1- سیاهپوشی :
از نظر فقهی پوشیدن لباس سیاه مکروه است ولی در عزاداری امام حسین (علیه السلام ) وائمه معصومین (علیهم السلام ) استثناء شده است زیرا این کار نشانه حزن و اندوه و نمودار شعائر و حماسه ها است .2- تسلیت گویی :
اصل تسلیت گفتن در شرایط مصیبت و اندوهی که بر کسی وارد شده در اسلام مستحب است.3- تعطیلی کار در روز عاشورا :
امام صادق (علیه السلام ) : کسی که روز عاشورا را تعطیل کند ، یعنی عقب کسب و کارش نرود و به کوری چشم بنی امیه که روز عاشورا را متبرک می دانستند، اگر کسی برای معیشت روزانه اش هم فعالیتی نکند، خداوند حوائج دنیا و آخرتش را بر آورد و کسی که روز عاشورا روز حزن و اندوه او باشد، در عوض فردای قیامت که برای همه روز هول و ترس است برای او روز شادی خواهد بود. (3)4- زیارت و زیارت خوانی :
علقمة بن حضرمی از امام باقر (علیه السلام ) در خواست نمود که مرا دعایی تعلیم بفرما که از راه نزدیک یا دور و از خانه ام در این روز (روز عاشورا ) بخوانم .5 - تباکی و گریستن :
در حدیث قدسی آمده که خداوند به حضرت موسی (علیه السلام) فرموند : ای موسی ! هر یک از بندگانم در زمان شهادت فرزند مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) (روز عاشورا) گریه کند یا حالت گریه به خود بگیرد و بر مصیبت سبط پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) تعزیت گوید همواره در بهشت خواهد بود. (5)6- برگزاری مجالس عزاداری :
امام صادق (علیه السلام) می فرماید : مجلس گرفتن شما را من دوست می دارم . در مجالس خود « امر ما را » زنده بدارید . خداوند رحمت کند کسی که امر ما را زنده بدارد. (6)7 – نماز جماعت ظهر عاشورا :
سید الشهداء و یاران با وفای او همه کشته راه نماز شدند.از این رو در زیار ت مطلقه امام حسین خطاب به امام8 - بايد مقدارى از لذائذ زندگى را كه از خوردن و نوشيدن و حتّى خوابيدن و گفتن بدست مىآيد ترك نموده ( مگر آن كه لازم باشد ) و ديدار با برادران دينى را ترك كرده و آن روز را روز گريه و اندوه خود قرار دهد.و مانند كسى باشند كه پدر يا فرزند خود را از دست داده است .
* امام صادق (علیه السلام) : در روز (عاشورا) از کارهای لذتبخش دوری شود و آداب و سنن سوگواری بر پا گردد و تا زوال خورشید از خوردن و آشامیدن خودداری شود و بعد از آن همان غذایی خورده شود که سوگوارن می خورند.(7)9- رعايت اخلاص:
عزاداری را بخاطر رسم و عادت انجام نداده و سعى كنيم اين كارها را با نيتى خالص و براى رضاى خدا انجام داده و در خلوص خود نيز صادق باشيم. زيرا كار كوچكى كه با نيت خالصانه و صادقانه همراه باشد بهتر از كارهاى زيادى است كه خلوص و صداقت در آن نباشد ، حتى اگر چندين هزار برابر باشد. و اين مطلب بخوبى از عبادتهاى حضرت آدم عليه السّلام و شيطان فهميده مىشود ، زيرا عبادتهاى چندين هزار ساله شيطان او را از جاودانگى در آتش نجات نداد ولى يك توبه حضرت آدم عليه السّلام باعث بخشش خطا و برگزيدن او شد.10- در آخر روز عاشورا زيارت تسليت را بخواند، و روز عاشورا را با توسلى ...اصلاح حال و پذيرش عزادارى را [ از خداوند] خواسته و از كوتاهى خود معذرت بخواهد.
پی نوشت ها:
1. (سفینةالبحار، ج2، ص188 )
2. (مستدرک الوسایل،ج2،ص216)
3. (امالی شیخ صدوق ، ص129)
4. (مصباح المتهجد ، ص714)
5. (مستدرک سفینه البحار، ج7، ص235)
6. (وسایل الشیعه، ج10، ص235)
7. (میزان الحکمه ، ج8 ، ص3783)
فصلنامه مشكوة شماره53
بخش چهارم
كتابهاى ادبى
بخش پنجم
مجله ها و ويژه نامه ها
پی نوشت ها:
1 ) مجله وقف, ميراث جاويدان, سال دوم, شماره اول, ص113, شماره پياپى 5.
2 ) مقدمه كامل الزيارات, ص;4 معجم رجال الحديث, ج1, ص;50 كليات فى علم الرجال, ص299.
3 )محدث نورى, لولو و مرجان, كانون انتشارات عابدى, ص;156 آينه پژوهش, سال اول, شماره دوم, ص35, مقاله ((ابومخنف و سرگذشت مقتل وى)).
4 ) كيهان فرهنگى, سال11, شماره4, ص32.
5
) حماسه حسينى, ج1, ص13,14 و 43 و91, قم, انتشارات صدرا. شهيد مطهرى در
جاى جاى كتاب سه جلدى حماسه حسينى به مناسبتهاى مختلفى از اين اثر عظيم و
نويسنده شجاع و دردمندش به بزرگى نام مى برد كه سخن بالا نمونه اى از
آنهاست.
6 ) دائره المعارف تشيع, مدخل امين عاملى, چاپ اول, ج2, ص531.
7 ) لولو و مرجان, ص149 ـ ;162 استاد مطهرى, حماسه حسينى; زندگانى على بن الحسين(ع), سيد جعفر شهيدى, چاپ دوم, 1366ش, ص144.
8
) تحقيق درباره روز اربعين سيدالشهدإ, چاپ تبريز, ص;52 ماهيت قيام مختار,
ابوفاضل رضوى اردكانى, چاپ دوم, قم, دفتر تبليغات اسلامى, 1373ش, ص394.
9 ) مجله حوزه, شماره23, آذر و دى 1366, ص52.
واسطه فیض انبیا
اکثر انبیای الهی، به ویژه پیامبران اولوالعزم، هرگاه به مشکلی بزرگ برخورد نمودند، برای حل آن، خداوند متعال را به انوار طیبه پنج تن آل عباعلیهم السلام سوگند میدادند . (2) برخی از آنها وقتی به نام امام حسینعلیه السلام میرسیدند، غمگین میشدند و اشک میریختند . وقتی از علت آن سؤال کردند، خبر شهادت مظلومانه اباعبدالله الحسینعلیه السلام را شنیدند و به عزاداری پرداختند .عترت پیامبر
پیامبر گرامی اسلام، بارها امیرمؤمنان، فاطمه، حسن و حسینعلیهم السلام را به عنوان عترت و اهل بیتخود معرفی نمود و در موقعیتهای مختلف و حوادث گوناگونی آنها را عدل قرآن قرار داد و پذیرش ولایت و اطاعت آنها را بر همه لازم دانست .آیه تطهیر
ام سلمه میگوید: روزی پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم در خانه من بود . دخترش، فاطمهعلیها السلام غذایی از آرد و شیر (حریره) برای رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم آورد . پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم فرمود: شوهر و دو فرزندت را نیز دعوت کن . ام سلمه میگوید: علی، حسن و حسینعلیهم السلام آمدند و از آن غذا تناول کردند و در زیر کسای پیامبر قرار گرفتند و من در اتاق خودم مشغول نماز بودم . پس خداوند متعال این آیه را بر پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم نازل فرمود: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» (6) ; خداوند متعال اراده فرمود تا ناپاکیها را از شما، اهل بیت دور سازد و شما را پاک و پاکیزه گرداند .حدیث ثقلین
رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم بارها فرمود: «انی تارک فیکم الثقلین ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی، احدهما اعظم من الآخر، کتاب الله حبل ممدود من السماء الی الارض، و عترتی اهل بیتی، و لن یفترقا حتی یردا علی الحوض، فانظروا کیف تخلفونی بهما» ; (9)پاره تن پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم
امام صادقعلیه السلام میفرماید: به پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم خبر دادند که ام ایمن شب و روز گریه میکند . وی را به حضور پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم آوردند . آن حضرت پرسید: چرا گریه میکنی؟خبر شهادت
آنچه بیشتر از هرچیز در زندگی ابا عبدالله الحسینعلیه السلام خصوصا در زمان پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم و از زبان آن حضرت به چشم میخورد، این است که در حوادث زیادی، خبر از شهادت آن حضرت به میان میآید و پیامبر گرامی اسلامصلی الله علیه وآله وسلم و همسران آن حضرت و اهل بیتعلیهم السلام به یاد کربلا و حوادث دلخراش آن، اشک میریزند .ترتب سرخ
امام باقرعلیه السلام میفرماید: روزی پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم در خانه امسلمه بود . سفارش کرد: کسی نزد من نیاید . طولی نکشید که حسینعلیه السلام در حالی که کودک بود، وارد شد و سراغ پیامبر را گرفت و بلافاصله خودش را به پیامبر رساند .راز بوسههای پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم
امام باقرعلیه السلام میفرماید: شیوه پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم این بود که چون حسینعلیه السلام نزد او میآمد، او را به پیش خود میکشانید و به امیرمؤمنانعلیه السلام میفرمود: حسین را نگهدار . سپس جای جای بدن او را میبوسید و میگریست . حسین سؤال میکرد که: پدرجان! چرا گریه میکنی؟ پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم میفرمود: پسرجانم! جای شمشیرهایت را میبوسم و میگریم . (14)فضائل و ویژگیها
اباعبدالله الحسینعلیه السلام سومین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، امامی معصوم، تربیتیافته در خانه عصمت و طهارت، تعلیم یافته از سرچشمه وحی و رسالت و پرورش یافته در دامن خاتم پیامبران، دارای فضائل و ویژگیهای زیادی است که بعضی از آنها را از زبان پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم متذکر میشویم:نامگذاری
حضرت امام رضاعلیه السلام میگوید: «چون امام حسینعلیه السلام متولد شد، پیغمبرصلی الله علیه وآله وسلم به اسماء بنت عمیس فرمود: فرزندم را بیاور . اسماء میگوید: حسین را در جامه سفیدی پیچیدم و به خدمتحضرت رسول بردم . آن حضرت او را گرفت و در دامن گذاشت . سپس در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفت .خلیفةالله در زمین و سرور جوانان بهشت
ابن عباس میگوید: روزی رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم بین اصحاب نشسته بود، حسنعلیه السلام وارد شد . تا نگاه پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم بر او افتاد، گریست و فرمود: نزدیک بیا . پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم او را به نزدیک خود کشید و بر زانوی راستخود نشاند . طولی نکشید، حسینعلیه السلام وارد شد . پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم تا او را دید، گریه کرد و او را نزدیک خود برد و بر زانوی چپ خود نشاند . سپس فاطمهعلیها السلام وارد شد . پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم با دیدن او گریان شد و او را طرف راستخود نشاند .زینت آسمانها و زمین
امام حسینعلیه السلام میفرماید: هنگامی نزد رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم رفتم که ابی بن کعب نزد آن حضرت بود . رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم به من فرمود: «مرحبا بک یا اباعبدالله یا زین السماوات والارض; خوش آمدی ای اباعبدالله! ای زینت آسمانها و زمین!»ائمه از صلب حسینعلیه السلام
بنابر روایات زیادی که از پیامبر و ائمه معصومینعلیهم السلام رسیده است، 9 امام معصوم از صلب پاک و طاهر اباعبدالله الحسینعلیه السلام میباشند .برترین انسان
پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم فرمود:فراق جانگداز
همان گونه که پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم به امام حسن و امام حسینعلیهما السلام علاقه فراوان داشت; آنها نیز به پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم محبتشدید داشتند .پی نوشت ها:
1 . الحسین و السنة، سیدعبدالعزیز طباطبایی، ص 13 .
2 . بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 16، ص 366 .
3 . تفسیر نورالثقلین، عروسی، ج 1، ص 68 .
4 . بحارالانوار، ج 44، ص 245 .
5 . همان، ص 245 - 243; نفس المهموم، محدث قمی، ترجمه کمرهای، ص 16 .
6 . احزاب/33 .
7
. کتاب خصائص الوحی المبین، یحییبن الحسن الحلی، (ابن بطریق)، ص 69;
النورالمشتعل من کتاب ما نزل من القرآن فی علی (ع)، ابن نعیم اصفهانی، ص
186 - 176 .
8 . سنن الترمذی، محمد بن عیسی بن سورة، ج 5، ص 621، حدیث
3787; صحیح مسلم، بشرح الامام النووی، ج 15، ص 194 و 195; ترجمه ریحانة
رسول الله الشهید الحسین بن علی بنابیطالب (ع)، من تاریخ مدینة دمشق، ابن
عساکر، ص 78 - 76 .
9 . خلاصة عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار، ج 1، ص 3; سنن الترمذی، ج 5، ص 622 .
10
. خلاصة عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار، ج 1، ص 3 .(در ص 17 و 28،
نام 187 راوی از اهل سنت ذکر شده است که این حدیث را نقل کردهاند .
11 . بحارالانوار، ج 44، ص 247 و 248 .
12 . مناقب آل ابیطالب، ابن شهرآشوب، ج 4، ص 70 .
13 . نفس المهموم، ص 16 .
14 . همان، ص 20 .
15 . بحارالانوار، ج 43، ص 239; جلاءالعیون، ص 281; لسان العرب، ج 4، ص 392 .
16 . امالی صدوق، ص 101 - 99 .
17 . کمال الدین، صدوق، ج 1، ص 269 - 264 .
18 . موسوعة کلمات الامام الحسین، معهد تحقیقات باقرالعلوم، ص 91 .
19 . سیره چهارده معصوم (ع)، محمدی اشتهاردی، ص 309 .
20 . امام حسین آفتاب تابان ولایت، محمدی اشتهاردی، ص 38 .
21 . همان .(کتاب ادریس در سال 1895 م . در لندن به زبان سریانی چاپ شد و روایت مذکور در ص 514 و 515 آن آمده است) .
22 . همان، ص 21 .
23 . سیمای پرفروغ محمد، ترجمه کحل البصر، محمدی اشتهاردی، ص 321 .
دیباچه
دنیا برای بسیاری از مردم جای زینت، تفاخر، تکاثر، لهو و لعب است؛ اما گروهی از مردان خدا هرگز فریب لذتهای زودگذر را نمیخورند و بر اساس گفته قرآن کریم «تجارت، آنها را از ذکر خدا غافل نمیکند». آنان در دنیا زندگی میکنند؛ اما هرگز وابسته به دنیا نیستند. آری فقط به خدا دل بستهاند و آنچه که در مسیر کمال است.1. عشق به قرآن در دوران کودکی
امام حسین علیهالسلام از کودکی به قرآن عشق فراوانی داشت؛ زیرا آیات فراوانی از قرآن در خانهشان بر رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم نازل گشت و بدون تردید، امام حسین علیهالسلام متأثّر از فضای قرآن حاکم بر خانواده بود.2. عشق به آیات قرآن
اگرچه شنیدن تمام آیات قرآن برای امام حسین علیهالسلام لذت بخش بود، اما گاهی شنیدن برخی آیات، آن هم از زبان پدرشان، آن قدر لذت بخش بود که وصف آن را فقط خود ابیعبداللّه علیهالسلام میدانست و بس.3. عشق به تلاوت قرآن کریم
همان گونه که گفته شد، امام حسین علیهالسلام از دوران کودکی به این کتاب آسمانی علاقه شدیدی داشت و همواره در تمام زندگیاش از قرآن سخن میگفت و لحظهای از آن جدا نبود؛ حتی در آن روزهایی که برای دفاع از قرآن و اسلام آماده جنگ با دشمنان اسلام بود. امام علیهالسلام چه در مدینه و چه در بین مکه و مدینه و در راه عزیمت از مکه به کربلا و در کربلا، در مقاطع مختلف، از قرآن سخن به میان میآورد و با ابراز عشق به آن، میزان علاقه خود را به حاضران و آیندگان نشان میداد که به چند مورد از آنها اشاره میکنیم:پی نوشت ها:
1 ـ فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، ص 31.
2 ـ کفایةالاثر، ص 175.
3 ـ اسراء/ 36.
4 ـ فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، ص 629.
5 ـ بحارالانوار، ج 92، ص 261.
6 ـ فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، ص 637.
7 ـ وقائع الطریق من مکه الی کربلا، ج 3، ص 226.
8 ـ قصّه کربلا، ص 243 و لهوف سیدابن طاووس، ص 38.
9 ـ ارشاد مفید، ص 214.
10 ـ آل عمران/178 و 179.
11 ـ سخنان حسین بن علی از مدینه تا کربلا، ص 209، به نقل از تاریخ طبری.
12 ـ مناقب آل ابیطالب، ج 4، ص 66.
13 ـ نحل/ 23.
14 ـ تفسیر عیاشی، ج 2، ص 257 و بحارالانوار، ج 44، ص 189.
15 ـ نساء/ 86.
16 ـ بحارالانوار، ج 44، ص 195.
17 تا 19 ـ آل عمران/ 134.
20 ـ بحارالانوار، ج 44، ص 195.
21 ـ اعراف/ 202 ـ 199.
22 ـ یوسف/ 92.
23 ـ مَثَلی است معروف و در جایی که اصل و سبب و ریشه ماجرا معلوم است، به کار برده میشود.
24 ـ الامام الحسین فیالمدینة المنوّره، ج 1، ص 353.
25 ـ بقره/ 199.
26 ـ ابراهیم/ 36.
27 ـ فرقان/ 44.
28 ـ فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، ص 625.
29 ـ حج/ 41.
30 ـ مناقب آل ابیطالب، ج 4، ص 47.
31 ـ فتح/ 29.
32 ـ فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، ص 634.
33 ـ یس/ 12.
34 ـ فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، ص 633.
35 ـ رعد/ 29.
36 ـ فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، ص 628.
37 ـ والضحی/ 3 ـ 1.
38 ـ تفسیر فرات کوفی، ص 212.
39 ـ فصلت/ 42.
40 ـ نساء/ 59.
41 ـ همان/ 83.
42 ـ انفال/ 48.
43 ـ احتجاج طبرسی، ج 2، ص 22.
44 ـ اعراف/ 58.
45 ـ مناقب آل ابیطالب، ج 4، ص 67.
حدیث عزت
حسین، امام عزت است و کربلا، تجلیگاه عزتمندی یاران خدا . و عاشورا، لحظهای تاریخی که افتخار حفظ دین و ارزشها و فداکردن خود برای بقای آنها به حسینعلیه السلام تعلق گرفت . حسین از آن رو افتخار بشر شد که زندگی بدون ارزش را همسنگ «مرگ زرد» ، دانست و رفتار و گفتارش آکنده از عطر سرافرازی ماند .زندگی در سایه عزت
1 . موت فی عز خیر من حیاة فی ذل . (3)مرگ در سایه ذلت
2 . لیس الموت فی سبیل العز الا حیاة خالدة و لیست الحیاة مع الذل الا الموت الذی لاحیاة معه . (4)ذلتپذیری، هرگز!
3 . یا اخی والله لولم تکن فی الدنیا ملجا و لا ماوی لما بایعتیزید بن معاویة ابدا . (5)مرگ عزت آفرین
4 . ما اهون الموت علی سبیل نیل العز و احیاء الحق . (6)شعار عزت
5 . الموت اولی من رکوب العارعزت اهل ایمان
6 . شخصی به امام حسینعلیه السلام گفت: تو متکبری! فرمود:تشخیص روش عزت آفرینی
بعد از صلح امام حسنعلیه السلام شخصی به امام حسینعلیه السلام گفت: آیا عزت را با ذلت معامله کردید؟ امام حسینعلیه السلام فرمود:اولویت امام برای عزت آفرینی
8 . ان هؤلاء قوم لزموا طاعة الشیطان و ترکوا طاعة الرحمان و اظهروا الفساد فیالارض و ابطلوا الحدود و شربوا الخمور و استاثروا فی اموال الفقراء والمساکین و انا اولی من قام بنصرة دین الله و اعزاز شرعه والجهاد فی سبیله لتکون کلمة الله هی العلیاء . (11)ذلت گریزان
9 . یابی الله ذلک (الذلة) لنا و رسوله و المؤمنون و حجور طابت و طهرت و انوف حمیة و نفوس ابیة من ان تؤثر طاعة اللئام علی مصارع الکرام . (12)دل نبستن به دنیا
10 . هل تقدرون علی اکثر من قتلی؟ مرحبا بالقتل فیسبیل الله و لکنکم لاتقدرون علی هدم مجدی و محو عزی و شرفی فاذا لا ابالی بالقتل . (13)عمل به تکلیف در هر شرایط
11 . الا انی زاحف بهذه الاسرة علی قلة العتاد و خذلة الاصحابذلت ناپذیری
امام حسینعلیه السلام در برابر تقاضای بیعت از سوی اشعثبن قیس فرمود:برسر دوراهی عزت
13 . الا ان الدعی بن الدعی قد رکز بین اثنتین; بین السلة والذلة و هیهات منا الذلة . (16)سازش، هرگز!
عبدالله بن عمر از امام حسینعلیه السلام خواست تا با یزید سازش کند، امام فرمود:پذیرش هزینه; خواستخدا
15 . لا اعطی المقادة و المذلة من نفسی فقد علمت والله انه جاء من الامر ما لا قوام به و لکن قضاء الله ماض فی و هوالذی یفعل فی بیت رسوله ما یشاء و یرضی (18)نیروی بیپایان، دلیل عزت
16 . سبحان ربک رب العزة عما یصفون . . . سبحان ذی العزة و العظمة . . . لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم . (19)پیروی از امام زمانعلیه السلام سمبل خداشناسی
17 . ایها الناس ان الله جل ذکره ما خلق العباد الا لیعرفوه فاذا عرفوه عبدوه فاذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة ما سواه (فقال له رجل: یابن رسول الله! بابی انت و امی فما معرفة الله؟) قال: معرفة اهل کل زمان امامهم الذی یجب علیهم طاعته . (20)در حزب خدا بودن
18 . نحن حزب الله الغالبون و عترة رسول اللهصلی الله علیه وآله وسلم الاقربون . . . (21)بینیازی
شخصی از امام پرسید: عزت آدمی در چیست؟ فرمود:توکل به خدا
20 . ان العز والغنی خرجا یجولان فلقیا التوکل فاستوطنا . (23)راست گویی
21 . الصدق عز والکذب عجز (24)هوس ستیزی
22 . اصبر عما تحب فیما یدعوک الیه الهوی . (25)زندگی با ظالمان
23 . الا ترون ان الحق لا یعمل به و ان الباطل لا یتناهی عنه لیرغب المؤمن فی لقاءالله محقا فانی لا اری الموت الا شهادة و لا الحیاة مع الظالمین الا برما . (26)قتل پاکان (انبیا)
24 . زن پادشاه بنیاسرائیل پیرشد و خواست دخترش را به ازدواج شاه در آورد; پادشاه با یحیی مشورت کرد و یحیی او را از این کار نهی کرد . آن زن چون فهمید، دخترش را آراست و نزد شاه فرستاد . او نزد شاه به رقص و کرشمه پرداخت . پادشاه گفت: چه میخواهی؟ گفت: سر یحیی را . . . ؟ترس و طمع
25 . اعتبروا ایها الناس بما وعظ الله به اولیاءه من سوء ثنائه علی الاحبار اذ یقول: «لولا ینهاهم الربانیون و الاحبار عن قولهم الاثم» (28)غفلت علما از وظیفه (نهی از منکر)
26 . قد ترون عهود الله منقوضة فلا تفزعون و انتم لبعض ذمم آبائکم تفزعون و ذمة رسول الله مخفورة . . . ولا فی منزلتکم تعلمون و لا من عمل فیها و بالادهان و المصانفة عند الظلمة تامنون کل ذلک مما امرکم الله به من النهی والتناهی و انتم عنه غافلون و انتم اعظم الناس مصیبة لما غلبتم علیه من منازل العلما . (31)تفرقه عالمان
27 . . . . ذلک بان مجاری الامور و الاحکام علی ایدی العلماء بالله الامناء علی حلاله و حرامه فانتم المسلوبون تلک المنزلة و ما سلبتم ذلک الا بتفرقکم عن الحق و اختلافکم فی الالسنة (السنة) (32)هزینه ناپذیری
28 . لوصبرتم علی الاذی و تحملتم المؤونة فی ذات الله کانت امور الله علیکم ترد و عنکم تصدر و الیکم ترجع و لکنکم مکنتم الظلمة من منزلتکم و اسلمتم امور الله فی ایدیهم یعملون بالشبهات و یسیرون فی الشهوات . (33)فرار از مرگ
29 . سلطهم (الظلمة) علی ذلک (منزلة العلما) فرارکم من الموت و اعجابکم بالحیاة التی هی مفارقتکم فاسلمتم الضعفاء فی ایدیهم فمن بین مستعبد مقهور و بین مستضعف علی معیشته مغلوب . یتقلبون فی الملک بآرائهم و یستشعرون الخزی باهوائهم اقتداء بالاشرار و جراة علی الجبار . (34)یاری نکردن عزت جویان
30 . فانکم (الا) تنصرونا و تنصفونا قوی الظلمة علیکم و عملوا فی اطفاء نور نبیکم و حسبناالله و علیه توکلنا و الیه انبنا و الیه المصیر . (35)شکستن پیمان الهی
31 . امام حسینعلیه السلام در باره آیه شریفه «و اذ خذناهم میثاقکم» فرمود:سرگرم شدن جوانان
32 . جعید همدان میگوید: امام حسینعلیه السلام پرسید: جوانان عرب (یا عربها) چگونهاند؟ گفتم: اهل تیرکمان بازی و گعده هایند . پرسید: موالی چه میکنند؟ گفتم: خورنده ربا و حریص بر دنیایند . فرمود:دنیا زدگی
33 . ان الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه ما درت معایشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون . (38)آثار ذلت
استخدام نخبگان در حکومت فاسدها
انحطاط، و سلطه ناصالحان
35 . امام حسینعلیه السلام ضمن اعتراض به عمر (برای غصب خلافت)، فرمود:سرانجام عزت ستیزان
36 . امام حسینعلیه السلام پس از این فرمایش که: «بعد از قتل یحیی (پیامبر) توسط پادشاه، خداوند بخت نصر را بر آنان مسلط کرد که هفتاد هزار نفر را کشت» ، فرمود:لباس ذلت
37 . ایم الله یا اباهرة لتقتلنی الفئة الباغیة و لیلبسهم الله ذلا شاملا و سیفا قاطعا و لیسلطن علیهم من یذلهم حتی یکونوا اذل من قوم سبا اذ ملکتهم امراة منهم فحکمت فی اموالهم و دمائهم . (42)ذلت عذاب
38 . اما تعلم ان بنی اسرائیل کانوا یقتلون ما بین طلوع الفجر الی طلوع الشمس سبعین نبیا، ثم یجلسون فی اسواقهم یبیعون و یشترون کان لم یصنعوا شیئا فلم یعجل الله علیهم بل امهلهم و اخذهم بعد ذلک اخذ عزیز ذی انتقام . (43)ذلت و انتقام الهی
39 . اما والله لا تقتلون بعدی عبدا من عبادالله اسخط علیکم لقتله منی و ایم الله انی لارجوا ان یکرمنی الله بهوانکم ثم ینتقم لی منکم من حیث لا تشعرون اما والله لو قد قتلتمونی لقد القی الله باسکم بینکم و سفک دمائکم ثم لا یرضی لکم حتی یضاعف لکم العذاب الالیم . (44)عصر خواری صالحان
40 . وقعنا فی الخطایا و البلایاپی نوشت ها:
1 . فلسفه اخلاق، ص 152 - 160 (با تلخیص).
2
. طبرسی مینویسد: اصل العزة الشدة و منه قیل للارض الصلبة الشدیدة: عزاز،
العزیز: القوی المنیع بخلاف الذلیل (مجمع البیان لعلوم القرآن، ج 3، ص
193) .
یادآوری میشود برای اطلاع از سخنان امام حسین (ع) پیرامون «عزت» باید واژههای فراوانی از جمله موارد زیر مطالعه شود:
عزت،
ذلت، غیرت، علو، قوت، اباء، عبد، غل، حریت، غنی، مجد، کرامت نفس، حرمت،
استخفاف، هزیمة، تکویت، حصر، عجز، غمص، سفه، انجذاد، مناص، فظیع، وهن، هون،
سداد، خذلان و . . .
3 . بلاغة الحسین، ص 141 .
4 . احقاق الحق، ج 11، ص 60 .
5 . بحارالانوار، ج 44، ص 329 .
6 . احقاق الحق، ج 11، ص 60 .
7 . بحارالانوار، ج 45، ص 50 .
8 . منافقون/8 .
9 . بحارالانوار، ج 44، ص 198 .
10 . انساب الاشراف، ج 3، ص 151 .
11 . تذکرة الخواص، ص 217 .
12 . متقلالحسین، خوارزمی، ج 2، ص 7 و 8 .
13 . احقاق الحق، ج 11، ص 60 .
14 . بحارالانوار، ج 45، ص 8 .
15 . همان، ص 6 .
16 . مقتل خوارزمی، ج 2، ص 7 و 8; تحف العقول، ص 171 (با اختلاف عبارت) و نمونه دیگر، مقتل خوارزمی، ج 1، ص 182 .
17 . متقل خوارزمی، ج 1، ص 19 .
18 . الفتوح، ج 5، ص 11; مقتل، خوارزمی، ج 1، ص 182 (با اختلاف).
19 . منهج الدعوات، ص 149، (دعای عشرات).
20 . کنز الفوائد، ص 151 .
21 . وسایل الشیعه، ج 18، ص 144 .
22 . بحارالانوار، ج 36، ص 384 .
23 . مستدرک الوسایل، ج 11، ص 218 .
24 . تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 246 .
25 . نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، ص 85، ح 18 .
26 . احقاق الحق، ج 11، ص 605; «الاالسعادة» ، بحارالانوار، ج 44، ص 381 .
27 . بحارالانوار، ج 45، ص 299 .
28 . مائده/63 .
29 . همان/44 .
30 . تحف العقول، ص 168 .
31 . همان .
32 . همان .
33 . همان و بحارالانوار، ج 100، ص 79 .
34 . تحف العقول، ص 168 .
35 . همان .
36 . بحارالانوار، ج 26، ص 288 .
37 . موسوعة کلمات امام حسین (ع)، (ترجمه)، ص 840 .
38 . بحارالانوار، ج 44، ص 383 .
39 . همان، ج 100، ص 79 .
40 . احتجاج طبرسی، ج 1، ص 292 .
41 . بحارالانوار، ج 45، ص 299 .
42 . مقتل، خوارزمی، ج 1، ص 226 .
43 . بحارالانوار، ج 4، ص 364 .
44 . تاریخ طبری، ج 3، ص 334 .
45 . دیوان امام حسین (ع)، ص 178 .
الف: افشاگری علیه معاویه
1ـ افشای چهره معاویه و همراهان در جنگ صفین
در یکی از روزهای جنگ صفّین طراحان شام، از جمله معاویه به فکر نفوذ در خاندان عترت افتادند. عبداللّه عمر برای امام حسین(ع) پیغام ملاقات فرستاد، وقتی در گوشهای از میدان بسوی او رفت، پسر عمر گفت: من برای جنگ با تو نیامدم، میخواهم تو را نصیحت کنم، امام حسین(ع) فرمود: چه نصیحتی داری؟ گفت: قریش از پدرت اطاعت نمیکنند، آیا تو میتوانی با علی(ع) مخالفت کنی و او را بر کنار سازی تا ما همه تو را به عنوان رهبر جامعه اسلامی برگزینیم؟!افشای مفاسد معاویه و یزید در سخنان امام حسین(ع)
حجةالاسلام سید جواد حسینی2ـ افشاگری بعد از شهادت حجر:
پس از آنکه معاویه جمعی از یاران امیرمؤمنان(ع) همراه با حجربن عدی را به شهادت رساند، همان سال به سفر حج رفت.3ـ افشای سیاستهای معاویه
معاویه با اینکه قرار داد نامه صلح امضاء کرد و پذیرفت که حکومت را پس از خود به شورای مسلمین واگذارد، و آن را بصورت موروثی در نیاورد، در اواخر زندگانی خود خیانت کرد و تصمیم گرفت برای ولایت عهدی یزید از مسلمانان بیعت بگیرد.4ـ سخنرانی افشاگرانه در منی
امام حسین(ع) در اواخر زندگی معاویه که خیانت به صلحنامه با امام حسن(ع) را آشکارا مطرح و برای یزید بیعت میگرفت، به حج رفت و در «منی» مردان و زنان بنی هاشم و دوستان و یاران خود را جمع و به پاخاست و به افشای سیاستهای شیطانی معاویه پرداخت و چنین فرمود:5 ـ سخنرانی دیگر در منی
حضرت اباعبداللّه (ع) به میزان تحرّکات سیاسی بنی امیّه و شخص معاویه در روزهای آخر زندگی، به تبلیغات گستردهای در مدینه، در سفر حج دست زد.6ـ نامه هشدار دهنده به معاویه:
«...هان ای معاویه! آیا تو آنکس نیستی که حجر کندی را کشتی؟ و مردم نمازگزار و پرهیزکار را که ظلم و بدعت را نمیپسندیدند؟ و در امر دین از سرزنش کسی نمیترسیدند؟ تو با ظلم و ستم آنها را کشتی با اینکه سوگندهای فراوان خوردی عهد و پیمان استوار نمودی که آنها را نمیکشی، بی آنکه در ملک تو فتنهای پدید آورند، یا دشمنی آغاز کنند.7 ـ نامه اعتراض آمیز
بعد از آنکه معاویه برای یزید از مردم بیعت گرفت، حضرت در نامه اعتراضآمیز و افشاگرانه، نوشت: «ای معاویه پسرت را جانشین خود قرار دادی، او نوجوانی است که شراب میخورد، و با سگها بازی میکند، توبه امانت الهی خیانت کردی و مردم را آلوده ساختی، و پندهای پروردگارت را نپذیرفتی، چگونه ممکن است رهبری امّت محمّد(ص) را کسی بر عهده گیرد که شراب میخورد؟ و با فاسقهای شرور زمان، مست کننده مینوشد، شرابخوار بر یک درهم پول امین نمیباشد، چگونه رهبر امّت اسلامی خواهد شد؟ب: افشاگری علیه یزید
بعد از مرگ معاویه، سران بنی امیّه یزید را بر تخت حکومت نشاندند و فشار سیاسی بر مخالفان مخصوصاً شخص امام حسین(ع) را آغاز کردند.پاسخ افشاگرانه به شعارهای یزید
طرّاحان سیاسی بنی امیّه پس از مرگ معاویه میخواستند با تهاجم تبلیغاتی چهره مطلوبی از یزید نشان دهند، یزید را واداشتند تا اشعاری در مدح و ستایش بنی هاشم و ارزش صلح و سازش بسراید و آن را در شهر مدینه در میان قریش و بنی هاشم پخش کردند وقتی آن اشعار بدست امام حسین(ع) رسید اینگونه پاسخ داد: «بنام خداوند بخشنده مهربان، پس اگر به تو دروغ میگویند به آنان بگو، من رفتاری دارم و شما نیز رفتار خودتان را دارید، شما از رفتار من بیزار و من نیز از رفتار شما بیزارم.»(10)پی نوشت:
1. فتوح ابن اعثم کوفی، ج 3، ص 35، و فرهنگ سخنان امام حسین(ع)، محمد دشتی، ص 357 ـ 358.
2. بحارالانوار، ج 44، ص 129، حدیث 19 ـ تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 213. وسائل الشیعه، ج 2، ص 704، حدیث 3.
3. تاریخ طبری، ج 3، ص 248، الغدیر، ج 10، ص 248 ؛ فرهنگ سخنان امام حسین(ع)، همان، ص 256 ـ 257.
4. سوره صف، آیه 7.
5. الغدیر، ج 1،ص 198، بحارالانوار، ج 33، ص 182 و فرهنگ سخنان امام حسین(ع)، ص 258 ـ 261.
6. تحف العقول، ص 168، بحارالانوار، ج 100، ص 79، حدیث 37 و فرهنگ سخنان امام حسین(ع)، ص 268.
7. رجال کشی، ص 23، بحارالانوار، ج 44، ص 212 حدیث 9 و فرهنگ سخنان،همان، ص 363 و 364.
8. همان، ص 362 و دعائم الاسلام، ج 2، ص 133، حدیث 468.
9. فتوح ابن اعثم، کوفی، ج 5، ص 14 ؛ بحارالانوار، پج 44، ص 325.
10. مضمون آیه 41 یونس رـ ک فتوح ابن اعثم کوفی، ج 5، ص 75 و فرهنگ سخنان امام حسین(ع)، ص 376.
11. بحارالانوار، ج 44، ص 381.
جرم رضایت به گناه نیاکان
در روایات آمده است که امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از نسل قاتلان حسین علیهالسلام انتقام میگیرد. شخصی از امام رضا علیهالسلام پرسید: از امام صادق علیهالسلام رسیده است که قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) هنگام خروج از نسل قاتلان سیّدالشهدا انتقام خواهد گرفت؛ در حالی که قرآن کریم میفرماید: «هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمیکشد»، پس چگونه این عمل توجیه میشود؟ حضرت در پاسخ فرمودند: «همه سخنان خداوند راست است، اما از آنجا که فرزندان کشندگان امام حسین علیهالسلام از کار نیاکان خویش راضی بوده، بدان افتخار میکنند، امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آنان را نیز میکشد؛ زیرا کسی که از کار دیگری راضی باشد، مانند همان کسی است که بدان کار اقدام کرده است. اگر کسی در مشرق زمین کشته شود و فردی در مغرب زمین از آن باخبر شده، بدان راضی باشد، او نیز شریک جرم قاتل است، آری! سبب انتقامگیری از فرزندان قاتلان سیدالشهداء این است که آنان کار پدرانشان را تأیید میکنند...».امام حسین علیهالسلام ، منصور خدا
امام صادق علیهالسلام در تفسیر آیه شریفه «... و آن کس که مظلوم کشته شده، برای ولیاش سلطه و حق قصاص قرار دادیم، اما در قتل اسراف نکند؛ چرا که مورد حمایت است»، فرموده است: «مراد از «سلطان منصور» مهدی آل محمد(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که برای گرفتن انتقام خون سالار شهیدان قیام میکند و فرزندان و نسل قاتلان آن حضرت را به کیفر اعمال ننگین پدرانشان میرساند؛ زیرا آنان از کار نیاکانشان راضی بوده، آن را تأیید میکنند».کیفر قاتل امام حسین علیهالسلام
کیفر و عذاب اخروی قاتلان سیدالشهداء، بسیار شدیدتر و دردناکتر از کیفر دنیوی آنان است. رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرماید: «قاتل امام حسین علیهالسلام در تابوتی از آتش به سر میبرد و به اندازه نیمی از جهنمیان عذاب خواهد شد. دستها و پاهای او را با زنجیرهای آتشین میبندند و در قعر جهنم میافکنند. او دارای بوی بسیار متعفّنی است که جهنمیان از آن به تنگ آمده، به خدا پناه میبرند. آری! او جاودانه در آتش میسوزد و در عذاب سخت و دردناک به حیات ننگین خویش ادامه میدهد. هنگامی که همه بدنش سوخت، دوباره پوست و گوشت جدیدی پیدا میکند و سوخت و سوز او همیشگی است. وای بر او! وای بر او!»قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، منتقم امام حسین علیهالسلام
ابوحمزه ثمالی میگوید که از امام باقر علیهالسلام پرسیدم: «آیا شما خاندان پیامبر، همگی به حق قیام نمیکنید و قائم به حق نیستید؟» فرمود: «آری». عرض کردم: «پس چرا لقب «قائم» تنها به یکی از شما گفته میشود؟» حضرت فرمود: «هنگام شهادت امام حسین علیهالسلام فرشتگان بیتابی کرده، به خدای سبحان عرض کردند: ای مولای ما! آیا قاتلانِ بهترین انسانهای روی زمین را به حال خودشان رها میکنی و آنها را کیفر نمیدهی؟ خداوند فرمود: آرام باشید! به عزت و جلالم سوگند که بیشک از آنان انتقام میگیرم. سپس امامانی را از نسل سیّدالشهدا علیهالسلام ، به فرشتگان نشان داد و آنان شادمان شدند. خداوند یکی از آنان را که در حال قیام به نماز بود نشان داد و فرمود: با این مرد ایستاده ـ قائم ـ از آنها انتقام خواهم گرفت».پي نوشت :
1- غير از جوامع ابتدايى; زيرا در آنها عامه وجود ندارد.
2-
هر چند در بينش اسلامى، تقديم و تاخير اين شيوهها وابسته به يك سلسله
معيارهاى ارزشى ويژه اين فرهنگ الهى است و از اين حيث، بايد در فرصت مناسبت
ديگرى به بحث پرداخت، لكن در اين مقال، اين بررسى از حيث تحليل
جامعهشناسانه مدنظر است.
3- ر. ك. به: محمد تقى مجلسى، بحارالانوار،
ابواب ما يختص بتاريخ الحسينبنعلى عليهماالسلام، باب34، بابثوابالبكاء
على مصيبته و مصائب سائر الائمة عليهمالسلام و فيه ادب الماتم يوم
عاشوراء، ج 44، ص 278 -296
4- ر. ك. به: كامل الزيارات، باب 38، روايت 1 و 4 و نيز باب 10 روايت 1
5- پيشين، باب 41، روايت3
6-
پيشين، باب46، روايت 1 و 2 ; باب49 و روايت 1، 2 و 5 ، باب 51 ; روايت 1
باب56 ; روايت3 ، باب59 ; روايت 2، باب49 ; روايت6 ، باب 22 ; روايت 1
و 2 ، باب 44 ; روايت 1 ، باب 50 ; روايت 1 و 2 ، باب 52 ; روايت 1 و 2،
باب 54 ; روايت17 و بابها و روايات ديگرى در همان كتاب
7- و 8- و 9-
روح الله موسوى (رهبر كبير انقلابقدس سره)، صحيفه نور، ج 8، بيانات در جمع
وعاظ و خطباى مذهبى به مناسبتحلول ماه محرم
مدینه ****** زمان : نيمه دوم ماه رجب سال 60 هجری
حاکم وقت مدینه ( ولید بن عتیقه ) پس از مرگ معاویه دستور یافت تا از امام حسین ( ع) برای یزید بیعت بگیرد . حضرت فرمود : (( ... یزید فردی است شرابخوار وفاسق که به ناحق خون می ریزد واشاعه دهنده فساد است ودستش به خون افراد بیگناه آلوده گردیده وشخصیتی همچون من با چنین مرد فاسدی بیعت نمی کند .))مکه ****** زمان : از 3 شعبان تا 8 ذی الحجه 60 هجری
امام (ع) در سوم شعبان به مکه رسید ودر خانه عباس بن عبدالمطلب سکنی گزید .مردم مکه وزائران خانه خدا که از اطراف آمده بودند به دیدار حضرت شرفیاب می شدند.صَفّاح ****** زمان : چهارشنبه 9 ذی الحجه 60 هجری
امام (ع) در پاسخ به مخالفین حرکت به سوی عراق ، فرمود : ((رسول خدا را در خواب دیدم و به امر مهمی ماموریت یافتم وباید آن را تعقیب کنم ))ذات عِرق ****** زمان : دوشنبه 14 ذی الحجه 60 هجری
در این منزلگاه بود که عبدالله بن جعفر ، همسر زینب (س) امان نامه ای را از استاندار مدینه ((عمروبن سعید))که آن ایام در مکه به سر می برد ، گرفت وبرای حضرت آورد که مضمون آن چنین بود : من تو را از ایجاد تفرقه بر حذر داشته واز هلاک تو می ترسم !! لذا به سوی من برگرد تا در امان من بمانی !حاجِر ****** زمان : سه شنبه 15 ذی الحجه 60 هجری
حضرت نامه ای را برای تعدادی از مردم کوفه توسط ((قَیس بن مُسهِر)) فرستاد وچنین نوشت : « نامه مسلم بن عقیل که حاکی از اجتماع شما در کمک وطلب حق ما بود به من رسید خداوند به خاطر نصرت ویاریتان پاداش بزرگی نصیبتان کند ... هنگامی که فرستاده من قیس بر شما وارد شد در کارتان محکم وکوشا باشید ، من همین روزها به شما می رسم . »خُزَیمِیّه ****** زمان : جمعه 18 ذی الحجه 60 هجری
حضرت وهمراهان یک روز ویک شب در این منزلگاه توقف کردند ، عده ای پیوستن « زهیر بن قین » به حسین (ع) را در این منزلگاه گفته اند .زَرُود ****** زمان : دوشنبه 21 ذی الحجه 60 هجری
زهیر بن قین که دارای عقیده عثمانی بود ، در آن سال مراسم حج را بجای آورده وبه کوفه باز می گشت . ناخوشایندترین چیز نزد او فرود آمدن در یک محل با حسین (ع) بود . هر دو در این منزلگاه به ناچار فرود آمدند . در حالی که زهیر با همراهانش مشغول غذا خوردن بود ، حضرت از طریق نماینده ای ،زهیر را به خیمه اش دعوت کرد ، اما او تأملی کرد . همسرش به او گفت : «سبحان الله پسر رسول خدا ترا می خواند وتو اجابت نمی کنی ! » زهیر با اکراه به سوی حضرت رفت . اما هنگام مراجعت از خیمه آن حضرت ، آثار خوشحالی از چهره اش نمایان شد وبه همراهان گفت : « من به حسین ملحق خواهم شد ، هر کس میل دارد در یاری فرزند پیامبر شرکت کند ، با ما بیاید وهر کس با ما نیست با او وداع می کنم » لذا همسرش نیز او را رها نکرد وتا واقعه عاشوراوشهادت زهیر ، همراه کاروان حسینی بود.ثَعلَبیّه ****** زمان : سه شنبه 22 ذی الحجه 60 هجری
حضرت شبانه وارد این منزلگاه شد وخبر شهادت مسلم بن عقیل وهانب بن عروه را به وی دادندزُباله ****** زمان : چهارشنبه 23 ذی الحجه 60 هجری
حضرت (ع) در این منزلگاه چنین فرمودند : شیعیان کوفه ما را بی یارویاور گذاشته اند . هر کس از شما بخواهد ، می تواند بازگردد واز سوی ما حقی بر گردنش نیست .بَطنُ العَقَبه ****** زمان : جمعه 25 ذی الحجه 60 هجری
از سخنان امام حسین (ع) در این منزلگاه :شَراف (و ذُو حُسَم ) ****** زمان : شنبه 26 ذی الحجه 60 هجری
حضرت در منزلگاه شراف دستور دادند که آب فراوان برداشته وصبحگاهان حرکت کنند . درمیان راه و هنگام ظهر به لشکری برخوردند وامام (ع) با سرعت وقبل از دشمن در منزل « ذُو حَسَم » مستقر شد. آنگاه امام (ع) فرمان داد تا لشکر دشمن ونیز اسبان آنان را سیراب کنند .بَیَضه ****** زمان : یکشنبه 27 ذی الحجه 60 هجری
لشکر امام حسین وحر که به موازات ونزدیک همدیگر حرکت می کردند در این محل فرود آمدند . حضرت در این منزلگاه لشکریان حر را مخاطب قرار داده ، چنین فرمود : « بنی امیه به فرمان شیطان از اطاعت خدا سرپیچی نموده وفساد کردند .حدود خدا را اجرا نکرده وبیت المال را منحصر به خود ساختند. حرام خدا را حلال وحلال خدا را حرام کردند .... شما به من نامه ها نوشتید وگفتید که با من بیعت کرده اید ، حال اگر به بیعت خویش با من پایبند بمانید کار عاقلانه ای کرده اید که من فرزند دخت پیامبر (ص) واسوه ای برای شما هستم . اگر بیعتتان را بشکنید ، سوگند به جانم ! که از شما هم بعید نیست ،چرا که با پدرم علی (ع) وبرادرم حسن وپسر عمویم مسلم پیمان شکنی کردید بدانید اگر چنین کنید سعادت خودتان را از دست داده اید .عُذَیبُ الهِجانات ****** زمان : دوشنبه 28 ذی الحجه 60 هجری
چند تن از اهل کوفه با حضرت ملاقات کرده واوضاع شهر را چنین توصیف کردند : « به اشراف کوفه رشوه های گزاف داده اند واینک یک دل ویک زبان با تو دشمنی می ورزند وسایر مردم دلشان با توست . امافردا شمشیرهایشان به روی تو کشیده می شود . »قصر بنی مُقاتِل ****** زمان : چهارشنبه اول محرم 61 الحرام هجری
گروهی از اهل کوفه در این منزلگاه خیمه زده بودند ، حضرت از آنها پرسید : آیا به یاری من می آیید ؟ بعضی گفتند دل ما رضایت به مرگ نمی دهد وبعضی گفتند : ما زنان وفرزندان زیادی داریم ، مال بسیاری از مردم نزد ماست وخبر از سرنوشت این جنگ نداریم ، لذا از یاری تو معذوریم .نینوا ( و کربلا) ****** زمان : پنج شنبه دوم محرم الحرام 61 هجری
نینوا جایی است که حر دستور یافت حضرت را در بیابانی بی آب وعلف وبی دژ وقلعه فرود آورد . امام (ع ) برای اقامت در محل مناسبتری ، به حرکت خود ادامه داد تا به سرزمینی رسید . اسم آنجا را سوال فرمود ؛ تا نام کربلا را شنید ، پس گریست وفرمود : پیاده شوید، اینجا محل ریختن خون ما ومحل قبور ماست ، وهمین جا قبور ما زیارت خواهد شد ، وجدم رسول خدا چنین وعده داد .کربلا ****** زمان : جمعه سوم محرم الحرام 61 هجری
عمر بن سعد با لشکری چهار هزار نفره از اهل کوفه وارد کربلا شد .کربلا ****** زمان : شنبه چهارم محرم الحرام 61 هجری
عبیدالله بن زیاد در مسجد مردم را چنین خطاب کرد:« ای مردم ! خاندان ابوسفیان را آزمودید وآنها را چنان که می خواستید یافتید !! ویزید را می شناسید که دارای رفتار وروشی نیکوست که به زیر دستان احسان می کند وبخششهای او بجاست ! اکنون یزید دستور داده تا بین شما پولی را تقسیم نمایم وشما را به جنگ با دشمنش حسین بفرستم .»کربلا ****** زمان : یکشنبه پنجم محرم الحرام 61 هجری
نیروهای پراکنده در سطح شهر کوفه کم کم جمع شده وبه لشکر عمربن سعد می پیوندند.کربلا ****** زمان : دوشنبه ششم محرم الحرام 61 هجری
عمر بن سعد نامه ای را از عبیدالله دریافت می دارد که مضمون آن چنین است : من از لشکر سواره و پیاده چیزی را از تو فرو گذار نکردم ، وتوجه داشته باش که مأمورانی سپرده ام هرروز وضعیت را به من گزارش کنند .کربلا ****** زمان : سه شنبه هفتم محرم الحرام 61 هجری
تعداد نظامیانی که لباس وسلاح جنگی وحقوق از حکومت غاصب بنی امیه گرفته وبه جنگ امام حسین (ع) آمده بودند را ، بالغ بر 30 هزار جنگجو نوشته اند .کربلا ****** زمان : چهارشنبه هشتم محرم الحرام 61 هجری
هر لحظه تب عطش در خیمه ها افزون می شد ، امام (ع) برادرش عباس را به همراه عداه ای شبانه حرکت داد . آنها با یک برنامه حساب شده ، صفوف دشمن را شکسته ومشکها را پر از آب کردند وبه خیمه ها برگشتند.کربلا ****** زمان : پنج شنبه نهم محرم الحرام 61 هجری
شمر خود را به خیام امام (ع) رسانده ، ضمن صدا کردن حضرت عباس ودیگر فرزندان ام البنین ، می گوید : « برای شما از عبیدالله امان نامه گرفتم » آنها متفقاً گفتند : « خدا تو را وامان نامه تو را لعنت کند ، ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر امان نداشته باشد ؟»کربلا ****** زمان : جمعه دهم محرم الحرام 61 هجری
امام (ع) با یارانش نماز صبح را به جماعت خواند وسپس با آنها چنین سخن گفت : « ... خدا به شهادت من وشما فرمان داده است . بر شما باد که صبر وشکیبایی را پیشه خود سازید .».:: This Template By : web93.ir ::.