- من یک مساله را گفتم، مرا مسخره کردند، گفتم چرا فکر می کنید اگر زن سوار دوچرخه شود، حرام است؟ در صورتی که همین الان ترک موتور می نشیند و زنان ما الاغ سوار می شوند و هیچ اشکالی ندارد. من این موضوع را در مورد ترافیک گفتم. گفتم اگر همه کارمندان شما سوار اتوبوس شوند باز هم ترافیک از بین نمی رود.
امروزه خانم ها مجبورند ماشین داشته باشند. چرا شما مثل چین یک سه چرخه زنبیل دار درست نمی کنید که خانم خریدش را با سه چرخه انجام دهد. چرا با موتور به محل کار نرود؟
- ما چرا به عنوان رسانه نباید این ها را به مراجع دین بگوییم؟ بالاخره فقه شیعه زنده ترین فقه و بلندگو در این جهان است. ما دین مرده نداریم، اشکال کار اینجاست که ما باید مسائل روز را ببریم پیش اهل فقه و جواب روز بگیریم... به نظر من دوچرخه سواری و موتورسواری را باید باب کنیم و این باید از قبح به حسن تبدیل شود و از وسیله صرفا تفریحی و شاید تبرج به وسیله کار و تلاش تبدیل شود.
- ما می توانیم الگوها را بیاوریم و به فقها احترام بگذاریم و نظرشان را بپرسیم و کارخانه های ما دوچرخه های مناسب بسازند.
- ما حدود 300 سال است مورد تهاجم فرهنگی هستیم و بعد از انقلاب چندین برابر شده و قطعا بدحجابی عارضه ای از بیماری های فرهنگی از پروژه تهاجم فرهنگی است.
این را همه می دانند ولی می خواهند از نسیان 6 ساله گروهی مقدس مآب سوء استفاده کنند. بشر همیشه ضربات تاریخی خود را از نسیان خورده است.
حضرت علی(ع) نمی فرمایند من مانتو را این طوری می کنم و... می فرمایند پول بیت المال را از کابین زنان شما در می آورم. یعنی معلوم می شود یک نسبتی وجود دارد نه این که بی حجابی چیز خوبی است ولی دلیل اینکه دختری لجبازی می کند و بد می پوشد به بد عمل کردن مدیران در یک دوره 30 ساله مربوط است.
- ناصرالدین شاه شبها به مجالس عیاشی در اروپا می رفت. می دید آنجا لباس مردها مشکی است. کلاه سیلندری مردها مشکی است و زنها هم با لباس مشکی می آیند. این به نظرش آمد که یک نوع سنگینی و وقار دارد و گرنه اسلام به صراحت از حضرت رسول(ص) داریم که لباس تیره پوشیدن مکروه است.
این رنگ مشکی متکبرانه را ناصرالدین شاه آورد. خدا لعنتش کند. همین جور آتش به قبرش ببارد. ناصرالدین شاه حجاب را برنداشت، ولی چادر مشکی را توصیه کرد.
- از لحاظ فلسفه حجاب که در قرآن آمده زن خودش را در مقابل تیر نگاه مردان هیز قرار ندهد، قطعا چادر مشکی بدترین پوشش است چون چهره زن را قاب می کند یعنی نگاه را به چهره زن متمرکز می کند !
درسته بنده برنامه نویسم و دنیام از دنیای هنر خیلی دوره. درسته منم مینویسم و یک فیلمنامه نویس هم مینویسه اما من کد ریاضی وار و قابل فهم سیستم عامل مینویسم و یه فیلمنامه نویس از هنر و سلیقه ش واسه ملت مایه میذاره ...
اما فکر میکنم بعد از مدت ها ترک وبلاگ نویسی حق یه نیمچه نقد نوشتن سینمائی رو دارم ...
اینم بگم فیلم از نگاه بنده که نه کارشناس سینمائی هستم و نه کسی که نظر خاصی داشته باشه فیلم خوبی بود و البته نقد و نظر کارشناسی رو متونین از اینجا بخونین ...
و البته نقد واقعی تر از یک سینمائی رو میتونین اینجا بخونین ...
و اما ماجرای سوت پایان ...
به دعوت دوستان با چند دقیقه تاخیر به سینما آزادی رسیدیم.
عجله داشتیم اما خیلی اتفاقی متوجه حضور خانم نیکی کریمی، ستاره اسکندری، مهتاب کرامتی و بعضی هنرمندان جلوی در سینما آزادی شدیم که نشسته بودن امضا میدادن عکس مینداختن و از همه عجیب تر بلیط میفروختن !!! ... (پائین تر در موردش نوشتم)
فیلم با حضور شهاب حسینی و نیکی کریمی شروع شده بود. دو نفری که من جفتشون رو دوست دارم (البته شهاب حسینی رو بیشتر)

سامان (شهاب حسینی) نقش یه تهیه کننده رو داره و نیکی کریمی کارگردانشه. تو یه پلن از یه سکانس فیلمشون خراب شده و سحر (نیکی کریمی) به همراه برنامه ریزش در به در دنبال یه خانمی میگردن که تصادفا تو اون پلن بوده و باید میومده تا بتونن دوباره اون پلن رو بگیرن ...

بالاخره بعد از کلی تعقیب و گریز و التماس و درخواست و پیگیری شدید، بالاخره ملیحه (هستی مهدوی فر) رو تو بستر بیماری پیداش میکنن و هر جوری هست راضیش میکنن تا بیاد و اون پلن رو دوباره بازی کنه ...

به خاطر وضعیت مالی بد ملیحه و صحبت هائی که سر هزینه بازی میشه، درد واقعی ملیحه مشخص میشه و تازه از اون موقع ماجرای اصلی فیلم شروع میشه ...
ملیحه به خاطر مشکل مالی حتی حاضر شده بود کلیه ش رو بفروشه که سحر جلوی اینکارو میگیره و سعی میکنه تو این زمینه بهش کمک کنه ...
مشکل مالی ملیحه به خاطر اتهام قتلیه که به مادرش داده شده و به دلیل عدم رضایت خانواده مقتول، مجبور به تهیه دیه 50 میلیونی برای نجات مادرش شده ...
ماجرای قتل هم این بوده که ناپدری ملیحه قصد آزار و اذیت (جنسی) ملیحه رو داشته که تصادفا مادر ملیحه سر میرسه و مشترکا با چاقو ناپدری ملیحه رو به قتل میرسونن ...
مادر ملیحه تو زندانه و تا چند روز دیگه اعدام میشه. سحر (نیکی کریمی) و ملیحه یا باید بتونن از خونواده مقتول رضایت بگیرن یا بتونن 50 میلیون پول جور کنن ...
خیلی چیزای فیلم خوب و در حد مطلوب بود ...
مثلا موسیقی فیلم و صداهای صحنه تحسین برانگیز بود ... مثل صحنه ای که سحر وارد بلورپزی میشه یا صحنه ای که سامان (شهاب حسینی) داره کلیپ موسیقی جدیدش رو میسازه یا خیلی صحنه های دیگه ...
یا جذابیتی که بیننده ترغیب میشد با هیجان فیلم رو دنبال کنه ...
یا حضور آتیلا پسیانی بی مقدمه و نقش خوبی که بازی کرد ... (تو نقش واقعی خودش به عنوان چهره معروف برای گرفتن رضایت همراه نیکی کریمی به خانواده مقتول رو آوردن)
یا صحنه ای که تو فیلم مستند نیکی کریمی همه هنرپیشه ها از خونواده مقتول میخوان که از خون از دست رفتشون بگذرن، گذشت داشته باشن و ....
و صحنه ای که خونواده مقتول آتیلا پسیانی و نیکی کریمی رو از خونشون بیرون میکنن ...
و حتی صحنه های قهر سحر و سامان ...


دیدنی بود ...
اما خوب ...
همیشه نباید صندلی سینما (مثل اون موقع ها) مشکل داشته باشه که شما تو سینما اذیت بشین. یا مثلا چند تا آدم نفهم ردیف جلوئی یا عقبی شما نشسته باشن و با حرف زدن و یا حرکات آکروباتیک باعث بشن حال شما وسط فیلم دیدن گرفته بشه ...
بعضی وقتا یه زاویه هائی از فیلم شما رو آزار میده ... مصنوعی و فیلم بودن فیلم همش جلو دماغتونه و نمیذاره فیلم رو ببینین ...
بعضی وقتا مثل این فیلم دست گرفتن دوربین با اون کیفیت فیلمبرداری چشمای آدم (لااقل بنده) رو اذیت میکنه و باعث سردرد میشه ... (اوایل فیلم زیاد بود)
تو این فیلم یه خورده که چه عرض کنم تا حدی زیاده روی شده بود ...
من نمیدونم شایدم من بدم و همه رو مثل خودم میدونم ... شاید منم مثل کیبوردی که دارم باهاش تایپ میکنم تبدیل به یه سخت افزار برنامه نویس شدم اما ....
اما واسم سوال بود که چه کسی الان تو این دوره زمونه میاد کار و زندگیشو ول کنه بره دنبال یه آدمی که خیلی تصادفی اونم کمتر از یک روز تو زندگیش بوده ...
درسته ...
پای مرگ و زندگی یه آدم در میونه ...
اما چند تا نکته به نظرم مسخره اومد ...
سحر (نیکی کریمی) همه زندگیشو ول کرده بود و افتاده بود دنبال رضایت گرفتن یا جور کردن پول برای ملیحه ...
سحر حتی حاضر شده بود خونه رو که با هزار زحمت تو یکی از شهرک های نزدیک تهران پیش خرید کرده بودن رو بفروشه (خیلی مصنوعی!!!) که سامان (شهاب حسینی) مخالفت میکنه ...
صحنه دور شدن سامان از سحر و گفتن واژه "خیلی بی وجدانی" اونم با اون لحن تصنعی واقعا ........................
بگذریم ...
هر چی بود فیلم تموم شد ...
اومدیم بیرون از سینما و به پیشنهاد همسر یکی از دوستان رفتیم جلو تا با نیکی کریمی از نزدیک صحبت کنیم.
خیلی دوستانه با لبخند به میز (یا بهتر بگم باجه فروش بلیط) نیکی کریمی نزدیک شدم و ازش پرسیدم که آیا میتونم سوالی در مورد فیلم سوت پایان بپرسم یا خیر ...
اونم با لبخند (البته تصنعی تر از من) ازم استقبال کرد و انگار میدونست چی میخوام بپرسم ...
ازش پرسیدم به نظرتون فیلم یه خورده تخیلی و دور از واقعیت نبود؟
بدون مکث و تاخیر خیلی سریع با تکون دادن سر (به نشونه تائید) گفت آره ... تخیلیه ...
من یکی که شوکه شدم ... یعنی چی ... تو نویسنده و کارگردان این فیلمی لااقل یه خورده ازش دفاع کن شاید من قانع شدم ...
همسر دوستم ازش پرسید به نظرتون یه کارگردان میاد همه زندگیشو وقف یه هنرپیشه بکنه که خیلی تصادفی تو زندگیش قرار گرفته؟
بازم بدون مکث و با یه لبخند چندش آور گفت: نه واقعا همچین کاری نمیکنه ...
خانم نیکی کریمی!
با اینکه احترام خاصی برای شما و هنرتون قائلم باید بگم از برخوردتون خوشم نیومد ...
درسته فرصت زیادی نبود و شما هم وقتش رو نداشته باشید که به تک تک سوالات بازدید کننده ها پاسخ بدین یا باهاشون بحث کنین ...
اما آیا بهتر نبود بجای اینکه خودتون بلیط و پول رو دستتون بگیرید و بلیط بفروشین (!!!) و اون آقا (نمیدونم بادیگارد بود یا چیز دیگه) ملت رو تماشا کنه، خودتون مینشستین و به دادن امضا و گرفتن عکس رضایت میدادین و اون وسط مسطا جواب سوال ملت رو میدادین ...


شاید سوال من سوال خیلی های دیگه باشه. منطق و زندگی حرفه ای میگه آدما میتونن برای سوال های مشابه جواب های یکسانی رو از قبل آماده کنن، تو یه جمله خلاصه کنن و موقع لزوم ازش استفاده کنن.
آیا بهتر نبود حتی تو یه جمله از روش فیلم سازی یا ایده تون دفاع میکردین؟
تا اینکه خیلی مصنوعی لبخند بزنین و بگین من فیلمامو اینجوری میسازم ...
یعنی چی؟
یعنی نظر بیننده براتون مهم نیست؟
یعنی همه ما ایرونی ها باید همچنان فقط بریم فیلم ببینیم و هیچ وقت ارتباط مستقیم با تهیه کننده این فیلم ها نداشته باشیم که نظراتمون رو بگیم؟
یعنی فقط کارشناسان سینمائی حق نظر دادن دارن و بیننده های اصلی فیلم نه؟
کـــره ای گــفــت بـــه بابای خرش
پــــدر از هـــمـــه جــا بـی خبرش
وقـــت آن اســــت بــــرای پســرت
ایـــــن الاغ نـــــــره ی کــــره خــرت
مــاده ای خـــوشگـل و زیـبا گیری
تـــو کــه هر روز به صحرا میری
وقـــت آن اســت کـه زن دار شـوم
ورنـــه از بـــی زنـــی بــیمار شوم
پـــدرش گــفــت کــه ای کـره خرم
ای عــزیـــز دل بـــابــــا ، پــســرم
تـــو کـــه در چــنــتــه نداری آهی
نـــه طــویـــلــه ، نه جلی نه کاهی
تـــو کـــه جــز خـوردن مال پدرت
پـــــــدر نـــــــره خـــــر دربــــدرت
هـــیـــچ کـــار دگــری نیست تو را
یک جو از عقل به سر نیست تو را
به چه جرأت تو ز مـن زن طـلــبی
بـــاورم نـیــست کـــه ایـنقدر جلبی
بـــایـــد اول تـــو بــگـیـری کاری
بــهـــر مــــردم بــبـــری تــو باری
بعـد از آن یک دو تا پالان بخـری
بـهــر آن کــره خـــوشگـــل بـبـری
یک طــویــلـه بکنی رهن و اجار
تــا کــه راضــی شــود از تو آن یار
بـعــد بـایــد بـخری رخت عروس
بـهـر آن مـاده خــر خـوب و ملوس
جـــلـی از جــنـــس کــتـــان اعلا
روی جـــل نـقــش و نـگـاری زیـبـا
بــعـــد بـــایـــد بـــکـــنی گلکاری
بــهــر مــاشـیـن عروس یـک گاری
وقــتی ایـــنـهــا بـــشـــود آمــاده
بــعـــد از ایـــن زنـــدگــیـــت آغـازه
می بــری مـــاده خــرت را حجله
بــا تـــأنــی نـه کــه بـــا ایـــن عـجـله
بــشـنــو ایــن پــنــد ز بابای خرت
پــــــدر بـــــا ادب و بــــا هــــنـــرت
تــا کـــه اســبــاب مــهــیــا نشود
موسم عــقــد تــو بــر پا نشود
پــس از امــروز بــرو بر سر کار
تــا نـــهـــنـــد آدمـــیـــان پــشتت بار
در زمان استرس، بدن شما وادار به اقدام برای رهایی از این وضعیت می شود. اما هر روز کمک گرفتن از استرس برای جنگیدن، اثرات منفی خود را روی بدن برجا می گذارد. استرس های طولانی احتمال حمله قلبی، دیابت، ریزش مو، افسردگی و بیماری های دهان و دندان را در شما افزایش می دهد. با استرس اوضاع بدتر می شود، در حالی که اقدام مناسب می تواند وضعیت مالی را بهبود بخشیده و شما را از چنگال استرس آزاد کند. برای این منظور:
1- نیازهای خود را از خواسته هایتان جدا کنیدداشتن
غذا، ادامه تحصیل، دادن قسط و بدهی، خرید لباس و کفش جدید، پرداختن به
سرگرمی و چیزهای دیگر را از هم تفکیک و اولویت بندی کنید. زندگی بدون رفاه
آسان نیست به خصوص اگر به زندگی مرفه عادت کرده باشیم. اما بعضی وقت ها
چاره ای نیست، پس باید به چیزها بر حسب ضرورت آن ها نگاه و آن ها را دسته
بندی کنیم. درست است که ممکن است علت مشکلات مالی خود را نداشتن حقوق کافی
بدانید و این که باید به دنبال شغل بهتر یا مذاکره برای افزایش حقوق و
درآمد باشید اما تا آن زمان و رو به راه شدن اوضاع تنها راه، کنترل کامل
مخارج است.
مشکلات مالی با هزینه کردن های بیش از حد ریشه دار می شود.
در پیش گرفتن اعتدال به معنی مفلسی و پایین آوردن سطح زندگی نیست. بلکه
دقیقا به معنی جدا کردن نیازها از چیزهایی که صرفا می خواهید داشته باشید
یعنی خواسته های محض است. امروزه فرهنگ های مادی مرز میان نیازها و خواسته
ها را از بین برده و آن ها را تقریبا غیرقابل تشخیص کرده اند. در این میان
تبلیغات نقش مهمی در این باور که زندگی بدون داشتن آخرین مدل تلفن همراه یا
لباس بی ارزش است، دارند. به هر حال دست کشیدن از این چیزها به معنی ترک
روابط با کسانیست که ممکن است این شیوه جدید زندگی شما را قبول نداشته
باشند.
سایر راه ها برای پس انداز کار و وقت بیش تری می برد. مثلا
نخوردن غذا در بیرون در حالی که فرصت درست کردن غذا از قبل را نداشته اید،
سخت است اما حذف هزینه های غیر ضروری راه مطمئنی برای بهبود وضعیت مالی و
از بین بردن استرس است. خلاصه آن که تفکیک نیازها از خواسته ها، در اولویت
دادن به آن چه در زندگی واقعا اهمیت دارد، کمک می کند. روندی که به تغییر
ذهنیت شما کمک کرده و منجر به کاهش مشکلات مالی و از بین رفتن استرس در شما
می شود.
2- طرز فکر خود را نسبت به پول تغییر دهید
مدیتیشن
یا تمرکز کمک می کند قدر زندگی را به خاطر داشته ها و آن چه دارید،
بدانید. فقط کافیست کمی مثبت فکر کنید تا متوجه اثر فوق العاده آن شوید.
حتی یک خندیدن ساده، ثابت شده که در کاهش استرس موثر است. اگر بتوانید طرز
فکرتان را نسبت به پول تغییر دهید، در برابر استرس ناشی ازمشکلات مالی
مقاوم تر می شوید. کاهش استرس مالی یعنی خود را متقاعد کنید که پول همه چیز
نیست. به عبارت دیگر قدر داشته های خود را بدانید. از جمله روش های موثر
آن است که به چیزهای غیر مادی فکر کنید و این که خانواده، دوستان و معنویات
چقدر برایتان ارزش و اهمیت دارند؟ و به خاطر داشته ها شکرگزار باشید. بعضی
افراد با مدیتیشن به این مرحله می رسند.
تغییر طرز فکر به خصوص اگر
فرد نگرانی باشید، سخت است. این که دائم از خود بپرسید اگر هفته آینده کارم
را از دست بدهم چه اتفاقی می افتد؟ اگر مریض شوم و نتوانم خانواده ام را
تامین کنم، چه می شود؟ افکار پریشانی هستند که دائم فکر شما را مشغول
خواهند کرد. برنامه ریزی برای آینده خوب است اما این حقیقت را هم قبول کنید
که نمی توانید هر چیزی را کنترل کنید. پس در حال زندگی کنید و تا جای ممکن
قدر لحظه ها را بدانید. با آن که ممکن است عجیب به نظر برسد اما کمک به
افراد نیازمند در کاهش استرس یا نگرانی مالی شما موثر است چرا که شما را به
یاد افراد نیازمند می اندازد و حس خوب بخشش و کمک را در شما ایجاد می کند.
3- مشاوره بخواهید
زمانی که تمام تلاش لازم برای
حل بحران مالی را انجام دادید اما اوضاع بهتر نشد، غرور خود را کنار
بگذارید و مشاوره بگیرید. افرادی که به شما علاقمندند حاضر نیستند شما را
غرق در مشکلات مالی یا نگران ببینند. پس می توانید به دوستان و اقوام
مراجعه کنید و از آن ها مشاوره بگیرید. این به معنی قرض گرفتن از آن ها
نیست بلکه از آن ها کمک فکری بخواهید. یکی از راه های رهایی از مشکلات
مالی، مشاوره های مالی سودآور و حرفه ایست. شانس بیاورید افرادی را پیدا
کنید که وضعیت مشابهی داشته اما توانسته اند از این بحران خارج شوند. راه
حل آن ها کمک زیادی به شما خواهد کرد. اگر دوست ندارید با آشنایان در این
مورد صحبت کنید و از عنوان کردن مشکلات مالی پیش دوستان احساس خوبی ندارید،
به مشاور مالی مراجعه و ریشه نگرانی های مالی خود را پیدا کنید. به عبارتی
علاوه بر مشاوره دوستان و حمایت عاطفی آن ها، به کمک حرفه ای هم نیاز
دارید. یعنی یک برنامه ریز مالی معتبر که برای بهبود وضعیت مالی شما مشاوره
مناسب دهد.
4- از دست بدهی خلاص شوید
اولین قدم برای خلاص شدن
از بدهی، متوقف کردن خریدهای قسطی یا با چک خرید کردن است. فرهنگ خرید
قسطی اکثر افراد را زیر بار قرض برده و این علت اصلی استرس های مالی است.
ممکن است در هر ماه مبلغ کمی به نظر آید ولی مثل زخمی است که نیاز به بخیه
داشته ولی روی آن چسب زده باشید، خونریزی بند نیامده و شرایط بد و بدتر می
شود. یکی از بهترین راه های بهبود وضعیت مالی پرداخت بدهی ها در اسرع وقت
است. بهتر است قبل از آن که نرخ بهره و دیرکرد به بدهی شما اضافه شود، در
اولین فرصت اصل پول را پرداخت کنید. با هر قدمی که به طرف خلاصی از بدهی
برمی دارید، آرامش بیش تری خواهید داشت. البته باید بین وام های مسکن یا
دانشجویی که نوعی سرمایه گذاری به حساب می آیند و وام های غیرضروری با نرخ
بهره بالا که صرف موارد متفرقه می شوند، فرق بگذارید.
در شرایط بحرانی
که توانایی پرداخت اقساط مسکن را هم ندارید، بهتر است خانه ای کوچک تر
انتخاب کنید. یکی از بدترین اشتباه ها زمانی که تحت فشار مالی هستید، گرفتن
وام دیگر آن هم با بهره، برای خرید اقلام غیرضروری است. به عبارت دیگر تا
زمانی که مجبور نشدید، گرفتن وام بیش تر را فراموش کنید. ممکن است از خرید
تلویزیون ال سی دی قسطی به طور موقت خوشحال باشید ولی بعد از مدتی این کار
شما را در مسیر استرس قرار می دهد.
5- برای مقدار پول موجود برنامه ریزی و طبق آن عمل کنید
برنامه
ریزی و حس کنترل باعث خونسردی شما می شود. همان طور که زندگی و محیط کار
برنامه ریزی شده استرس روزانه را برطرف می کند، برنامه ریزی برای پول یا
سرمایه موجود استرس مالی را از بین می برد. بهترین راه تنظیم امور مالی، در
نظر گرفتن بودجه و بررسی چیزهایی است که توان پرداخت آن را دارید. اولین
قدم در تنظیم بودجه بررسی درآمد و مقدار هزینه لازم برای پرداخت صورتحساب
های ضروری مانند قبض ها و وام هاست. از آن جا که علت اصلی استرس مالی، عدم
قطعیت است؛ آگاهی و کنترل بودجه موجود به شما آرامش می دهد.
چیزی که در
مرحله بعد به آن احتیاج دارید، لیستی از مخارج غیرثابت و احتمالیست مثلا
احتمال افزایش هزینه های سوخت، مواد غذایی یا حتی رفتن به سینما. هنگامی که
همه چیز را دقیق روی قلم آوردید می توانید در مورد موارد قابل حذف و این
که کدام هزینه را کاهش دهید تصمیم بگیرید. یک روش موثر دیگر داشتن مقدار کم
و معینی پول نقد در هنگام خرید است. با این سیستم پول نداشته را خرج نمی
کنید.
با رعایت موارد فوق که از جمله راه های مدیریت مالی و کاهش استرس هستند، از زندگی بیش تر لذت ببرید.
قصه اصلی این سریال حول محور جوانی بود که روح از بدنش خارج شده و می تواند وارد خواب زنده ها شود.
وی تصریح کرد:
ایده اصلی سریال از دو سال پیش شکل گرفت، قصه روحی که می تواند وارد خواب زنده ها شود، به هزاران شکل قابل اجرا بود. ما در این ژانر مشکل داستان گویی نداشتیم، این قصه جای کار زیادی داشت و می شد پیچ های عجیب و غریبی به آن افزود.
ابوالحسنی در پاسخ به این سوال که چرا قصه با ورود روح های دیگر ادامه پیدا نکرد، یادآور شد:
قصد ما این بود که مخاطب با شخصیت های اصلی داستان پیش برود و درگیر شخصیت های دیگر و یا به عبارتی روح های سرگردان دیگر نشود.
وی همچنین در پاسخ به این که ادعا می شود قصه «پنج کیلومتر تا بهشت»، برگرفته از فیلم «روح» است، خاطرنشان کرد:
فیلم روح با کارگردانی و بازیگری درخشان بازیگران مطرح دنیا، یکی از فیلم های برجسته در این ژانر است، اما من با قاطعیت می گویم که این سریال کپی برداری از فیلم روح نیست. هرچند که در مواجه با بن بست در داستان سریال از این فیلم الگوبرداری شده و من باید اعتراف کنم که شباهت این سریال با فیلم روح غیر قابل انکار است.
نویسنده سریال «پنج کیلومتر تا بهشت» ادامه داد:
نوع ارتباطی که در سریال وجود دارد با آنچه در فیلم روح به آن پرداخته شده، بسیار متفاوت است، ما در این سریال از قراردادهایی استفاده کردیم که برای مخاطب ایرانی قابل درک و پذیرش باشد. به طور مثال نحوه ورود روح به خواب نیز با ذائقه مخاطب ما تطبیق داده شده است.
وی افزود:
سریال «پنج کیلومتر تا بهشت» مانند بسیاری از سریال ها یکباره به پایان نمی رسد، همه شخصیت ها در قسمت های پایانی با پیچیدگی هایی مواجه می شوند و آنچه برای مخاطبان جذاب خواهد بود، این است که سریال در چند قسمت به پایان می رسد نه فقط در قسمت پایانی.
حالت رنگ برگ های آن شبیه پوست گور خر است و به همین دلیل به نام گیاه گورخری معروف است. این گیاه نسبتا حاره ای که زادگاهش برزیل است در گلخانه های نسبتا گرم و مرطوب رشد بهتری خواهد داشت.
آفلاندرا گل های زرد رنگی دارد که در اطراف سنبله ای مجتمع شده و کاسبرگ هایی به رنگ زرد یا برحسب نوع سرخ فام دارد، البته پس از اتمام دوران گل دهی احتیاج به یک زمان 50 روزه استراحت در فصل زمستان دارد. معمولا رویش گل های آفلاندرا در اوایل پاییز ظاهر شده و تا اوایل زمستان ادامه دارد.

به آبیاری منظم نیاز دارد
در تابستان به آب فراوان
احتیاج دارد ولی در زمستان باید کمتر به آن آب داد. به هر حال هیچ وقت خاک
گلدان نباید خشک شود به علاوه لازم است وقتی گیاه گل ندارد، آبیاری منظم و
مداوم را اصلا فراموش نکنید.
چه دمایی متعادل است؟
حداکثر دمای محیط برای آن در
فصل گرما 30 درجه سانتی گراد و در هوای سرد مثل فصل زمستان 17 درجه سانتی
گراد است اما به طور کلی سعی کنید در طول روز دمای 28 درجه و در شب دمای
17 درجه را برای آن مهیا کنید.
عاشق نور است
به نور زیاد احتیاج دارد، البته نور مستقیم آفتاب برگ های گیاه را آزار می دهد و ممکن است گیاه شما کمی پژمرده شود.
خاک مناسب چیست؟
خاک مناسب برای پرورش آفلاندرا مخلوطی از خاک پیث ماس و خاک لوم و مقداری ماسه نرم است. ریشه گیاه در این نوع خاک رشد بهتری خواهد داشت.
چه میزان رطوبت نیاز است؟
خاک را در طول تابستان
مرطوب نگه دارید و برای این کار بهتر است گلدان ها را در داخل ظرف پلاستیکی
که تورب دارند فرو کنید و روی تورب را آب پاشی کنید تا با تبخیر آن رطوبت
مناسبی برای گیاه فراهم شود.
بهار زمان تکثیر است
این گیاه را در فصل بهار و در دمای 20 درجه سانتی گراد با قلمه هایی که پاشنه دار باشند در خاک مناسب تکثیر می کنند.
چه زمانی کود می خواهد؟
این گیاه نیز مثل هر گیاه دیگری نیاز به تغذیه دارد بنابراین بهتر است در فصل های گرم هر هفته یک بار به آن کود شیمیایی بدهید.
مه پاشی نیاز دارد؟
با آب ولرم و دستگاه مه پاش ماهانه گیاه را تمیز کنید و هرگز از مواد براق کننده شیمیایی استفاده نکنید.
هر 2 سال یک بار عوض کنیدمعمولا در اوایل بهار و در زمان اتمام استراحت دوره زمستانی، گلدان گیاه 2 ساله را عوض می کنند.
نکاتی که باید برای نگهداری از «آفلاندرا» بدانید
چنانچه گلدان گیاه خیلی بزرگ باشد، گل ها ظاهر نخواهد شد.
اگر
به مدت 45 روز گیاه را در سرمای ملایم قرار داده و گلدان آن را آبیاری
نکنیم در سال آینده گل هایی زیبا و با کیفیت عالی خواهد داد. اگر در فصل
زمستان گیاه را در محلی خیلی گرم قرار بدهیم، ساقه های گیاه بلند و بدشکل
می شوند. چنانچه گلدان گیاه در محیط خشک نگهداری شود یا تشنه باشد، برگ های
آن می ریزند. اگر خاک گلدان فقیر باشد برگ های جدید گیاه خیلی ریز می
شوند. چنانچه گل های گیاه سقوط کنند و برگ ها هم به سمت پایین خم شوند،
عامل آن ممکن است آبیاری بیش از اندازه، تشنگی یا گرمای شدید باشد.
با
شروع فصل پاییز این گیاه به استراحت نیاز دارد و باید درجه محیط آن حدود
15درجه سانتی گراد باشد. وقتی گل آفلاندرا ظاهر شد لازم است در معرض نور
فراوان قرار گیرد و آب در حد متوسط به آن داده شود. پس از تمام شدن گل باید
گل های پژمرده را چید و آبیاری آن را کم کرد. حرارت نیز باید کم شود ولی
از 10 تا 12 درجه سانتی گراد پایین تر نیاید.
خیلی از مردهایی که به این تصویر تبدیل می شوند، هرگز نمی دانند که گره کارشان کجاست. شاید اگر می دانستند که مرد ایده آل در نظر خانم ها چه معنایی دارد، هیچ وقت حاضر نمی شدند که از آن اسب پایین بیایند و از شاهزاده بودن استعفا دهند. اگر شما هم یکی از این مردها هستید بهتر است بیشتر با دنیای همسرتان آشنا شوید و بدانید که مرد ایده آل در نظر خانم ها چه نشانه هایی دارد.
خانه داری هم بلد است
هیچ چیز برای یک زن سخت تر از
این نیست که چند روز همسرش را با یک خانه تمیز تنها بگذارد و بعد از
برگشتن، یک خانه بمب خورده را تحویل بگیرد. برای زن های امروزی ناتوانی در
اداره خانه و سر در نیاورن از امور خانه داری، نشانه بی دست و پایی است. آن
ها دوست دارند همسرشان گاهی آشپزی کند، برخی کارهای خانه را به عهده بگیرد
و مثل یک شاه تمام مسئولیت ها و خستگی ها را به دوش همسرش نیندازد.
به من نیاز دارد
زن ها احتیاج دارند که به آن ها
اثبات کنی تو عزیزترین و تنها شخص بااهمیت در زندگی من هستی. دوست دارند در
سخت ترین لحظات زندگی مردشان نقش یک ناجی را بازی کنند و از این که
همسرشان نخستین خبرها را به آن ها می دهد و مهم ترین تصمیم ها را در کنار
آن ها می گیرد، احساس غرور می کنند. آن ها دوست ندارند بزرگ ترین مسئولیت
شان انجام کارهای خانه باشد بلکه می خواهند در مورد تصمیمات مهم زندگی شان
نظر بدهند و تصمیم بگیرند و در کنار همسرشان برای حل مشکلات او قدم
بردارند.
گاهی مرا لوس می کند
میان این همه دلیلی که برای
خستگی وجود دارد، زن ها دوست دارند، کمی خستگی در کنند. آن ها از این که
گاهی مردشان لوس شان کند، مسئولیت شان را به عهده بگیرد و اجازه دهد که
مانند یک بچه، ذهنی آرام و آزاد داشته باشند، لذت می برند. زن ها از این که
همسرشان همیشه متوقع باشد و هر از چند گاهی اجازه آرام بودن را به آن ها
ندهد بیزارند.
آزادی ام را ندیده نمی گیرد
زن ها هم مثل مردها از
این که بعد از ازدواج در یک غار زندگی کنند بیزارند. آن ها مردی را دوست
دارند که برای دیدن دوستان شان تشویق شان کنند و رابطه آن ها را با دوستان
شان محدود نکنند. مردی که امکان یک شب شام خوردن همسرش با دوستانش را فراهم
نمی کند و با روی باز از این موضوع استقبال نمی کند، هیچ شباهتی به یک مرد
رویایی ندارد.
خودرای نیست
نظر نخواستن در مورد اتفاقات زندگی یکی
از آزاردهنده ترین رفتارهای مردانه است. زن ها دوست دارند در جریان تمام
اتفاقاتی که در خانه شان یا در مورد زندگی شان می گذرد قرار گیرند و نظرشان
را در مورد آن ها اعلام کنند. حتی دعوت کردن مهمان بدون اطلاع یک زن می
تواند موضوعی غیرقابل بخشش تلقی شود و یک قهر یا دلخوری چند ساعته یا چند
روزه را باعث شود. یک واژه کلیدی دیگر در زندگی زناشویی «ما» است. تحقیقات
نشان داده، استفاده از این کلمه بیش از هر واژه دیگری می تواند همسران را
تحت تاثیر قرار دهد، رفتارها و احساسات منفی از قبیل خشم را کم کند و استرس
های زندگی مشترک را کاهش دهد. در مقابل، استفاده از کلماتی که از جدایی و
من محوری حکایت می کنند در بحث های روزانه می توانند نارضایتی از زندگی
مشترک را بالا ببرند و جدایی عاطفی را موجب شوند.
مرا حمایت می کند
حتی اگر این موضوع چندان هم واقعی
نباشد زن ها دوست دارند تصور کنند که همسرشان یک سوپرمن است. آن ها به
دنبال مردی هستند که در هر شرایطی حمایت شان می کند. از لحظه رد شدن از
خیابان گرفته تا به وجود آمدن یک دردسر بزرگ، آن ها به این حمایت احتیاج
دارند. شاید این موقعیت ها در جهان واقعی چندان اتفاق نیفتند اما خانم ها
به این حاشیه امن احتیاج دارند و از این که فکر کنند همیشه کسی برای نجات
شان حضور دارد لذت می برند.
به ظاهرم توجه می کند
مردی که با ورود به خانه هیچ
تغییری را متوجه نمی شود یک مرد وحشتناک است. زن ها دوست دارند مورد توجه
قرار بگیرند و برای آن ها توجه به ظاهرشان مهم ترین مصداق این اتفاق است.
از خرید یک روسری جدید یا پوشیدن یک بلوز تازه گرفته تا تغییر رنگ مو و
آرایش همگی اتفاقاتی هستند که یک زن دوست دارد شوهرش در نخستین نگاه از آن
ها با خبر شود. از طرف دیگر زن ها دوست دارند ظاهرشان مورد ستایش قرار
بگیرد و فکر کنند که در نگاه همسرشان زیباترین و آراسته ترین زن جهان جلوه
می کنند.
برای تفریح برنامه ریزی می کند
یک بلیت هواپیما یا
رزرو کردن هتل بدون اطلاع او می تواند بهترین هدیه برای یک زن باشد به خصوص
برای زنی که شاغل است. یک استراحت چند روزه اتفاقی حذف نشدنی است و اگر
همسرش بتواند بدون آن که مستقیما با او در این مورد صحبت کند، از برنامه
کاری اش آگاه شود و برنامه یک سفر کوتاه و تفریحی را بچیند، رویایی ترین
اتفاقی است که می تواند بیفتد.
هوایم را دارد
زن ها از این که کنترل شوند و کسی با
حسادت مدام دنبال شان باشد، بیزارند اما تماس های محبت آمیز بین روز و
پیامک هایی که در مورد حال شان می پرسد می تواند در نظر آن ها نشان دهنده
عشق همسرشان باشد. آن ها دوست دارند در طول روز و حتی از راه دور هم مورد
توجه قرار گیرند و از این که همسرشان به موضوعی بیشتر از آن ها مشغول باشد
یا این که حتی برای چند ساعت فراموش شان کند، بیزارند.
رفتارش با من فرق می کند
زن ها خاص بودن را دوست
دارند. آن ها می خواهند که رفتار مردشان با همسرش کاملا متفاوت از رفتار او
با زنان دیگر باشد. شیوه نگاه کردن، میزان صمیمیت و جنس خنده ها و شادی
هایی که شوهرشان در حضور زنان دیگر دارد از نظر آن ها باید کاملا متفاوت از
رفتارهایی باشد که با او دارد. زن ها هیچ بدشان نمی آید که این موضوع را
به رخ اطرافیان شان بگیرند و در مهمانی ای که همین زنان دیگر حضور دارند،
دست همسرشان در دست آن ها قرار گیرد.
غافلگیرم می کند
فراموش کردن مناسبت های مهم و هدیه
نخریدن برای شان یک افتضاح واقعی است. زن ها از یک هفته قبل از این مناسبت
ها به این فکر می کنند که چطور قرار است غافلگیر شوند و چقدر همسرشان برای
این هدیه خریدن وقت گذاشته است. دست خالی بودن در چنین روزی یا پرداختن
وجه نقد به جای هدیه ای که با ذوق، وسواس و عشق خریده شده است هر زنی را
ناامید می کند. گذشته از مناسب ها، زن ها عاشق دریافت هدیه های بی مناسبت
هستند. آن ها دوست دارند هر از گاهی مردشان عشقش را با چنین بسته ای ابراز
کند و به او بگوید که هنوز هم برایش ارزشمند است.
قدرم را می داند
در زندگی زناشویی یک واژه کلیدی
وجود دارد: «متشکرم». گرچه امروزه اغلب زن و شوهرها از معجزه این کلمه
باخبر شده اند اما خیلی ها هم بدون ابراز تشکر نسبت به همسرشان، تنها به
این که او این واقعیت را می داند اکتفا می کنند. تحقیقات نشان می دهد، زن و
شوهرهایی که از طرف همسرشان مورد قدردانی قرار می گیرند، هم رابطه زناشویی
لذت بخش تری دارند و هم از زندگی مشترک شان احساس رضایت بیشتری می کنند.
مدل های پرفروش دوربین دیجیتال معمولا عمر باطری بسیار زیادی دارند (تقریبا تا 500 عکس). اما با این وجود، اگر دوربین شما باطری قلمی می خورد، همیشه چند عدد باطری به همراه داشته باشید. اگر هم دوربینتان باطری ویژه خودش را دارد، بهتر است که همیشه یک باطری یدکی شارژ شده به در کیف دوربین تان استراحت کند.
دومین اشتباه عمومی، تار شدن عکس ها به دلیل تکان خوردن دوربین است. تکان های دوربین، همیشه تقصیر کاربر آن است. البته دوربین های خوب، با طراحی ارگونومیک بهتر (برای خوش دست تر شدن) و سرعت شاتر بالاتر، به همراه استفاده از تکنولوژی های لرزش گیر، این اثرات را کاهش می دهند. یکی از راه های کاهش این مشکل استفاده از سه پایه عکاسی است. علاوه بر این، با افزایش سرعت شاتر دوربین می توان عکس های بهتر و شفاف تری گرفت. هر چه عدد shutter speed در تنظیمات دوربین بیشتر باشد، به معنی سرعت شاتر بالاتر است.
مشکل بعدی عکاسان آماتور، تار شدن عکس ها به دلیل تحرک سوژه عکاسی است. معمولا اشتباه در برآورد سرعت شاتر مناسب، باعث این مشکل می شود.
اشتباه چهارم، تاخیر زمانی است. این مشکل زمانی رخ می دهد که یک عکس (شات) خیلی دیرتر از زمان مورد نظر گرفته می شود، زیرا عکاس کند عمل کرده و به موقع دکمه را نزده است. زیرا عکاس فاصله زمانی میان فشردن دکمه شاتر و عکس العمل دوربین را در نظر نگرفته است. این عدد (که تنها کسری از ثانیه است) بسته به نوع و کیفیت دوربین تفاوت می کند. این مورد مخصوصا در عکاسی از سوژه های متحرک بسیار بیشتر دیده می شود.
یـک مــشــکل دیگـــر، Underexposure یا زمان نوردهی خیلی کوتاه است که معمولا باعث تاریک شدن عکس ها می شود. اگر با تنظیمات exposure (نوردهی) دوربین آشنایی ندارید، سعی کنید از مودهای (mode) آماده که معمولا بر روی دکمه چرخانی در بالای دوربین قرار دارند استفاده کنید. عکاسی در شب با مود شب، معمولا نتیجه بهتری نسبت به مود اتوماتیک خواهد داشت. کمی جرات به خرج داده و امکانات دوربین تان را امتحان کنید.
پر شدن حافظه دوربین مشکل بعدی کاربران تازه کار است. توجه داشته باشید که دوربین شما قرار نیست به صورت جادویی هیچ وقت جا کم نیاورد. همیشه قبل از بیرون بردن دوربین، آن را روشن کرده و فضای باقی مانده حافظه را به صورت تعداد عکس باقی مانده کنترل کنید. اگر این تعداد برای کارتان کفایت نمی کند، ابتدا حافظه دوربین را روی کامپیوتر خالی کنید، آنگاه به سراغ عکاسی بروید. اگر هم همیشه یک حافظه یدکی به همراه داشته باشید که زندگی خیلی شیرین تر می شود.
Overexposure یا زمان نوردهی خیلی بالا، مشکل دیگری است که برخی اوقات برای حل مشکل Underexposure به آن دچار شده و از طرف دیگر بام می افتید. با این کار، عکس های تان بیش از حد روشن می شوند.
تنظیمات white balance (تعادل نور سفید) اشتباه هم، عکس تان را خراب می کند. در صورتی که بدون دانش و تجربه لازم، تنظیمات white balance دوربین را تغییر دهید، عکس هایی با رنگ غیر طبیعی، مات، زرد یا شیری رنگ نصیب تان خواهد شد. مودهای پیش فرض و آماده دوربین های دیجیتال، معمولا این تنظیم را به صورت خودکار انجام می دهند.
تنظیمات پیکسل ناصحیح هم می تواند باعث تولید عکس هایی با کیفیت پایین و به درد نخور شود. اگر مشکل کمبود فضای حافظه را ندارید، بهتر است که رزولوشن (تعداد پیکسل در سطح مشخص) را در بالاترین مقدار ممکن قرار دهید. ممکن است که عکس های کمتری بگیرید، اما مطمئن هستید که بهترین کیفیت ممکن دوربین را در اختیار دارید.
تنظیمات ISO (حساسیت نوری) ناصحیح، یکی دیگر از ایرادات کار عکاسان آماتور است. درست است که ایزوی بالاتر باعث می شود در نور کم، عکس های واضح تر و روشن تری بگیرید، اما به همین میزان هم نویز عکس را افزایش داده و آن را نقطه نقطه می کند. معمولا بهترین حالت، پایین ترین ISO دوربین یا حالت اتوماتیک آن است.
آیا تا به حال هیچ یک از این مشکلات برای شما پیش آمده؟ احتمال آن زیاد است. ولی نگران نباشید، اشتباه به معنی شکست و ناتوانی نیست. بلکه یکی از راه های موثر یادگیری است. پس با وقوع هرکدام، به دنبال یادگیری راه حل باشید و با تمرین به روش صحیح دست پیدا کنید. اما راه حل، سهل انگاری زیاد یا سخت گیری بیش از حد نیست. «عکاسی یک هنر است، و هنر باید سرگرم کننده باشد.»
مشکل بعدی کاربران ناوارد، فوکوس اشتباه و غیر صحیح است. معمولا دلیل این اشتباه، افتادن در چاله فوکوس است. به زبان ساده تر، بیشتر اوقات عکاس بر روی پس زمینه عکس فوکوس می کند. هنگامی که دکمه شاتر را تا نیمه می فشرید، توجه داشته باشید که کادر(های) سبز رنگی که نمایان می شوند، تا حد امکان بر روی سوژه اصلی قرار داشته باشند. اگر اینگونه نبود، دکمه شاتر را رها کرده، یکی دو میلیمتر در خلاف جهت کادر سبزی که دیده بودید، دوربین را جابجا کرده، دوباره دکمه شاتر را تا نیمه نگه دارید، بعد از یکی دو بار امتحان، سوژه درون کادر قرار خواهد گرفت و عکس تار نخواهد شد.
از بخش مدل لباس زنانه ، انواع مدل های شلوار زنانه و دخترانه جدید در طرح های زیبا رو در ادامه مطلب ببینید
مدل جدید شلوار زنانه دخترانه کتان، جین ، کشی مجلسی تنگ
مدل شلوار کتان
مدل جدید شلوار زنانه دخترانه کتان، جین ، کشی مجلسی تنگ
مدل جدید شلوار زنانه دخترانه کتان، جین ، کشی مجلسی تنگ
مدل جدید شلوار زنانه دخترانه کتان، جین ، کشی مجلسی تنگ
مدل جدید شلوار زنانه دخترانه کتان، جین ، کشی مجلسی تنگ
مدل جدید شلوار زنانه دخترانه کتان، جین ، کشی مجلسی تنگ
مدل جدید شلوار زنانه دخترانه کتان، جین ، کشی مجلسی ۲۰۱۶
مدل جدید شلوار زنانه دخترانه کتان، جین ، کشی مجلسی ۲۰۱۶
مدل جدید شلوار زنانه دخترانه کتان، جین ، کشی مجلسی ۲۰۱۶
مدل جدید شلوار زنانه دخترانه کتان، جین ، کشی مجلسی ۲۰۱۶
مدل شلوار زنانه
شلوار زنانه
شلوار کشی تنگ زنانه

اینجا تهران است اولین تجربه معیریان در مدیوم تلویزیون و سریال سازی است. او که فیلم های کمدی مثل «کما»، «شارلاتان» و «شیر و عسل» را در کارنامه دارد، این روزها مشغول روتوش نهایی اولین تجربه سریال سازی خود است تا به صورت سه شب در هفته در کنداکتور پخش شبکه تهران قرار بگیرد.

پخش این سریال که قرار بود بلافاصله بعد از عید فطر آغاز شود با توجه به تغییر و تحولات شبکه تهران و جایگزین شدن سریال «تکیه بر باد» به اوایل پاییز موکول شده است.
ساخت موسیقی و صداگذاری «اینجا تهران است» ادامه دارد و قرار است بر مبنای قصه هر قسمت یکی از خواننده های مطرح تیتراژ پایانی سریال را بخواند. همچنین بزودی ژاله علو به عنوان «نریتور» در کار حضور یافته و نریشن های سریال را می خواند.

سریال، قصه سه زن به نام های نازنین (نونهالی)، آتوسا (بلوکات) و افسانه (مقانلو) را روایت می کند که در یک مجتمع زندگی می کنند. نازنین که یک سالی است شوهرش را در سانحه از دست داده به همراه دو فرزند خود زندگی می کند، او برای آن که بتواند زندگی اش را همچون گذشته حفظ کند، دست به کاری می زند که زندگی اش شکل جدیدی به خود می گیرد.
سعید، همسر آتوسا که مشغول ساختن یک ساختمان چند طبقه است دست به ساخت و ساز غیرمجاز می زند به خیال آنکه در آینده با پرداخت جریمه به شهرداری می تواند پایان کار بگیرد.
افسانه که نماینده شهرداری است در این زمینه، به او تذکراتی می دهد، اما سعید حرف او را نادیده می گیرد و هنگام گرفتن پایان کار با مشکلاتی مواجه می شود که...

ساعد هدایتی، مهرنوش الفتی، مهتاج نجومی، مهدی سلوکی، مجتبی رجبی، محسن افشانی، آزاده ریاضی، امیر کاظمی، امیر کاوه آهنین جان، مهران رجبی، حسین فلاح، شقایق نوروزی، رهام تدریسی، کتایون اویسی، علی اویسی، طیبه محمدزاده، علیرضا شهیری، ملیسا دولتخواه، اکرم محمدی، محمد صادقی و فتحعلی اویسی و ژاله علو از دیگر بازیگران اصلی «اینجا تهران است» هستند.
.:: This Template By : web93.ir ::.