
بخش ورزشی تبیان با آغاز دهمین دوره رقابت های لیگ برتر باشگاه های کشور اقدام به پیش بینی مسابقات لیگ برتر باشگاه های کشور کرده است.
به گزارش گروه ورزشی تبیان؛ همانطور که وعده داده بودیم با توجه به آغاز رقابت های لیگ دهم تبیانی ها با چند هفته ای تاخیر پیش بینی مسابقات لیگ را برای شما عزیزان در نظر گرفته اند که تا پایان رقابت ها نیز ادامه خواهد داشت.
پیش بینی لیگ برتر با مسابقات گذشته متفاوت است و کاربران گرامی باید تا هفته های پایانی همانند تیم های لیگ برتر برای کسب عناوین برتر به رقابت بپردازند.
پیش بینی اینگونه است که کاربران می توانند هرهفته تمام بازی های لیگ برتر را پیش بینی کنند - هر بازی یک امتیاز دارد - و امتیازات آنها هر هفته با هم جمع می شود و در هفته های پایانی نفراتی که امتیازات بیشتری را جمع آوری کرده اند جوایز نفیسی دریافت خواهند کرد.
برای شرکت در پیش بینی بزرگ لیگ برتر باشگاه های کشور باید به خانواده بزرگ تبیان بپیوندید تا بتوانید شانس خود را برای پیش بینی رقابت ها امتحان کنید. برای عضو شدن اینجا کلیک کنید.

از شما کاربران گرامی تقاضا داریم تا انتقادات، پیشنهادات و نظرات خود را به نشانی اینترنتی بخش ورزشی تبیان که در تصویر قابل ملاحظه است را مطرح کنید تا بر جذابیت های پیش بینی لیگ دهم افزوده شود.
این مسابقات از هفته هفتم لیگ برتر آغاز خواهد شد و شما فوتبالدوستان می توانید برای شرکت در این نظرسنجی بزرگ که تا هفته های پایانی لیگ برتر ادامه خواهد داشت شرکت کنید.
برای شرکت در این نظرسنجی، پس از عضو شدن بر روی لینک قرمز رنگ داخل کادر زیر کلیک کنید.
نکات مهم پیش بینی لیگ برتر دهم
1)برای شرکت در نظر سنجی ابتدا حتما باید عضو سایت تبیان شوید.
2) هر هفته فقط می توانید بازی ها همان هفته را پیش بینی کنید.پس از پایان هر هفته بلافاصله بازی های هفته بعد برای پیش بینی در اختیار شما کاربران گرامی قرار خواهد گرفت.
3) زمانی که پیش بینی بازی ها را انجام دادید در مقابل هر کدام از بازی ها باید کلید ذخیره را بزنید تا تبت اطلاعات با موفقیت صورت گیرد.
4) به افرادی که بتوانند تمام بازی ها یک هفته را درست پیش بینی کنند جایزه هفتگی اهدا خواهد شد و همچنین در پایان لیگ برتر نیز به بیست نفر از افرادی که بتوانند به حدنصاب امتیاز دست یابند به قید قرعه جوایزی نفیس اهدا خواهد شد.
5) به زودی جدولی طراحی خواهد شد تا کاربران بتوانند جایگاه رده بندی تمامی شرکت کنندگان را ببینند و از جایگاه خود در جدول رده بندی پیش بینی لیگ برتر تبیان با خبر باشند.
رضا سیگاری - گروه جامعه و ارتباطات
همدیگر را دوست داشته باشیم

تبیان:با توجه به اینکه شما سال هاست که با جوانان و دانشجویان در ارتباط هستید، به نظر شما بزرگ ترین مشکل ازدواج در بین جوانان امروز چیست؟
به نظر من مشکلات فرهنگی ازدواج است. اینکه سن ازدواج بالا رفته است. استرس هایی که به نسل جوان داده می شود، برآیند کلی اش در این خلاصه می شود که نوع انسان امروز و به طبع آن جوان تا حد زیادی مسئولیت گریز شده است. در تشکیل خانواده یک نوع مسئولیت پذیری وجود دارد. خود به خود مسئولیت پذیری در نقطه ی مقابل مسئولیت گریزی قرار می گیرد . چرا؟! چون وقتی به مشکلات اقتصادی نگاه می کند به شکست های عاطفی و عاشقی در هم سن های خودش نگاه می کند، یا به پاره ای از درگیری های عاطفی، درگیری های خانوادگی، درگیری های اقتصادی نگاه می کند،عطایش را به لقایش می بخشد.
به نظر من برآیند کلی انسانی که در نقطه ی موجود قرار دارد مال نظام اومانیستی و انسان محوری و خویش پرستی است که در جای خودش جای تأمل دارد که چرا انسان تن به بار مسئولیت نمی دهد.
طبیعتاً موانعی که الان در پیش پای جوانان وجود دارد شغل و بی کاری و مباحث اقتصادی است و به طبع آن درآمد ناکافی و مباحث کلی خیانت و بی عاطفگی و بی وفایی باعث ایجاد نوعی ترس در انتخاب ها شده است. همچنین مباحث کلی تحت عنوان عدم تفاهم و ناسازگاری که بین خانواده ها و دو نفر اتفاق می افتد بار روانی پذیرش و انتخاب را سنگین کرده است.
موضوع دیگر، تحت عنوان ناتوانی های شخصی است مثل ناتوانی های فیزیکی، ناتوانی هایی مهارتی از قبیل مهارت برقراری ارتباط، مهارت حل مسأله، مهارت مدیریت هیجان، اینکه خود را از درون دارای اعتماد به نفس کافی برای ازدواج نیابد. این چند سرفصل کلی از عواملی هستند که باعث کاهش ازدواج و حتی افزایش سن ازدواج در جوانان شده است.
اگر نگاه ما به مسأله یک نگاه تحلیلی باشد آن وقت وام های ازدواج نمی گویم بد است اما گره گشا نیستند چون نگاه آدم ها در انتخاب راهشان، در انتخاب مسئولیت شان نگاه درستی نیست. ما وقتی کسی که ازدرون بیمار است را با پانسمان پوستش مداوا می کنیم معلوم است درمان نمی شود.مسأله اش و مشکل اش در جای دیگر است اشتباه نشود، نمی گویم تسهیلات لازم نیست. کمک خانواده همه لازم است اما مشکل جای دیگری است.
یکی از موضوعاتی که در مشاوره ها به طور مکرر با آن مواجه شدم این است که زوج های جوان می گویند که ما نمی خواهیم زیر بلیط پدر و مادر باشیم. ما می خواهیم دست مان در جیب خودمان باشد. این باور خیلی بدی است.
اگر پدر و مادری در گذران معیشت روزمره ی خودشان ناتوان هستند این یک بحث جداست ، اما اگر پدر و مادر توانمند است اما پسر به دلیل نگاه های غیراصولی می گوید من نمی خواهم پدر و مادرم کمکم کنند جای تامل دارد.
وقتی کسی که از درون بیمار است را با پانسمان پوستش مداوا می کنیم ، معلوم است درمان نمی شود.
پدر و مادر تمام عشق و علاقه اش این است فرزندش را در آغاز زندگی مشترکش حمایت کند و راه بیاندازد.جوانی که پدر و مادرش را از همراهی محروم می کند هم خودش را محروم کرده و هم پدر و مادرش را از این نعمت محروم ساخته است.
اینها نتیجه گیری های عملی این نوع تفکر است که آدم ها خودشان فقط مهم هستند. اینکه در مقابل پدر و مادر نباید تواضع کرد،جوری زندگی کنیم که خودمان را به آنها نشان دهیم این نهایت خودمحوری است که از آفات فرهنگی این نوع نگاه است در صورتیکه این امکان بزرگ، با علاقه، بدون منت فراهم است. جوان هم اگر مسئولیت پذیر باشد می تواند در وقت مقتضی این حمایت ها راجبران کند.
حتی دختر جوان دیدم که اصرار دارد که دستش توی جیب خودش باشد. دختری که مسئولیت اصلی مالی اش در آینده به عهده ی همسر خواهد بود. به نظر من این یک انحراف جدی است.
این شخص فردا با همسرش هم دچار نوعی تعارض خواهد شد. اینها در زندگی آینده به تعبیر قرآن مجید جعل بینکم موده ورحمه نخواهند شد. این مرزهای اقتصادی، کم کم به مرزهای عاطفی و مرزهای اخلاقی تبدیل می شود.
ما اگرهر چیز را سر جای خودش بگذاریم آن وقت متوجه خواهیم شد که قطعاتی از پازل را که چیدیم تصویر زیبایی خواهد داشت. ما از روی خودخواهی قطعاتی از این پازل را برمی داریم و بعد می گوییم چرا تصویر درست درنمی آید. چرا از زندگی مان لذت نمی بریم. چرا غرورمان وعاطفه مان سر جایش نیست. واقعاً یکی از دلایل تاخیر در ازدواج همین نگاه های فرهنگی است.
تبیان: در واقع شما معتقدید که معضل فرهنگی خیلی پررنگ تر و فربه تر از مشکلات اقتصادی است یا به زبان ساده تر ریشه های همان موضوع اقتصادی را هم می بایست در مسائل فرهنگی جست و جو کرد؟
صد در صد. آدم هایی که دو دو تا چهارتا می کنند و با عدد و رقم حرف می زنند اگر این حرف های مرا بشنوند و ادعای من را بخوانند شاید فکر کنند که من خیالاتی شده ام اما واقعاً این طوری نیست.
آدم ها مراجعه کنند به فطرت خودشان،به همان خمیر مایه ی اولیه ی خودشان، آیا واقعاً مشکل ما، مشکل اقتصاد است یا اینکه مشکل ما این است که همدیگر را دوست نداریم. اگر واقعاً همدیگر را دوست داشته باشیم با کم همدیگر می سازیم اما اگر همدیگر را دوست نداشته باشیم با همه ی دارایی های مان باز هم مشکل داریم.
اگر واقعاً همدیگر را دوست داشته باشیم با کم همدیگر می سازیم اما اگر همدیگر را دوست نداشته باشیم با همه ی دارایی های مان باز هم مشکل داریم.
برگزاری مراسم در یک هتل موضوعیت ندارد. من بحثم این است که این نگاه یک نگاه غلطی است. وقتی در مورد محل برگزاری می خواهند تصمیم گیری کنند به این نقطه می رسند اگر به موضوع دیگری برسند به جمع بندی نامطلوب دیگری می رسند.
اگر آدم ها فکر کنند که آمده اند به این دنیا و 60- 70 سال فرصت دارند و قرار است در این مدت به حقیقتی دست پیدا کنند و برای رسیدن به این حقیقت متعالی به هم دوش نیاز دارند،به همسرنیازدارند، به همراه نیاز دارند. بعد از یک انتخاب بزرگ تر به انتخاب بزرگ همسر می رسند و متناسب با آن هدف همراه را انتخاب می کنند و همراهی که با آن هدف تناسب دارد حتماً آدمی را از معضلات و مشکلات در می آورد.
اینکه از رسول خدا نقل شده است که از حضرت زهرا یا حضرت علی پرسیدند که همسرت را چگونه یافتی جواب شنیدند:یاورخوبی دراطاعت پروردگارم ،این معنای عظیمی دارد.
نگوئیم حضرت علی(ع) کجا و ما کجا؟ حضرت فاطمه کجا وما کجا. بله به لحاظ مقام و رتبه هیچ وقت به آن ساحت های پاک دسترسی نداریم ولی آیا ما را دعوت کرده اند به این مسیر یا نه؟!
بعضی اوقات بچه های حضرت زهرا ازشدت گرسنگی رنگ از رخسارشان پریده بود اما ازهمسرشان گله و شکایت نداشتند چون الفت وعلاقه و محبت بین ایشان برقرار بود.
ممکن است یک انسان مادی بگوید که علاقه و محبت را نمی شود گذاشت سر سفره و آن را خورد؟! این جای خودش درست است اما واقعاً محبت جای خیلی ازفضاهای خالی ها را پر می کند و خیلی از مشکلات را اصلاً بوجود نمی آورد.
چرا گاهی اوقات وجود یک سنگریزه درغذا معرکه ی دعوا می شود جرقه ی دعوا می شود. قطعاً سنگریزه که این قدر وزن ندارد. یک زمینه ی هایی و یک بسترهایی دارد. یک تفاوت های نگرشی، یک فاصله ی عاطفی وجود داشته که باعث شده الان ریشه ی این مشاجره شود.
وقتی که یک زندگی انبار باروت بود کوچک ترین جرقه ای آن را منفجر می کند اما اگر یک زندگی پر از صفا و صمیمیت و یکرنگی و عاطفه بود شعله های آتش هم نمی توانند آن را به آتش بکشاند.
می خواهم تاکید کنم که ماجرای نگاه فرهنگی به مقوله ی ازدواج خیلی مهم است که باور ما درباره ی زندگی چیست؟ انتظار ما از همسر چیست؟ در بحث تولد فرزند نگاه کنید، وقتی زوج های جوان ازدواج می کنند تا چند سال از تولد فرزندشان جلوگیری می کنند وقتی از ایشان علت را جویا می شویم می گویند مشکلات اقتصادی یعنی همه چیز را از این پنجره نگاه می کنند در صورتیکه هم به تجربه اثبات شده ه وهم قرآن می فرماید که ما روزی فرزندانتان را می رسانیم. وقتی به فرزند هم می رسد تصمیم خودمحورانه می گیرد. این نگاه فرهنگی در حوزه ی فرزند دار شدن ببینید که چه اثراتی دارد و چه نتایجی دارد؟
اگر می خواهیم فرزند دار شویم باید پول بیشتر داشته باشیم. شب نخوابیم ، گرفتار می شویم، دست و پایمان بسته می شود. نعمت حیات یک انسان را از ثمره ی یک ازدواج ببینید ازچه زاویه ای بررسی می کنند این محصول همان نگاه فرهنگی است. فرزند را به این مقیاس ها دیدن منجر به سقط جنین می شود گزارش هایی از گوشه و کنار به طور خیلی کم و محدود شنیده می شود برآ یند همین نگاه دنیاگرایانه و خودمحورانه به خویش و به هستی است.
این نهایت خودپرستی است که فرزندی که دعوت خدا از ناحیه ی او عطاء شده است را حذف کنند به خاطر اینکه می خواهند راحت تر زندگی کنند.
تبیان: بیشترکسانی که در این حوزه صحبت می کنند عمده ی موضوع و مشکل را منحصر به مسائل اعتقادی می کنند ولی این نگاه شما جالب بود؟ من نقش مسائل اقتصادی را نفی نمی کنم باید باور کنیم وضعیت اقتصادی نسبت به آن چیزی که باید باشد خیلی فاصله دارد من حرفم این است که آدمی که پول دارد آیا همه ی مشکلاتش حل شده است- واقعاً این به خورد باور ما رفته و در وجودمان نهادینه شده که پول رافع همه ی مشکلات است و جای همه چیز را می تواند بگیرد. این طوری نیست. پول یک عاملی است که اگرنگاه درستی به آن داشته باشیم می تواند نقش عاملیت خود را به خوبی ایفا کند. اگر این نگاه نباشد پول اول دردسر است.

هشتمین همایش چهرههای ماندگار ،با حضور رئیس سازمان صدا و سیما و روسای فرهنگستانهای کشور در سالن همایشهای سازمان صدا و سیما آغاز شد و طی آن برخی از چهرههای ماندگار حوزههای مختلف فرهنگی، هنری و علمی معرفی شدند.
در این مراسم از علیرضا افتخاری به عنوان چهره ماندگار موسیقی معرفی شد.
در دیگر رشته ها جواد صالحی در زمینه مهندسی برق، عباس اخوین در زمینه خوشنویسی،محمد لنگن هاوزن در رشته اسلام شناسی،محمد علی مولوی در زمینه ژنتیک،رضاشعبانی در زمینه تاریخ, مسعود جعفری جوزانی در حوزه سینما، منصور فلامکی در رشته معماری، سید عبادالله محمودیان در رشته ریاضی، باقر لاریجانی در زمینه پزشکی، علی شادمان در رشته مکانیک و جعفر مهراد در رشته کتابداری و ... به عنوان چهرههای ماندگار معرفی شدند.
در هفت دوره گذشته این همایش از205 چهره ماندگار رشته های مختلف علمی،فرهنگی و هنری تجلیل شده بود.
امیرحسین رستمی در نقش علاف السلطنه!
امیرحسین
رستمی در این باره گفت: « قهوه تلخ را که دیدم به یاد قصه شبهای برره
افتادم. آنجا هم محوریت داستان با سیامک انصاری بود که نقش یک آدم شهری را
بازی می کرد و وارد روستایی می شد که با خودش تفاوت فرهنگی زیادی داشت. اما
در مجموع شخصا کارهای مهران را خیلی دوست دارم چون همیشه پای کارهایش امضا
دارد. و به کارهایی که می سازد، هویت می دهد.»
رستمی در خصوص حضور در
قهوه تلخ گفت: « خشایار الوند پیشنهاد کرده که یک نقش با عنوان «علاف
السلطنه» به کار اضافه کنیم و من هم نقش آن را بازی کنم. علاف السلطنه یک
سردار یونانی است که در کنار مهران مدیری؛ که نقش بلوتوث کبیر را دارد،
بازی می کند. البته این طرح هنوز ، نهایی نشده است. »
هفتمين دوره قرعه كشي قهوه تلخ
تغيير در جوايز از دوره نهم
دوره
هفتم قرعه كشي هفتگي مجموعه قهوه تلخ با حضور نماينده دادستان و نماينده
وزارت ارشاد و تعدادي از عوامل توليد و پخش سريال برگزار شد .قرعه كشي
همانند سري هاي قبل توسط نرم افزار رايانه اي كه به اين منظور طراحي شده
انجام گرديد . از ميان 501/596/1 پيامك ارسال شده ، هزار نفر برنده هر يك
به مبلغ 000/000/1 ريال به قيد قرعه انتخاب شدند .
جوايز قرعه كشي
هفتگي از دوره نهم به بعد به صورت ((((( شش دستگاه پرايد به 6 نفر و پرداخت
000/000/550 ريال به 55 نفر مي باشد كه اطلاعات كامل آن در كارت هاي قرعه
كشي مربوطه اعلام مي گردد . ))))) لازم به يادآوري است ؛ اولين قرعه كشي
آپارتمان دو خوابه با وسايل كامل 14/9/89 برگزار مي شود كه در اين دوره يك
دستگاه آپارتمان به يك نفر برنده تقديم مي گردد .
|
قهوه تلخ، این بار به روایت اهالی سینما | |||
|
قهوه تلخ، کلیله و دمنه تصویری است |
|||
نسیم آرامش: «اوکي»
(ok) کلمه اي که اين روزها ورد زبان بسياري از افراد است. شايد به هر جايي
از کشور خودمان هم که پا مي گذاريد اين کلمه را مي شنويد. حتي بسياري از
افراد در مکالمات تلفني خود نيز گاهي مواقع اين کلمه را استفاده مي
کنند.همان طور که همگان مي دانند، اوکي کلمه اي انگليسي است ولي بسياري از
جوامع با زبان هاي ديگر نيز آن را در ميان کلمات شان به کار مي برند.
اوکي
در حقيقت يعني کافي، قابل قبول، خوب و مناسب. همچنين براي نشان دادن
موافقت نيز کاربرد دارد و در پذيرفتن کاري به صورت سوالي نيز مورد استفاده
قرار مي گيرد.
اين
روزها بسياري از زبان شناسان معتقدند که اوکي يکي از پرکاربردترين کلمات
جهان است که در سطح جهان مورد استفاده قرار مي گيرد. جالب است بدانيد که
براي تولد اين کلمه روايات مختلفي وجود دارد.
اولين
بار کلمه اوکي در سال 1790 در يک دادگاه در «سامبرکانتي» در تنسي آمريکا
به ثبت رسيد اما در سال 1815 و بعد از جنگ «نيواورلئان» اين کلمه در کتاب
خاطرات «ويليام ريچاردسون» براي دومين بار به کار رفت. جمله اي که
ريچاردسون، اوکي را در آن به کار برده بود چنين است:« ما به نيويورک سفر مي
کنيم، همه چيز اوکي است.»
شايد
تا آن زمان کسي توجه چنداني به اين کلمه نداشت ولي در سال 1859 يک تاريخ
دان اهل تنسي به نام«آلبيگنس والدو پاتنام» اين کلمه را کشف کرد.
روايت
ديگري که در مورد به وجود آمدن کلمه اوکي شنيده مي شود اين است:« در سال
1960 اعلام شد که اوکي(ok)برگرفته از دو کلمهoll korrect است يعني همان
کلمه all correct.اين دو کلمه يعني همه چيز صحيح است و oll korrectنيز به
صورت محاوره اي همين معني را مي دهد.»
نظريه
ديگري نيز در مورد پرکاربردترين کلمه جهان مي گويد:« اوکي ريشه سرخپوستي
دارد يعني در زبان سرخپوستان آمريکا Choctaw به صورت okeh تلفظ مي شده و در
سال 1964«پت سگر» شاعر آمريکايي در يکي از اشعارش به اين موضوع اشاره مي
کند که okeh از کلمه Choctaw در زبان سرخپوستان گرفته شده و حتي در
ديگشنري زبان عاميانه آمريکايي ( ديگشنري اسلنگ) اوکي به صورت okeh آمده
است.»
عده
اي از زبان شناسان هم مدعي هستند که اوکي در دوران جنگ جهاني دوم پديد آمده
است. آنها معتقدند در زمان جنگ جهاني دوم وقتي سربازان براي جمع آوري آمار
کشته شده ها اقدام مي کردند از کلمه killed استفاده مي کردند. براي مثال
اگر 30 نفر کشته شده بودند مي گفتند:« killed 30» ولي وقتي کشته اي نداده
بودند مي گفتند:« O killed» يعني تعداد کشته شدگان صفر بوده است. به تدريج
براي اراعه آمار بدون کشته، کلمه ok به کار رفت. از آن زمان به بعد کلمه
اوکي در زبان ها رايج شد.
مهشاد صادقی شاد
.:: This Template By : web93.ir ::.