فرد ایجاد نکند.

کاهش استرس، درمان بیماری‌های همراه با تیک مانند بیش‌فعالی و وسواس در درمان علائم تیک موثر هستند. همچنین در مواردی که عملکرد فرد به علت بروز تیک عصبی مختل شود، درمان دارویی صورت می‌گیرد.

   برچسب‌ها: تیک عصبی, سلامت, روانشناسی
   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۲۳
یکی از راهکارهای کسب آرامش، انجام ورزش‌های آرام‌بخش است. نیازی نیست مبلغی پرداخت کنید و به باشگاه بروید. کافی است آستین‌ها را بالا بزنید و در خانه آرامش‌تان را احیاء کنید.
امتیاز خبر: 92 از 100 تعداد رای دهندگان 8478
همشهری شش و هفت - سها دادمند: همسرتان درحال شستن ظرف‌هاست. تلویزیون و رادیو خاموش است. کسی هم با حرف و سر و صدا سکوت خانه را به هم نمی‌زند، اما صدای آب، مثل صدای پتک است. حس می‌کنید همین حالاست که مغزتان منفجر شود.
 
دم صبح است؛ خواب‌تان نبرده. تصمیم می‌گیرید چند خط کتاب بخوانید تا شاید حواس‌تان از افکار منفی پرت شود و کمی آرام شوید، اما صدای جاروی پاکبانی که کوچه را برای طلوع آفتاب مهیا می‌کند، مثل سوهان روی اعصاب‌تان کشیده می‌شود و این داستان ادامه دارد. هر صدای بلند و آرامی اعصاب‌تان را به هم می‌ریزد. در این شرایط فقط نیاز به آرامش دارید.
 
یکی از راهکارهای کسب آرامش، انجام ورزش‌های آرام‌بخش است. نیازی نیست مبلغی پرداخت کنید و به باشگاه بروید. کافی است آستین‌ها را بالا بزنید و در خانه آرامش‌تان را احیاء کنید.
 
برای این‌کار نحوه انجام ورزش‌های آرام‌بخش را با هم مرور می‌کنیم. اگر تازه‌کار هستید، پیش از انجام ورزش‌ها، البته باید چند نکته را هم بدانید که در بخشی جداگانه به آن پرداخته‌ایم.
 
آرامش در خانه 

تنفس‌تان را تغییر دهید تا زندگی نفس بکشد

1.افزایش ضخامت قشر مغز

همیشه و به‌طور خاص در زمان انجام ورزش‌های آرام‌بخش، نفس کشیدن به شیوه درست، به افزایش ضخامت قشر مغز کمک می‌کند و از سوی دیگر باعث جلوگیری از کاهش حجم مغز با بالا رفتن سن می‌شود.

2. افزایش انعطاف‌پذیری قلب

تنفس‌های کوتاه و بریده بریده یا نفس‌های ناقص و نامنظم از دلایل ایجاد آهنگ نامنظم قلب و افزایش خطر حمله قلبی است، اما کنترل تنفس و نظم بخشیدن به آن، علاوه بر افزایش حجم تنفسی، باعث تنظیم ریتم تنفس و درنتیجه آهنگ ضربان قلب می‌شود.

3. کاهش و کنترل استرس

  حتما در فیلم‌ها یا حتی از زبان اطرافیان شنیده‌اید که فرد دچار استرس و اضطراب را به کشیدن چند نفس عمیق تشویق می‌کنند. در شرایط اضطراب و استرس، بدن در وضعیت تهاجم- فرار قرار می‌گیرد، اما با چند نفس عمیق، وضعیت فرق کرده و حالت بدن به شرایط آرامش، امنیت و تعادل بازمی‌گردد. در موقعیت استرس‌زا اعصاب سمپاتیک فعال شده و بدن در شرایط جنگ، گریز، فریاد و ... قرار می‌گیرد. نفس‌های عمیق، اعصاب پاراسمپاتیک را فعال کرده و وضعیت به سمت تعادل و آرامش پیش می‌رود.

4. فرار از احساس بد

نفس‌نفس زدن در شرایط ترس و گریز، هیجان مثبت و منفی و عمدتا منفی؛ یکی از واکنش‌های غیرارادی است. تمرکز روز تنفس باعث کاهش و کنترل استرس، اضطراب، حالت فرار، تدافع و به طور کلی احساس‌های منفی از بدن می‌شود.

5. غلبه بر تشویق و نگرانی

بررسی‌های انجام شده و به چاپ رسیده در مجله علمی آموزش راهکارهای آرامش نشان می‌دهد: «‌دانش‌آموزانی که روی بحث تنفس و آرامش‌شان کار کرده‌اند، در روزهای امتحان یا هر شرایط استرس‌زا و مشوش کننده مانند آن، دو برابر بیش از دیگران، موفق عمل می‌کنند.»

6. کنترل فشار خون

 با تنظیم تنفس، عملکرد دستگاه قلب و عروق نیز بهبود پیدا می‌کند. گردش خون با تنفس منظم، بهتر و موثرتر بوده و خطر افزایش فشار خون را نیز به طور چشمگیری کاهش می‌دهد.

7. افزایش اعتماد به نفس

فردی که بتواند روی اعصاب و روانش کنترل داشته باشد، فرد با اعتماد به نفسی هم خواهد بود. درواقع آرامش، اقتدار، کنترل بر رفتار و حرکت‌ها، دوری از استرس و اضطراب از راهکارها و دلیل اعتماد به نفس بالاست. تنفس مناسب به فرد کمک می‌کند تا روی اعصابش مسلط شود و دیرتر عصبانی و از کوره در برود. این فرد چه با حضور درمحل کار چه در محیط‌های فکری خاص خود، فرد موفقی خواهد بود.

اینفوگرافی برگرفته از مجله پزشکی بین‌المللی دانشگاه هاروارد آمریکا  انجمن قلب و عروق و اعصاب و روان است.

 بخش اول: مقدمات

 کوسن آرام‌بخش

در فروشگاه‌های لوازم ورزشی، وسایل مناسب برای این فعالیت‌ ورزشی وجود دارد. به این وسیله، کوسن مدیتیشن یا «زافو» می‌گویند. زافو، کوسن گردی است که آن را روی زمین گذاشته و برای انجام ورزش آرام‌بخش یا تمرکز، روی آن می‌نشینند. این کوسن، پشتی ندارد. بنابراین باعث می‌شود که هم روی جای نرم و مناسبی بنشینید و هم این که تکیه نداده و تمرکزتان را برای ورزش از دست ندهید.برای انجام ورزش، روی این وسیله نرم نشسته و آماده تمرکز و ورزش شوید.

زمان را انتخاب کنید

یکی دیگر از نکته‌ها، انتخاب زمان مناسب است. هر فردی، در ساعتی از روز احساس بهتری برای فعالیت دارد. همان زمان را برای انجام حرکت‌ها انتخاب کنید. می‌توانید ساعت را به دست‌تان ببندید تا بتوانید زمان را بهتر نگه دارید.

دوش و لباس مناسب

یکی از راهکارهای کسب آرامش، دوش گرفتن است. بعد از این که دوش گرفتید، لباس راحت ومناسب فصل و ترجیحا با رنگ روشن بپوشید.

 یکی از نکته‌هایی که همیشه و در این مورد خاص، باعث آرامش‌ می‌شود، لباس مناسب و راحت است. لباس انتخاب شده نباید جلوی نفس کشیدن آرام و منظم شما را گرفته و به هیچ نقطه از بدن فشار وارد کرده و یا از نظر جنس پارچه، پوست بدن را اذیت کند.

مکان مناسب

برای کسب آرامش باید مکان هم به شما کمک کند. درواقع نمی‌شود در فضایی پر از استرس و سر و صدا به آرامش رسید. بنابراین باید مکان را هم برای کسب آرامش مهیا کنید. در اصطلاح می‌گویند باید محیط را برای آرامش پاکسازی کرد. به اتاقی بروید. پنجره و در آن را ببندید. تلویزیون، ضبط، رادیو، موبایل و... را خاموش کنید.  البته اگر هم اتاقی دارید و یا با خانواده زندگی می‌کنید، فراهم کردن فضایی آرام، کمی سخت است. اما می‌توانید با آنها صحبت کنید تا برای حداقل یک ساعت از ایجاد سر وصدا خودداری کنند. نور اتاق را کم کنید. برای این کار چراغ را خاموش کرده و پرده‌ها را بکشید. برای آرامش بیشتر این وسایل را داخل اتاق بگذارید.

  •     گل: هر گلی را که دوست دارید، در اتاق‌ بگذارید؛ حتی یک شاخه گل.
  •     شمع: اگر شمع عطر خوبی داشته باشد، بهتر است. چند عدد شمع کوچک یا یک عدد شمع بزرگ در اتاق روشن کنید.
  •     زیرانداز مناسب: زیراندازتان باید کاملا نرم بوده و باعث انتقال گرما یا سرما نشود.

آمادگی ذهنی

اولین قدم برای موفقیت در ورزش‌های ذهنی- جسمی آرام‌بخش، انتخاب هدف است. ورزش‌های آرامش‌بخش با اهداف مختلفی انجام می‌شوند.

بنابراین باید اول از همه هدف‌تان را مشخص کنید. برای مثال؛ این ورزش‌ها که درواقع بیشتر ذهنی هستند تا عملی، برای بالا بردن میزان تمرکز، آرامش ذهن و رها شدن فکر، کمک به افزایش خلاقیت، بالا بردن تصویرسازی و تخیل ذهنی و آرامش کلی ذهن و بدن انجام می‌شوند.

 بنابراین ابتدا باید از نظر ذهنی به این فکر کنید که هدف شما چیست؟ در حالت کلی، ورزش‌های جسمی و بدنی برای آرامش ذهن و جسم انجام می‌شود و درموارد خاصی مانند بازیگران و ...

این ورزش‌ با هدف خاصی مانند بالا بردن قابلیت تمرکز ذهنی یا خلاقیت انجام می‌شود. بنابراین هدف اصلی‌تان را بازیافتن آرامش ذهنی و جسمی درنظر بگیرید. این که از نظر ذهنی برای انجام کاری آماده شوید، بسیار مهم است.

 بخش دوم: حرکت‌ها

مستقیم بنشینید

روی کوسنی که خریده‌اید یا روی صندلی چهار گوش بدون پشتی، بنشینید. درواقع وضعیت شما باید به شکلی باشد که به هیچ جایی تکیه نکرده باشید. کاملا مستقیم بنشینید. قوز نکنید.
چهار زانو مانند تصویر بنشینید.

دست‌ها را از ناحیه مچ به شکلی كه می‌بینید، سر زانوها بگذارید.

با آرامش کامل، به تدریج سعی کنید تمرکز، نفس را منظم کرده و وارد ورزش شوید.

دست‌ها را متمرکز کنید

یکی از راهکارهای افزایش میزان تمرکز، حالت دست‌هاست.

 مانند تصویر دست‌ها را به شکلی که می‌بینید، نگه دارید.

برای شروع تمرکز، ابتدا به دست‌ها خیره شوید.

نفس را منظم کنید.

سعی کنید ذهن را از افکار مختلف پاک کرده و به نفس‌ها، شکل نشستن و دست‌های‌تان فکر کنید.

دهان را ببندید

دهان را کاملا بسته نگه دارید. نفس کشیدن را فقط از طریق بینی تنظیم کنید. حواس‌تان باشد، به فک‌تان فشار نیاورید. باید دندان‌ها با آرامش کامل روی هم قرار گیرند. اگر احساس کردید این حالت وجود دارد، حتما دندان‌ها را کمی از هم جدا نگه دارید تا هیچ‌گونه فشاری روی فک وارد نشود. یکی از مراحل آرام‌بخشی، جلوگیری از فشار بر ناحیه فک و صورت است. به این دلیل که یکی از بخش‌هایی که در زمان عصبانیت، فشار روی آن وارد می‌شود، ناحیه فک و صورت است.

چشم‌ها را ببندید

درهمان حالتی که نشسته‌اید، چشم‌ها را ببندید. نفس‌ها را کماکان به شکل منظم  ادامه دهید. در این مرحله سعی کنید زیباترین تصویری که دوست دارید را جلوی چشم‌ها و پشت پلک‌تان قرار دهید. احساس کنید در آن منظره غرق شده‌اید. به‌تدریج داخل منظره رو بروید و خودتان را به قسمتی از آن تبدیل کنید. حالا داخل آن منظره بنشینید و سعی کنید با اطراف هماهنگ شوید.

در منظره بمانید و بیدار شوید

در همان منظره زیبایی که نشسته‌اید، بمانید. به تدریج چشم‌ها را باز کنید، اما ارتباط‌‌تان را با آن منظره قطع نکنید. وقتی کاملا چشم‌ها باز شد، کم کم با چند نفس از فضا دور شوید و دوباره به اتاق برگردید. در همان حالت چند بار نفس عمیق کشیده و ورزش را تمام کنید.

 به نفس‌های‌تان فکر کنید

یکی از راه‌های رها شدن از افکار منفی، تمرکز روی نفس‌هاست. درواقع به این دلیل که باید درحین انجام این ورزش، کاملا آرام باشید، بنابراین باید به مسائل خوب فکر کنید! شاید در مراحل اول، این افکار وجود نداشته و یا آن را پیدا نكنید، بنابراین بهترین کار، فکر کردن و تمرکز روی نفس‌هاست تا به افکار ناخوشایند که معمولا آزادانه در ذهن چرخ می‌زنند، نرود. برای این مرحله، این طور عمل کنید:

به حرکت قفسه سینه فکر کنید. به این مساله دقت کنید که به چه شکل قفسه سینه بالا و پایین می‌رود.

می‌توانید به غیر از حرکت قفسه سینه، به صدای نفس‌ کشیدن‌ها دقت کنید.

به ریتم ضربان قلب دقت کنید. این روش هم راهی برای تمرکز و دور شدن از افکار منفی است.

 فکرها را پرواز دهید

به محض این که ساکت می‌شوید، ذهن فعالیت‌های مخربش را شروع می‌کند! فکر کردن به قرض و قسط و دیگر مشکلات ریز و درشت ، اما اینجا فکر را این طور متمرکز کنید.

تصور کنید ابری پشت سر شماست که قرار است همه افکار منفی را داخل آن بریزید. بنابراین با هر نفسی که می‌کشید، تصور کنید افکار منفی داخل آن می‌ریزند.

به نفس‌های‌تان فکر کنید. هر بار که در بین تمرکزتان حس کردید هجوم فکر یا افکاری آزارتان می‌دهد، با نفسی عمیق، آن را مجددا به ابر خیالی پشت سرتان هدایت کنید.

ابر را از پشت سرتان به تدریج دور کنید تا این که محو شود. می‌توانید آن را داخل یک سطل زباله که آن را تصور می‌کنید، بیندازید.

   برچسب‌ها: آرامش, سلامت, روانشناسی
   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۲۳
همانطور که می دانید استرس یک بخش اجتناب ناپذیر زندگی است، اما راه های بسیار آسانی برای مقابله با آن وجود دارد. برای داشتن آینده ای روشن شما باید استرس های خود را مدیریت کنید و تغییر در شیوه زندگی، یک رژیم غذایی سالم و استفاده از برخی داروهای خانگی ساده به خوبی می تواند در مدیریت استرس و اضطراب راه گشا باشد.
امتیاز خبر: 92 از 100 تعداد رای دهندگان 7430
وب‌سایت آسان طب: قطعا همه ی شما در طول زندگی استرس و اضطراب را تجربه کرده اید، اساساً استرس و اضطراب از جوابهای غیر تخصصی بدن به مشکلات و همچنین حس نیاز شما برای پیشرفت و تغییر در زندگیتان ناشی می شود.
 
نیازها و خواسته های زیادی در زندگی موجود است که میتواند منجر به استرس و اضطراب شود اما مشکلات مالی، دغدغه های کاری و نیازهای عاطفی  در صدر همه ی این نیازها قرار می گیرند. البته نباید فراموش کرد که اتفاقات زندگی هم میتوانند باعث استرس شوند.

اثرات فیزیولوژیکی متداول استرس سردرد، درد و تنش عضلانی، درد قفسه سینه، خستگی، تکرر ادرار، ناراحتی معده و بدخوابی هستند.

همچنین استرس با اثر مستقیم بر روی خلق و رفتار شما، منجر به علائمی مانند اضطراب، بی قراری، فقدان انگیزه، تحریک پذیری، خشم غیر ضروری، غم و اندوه، افسردگی و انزوای اجتماعی می گردد.

استرس می تواند حاد یا مزمن باشد. استرس بیش از حد می تواند عوارضی فشار خون بالا، چاقی، بیماری های قلبی، اضطراب و افسردگی را به دنبال داشته باشد. نکته جالب اینجاست که استرس حتی میزان لذت شما را از زندگی تحت تاثیر قرار می دهد.

همانطور که می دانید استرس یک بخش اجتناب ناپذیر زندگی است، اما راه های بسیار آسانی برای مقابله با آن وجود دارد. برای داشتن آینده ای روشن شما باید استرس های خود را مدیریت کنید و تغییر در شیوه زندگی، یک رژیم غذایی سالم و استفاده از برخی داروهای خانگی ساده به خوبی می تواند در مدیریت استرس و اضطراب راه گشا باشد.

در اینجا ما 10 تا از راه های موثر درمان استرس و اضطراب رو در زیر معرفی میکنیم.
 
 10 راه موثر خانگی برای درمان استرس و اضطراب

1 – تنفس آرام و عمیق

تنفس آرام و عمیق در موقعیت های استرس زا می تواند به شما در کاهش استرس کمک کند. همراه با تنفس عمیق، اکسیژن بیشتری وارد بدن شما می شود که می تواند منجر به آرامش ذهن و بدن شما شود. در واقع، روزانه 15 تا 30 دقیقه تنفس آهسته و عمیق می تواند به خوبی به جلوگیری از استرس کمک کند. تنفس آهسته و عمیق حتی می تواند به شما کمک کند که بهتر فکر کنید و در نتیجه می توانید از راه حل های بهتری برای مقابله با استرس استفاده کنید.

  •     وقتی که شما تحت استرس قرار دارید، در جای آرام و راحتی دراز بکشید.
  •     چشمانتان را ببندید و از طریق بینی یک نفس عمیق بکشید.
  •     نفس خود را به ​​مدت 5 ثانیه نگه دارید و سپس به آرامی و به مدت ثانیه 5 نفستان را خارج کنید (بازدم).
  •     5 یا 6 بار  این کار را تکرار کنید، تا زمانی که احساس آرامش به شما دست دهد.

2 – سولفات منیزیم

سولفات منیزیم در درمان استرس مفید و موثر است که در موقعیت های استرس زا به شما کمک می کند. استرس باعث کاهش سطح منیزیم و افزایش سطح آدرنالین در بدن می شود.

  •     سولفات منیزیم غنی از منیزیم است و کمک می کند که متابولیسم تولید سروتونین در مغز افزایش یابد و منجر به آرامش بیشتر و بهتر شدن خلق و خو می شود. این به نوبه خود به کاهش استرس، اضطراب، تحریک پذیری، بی خوابی و ریتم غیر طبیعی قلب و افزایش آرامش و راحتی شما کمک می کند.
  •     1 فنجان نمک فرنگی و چند قطره اسانس معطر مورد علاقه تان را به آب گرم وان حمام اضافه کنید.
  •     سپس آن را هم بزنید، تا زمانی که دانه های نمک در آب حل شوند.
  •     به مدت 20 دقیقه در این آب تسکین دهنده دراز بکشید.
  •     شما می توانید هفته ای 2 یا 3 بار از این حمام آرامش بخش لذت ببرید.
 
3 – چای بابونه

بابونه گیاهی بسیار موثر برای کاهش استرس می باشد. ماهیت آرام بخش و تسکین دهنده آن به عنوان یک مسکن بر روی سیستم عصبی مرکزی عمل می کند. بابونه به شل شدن عضلات، رفع اضطراب و خواب بهتر کمک می کند.

  •     برای مبارزه با استرس شما می توانید روزانه 4 فنجان از دمنوش بابونه بنوشید. برای تهیه این دمنوش، 2 قاشق چای خوری بابونه خشک را به یک فنجان آب گرم اضافه کنید و اجازه دهید به مدت 10 دقیقه دم بکشد. سپس مقداری عسل به عنوان طعم دهنده به آن اضافه کنید و آن را بنوشید.
  •     شما همچنین می توانید گل بابونه تازه یا چند قطره از اسانس بابونه به آب گرم اضافه کنید و به عنوان تسکین دهنده اعصاب مصرف نمایید.
  •     شما حتی می توانید از این گیاه به عنوان مکمل نیز استفاده نمایید. برای انتخاب دوز مناسب با دکتر خود مشورت کنید.
 
4 – ماساژ

ماساژ بدن نیز به عنوان یک مسکن بسیار مفید برای درمان اضطراب و استرس عمل می کند. با توجه به طب سنتی چینی، ماساژ کمک می کند تا چاکراه های انرژی مسدود بدن، باز شوند و به کاهش استرس و بهبود سلامتی کمک کنند.

ماساژ پاها، دست ها، پشت و سر با روغن گرم به شل شدن عضلات تنش، بهبود گردش خون و کاهش اضطراب کمک می کند.

برای استفاده از ماساژ درمانی، شما می توانید از روغن کنجد، زیتون و یا روغن نارگیل استفاده کنید.

  •     روغن مورد نظرتان را کمی گرم کنید.
  •     از روغن گرم شده برای ماساژ پیشانی، گردن، شانه ها، پشت و پاهایتان استفاده کنید.
  •     سپس حمام آب گرم بگیرید.
  •     ماساژ روزانه بدن شما (به اندازه مورد نیاز) به کاهش استرس کمک می کند.

5 – بوزیدان یا جیسینگ هندی (Withania somnifera)

جیسینگ هندی گیاهی بسیار موثر برای کاهش استرس می باشد. مطالعات مجله ای پزشکی-روان شناسی در هند نشان داده که ریشه جیسینگ هندی با کاهش میزان هورمون کورتیزول (موثر در استرس) در بزرگسالان منجر به کاهش قابل توجه استرس می گردد. همچنین جیسینگ هندی آستانه تحمل انسان را در مقابل استرس افزایش می دهد و به نوبه خود باعث بهبود کیفیت زندگی می شود.

علاوه بر این، جیسینگ هندی منجر به تقویت سیستم عصبی، افزایش انرژی، کاهش خستگی و بهبود کیفیت خواب می گردد.

این گیاه به آسانی در عطاری ها به صورت ریشه تازه، ریشه خشک شده، پودر و یا به صورت مکمل موجود می باشد. روزانه 1 تا 2 گرم ریشه تازه یا خشک را در 1 فنجان شیر یا آب بجوشانید و سه بار در روز مصرف کنید.

اگر می خواهید از مکمل آن استفاده کنید با دکتر خود مشورت کنید.

  •     زنان باردار و کودکان نباید از این گیاه مصرف کنند.

6 – ریحان مقدس (Ocimum tenuiflorum)

ریحان مقدس یکی دیگر از گیاهان دارویی است که به عنوان یک گیاه ضد استرس طبیعی عمل می کند. این گیاه به عنوان یک گیاه سازگار کننده بدن انسان با شرایط محیطی، پاسخ طبیعی بدن به استرس های جسمی و روحی را افزایش می دهد. بعلاوه این گیاه به عملکرد صحیح بدن در زمان استرس کمک می کند.

با توجه به مقالات منتشر شده از مجله Ethnopharmacology در سال 2006، ریحان مقدس، انسان را در مقابل تغییرات ناشی از استرس مزمن محافظت می نماید.

  •     روزی 2 بار، 10 تا 12 برگ ریحان مقدس را بجوید.
  •     شما حتی می توانید از دمنوش چای ریحان برای کاهش استرس استفاده نمایید. برای درست کردن این دمنوش، 1 قاشق غذاخوری برگ های تازه ریحان مقدس را در یک فنجان آب جوش بریزید و اجازه دهید به مدت 5 دقیقه دم بکشد. سپس مقداری عسل به آن اضافه کرده و بنوشید.

7 – چای سبز

10 راه موثر خانگی برای درمان استرس و اضطراب

شما همچنین می توانید با نوشیدن یک فنجان چای سبز استرس خود را کاهش دهید. چای سبز حاوی آمینو اسید ال تیانین (L-Theanine) است که تولید امواج مغزی آلفا را در مغز افزایش می دهد و این امواج به نوبه خود منجر به کاهش استرس، افزایش آرامش، بهبود تمرکز و هوشیاری ذهنی می شود. به علاوه این اسید آمینه نقش مهمی را در تولید گاما آمینوبوتیریک اسید (GABA) که یک انتقال دهنده عصبی است و باعث ریلکس شدن انسان می شود، ایفا می نماید.خواص چای سبز

  •     2  قاشق چای خوری برگ های چای سبز را به یک فنجان آب گرم اضافه کنید.
  •     اجازه دهید دمنوش به مدت 5 دقیقه دم بکشد.
  •     مقداری آبلیموی تازه و عسل به آن اضافه کنید.
  •     شما می توانید روزانه 2 تا 3 فنجان چای سبز را برای کاهش استرس بنوشید.

8 – گل ساعتی

گل ساعتی دارو گیاهی کاهش اضطراب و استرس

یکی دیگر از داروهای گیاهی موثر در کاهش استرس، گل ساعتی می باشد. گل ساعت می تواند میزان گاما آمینوبوتیریک اسید (GABA) را در مغز افزایش دهد و در نتیجه به کاهش استرس و اضطراب کمک کند.

  •     یک فنجان چای گل ساعتی را برای کاهش استرس بنوشید. برای درست کردن این چای، 1 قاشق غذا خوری پودر گل ساعتی را به 1 فنجان آب داغ اضافه کنید و اجازه دهید تا دمنوش به مدت 10 دقیقه دم بکشد. دمنوش را صاف نموده و به صورت گرم میل نمایید.
  •     گل ساعت به شکل عصاره مایع و قرص (مکمل) نیز موجود است.
  • همیشه قبل از مصرف یک مکمل با دکتر خود مشورت کنید، چون ممکن است که این مکمل ها با داروهای دیگری که مصرف می کنید، سازگار نباشد.
  •     بچه های کوچک و زنان باردار و شیرده نباید از این گیاه مصرف نمایند.

9 – ورزش

ورزش چه با شدت پایین، چه با شدت بالا یا به صورت ایروبیک (هوازی) باشد، در همه حالات به عنوان یک تسکین دهنده بزرگ استرس عمل می کند. ورزش به کاهش هورمون های استرس و افزایش هورمون هایی که باعث ایجاد احساس خوب در انسان می شوند، کمک می کند. بعلاوه آن حالت (Mood) شما را بهبود می بخشد و از نگرانی های روزانه دور می نماید.

هنگامی که تحت فشار و استرس قرار دارید، سعی کنید زمانی را برای انجام برخی از ورزش ها در نظر بگیرید. شما می توانید زمان کوتاهی را به پیاده روی، شنا و رقص اختصاص دهید و یا ورزش مورد علاقه تان را بازی کنید.

شما همچنین می توانید برای مبارزه با استرس از تمرین یوگا استفاده کنید. یوگا به عنوان یک مدیتیشن، به آرامش ذهنی و فیزیکی شما کمک می کند و تمرکز شما را افزایش می دهد. همچنین یوگا به آرامش و خونسردی شما کمک می کند و باعث می شود که مسائل و مشکلات را روشن تر و بهتر ببینید و تصمیمات مناسبتری را در مواجهه با آنها اتخاذ کنید.

10 – انواع  ویتامین B

10 راه موثر خانگی برای درمان استرس و اضطراب

برای جلوگیری از استرس و بالا بردن روحیه خود مصرف ویتامین B را شروع کنید. هر 8 نوع ویتامین B از جمله B1، B2، B3، B5، B6، B7 و B12 عملکرد صحیح مغز و سیستم عصبی را ارتقا می دهند و همچنین به افزایش آرامش و مبارزه با استرس و خستگی کمک می کنند.

در واقع، کمبود ویتامین B در بدن می تواند باعث تحریک پذیری (حساسیت بیش از حد)، افسردگی و بی تفاوتی شود. بنابراین هنگامی که شما تحت استرس قرار دارید، بیشتر از غذاهای غنی از انواع ویتامین B استفاده کنید.

از غذاهای غنی از ویتامین B شامل غلات سبوس دار، لوبیا، نخود، بادام زمینی، اسفناج، کلم پیچ، آووکادو، سیب زمینی، موز، حبوبات، تخم مرغ و محصولات لبنی استفاده نمایید.

همچنین شما می توانید مکمل های ویتامین B را مصرف کنید. برای انجام این کار ابتدا با یک دکتر مشورت کنید.

   برچسب‌ها: درمان, استرس, گل ساعتی, روانشناسی
   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش