+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
از مهم ترین و مؤثرترین راه های شناخت یكدیگر قبل ازدواج صحبت و گفت و گوی رو در روی دختر و پسر است. لازم و ضروری است كه دختر و پسر، " مذاكره ی مستقیم " داشته باشند و در فضایی آرام و بدون خوف و فشار از طرف دیگران، مسائل و نظرات خود را بررسی كنند. این گفت و گو باید خونسردانه و با آمادگی قبلی باشد. بین تصمیم گفت و گو و انجام آن ، باید فاصله باشد تا طرفین بتوانند خود را آماده كنند و آنچه را می خواهند مطرح كنند، یادداشت نمایند. 
اگر این مذاكرات ، چند جلسه و با فاصله ی زمانی بین جلسات باشد ، بهتر است . به طور كلی ، هرچه" وقت " نیاز دارند ، باید در اختیارشان گذارده شود. 

یكی از فایده های مهم این گفت و گوها این است كه : از سخنان شخص و صحبت با او، می توان تا حد زیادی به مكنونات درونی اش پی برد و از احوال و صفاتش آگاه شد . 
امیرمؤمنان (ع) دراین باره می فرمایند:

  

" انسان هرچه را در دل و درونش پنهان كند، از لغزش های زبان و حالت های چهره اش آشكار می شود!".این یكی از اصول روان شناسی است كه امام به این گونه بیان فرموده اند كه : مسائل پنهانی و احوال درونی انسان، گاهی از زبان او می پرد و گاهی قیافه و حالات چهره اش به آن گواهی می دهد. و این دریچه ی خوبی برای راه یافتن به درون و ضمیر باطن اشخاص است . 

پدران و مادران – كه سعادت فرزندانشان را می خواهند – باید آنان را در این مسئله ی مهم یاری كنند و زمینه ی انجام آن را فراهم نمایند و آرامش لازم را برایشان به وجود آورند. مبادا – خدای ناخواسته – از این كار جلوگیری كنند و تعصب بی جا به خرج دهند. این گفت و گو ، از نظر اسلام و عقل ، پسندیده است . مبادا از اسلام ، داغ تر شویم و از پیغمبر اكرم ، مسلمان تر! بسیار دیده ایم كه پدر و مادر دختر، از این گفت و گو ممانعت می كنند و این كارشان را به حساب اسلام و غیرت می گذارند! در صورتی كه اسلام و غیرت ، حكم می كنند كه وسائل سعادت و خوشبختی فرزندان را فراهم كنیم . و این گفت و گو، در سعادت و تفاهم بین زن و شوهر ، تأثیر به سزایی دارد. 
دستور كار جلسه!
موضوعات قابل طرح در این گفت و گو و مذاكرات ، مختلف است ؛ زیرا افراد ، عقیده ها ، آرمان ها ، هدف ها و خواسته های آنان ، گوناگون هستند. اما بعضی از مطالب، عمومی است و لازم است مطرح شود و روی آنها مباحثه صورت گیرد . بنابراین بعضی از آنها را بیان می كنیم تا جوان بتوانند از آنها به عنوان "دستور كار جلسه !" استفاده كنند: 
1-  
بیان خط مشی كلی زندگی آینده 

  

  
2-  
گفت و گو درباره ی اهداف آینده :بیان هدف هایی كه قصد دارند در زندگی آینده شان دنبال كنند. هدف ها و آرمان های علمی ، اخلاقی ، اجتماعی ، شغلی و... 

3- بیان صادقانه صفات و اخلاق و خصوصیات خود 

4- بیان خواسته ها و انتظارات طرفین از یكدیگر 

5- بیان نظرات خود درباره ی چگونگی برخورد و رفتار و رابطه با خانواده و بستگان و خویشان یكدیگر 

6- طرح نظرات خود درباره ی شیوه ی تربیتی فرزندان آینده 

7- بیان عیب ها و نواقص و بیماری های خود ( دقت!) 

اگر دختر و پسر، بیماری یا عیب و نقصی دارند، صادقانه و بدون كم و زیاد، به یكدیگر بگویند؛ زیرا: 

  
اولاً : این كار، واجب است و پرده پوشی و مخفی كردن عیب ها ، " تقلب " و " تدلیس" و " كلاه گذاری " و" خیانت " محسوب می شود و حرام است. 

  
ثانیاً: اگر از اول گفته شود، طرف مقابل ، یا او را با همان عیب می پذیرد و یا رد می كند . اگر پذیرفت ، خود را برای تحمل آن آماده می كند و او را انسانی صادق و بی تقلب و با شهامت می بیند و محبتش را به دل می گیرد و خود را در آینده " فریب خورده" احساس نخواهد كرد . اما اگر گفته نشود و بدون آگاهی طرف، وصلت صورت گیرد، در آینده از آن عیب و نقص باخبر خواهد شد و خود را " فریب خورده " و " خسارت دیده " و همسر و خانواده ی او را " فریبكار" و " خیانتكار " می بیند ... و آن گاه مشكلات فراوانی به بار خواهد آمد. محبت همسر از دلش بیرون می رود و كینه ی اورا به دل می گیرد ؛ زیرا انسان نمی تواند فردی " فریبكار" را دوست داشته باشد. اگر همین عیب و ایراد را قبلاً صادقانه به او گفته بودند، ممكن بود بپذیرد ، اما حالا مسئله فرق می كند. 
توجه!
بعضی از عیب ها و بیماری ها و اشتباهات گذشته ، كه هیچ ربطی به حقوق همسر و زندگی آینده ندارد ، لازم نیست بیان شود. 

اگر عیب و اشتباهی بوده و یا هست و نمی دانید به حقوق همسر و زندگی آینده مربوط می شود تا بیان كنید، یا مربوط نمی شود تا بیان نكنید ، درچنین حالتی با " راهنمایی دانا" مشورت كنید. 
شروط و خواسته های " ناحق " را نپذیرید!
گاهی مشاهده می شود كه دختر و پسر قبل از ازدواج شرط ها و خواسته هایی را برای هم مطرح و بر یكدیگر تحمیل می كنند كه ناحق است و طرف را از حقوق مسلم و حتمی خود محروم و از او سلب اختیار می كند . 

این شرط ها و خواسته های ناروا را به هیچ وجه نباید پذیرفت . اختیارات و حقوقی را كه خداوند به هركدام از مرد و زن داده است ، نباید با پذیرفتن شرط از دست داد . با خود نگویید : " فعلاً می پذیرم اما بعداً عمل نمی كنیم. " زیرا پذیرفتن شرط تعهد می آورد . "المومنون عند شروطهم" مؤمنان باید به شرط هایشان عمل كنند . 

اختیارات و حقوق مرد و زن به دو گونه است : "مسلم و واجب" و "غیر واجب" . درباره ی غیر واجب ها می شود گذشت كرد و با شرط از آنها صرفنظر نمود. اما حقوق و اختیارات مسلم و واجب را نباید به كسی واگذار كرد. خداوند از روی حكمت و مصلحت آنها را واجب كرده است و از دست دادن آنها خلاف حكمت و مصلحت است و به زندگی لطمه می زند و زندگی را از مسیر طبیعی خود منحرف می كند
منبع:تبيان


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
در این مقاله قصد داریم با نگاهی اجمالی ، فلسفه و اهداف ازدواج را به زبانی دیگر مورد بررسی قرار دهیم :
ازدواج همه ابعاد وجودی انسان را به محك فرا می خواند . تا قبل از ازدواج عوامل آزماینده خصوصیات حقیقی افراد ، بسیار كم است اما به هنگام ازدواج به یكباره صحنه تغییر می كند . آنقدر عوامل آزماینده در این مرحله زیاد است كه كمتر بعدی از ابعاد وجودی انسان خارج از آزمایش قرار می گیرد .

 

ازدواج بهره گیری از تمتع جنسی ، دوری از تنهایی و … نیز هست اما در پس پرده و در اعماق آن ، یك مرحله مهمی برای رشد یافتن انسان است ، آن قدر كه ازدواج می تواند انسان را رشد دهد . كمتر مسئله ای این خاصیت را دارد .

ازدواج به خاطر مشكلات و مسائلی كه دارد می تواند توانائی های انسان را محك بزند و انسان به واسطه همین مشكلات و مسائل ، تمرین تواناتر شدن را انجام می دهد ، برخی از افراد كه از مشكلات هراس دارند به این نكته توجه نمی كنند كه بایستی وارد میدان مشكلات شد تا كه آبدیده شد . 

ترس از مشكلات ازدواج نباید ما را از ازدواج دور كند ، مگر به خاطر مشكلات تحصیل ، از تحصیل دوری می كنیم ، مگر بخاطر مشكلات كار كردن ، كار را رها می كنیم .

تعریف های متفاوتی كه از ازدواج می شود بستگی به نوع دیدی است كه نسبت به ازدواج وجود دارد . بعنوان مثال فرض كنید كه در یك باشگاه بدنسازی هستید ، انواع وزنه ها ، دمبل ها ، بارفیكس ها ، دستگا ههای مختلف ورزشی و … وجود دارند كه هر كدامشان برای یك عضو بدن و تقویت آن و كل مجموعه برای بدنسازی و تقویت كل بدن خاصیت و كاربرد دارد ، حال كسی كه با اشتیاق و میل و رغبت و علاقه به ورزش بدنسازی به آن باشگاه رفته باشد هر چه موارد تمرین و ورزش و دستگاه ها و ابزار آلات بیشتر باشد ، خوشحال تر است چرا كه می داند بهتر می تواند تمرین كند و رشد كند و با انجام چند تمرین ممكن است خسته شود اما بی حوصله نمی شود . اما اگر كسی دیگر با اجبار یا اكراه و از سربی حوصلگی به همان باشگاه رفته باشد و مشتاقانه قصد ورزش و تمرین را نداشته باشد با اولین تمرین وزنه ها ، نه تنها خسته می شود كه بی حوصله هم می شود و ناراحتی خود را به روشهای مختلف ابراز می كند .

تفاوت این دو فرد چیست ؟ 

تفاوت واضح است یكی برای تمرین و رشد كردن آمده و دیگری با اجبار یا اكراه وارد زمین باشگاه شده است . زندگی و ازدواج نیز همین طور است . برای كسانی كه بخواهند در ابعاد مختلف رشد كنند ، از این زمین و میدان گاه جای بهتری پیدا نمی شود و موارد تمرین و رشد بسیار زیاد است ، اما برای كسی كه حال و حوصله ی تمرین كردن و قوی شدن و رشد كردن را ندارد ، ازدواج گرچه آغازی شیرین دارد ، اما ادامه ی خسته كننده ای را خواهد داشت .

 

ازدواج یك منشور چند پهلو است ، هر طرف آن ، بیانگر بعدی از ابعاد زندگی است ، یك طرف آن شور و شوق و لذت ، یك طرف آن محبت و صمیمیت ، یك طرف دیگر تلاش و زحمت ، طرف دیگر آرامش و سكونت و … اما وقتی كل مجموعه را با هم دیدید و همه ابعاد را در نظر داشتید ، خواهید دید كه ازدواج ، یك مجموعه ی رشد دهنده برای شخصیت انسان و یك مجموعه انسان ساز است .

همین تفاوت نگاه ها به ازدواج است كه تعریف انسانها از ازدواج را متفاوت می كند . بنابراین سعی كنید از همین ابتدای كار دید و نگرشتان را نسبت به ازدواج تصحیح و تكمیل كنید .
منبع : برگرفته از كتاب " یك انتخاب مناسب " نویسنده : محمود یزدانی


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
پسری که میاد به خواستگاری باید حسابش پر پول باشه و بتونه قباله یک زمین رو مهریه کنه. مگه میشه با شکم گشنه زندگی کرد؟ زندگی که توش پول نباشه نمی تونه پر از عشق باشه. علاوه بر اون زیبایی هم در انتخاب بسیار مهمه. آدم باید روش بشه در کنار همسرش قدم بزنه و اونو به همه نشون بده. اگر همسرم زیبایی لازم رو نداشته باشه همه منو مسخره می کنن. این یعنی دست کم گرفتن خود. حالا اگه یه وقتایی هم دروغ گفت یا تو کارش تقلب کرد خب مهم نیست یواش یواش خوب میشه یا شایدم صلاح می دونه که بخشی از سیاست های لازم رو تو کارش داشته باشه اما زیبایی ظاهر و پولداری لازمه که از اول انتخاب با شخص مورد نظر همراه باشه.
 
در نسلهای قبل که پدران و مادران ما ازدواج می کردند معیارهای اصلی برای ازدواج با خدا بودن یعنی خدا رو در مراحل زندگی به یاد داشتن و سعی در خوب بودن و داشتن صفات پسندیده بود. همچنین پدران و مادران دختر تأکید داشتند دامادی را انتخاب کنند که اهل کار و تلاش باشد و از تنبلی دوری کند و به خانه و خانواده عشق بورزد و به اصطلاح زن دوست باشد. پدران و مادران پسر هم در پی آن بودند که دختری با حیاء و محبوب و کدبانو را برای پسرشان انتخاب کنند تا بتواند زمینه های آرامش و آسایش را برای او فراهم کند.

چند سال بعد
اما حالا وضعیت به چه صورت است؟ آیا معیارهای ازدواج به همان صحت و سلامت باقی مانده؟ اولین سئولاتی که خانواده دختر از خانواده پسر دارند چیست؟ تأکید برای انتخاب، روی چه موضوع هایی قرار دارد؟ آیا پسری که روی پای خودش ایستاده و سعی دارد با استقلالی که بدست آورده خودش اسباب یک زندگی سالم و شاید نه چندان مرفه را فراهم کند مورد ارج و قرب قرار می گیرد؟ آیا روی اعتقادات و اخلاقیات طرف مقابل توجه و تأکید خاصی وجود دارد؟ خانواده های پسر چقدر بر حیا و حجب دختر توجه و عنایت دارند و به جای تأکید بر زیبایی و اموال پدری تا چه میزان به وجود صفات اخلاقی و مهارت های شوهرداری صحه می گذارند.

متأسفانه امروزه اکثر جوانان انتظار دارند که نیازها و توقعات آنها با ازدواج تأمین شود. در صورتی که ازدواج عرصه ای برای تغییر و ایجاد پختگی و کسب تجربه است. شیرینی پیوند بر این است که هر دو در پی ایجاد رفاه و تغییرات مثبت تلاش کنند. هر دو شاهد پشتکار دیگری برای بهتر شدن باشند و هر دو دیگری را برای تلاش افزون تر تشویق و ترغیب کنند. آن وقت است که قدر عافیت را بدست می آورند و درک می کنند که بدون فعالیت و تلاش و خواست خدا زمینه های سلامت و ارتقاء بدست نمی آید. دختران و پسران ما باید با نگاهی واقع گرایانه دست به انتخاب بزنند و در پروسه انتخاب بر معیارهایی تأکید کنند که در ایجاد خوشبختی واقعی و پیوند دل ها مؤثر واقع می شود در این بخش از مقاله سعی داریم تا تعدادی از این معیارهای منطقی را به شرح بگذاریم.

طرفین باید از افقی همسو به قضایا بنگرند و در رویکردها و نگرش های خود از اختلافات فاحشی برخوردار نباشند. 

1- دارا بودن همسانی و اشتراک در اعتقادات دینی آن هم در سطحی مورد قبول و پذیرش به طوریکه هر دو طرف سعی می کنند به انتخاب شخصی مقید به اصول مذهبی و چارچوب اصلی دینی اقدام کنند.


2- دارا بودن ملاک های پسندیده اخلاقی و عدم حضور صفات ناپسند اخلاقی مثل پرخاشگری، خساست و بدبینی. چنین ویژگی هایی خانمان برانداز است و به هیچ عنوان نباید در انتخاب مورد اغماض قرار گیرد.بسیارند جوانان و به ویژه دخترانی که در دام احساسات گرفتار می شوند و متاسفانه وجودشان قادر به درک این خصیصه ها در شخص مقابل نیست و حتی با اخطار اطرافیان نیز حاضر نیستند کمی احساسات را کنار گذارده و به واقعیت بیاندیشند.

3- دارا بودن استقلال نسبی و تلاش برای مستقل شدن و عدم تکیه به حمایت های افراطی اطرافیان (چه در زمینه اقتصادی و چه در زمینه مهارت های عاطفی و زندگی و همسرداری)
اگر در نوع تفریحات و گذران اوقات فراغت طرفین تفاوت فاحشی وجود داشته باشد می توان به اختلاف زیاد در نوع تیپ های شخصیت پی برد. 

4- همسانی و تشابه در نوع نگاه طرفین به موضوع ها و مسائل مختلف زندگی. به طوری که طرفین از افقی همسو به قضایا بنگرند و در رویکردها و نگرش های خود از اختلافات فاحشی برخوردار نباشند. این موضوع می تواند در اختلاف سطح تحصیلات دختر و پسر نیز اتفاق بیفتد.اما با توجه به شرایط فعلی که معمولاً سطوح تحصیلی دختران بالاتر از پسران است باید به جای تأکید افراطی بر تحصیلات، سطح فهم و درک و تشابه نگرشی افراد مدنظر قرار گیرد.

5- همسانی و تشابه در نوع علاقمندی ها و تفریحات، حضور در جمع و در مجموع تیپ شخصیتی. اگر در نوع تفریحات و گذران اوقات فراغت طرفین تفاوت فاحشی وجود داشته باشد می توان به اختلاف زیاد در نوع تیپ های شخصیت پی برد. فرض کنید آقایی که در اوقات فراغت خود به مطالعه و تفریحات انفرادی علاقمند است و خانمی که در این مواقع حضور در جمع را ترجیح می دهد. این تفاوت می تواند در آینده مشکلاتی را بدلیل شخصیت های مختلف آنها و نیازهای طبیعی هر یک به وجود بیاورد.
منبع:تبيان


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
      
    
در مورد نحوه‌ خواستگارى و رفتن پسر یا دختر،‌ اسلام هیچ گونه دستور خاصى ندارد و مانند بسیارى از امور دیگر به خود مردم واگذار شده است. استاد مطهرى می‌گوید: «این که از قدیم الایام مردان به عنوان خواستگارى نزد زنان مى رفته اند و از آن‌ها تقاضای همسرى مى کرده اند، از بزرگ ترین عوامل حفظ حیثیت و احترام زن بوده است. طبیعت مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن. طبیعت زن را گُل، و مرد را بلبل، زن را شمع و مرد را پروانه قرار داده است. این یکى از تدابیر حکیمانه و شاهکارهاى خلقت است که در غریزة مرد نیاز و طلب و در غریزة زن ناز و جلوه قرار داده است. خلاف حیثیت و احترام زن است که به دنبال مرد بدود. براى مرد قابل تحمّل است که از زنى خواستگارى کند و جواب رد بشنود و آن گاه از زن دیگرى خواستگارى کند و جواب رد بشنود تا بالاخره زنى رضایت خود را به همسرى با او اعلام کند اما براى زن که می‌خواهد محبوب و معشوق و مورد توجه و علاقه باشد و از قلب مرد سر در آورد تا بر سراسر وجود او حکومت کند، قابل تحمل و موافق غریزه نیست که مردى را به همسرى خود دعوت کند و احیاناً جواب رد بشنود و سراغ مرد دیگری رود».(1)
 




خواستگاری همیشه از ناحیه جنس مذکر انجام می‌شود. این قاعده حتى در مورد حیوانات نیز جاری است. یعنى در خواست از جنس مخالف غالباً از ناحیه مذکر آغاز می‌شود.
دین مقدس اسلام نیز که آیین فطرت است، بر این رویه فطرى و طبیعى صحه نهاده و بر این مبنا و اساس است که در قرآن و سنّت در امر ازدواج، مردان مخاطب واقع گشته اند و مستقیماً به آنان دستور ازدواج و همسر گزینى داده شده و فرموده است:‌ «فانکحوا ما طاب لکم من النّساء؛ بازنان طیب و پاکیزه ازدواج کنید».(2)

این آیه به معناى نهى از خواستگارى زن از مرد نیست، از این رو در صدر اسلام تقاضاى زن از مرد نیز اتفاق افتاده است. امام باقر(ع) نقل می‌کند: زنى نزد پیامبر(ص) آمد و عرض کرد: مرا به عقد کسى در آور. حضرت رو به حضار نمود و فرمود: کسى حاضر است با این زن ازدواج کند؟ مردى از میان جمع برخاست و عرض کرد: من حاضرم، حضرت فرمود: چه دارى که به او بدهی؟ گفت: چیزى ندارم. پیامبر(ص) فرمود: نمى شود. زن خواستة خود را تکرار کرد. دیگر بار حضرت فرمایش خویش را تکرار نمود، باز همان مرد برخاست. سرانجام پیامبر به آن مرد فرمود: از قرآن چیزى مى دانی؟ گفت: بلی. فرمود: زن را به عقد ازدواج تو در آوردم، در عوض قرآنى که به او آموزش مى دهی،‌ مهریه او خواهد بود.(3) از این جریان بر مى آید که خواستگاری زن از مرد از نظر اسلام ممنوع و مذموم نیست ، ولى حرکت بر خلاف عرف اجتماعی و سیره مسلمانان و قواعد مورد قبول جامعه و مقتضاى فطرت و طبیعت است.


منابع:
1-استاد مطهری نظام حقوق زن در اسلام ص15
2-نساء آیه 3
3-وسائل الشیعه ج14 ص195


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
پرسش:
در رابطه با نحوه مناسب و صحیح آشنایی با یک خانم به منظور خواستگاری و ازدواج با وی توضیح دهید؟

پاسخ:


 برای نحوه مناسب و صحیح آشنایی با یک خانم بهترین راه این است که از نزدیکان خود مانند پدر و مادر و برادران و خواهران و افراد دیگری که کاملاً خواسته های شما را می شناسند و با زوایای شخصیتی، ایده ها و آمال، شرایط کنونی زندگی از میزان درآمد و سطح تحصیلات و... آشنایی کامل دارند کمک بخواهید و ضمن یاری خواستن از خدای قادر متعال و اتکال به او به توصیه هایی که ذیلاً تقدیم می گردد توجه کامل داشته باشید.

ازدواج یکی از مهمترین حوادثی است که در زندگی هر انسان رخ می دهد. نظر به اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده و تاثیر آن در تداوم و استحکام خانواده، تربیت فرزندان، داشتن زندگی سالم توأم با رضایت و خوشبختی و احساس موفقیت ، ضرورت دارد دختران و پسران هنگام ازدواج از خدمات مشاوره مناسبی بهره مند شوند و از این طریق با اهداف ، وظایف و حقوق یکدیگر به خوبی آشنا شوند.

امروزه دختران و پسران جوان در آستانه ازدواج با بهره گیری از خدمات مشاوره ازدواج، می توانند با گامهای راسخ تر و آرامش و اطمینان بیشتری در راه پرپیچ و خم ازدواج  و تشکیل خانواده گام نهند و در نهایت در این امر مهم موفق باشند.

متأسفانه در جامعه ما ، در برخی موارد دختران و پسران بدون مطالعه و آگاهی کافی با برخورداری از احساس و ذوق ، منهای دقت در ابعاد گوناگون اخلاقی ، جسمی و روانی با یکدیگر ازدواج می کنند. پس از ازدواج نیز به دلیل عدم آگاهی، به این مشکلات دامن می زنند.

نکاتی چند جهت انتخاب همسر

1) نسبت به کل ماجرا واقع بین باشید. تابع احساسات نگردید و به شکل منطقی جوانب کار را بسنجید. در تداوم یک ازدواج ، دوست داشتن و عشق اگر چه شرط لازم است ولی کافی نیست. پس به سایر مسائل مهم نیز بپردازید. رؤیایی نیندیشید.

2) درباره دلیل تمایل طرف مقابل به ازدواج با خودتان تحقیق کنید. اگر این تمایل بنا به مصالحی از قبیل پول و ثروت، شهرت، خروج از کشور و غیره است از آن صرف نظر کنید.

3) شریک احتمالی زندگی خود را بشناسید. در چارچوب آن چه در دین و فرهنگ مجاز می باشد، قبل از تصمیم گیری برای ازدواج ، شریک احتمالی زندگی خود را بیشتر بشناسید. این شناخت یا به واسطه رفت و آمد و پرسش های مستقیم حاصل می گردد و یا از طریق دیگر آشنایان. توجه داشته باشید دوستان فرد ، گاه برخی حقایق را پنهان می کنند. پس شاید بهتر باشد در بعضی مواقع به طور غیر مستقیم به پاسخ برسید . در مجموع شما بایستی در مورد خلق و خو، افکار، عقاید، خواسته ها، عادات، دیدگاه ها، حساسیت ها، نوع برخوردها، توانایی های ارتباطی و... شناخت پیدا کنید.

طرز برخورد فرد را در موقعیت های بحرانی و در برابر مادیات بشناسید.

4) اعتقادات و باورهای مذهبی طرف مقابل را جویا شوید. عقاید و باورهای همسر احتمالی خود را در مورد آئین و مذهب جویا شوید و ببینید که آیا با برداشت شما از دین سازگار است یا خیر. چرا که اگر نقطه نظرات این فرد برای شما قابل قبول نباشد احتمال وقوع مشکلات شدیدی پیش بینی می شود. مگر آن که در این زمینه انعطاف پذیر باشید و بتوانید خود را در چارچوب نظرات او قرار داده و شیوه زندگی او را بپذیرید. پس به طرف مقابل اجازه دهید به طور وضوح برداشت خود را از مذهب بگوید و انتظارات خود را در مورد شما به عنوان همسر، بیان نماید.

5) برخوردهای همسراحتمالی خود را در موقعیت های مختلف بررسی کنید. هر چه بیشتر در شرایط متفاوت و متعددی همسر احتمالی خود را ملاقات کرده و مورد مشاهده قرار دهید، نشانه های بیشتری از طرز برخورد او با مردم و در موقعیت های مختلف خواهید یافت.

6) خواسته ها و انتظارات یکدیگر را مورد مطالعه قرار دهید. شما باید بدانید همسر آینده شما چه انتظاراتی از خودش و شما دارد. شما باید در مورد مسائل مهم زندگی به توافق برسید. به طور مثال شما باید بدانید:

- در چه شهر یا کشوری زندگی مشترک خود را آغاز خواهید کرد؟

- زندگی خود را با خانواده همسر آغازخواهید کرد یا به طور مستقل؟

- زمان بچه دار شدنتان حدوداً چه مدت پس از ازدواج خواهد بود؟

- نظر همسر احتمالی شما در مورد شغل و فعالیت های خارج از منزل چیست؟

- نظر همسراحتمالی شما در مورد رابطه ها و معاشرت خانوادگی و دوستانه چیست؟

7) درباره خانواده فرد مورد نظر تحقیق کنید. آنها را بیشتر بشناسید. با فرهنگ و باورهای آنها آشنا شوید . رابطه فرد مذکور را با والدین ، خواهران و برادرانش جویا شوید. بررسی کنید که تعهد وی در قبال این افراد چگونه است و در آینده چه تعهداتی نسبت به آنها دارد و تأثیر این موضوع بر زندگی شما چگونه خواهد بود . نسبت به احساس خانواده در مورد این ازدواج واقف باشید.

8) با خود واقعی تان مشورت کنید. به ندای درونی خود گوش فرا دهید. از خود بپرسید آیا این فرد همان کسی است که واقعاً به دنبالش بوده ام . آیا می خواهم که این مرد یا زن، پدر و مادر فرزند من باشند. اگر پاسخ صریحی ندارید دوباره بر روی موضوع تمرکز کنید وسعی کنید پاسخی قاطع برای آن بیابید چرا که ازدواج یکی از بزرگترین و مهمترین مسائل زندگی شما است و آینده فرزندان شما را تحت الشعاع قرار می دهد.

9) دلایل متناسبی برای ازدواجتان پیدا کنید و خود تصمیم گیرنده نهایی باشید. هرگز تحت فشار برای ازدواج متقاعد نشوید. تنها خوب بودن احساسات اطرافیان درمورد طرف مقابل کافی نیست، قلب و منطق شما نیز باید دراین کار رضایت دهد. ضمن احترام به تجربه و عقاید اطرافیان ، به ویژه والدین و حفظ آداب و رسوم فرهنگی و مذهبی ، تسلیم فشارهای اطرافیان نشوید.

10) نسبت به سلامت جسمانی و روانی طرف مقابل اطمینان حاصل کنید . به خاطر بسپارید که سلامت جسمانی و روانی و عدم گرایش به مواد مخدر یکی از فاکتورهای مهم درانتخاب همسر است. بنابر این پیش از تصمیم گیری درباره ازدواج ، در مورد نکات مذکور اطمینان حاصل کنید. مسلماً شریکی وابسته به مواد مخدر و یا دارای بیماری خاص جسمانی، آینده مبهمی را رقم می زند.

11) توجه داشته باشید که با شریک احتمالی زندگی خود درمواردی مانند طبقه اجتماعی، سن، میزان تحصیلات و توانایی های هوشی تناسب داشته باشید. این موارد را جدی بگیرید.

12) عجله نکنید. با توجه به این که بسیاری از ازدواج ها به دلیل دستپاچگی و عجله کردن در تصمیم گیری درنهایت به شکست منتهی می شود ، در تصمیم خود برای قبول یک ازدواج عجله نداشته باشید. حتماً در مورد فردی که می خواهید عمری را با وی سپری کنید، تحقیق کنید. به شناخت برسید و وقت بگذارید . صرفاً به دلیل ناامید شدن از ازدواج تن به یک ازدواج نامناسب ندهید و خود را به فهرست قربانیان ازدواج اضافه نکنید.

13) از خداوند کمک و راهنمایی بگیرید. با ایمان و توکل به خدا از او بخواهید تا درانتخاب صحیح شریک زندگی ، شما را یاری کرده و مسیر مناسبی را پیش رویتان قرار دهد. چنانچه پس از مطالعه نکات مذکور هنوز در تصمیم گیری خود دچار تردید هستید ، می توانید به مشاورین حاضر در مراکز مشاوره رجوع کرده و با آنها مشورت نمائید.

منبع:پايگاه حوزه


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
    
نگاه خواستگاری (نگاه, نگاهی دوباره و نو(8))

طرح مسأله


از نظر فقه اسلامی مسلم است که مردی که قصد ازدواج دارد، می تواند به قسمتی از بدن زن مورد نظر خود نگاه کند و محدودیت کمتری برای او وجود دارد. علامه حلی مجاز بودن چنین نگاهی را از نظر همه علماء غیر اختلافی تلقی کرده است(1) و محقق کرکی، اصل مسأله را در بین «علمای اسلام»، بدون مخالف دانسته است(2) و شهید ثانی نیز به همین نکته تصریح نموده است.(3)

البته قول شاذ و نادری در فقهاء اهل سنت وجود دارد که به طور کلی چنین نگاهی را ممنوع دانسته و در هیچ حدّی مرد را برای نگاه کردن در مرحله خواستگاری و پیش از اجرای عقد ازدواج، مجاز نشمرده است.(4) ولی پیشوایان مذاهب چهارگانه،(5) ـ همچون همه فقهای شیعه ـ بر «جواز نظر» اتفاق دارند. آنان به روایاتی از رسول خدا(ص) استناد کرده اند، مثلاً ابوالدرداء از آن حضرت نقل می کند که فرمود: وقتی مرد تصمیم به خواستگاری از زنی را می گیرد، می تواند به زیبایی صورتش، دقت کند.(6) و جابر بن عبداللّه از پیامبر(ص) روایت می کند که فرمود: «هر یک از شما که قصد ازدواج با زنی می گیرد، به صورت و دستانش نگاه کند».(7) هم چنین حضرت به یکی از کسانی که به خواستگاری رفته بود فرمود: بدان زن نگاه کن که بر شیرینی و الفت در بین شما می افزاید.(8)

در روایات اهل بیت(ع) نیز نصوص فراوانی در این باره وجود دارد که در ضمن مباحث آینده، مطرح خواهد شد. از آن جمله در روایت معتبری از امام صادق(ع) وارد شده است که:

«لا بأس بأن ینظر الی وجهها و معاصمها اذا اراد أن یتزوجها»؛(9)

مانعی ندارد که مرد به «صورت» و «معاصم»(10) زنی که می خواهد با او ازدواج کند، نگاه کند.

در باره نگاه خواستگاری، مسایل فراوانی مطرح است، که اهم آن عبارت است از:

1ـ اجازه نگاه، از چه مبنا و حکمتی برخوردار است؟

2ـ این نگاه چه گستره ای را در بر می گیرد و مرد در چه حدی اجازه نگاه دارد؟

3ـ این نگاه با چه شرایطی مجاز و مشروع است؟

4ـ آیا زن نیز می تواند به مردی که از او خواستگاری می کند، نگاه کند؟

حکمت تجویز نگاه برای خواستگاری آن است که انتخاب همسر با اطمینان بیشتری همراه باشد و مرد با آگاهی و اطلاع کافی، همسر خود را برگزیند. البته این، بدان معنی نیست که ویژگیهای جسمی از قبیل قیافه و اندام، تنها معیار گزینش همسر تلقی می شود و هیچ معیار دیگری وجود ندارد، بلکه باز بودن این راه از آن رو است که نقش زیبایی ظاهری را در انتخاب همسر نمی توان نادیده گرفت و انسانها بر اساس گرایش طبیعی و فطری خویش به زیبایی و جمال، بدین ویژگی توجه دارند. بخصوص که ارتباط زن و شوهر، آکنده از ابعاد عمیق عاطفی، و احساسات پرجاذبه ای است که نمی توان سهم «مورد پسند بودن» همسر را، که زمینه عشق و محبت را فراهم می آورد، نادیده گرفت. در برخی روایات وارد شده است که رسول خدا، هنگام انتخاب همسر، زنی را برای دقت در برخی خصوصیات جسمی شخص مورد نظر می فرستاد و به او راهنمایی هایی می نمود.(11)

البته پیشوایان دینی تأکید کرده اند که در انتخاب همسر، صرفا به «مال» و «جمال» او نظر نداشته باشید و اصالت خانوادگی و دینداری را به پای ثروت و زیبایی قربانی نکنید، چرا که اگر «بنیان خانواده» از آغاز بر گرایشات مادی، نهاده شود، هرگز این بنای مقدس، از «استحکام» برخوردار نخواهد بود و به عنوان یک «پیوند عمیق» قابل اعتماد نیست. مردی که به طمع دارایی به سراغ دختری می رود، در حقیقت، «همسر» خود را «کالای دست دوم» قرار داده که در اثر ثروت، ارزش پیدا کرده، و قهرا بدون آن، ارزشی ندارد. همچنین چگونه می توان به مردی که «فقط» به «زیبایی» همسر خود فکر می کند، «اطمینان» داشت؟ آیا او پس از انتخاب و ازدواج، با دیدن زیبارویان دیگر، دلبستگی خود را به زندگی و همسر خویش حفظ خواهد کرد؟ چنین ازدواجهایی که از جنبه های عقلایی کافی و محبت راستین، خالی است و بر احساسات برق آسا و زودگذر شکل می گیرد، با آینده ای مبهم و متزلزل روبه رو است و شاید سخن امام صادق(ع) ناظر به این نکته باشد که فرمود: آن کس که برای دارایی یا زیبایی با زنی ازدواج کند، به همان هم نخواهد رسید.(12)

در عین حال اسلام نخواسته است که انسان «شریک زندگی» خویش را «چشم بسته» انتخاب کند، آن هم شریکی، که می خواهد عمری با مودت و محبت، در کنارش باشد. آیا منطقی است که زن یا مرد، زمانی چشمان خود را به روی یکدیگر بگشایند، که زمان تصمیم گیری و انتخاب به سر آمده باشد، و اگر برخی ویژگیهای ظاهری را نمی پسندند، با دلسردی زندگی را ادامه داده و از نشاط و لذت زندگی محروم بمانند؟ چرا زن یا مرد که با دنیایی از آرزوها، زندگی را شروع می کنند، در آغاز راه از یکدیگر جدا شوند؟

«شناخت زن و شوهر» از یکدیگر، سرمایه ای است که پیمودن راه مشترک را آسان می کند و اضطرابها و نگرانیهایی که

ممکن است وجود داشته باشد، از بین می برد و افق زندگی را در برابر دیدگان امیدوارشان، روشن تر می سازد. لذا در آموزشهای دینی به مردان تأکید شده است:

همسر گردن بند تو است، بنگر که چه بر گردنت می افکنی.(13)

از این رو، رواست که مرد با تأمل و نگاه عمیق و همه جانبه ـ نظر ـ گردن بند خویش را انتخاب کند، گردنبندی که می تواند بر حُسن و جمال او بیفزاید، در قرآن کریم، زن و شوهر نسبت به یکدیگر «لباس» معرفی شده اند که هر یک جامه تن دیگری و باعث «آراستگی» اوست. «هنّ لباسٌ لکمْ و انتم لباسٌ لهنّ»(14) و شاید «تقدّم نام زن» در اینجا نشان از «تأثیر بیشتر» او داشته باشد.

متأسفانه فقهاء ما نگاه برای خواستگاری را کمتر از این زاویه مورد توجه قرار داده اند. آنها معمولاً این مبحث را مطرح می کنند که چون مرد با ازدواج، در قبال همسر خود، «تعهداتی مالی» از قبیل مهریه دارد، از این رو، باید به ازاء آن از «حق نگاه کردن به زن» قبل از ازدواج برخوردار باشد تا با «غرر» مواجه نشود.

این تلقی و تحلیل، برداشتی از روایت امام باقر علیه السلام است که حضرت علت جواز نگاه را چنین بیان فرموده است: «انما یشتریها بأغلی الثمن»، زیرا مرد به بیشترین بها، خریدار اوست(15).

شیخ انصاری این روایت را چنین تفسیر می کند:

مقصود آن است که چون ازدواج با «مهریه»ای غالبا نه چندان سبک و اندک انجام می شود، بدین سبب نگاه کردن مرد،

به گونه ای که عمده «غرر» را از بین ببرد، جایز است، این غرر، از جهت بی اطلاعی از زیبایی، رخ می دهد.(16)

و آیت اللّه خوئی با صراحت بیشتر می گوید:

«امکان «نگاه کردن» مرد بدان سبب است که مبادا «مال او» ضایع شده و به هدر رود، زیرا اگر مرد، بدون نگاه کردن ازدواج کند، و پس از آن، همسر خود را نپسندد، راه «فسخ عقد نکاح» به رویش بسته است، و اگر بخواهد «طلاق» دهد، به ناچار باید نصف مهر را ـ قبل از زناشویی ـ بپردازد.»(17)

در این دیدگاهها، نوعی اغراق و زیاده انگاری دو سویه نسبت به نقش «مهریه» دیده می شود، زیرا از یک سو هر چند این واقعیت اجتماعی را نمی توان نادیده گرفت که «جمال» در رغبت بر تعهد نسبت به «مهریه بیشتر» تأثیر می گذارد، ولی در عین حال، خصوصیات دیگری از قبیل موقعیت خانوادگی دختر، میزان تحصیلات و شغل او، و نیز برخی از ویژگیهای دیگر نیز در میزان مهریه اثر می گذارد. از سوی دیگر نمی توان پرداخت مهریه هر چند سنگین را «تنها عامل» لزوم مباح بودن نگاه به زن برای ازدواج به حساب آورده و بر مبنای نفی «غرر» در معامله و مبادله، نسبت به آن اظهار نظر کرد. زیرا همان گونه که توضیح دادیم نگاه قبل از انتخاب، زمینه ساز انس و الفت بیشتر است، از این رو کسانی که از ناحیه مهریه سنگین هم دغدغه خاطری ندارند، از این امتیاز و حق در هنگام ازدواج برخوردارند که بتوانند همسری دلخواه و مورد علاقه و پسند برگزینند. «نگاه» ابزاری مناسب و مطمئن در این مسیر است. «نادیده» خریدار شدن، هر چند «خسارت مادی» به همراه نداشته باشد، اما با نوعی «نگرانی روحی» همراه است. در حالی که «نظر» و تأمل، آرامش آفرین و الفت زاست. از این رو در برخی از روایات به تأثیر مثبت «نظر» در ایجاد «مودت و الفت» تصریح شده است.

رسول خدا(ص)، به مغیرة بن شعبه که قصد ازدواج داشت فرمود: نگاه به او انس و مودت بین شما به وجود می آورد: لو نظرت الیها فانه احری ان یؤدم بینکما(18).

صاحب جواهر با الهام از روایات، با دید گسترده تر و نظر وسیع تری، در این باره اظهار نظر کرده است که اگر مرد با انتخاب خود، از یک طرف بار مالی سنگینی را بر عهده می گیرد و از طرف دیگر در پی یک زندگی صمیمی و گرم است، چرا نتواند با «نگاه خویش» نسبت به زندگی آینده خود و هزینه هایی که باید بپردازد، تصمیم روشن تری بگیرد؟(19)

به نظر می رسد که تعبیر «خریدار بودن مرد به بالاترین قیمت» ـ انما یشتریها باغلی الثمن ـ که در چند روایت دیده می شود، شایسته تأملی دوباره و دقتی مضاعف است زیرا تفسیری که از این تعلیل صورت گرفته است نمی تواند اطمینان بخش باشد. امام علیه السلام در پاسخ این سؤال که آیا مرد می تواند به زنی که می خواهد با او ازدواج کند، نگاه کند، فرمود، آری، و سپس اضافه فرمود: «چرا که به بیشترین بها، خریدار اوست.»

معمولاً «بها» در این جمله به «مهریه» تطبیق شده و قهرا فلسفه «جواز نظر»پرداخت «مهریه» دانسته شده است. ولی در نظر ما این انطباق «مبهم» است، زیرا از نظر فقه اسلامی، «مهریه»، «قیمت و بها» نیست، بلکه صرفا «هدیه»ای است که در ازدواج از طرف شوهر به زن پرداخت می شود. قرآن کریم از مهریه به «نحله» تعبیر می کند و «نحله»، پرداختی غیر از پرداخت «ثمن» است.(20)

قرآن، از یک سو مهر را «صُدقه» نامیده که از ماده «صِدق» است و هم چنان که برخی نکته سنجان گفته اند، مهر را «صداق» می گویند، چون نمادی از «صداقت» و راستین بودن علاقه مرد است(21)، و از سوی دیگر، با تصریح به «نحله» بودنِ آن، به «هدیه» و پیشکش بودنش، توجه داده است.(22)

برخی محققان در تأیید اینکه مقصود از «ثمن» در روایات مربوط به نگاه خواستگاری، همان «مهریه» است که مرد می پردازد به این نکته استشهاد کرده اند که در روایت مرد «مشتری و خریدار» به حساب آمده است، در حالی که اگر زندگی مشترک خانوادگی، مورد نظر باشد که «مرد» برای آن «سرمایه گذاری» می کند، از این نظر تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد و نباید خصوص مرد «مشتری» نامیده شود.

ولی این بیان نیز نمی تواند کمک به آن تفسیر نماید، زیرا مشتری به معنی حقیقی اش، در جایی صدق می کند که «اشترا و خریداری» در کار باشد، و چون در ازدواج خرید و فروشی صورت نمی گیرد، لذا هیچ یک از مرد و زن ـ مشتری و بایع ـ خریدار و فروشنده نیستند و هرگز زن در قبال مهریه، خود را به مرد نمی فروشد، چه اینکه به کار بردن تعبیر «خرید و فروش» در عقد نکاح، آن را فاسد و باطل می سازد.

«خریدار» بودن مرد در ازدواج، نه جنبه اقتصادی، بلکه، اشاره به حقیقت دیگری دارد:

طبیعت، مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن، طبیعت زن را گل، و مرد را بلبل، زن را شمع و مرد را پروانه قرار داده است.(23)

بر این اساس متفکر عالی قدر شهید مطهری می گوید:

«عجبا می گویند چرا قانون مدنی، لحنی به خود گرفته است که مرد را خریدار زن نشان می دهد، اولاً این مربوط به قانون مدنی نیست، مربوط به قانون آفرینش است، ثانیا مگر هر خریداری از نوع مالکیت و مملوکیت اشیاء است، طلبه و دانشجو «خریدار» علم است(24)، متعلم خریدار معلم است، مرد «خریدار وصالِ زن» است نه خریدار «رقبه» او».(25)

و البته خریدار باید چیزی برای پرداخت کردن داشته باشد تا بتواند محبوب را متوجه خود سازد، از این رو حافظ که خود را «خریدار» می داند، از اینکه «چیزی» برای نثار خوبان کردن ندارد، افسوس می خورد:

شیراز معدن لب لعل است و کان حسن
من جوهری مفلس از آن رو مشوشم

از بس که چشم مست در این شهر دیده ام
حقا که می نمی خورم اکنون و سرخوشم

شهریست پرکرشمه و خوبان ز شش جهت
چیزیم نیست ور نه «خریدار» هر ششم

و خلاصه آنکه چون مرد مجذوب و خواهان است و به دنبال محبوب به راه می افتد، لذا بهای سنگین این خریداری را می پردازد: «عمری زندگی کردن و بار آن را بر دوش گرفتن».

با این بینش، در «هر» زندگی، مرد باید برای پرداخت «بیشترین بها» آماده باشد ـ اغلی الثمن ـ حتی اگر مهریه «اندک» و ناچیز باشد، پس امام علیه السلام، با بیان این نکته که مرد «خریدار» است و حق اوست که بداند با چه کسی می خواهد «زندگی» کند، او را برای «نظر» به همسر آینده خود، مجاز می شمارد. نه اینکه چون مهریه سنگین می پردازد، برای نظر مجاز است، و قهرا اگر مهریه سنگین نیست، «نظر کردن» وجهی ندارد و توقعِ نگاه داشتن، بی جاست!!(26)

کلیت حکم ـ جواز نظر ـ برای همه ازدواجها، خود گویای آن است که علت آن نیز «عام» است و مربوط به «مهریه سنگین» نیست.

علامه طباطبایی، در ذیل آیه مربوط به «مهریه»، آن را از لحاظ «عرفی» مانند «پولی» می داند که در برابر «جنس» پرداخت می شود، و آیه قرآن را «تأیید» همین تلقی عرفی می داند.(27) در حالی که قرآن، هر چند بر «مهریه» صحه گذارده و آن را تأیید کرده، و با آوردن کلمه «نحله» به صراحت چنین برداشتی را «تخطئه» نموده و آن را مردود دانسته است.

جان کلام، در معنی خریدار بودن مرد به بالاترین قیمت ـ یشتریها باغلی الثمن ـ، همان بیان رسای استاد عالی قدر، شهید مطهری است که می گوید:

«یعنی آنچه انسان در زندگی زناشویی مایه می گذارد، از هر چیز گرانبهاتر است، واضح است که مراد «مهریه» نیست، زیرا ارزش پولی مهریه، «گرانبهاترین قیمت» نیست، بلکه مقصود این است که می خواهد با او زندگی کند و عمر خویش را با او به سر برد».(28) ادامه دارد.




1 ـ علامه حلی، تذکره، ج1، کتاب النکاح، بی ص.

2 ـ محقق کرکی، جامع المقاصد، ج2، ص284.

3 ـ شهید ثانی، مسالک الافهام، ج7، ص40.

4 ـ شیخ طوسی، الخلاف، ج4، ص247: و قال المغربی: لا یجوز ان ینظر الیها و لا الی شی ء منها اصلاً.

5 ـ عبدالرحمن الجزیری، الفقه علی المذاهب الاربعه، ج4، ص21.

6 ـ احمد بن حنبل، مسند، ج4، ص226؛ اذا طرح اللّه فی قلب امرء خِطبة امرأة فلا بأس ان یتأمل محاسن وجهها.

7 ـ النووی، المجموع، ج16، ص138: اذا اراد احدکم ان یتزوج امرأة فلینظر الی وجهها و کفیها.

8 ـ عبدالرحمن الجزیری، الفقه علی المذاهب الاربعه، ج4، ص22 به نقل از سنن ترمذی.

9 ـ الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج14، ص59.

10 ـ معاصم، جای دستبند است.

11 ـ الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج14، ص36.

12 ـ الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج14، ص30: اذا تزوّج الرجل المرأة لجمالها او لمالها لم یرزق ذلک.

13 ـ الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج14، ص17: انما المرأة قلادة فانظر ما تتقلّد.

14 ـ سوره بقره، آیه 187.

15 ـ الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج14، ص59.

16 ـ شیخ انصاری، کتاب النکاح، ص40.

17 ـ مبانی عروة الوثقی (تقریرات آیت اللّه خوئی) کتاب النکاح، ج1، ص25 و 31.

18 ـ برخی محققان این روایت را چنین معنی کرده اند: اگر مرد نگاه کند و بپسندد و بعد اقدام به ازدواج کند، «ضمانت تداوم ازدواجش» بیشتر می شود. ولی قابل توجه است که «یؤدم» نه به معنی «تداوم» ازدواج، بلکه به معنی «لذت بخش شدن» زندگی است همان گونه که «ادام» ـ خورشت ـ طعام را مطبوع و لذت بخش می کند. زمخشری این واژه را از «أدم الطعام» می داند و روایت را چنین معنی می کند: نگاه، باعث اصلاح و به وجود آمدن انس و الفت می شود (الفائق فی غریب الحدیث، زمخشری، ج1، ص29) و ابن اثیر نیز، آن را به «الفت و سازگاری» معنی کرده است (النهایه فی غریب الحدیث، ابن اثیر، ج2، ص32). استاد مطهری این روایت را، این گونه نقل کرده است: «احری أن یدوم بینکما» و به «بهتر شدن «دوام» ازدواج» معنی کرده است (مسأله حجاب، شهید مطهری، ص199). متأسفانه اشتباه در نقل متن روایت، به ترجمه هم سرایت کرده است (نگاه کنید به سنن ترمذی، ج2، ص275).

19 ـ محمدحسن النجفی، جواهر الکلام، ج29، ص66.

20 ـ علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج4، ص169.

21 ـ ر.ک. نظام حقوق زن در اسلام، استاد مطهری، ص202 و 204.

22 ـ شیخ محمد عبده در این باره مطلبی قابل توجه دارد: و ینبغی ان یلاحظ فی هذا العطا معنی اعلی من المعنی الذی لاحظه الذین یسمّون انفسهم الفقها من ان الصداق و المهر بمعنی العوض عن البضع و الثمن له، کلا ان الصلة بین الزوجین أعلی و أشرف من الصلة بین الرجل و فرسه او جاریته و لذلک قال «نحلة» فالّذی ینبغی ان یلاحظ هو ان هذا العطا آیة من آیات المحبه و صلة القربی و توثیق عری المودة و الرحمة (تفسیر المنار، سیدرشید رضا، ج4، ص376).

23 ـ استاد مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، ص15.

24 ـ حافظ:

معرفت نیست در این قوم خدا را مددی

تا برم گوهر خود را به «خریدار» دگر

ناصر خسرو:

مرد خرد را به علم یاری ده

که خرد علم را «خریدار» است.

25 ـ استاد مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، ص16.

26 ـ برخی محققان برای اثبات آنکه «ثمن»، همان «مهریه» است و جواز نظر کردن، مستند به این پرداخت مالی است به روایت حسن سری از امام صادق(ع) استناد کرده اند: «سأله عن الرجل، ینظر الی المرأة قبل ان یتزوجها؟ قال نعم، فلم یعطی ماله؟». ولی این روایت به دلیل «مرسله بودن»، صلاحیت استناد ندارد. دلالت این روایت نیز بر تفسیر مورد نظر، مورد تأمل است.

27 ـ علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج4، ص169.

28 ـ استاد مطهری، مسأله حجاب، ص200.


پدیدآورنده: محمد سروش

منبع:پیام زن :: شهریور 1379، شماره 102


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
نگاه نگاهی دوباره و نو/ویژگیهای نگاه خواستگاری«قسمت دهم»

نگاههای انسانها یکسان نیست و دارای اقسام گوناگونی است و هر نگاه از

ویژگیهای خاص برخوردار است:

ـ انگیزه های نگاه کنندگان متفاوت است،

ـ برخی نگاهها نافذ و عمیق و موشکافانه است و برخی نگاهها سطحی و گذرا،

ـ برخی نگاهها با لذت همراه است و برخی از هوی و هوس پاک است،

ـ برخی نگاهها پسندیده، و برخی ناپسند است

و ...

نگاه خواستگاری از نظر فقه اسلامی، دارای ویژگیهای بخصوصی است که آن را از نگاههای دیگر متمایز می کند:

1ـ ارزش نگاه


نگاه برای خواستگاری را از «جنبه ارزشی» نمی توان خنثی تلقی کرد و حکم آن را صرفا «مباح» دانست، برخی تعبیرات روایی نیز نشان از «مثبت بودن» این نگاه و ارزشمند بودن آن دارد.(1)، اگر از أمر و فرمانی که بدان شده و بر «مطلوب بودن» نگاه دلالت دارد، صرف نظر شود(2)، ولی در برخی از روایات تعلیلی وجود دارد که از رجحان این نگاه خبر می دهد: اگر به او نگاه کنی، مودت و صمیمیت بینتان ایجاد می شود.

«لو نظرت الیها فانه احری أن یؤدم بینکما».(3)

بر این اساس برخی از فقها نگاه برای خواستگاری را «مستحب» دانسته اند. این در حالی است که نگاه به دست و صورت زن نامحرم، هرگز رجحانی نداشته و به عنوان یک عمل مثبت تلقی نمی شود، بلکه آن را «مکروه» می شمارند. به تعبیر شیخ انصاری، نگاه برای خواستگاری، «بالاتفاق» مرجوح (مکروه) نیست، ولی نگاه به وجه و کفین نامحرم «بالاتفاق» مرجوح (مکروه) است.(4)

2ـ عمق نگاه

نگاه برای خواستگاری، نگاهی دقیق و عمیق است(5) که با تأمل در ویژگیهای ظاهری از قبیل رنگ پوست، چشم، ابرو و ... انجام می شود و زیبایی شخص مورد «ارزیابی» قرار می گیرد. این نوع نگاه، در عرف ما «نگاه خریدار» نامیده می شود که همچون نگاه مشتریان در هنگام خرید، با تأمل و دقت همراه است. از این رو در برخی روایات، خواستگار «مُستام» نامیده شده است(6) که می خواهد «ارزشیابی» کند و در برخی روایات دیگر، «نگاه نافذ» او بلامانع دانسته شده است.

3ـ تکرار نگاه


برخی از فقها، در نظر به نامحرم، فقط «یک بار» نگاه به وجه و کفین را مجاز می دانند، ولی در نگاه برای خواستگاری چنین محدودیتی وجود ندارد و به اندازه ای که شناخت کافی و کامل به دست آید، تکرار نگاه، منعی ندارد.

4ـ وقت نگاه

نگاه برای خواستگاری، زمان خاصی ندارد و در این زمینه محدودیتی در کار نیست، قبل از مراسم رسمی خواستگاری، یا بعد از آن، این کار را می توان انجام داد. فقهای کنونی، اختلافی در این باره ندارند ولی برخی از فقهای گذشته به یک نکته «روایی» ظریف، در این باره توجه داده اند که اشاره آن در اینجا مناسب است. علامه حلّی، محقق کرکی، شهید ثانی و فاضل هندی که از برجسته ترین فقهای شیعه اند متذکر شده اند که اگر این نگاه بعد از خواستگاری و پس از اعلام موافقت زن برای ازدواج صورت گیرد، ممکن است مشکلاتی را به وجود آورد. زیرا چه بسا مرد پس از نگاه کردن، به دلیل اینکه قیافه زن را نپسندیده است توافق گذشته را نادیده بگیرد و بدین وسیله موجب رنجش خاطر زن و آزردگی روحی او گردد. از این رو این عده از فقها بر این عقیده اند که این نگاه باید در زمانی صورت گیرد که هنوز توافق روشنی انجام نشده است و زن دلبستگی به این ازدواج پیدا نکرده است. لذا فرصت مناسب برای این کار پس از تصمیم به ازدواج و قبل از

مراسم خواستگاری است که دختر و خانواده او موافقت خود را با ازدواج اعلام می کنند.(7)

5ـ ریبه و تلذّذ در نگاه


نگاه به جنس مخالف می تواند تحریک آمیز باشد، و از نظر اسلام، هر نگاهی که با چنین زمینه ای همراه باشد، ممنوع است. ولی در نگاه برای خواستگاری، با توجه به اینکه نگاه به «قصد» و انگیزه «انتخاب همسر» صورت می گیرد و قصد لذت جویی نباید در کار باشد، از این رو اگر نگاه شخص را تحت تأثیر قرار دهد و خواطر شهوانی را در او زنده کند، مانعی ندارد.(8)

البته فقها در این جا به این نکته مهم و دقیق توجه داده اند که برای خواستگاری، نگاه با «قصد لذت جویی» ممنوع است، لذا «التذاذ» نباید «محرک و انگیزه» شخص برای نگاه باشد، هر چند که اگر به قصد خواستگاری نگاه کند و التذاذ به عنوان «اثر» نگاه تحقق یابد، شخص مرتکب گناه نشده است. از این رو باید بین «التذاذ» در مورد فوق فرق گذارد.

همچنین فقها توجه داشته اند که در نگاه برای خواستگاری، زیباییهای بدن زن مورد نظر است و نگاه کننده نیز در حال و هوای انتخاب همسر و ازدواج می باشد، از این رو انتظار اینکه نگاهش هیچ گونه تحریکی در فکر و روح او به وجود نیاورد، دور از واقع است، به تعبیر صاحب جواهر چنین تکلیفی «مشقت زا» و مستلزم عسر و حرج است.(9) شیخ انصاری نیز غالبا این نگاه را خالی از «ریبه» نمی داند.(10)

6ـ شرایط نگاه

نگاه برای خواستگاری، با «شرایط خاصی» جایز است: عدم قصد لذت جویی، بی اطلاعی از وضع ظاهری زن، و تصمیم به ازدواج و احتمال انتخاب وی. و اینک توضیح و بررسی هر یک از این شرایط:

الف) عدم قصد لذت جویی


فقها معمولاً به این شرط تصریح کرده اند و فرموده اند: «و یشترط ان لا یکون بقصد التلذذ». این عبارت عروة الوثقی، مورد قبول همه فقهای بعد قرار گرفته است.

آنچه در ادله شرعی، مجاز شمرده شده است «نگاه برای انتخاب همسر» است و البته چنین نگاهی، غیر از نگاه برای «لذت طلبی» است که برای شهوت رانی انجام می گیرد. از این رو نگاه مورد نظر و تجویزشده، یک «نگاه عقلانی» است که به قصد رسیدن به واقعیت و در جهت تصمیم گیری صحیح برای ازدواج است، در حالی که «نگاه به قصد تلذذ» یک «نگاه شهوانی» است که در جهت پاسخ دادن به گرایشهای غریزی انجام می گیرد.

اسلام نگاه به قصد لذت بردن جنسی را مگر در مورد همسران، ممنوع کرده است و آن را نگاهی مسموم و خطرناک که سلامت روان انسانها را به مخاطره می اندازد، می شناسد.

ب) بی اطلاعی از وضع ظاهری زن

آشکار است که نگاه برای خواستگاری، برای آگاهی از وضع ظاهری زن و بویژه زیبایی اوست. از این رو کسی که به هر دلیل، از گذشته، چنین نگاه و شناختی را داشته است و با نگاه مجدد، چیزی بر آگاهی او افزوده نمی شود، اجازه نگاه ندارد.

البته این بدان معنی نیست که مرد باید به «شنیده»های خود در باره خصوصیات فرد مورد نظر خویش اکتفا کند و شناخت از راه «توصیف» دیگران را الزاما باید بپذیرد و بدان قانع شود. فقها در این باره تأثیر خاص «دیدن» را پذیرفته اند و قبول دارند که «شنیدن» نمی تواند «اثر دیدن» را داشته باشد: شنیدن کی بود مانند دیدن! شنیده ها هرگز نمی تواند مانند دیدن، صحنه را مجسم و واقعیات را نشان دهد:

شیخ انصاری هم به این مبنا تصریح می کند: «اِن المسموع لیس کالمبصر».(11)

ج) تصمیم به ازدواج


رابطه «تصمیم به ازدواج داشتن» با «نگاه به زن» سه گونه قابل تصور است:

1ـ کسی که تصمیم به ازدواج ندارد ولی نگاه می کند، شاید به تصمیم برسد.

2ـ کسی که تصمیم به ازدواج گرفته، ولی هنوز شخص خاصی را در نظر ندارد، به فردی نگاه می کند، شاید او را بپسندد و انتخاب کند.

3ـ کسی که تصمیم به ازدواج گرفته و شخص خاصی را هم انتخاب کرده، ولی

برای تصمیم گیری قطعی در باره او، می خواهد به او نگاه کند.

آنچه از تعبیرات ادله استفاده می شود آن است که فقط در صورت سوم، نگاه کردن برای خواستگاری مجاز است زیرا روشن است که نگاه با مشخصات گذشته را که فراتر از یک نگاه عادی و معمولی است و چه از نظر گستردگی و چه از نظر دقت و تأمل، یک نگاه استثنایی است، نمی تواند برای جوانی که هنوز تصمیم به ازدواج نگرفته، و یا فرد خاصی را در نظر ندارد، تجویز شود چرا که این گونه سهل گیری، به خیره شدن مردان نسبت به زنان و آسیب دیدن سلامت اخلاقی جامعه می انجامد. به علاوه که وقتی مرد هنوز به مرحله انتخاب همسر نرسیده و در باره شخص خاصی به تصمیم گیری نزدیک نشده، چگونه می توان توقع داشت که زن خود را در منظر وی قرار دهد و خانواده دختر با نگاه چنین افرادی موافقت نموده و هر روز دختر خود را در معرض داوریهای افراد مختلف با سلیقه های متفاوت قرار دهند؟ آیا چنین وضعی، شخصیت دختر و حرمت و آبروی او را در معرض لطمه دیدن قرار نمی دهد و او را زبان زد خاص و عام نمی گرداند؟!

آنچه در روایات موضوع پرسش و پاسخ قرار گرفته، مردی است که به «ازدواج با زنی تصمیم گرفته» است و می خواهد او را ببیند:

ـ الرجل یرید ان یتزوج المرأة، أینظر الیها؟

ـ الرجل یرید ان یتزوج المرأة أینظر الی شعرها؟

ـ فی رجل ینظر الی محاسن امرأة یرید ان یتزوجها.

ـ الرجل یرید ان یتزوج المرأة یتأملها و ینظر الی خلفها و الی وجهها؟

این سؤالات گویای آن است که مرد به «زن خاصی» توجه پیدا کرده است، نه اینکه با نگاه به «عده»ای از زنان، می خواهد یکی از آنها را انتخاب کند. همچنین ازدواج با او به مرحله «اراده و تصمیم» رسیده است نه اینکه صرفا در حد یک احتمال بوده و هنوز برای مرد در توبه اجمال و اهمال است. از این رو، «نگاه» در آخرین مراحل تصمیم گیری قرار دارد و حلقه نهایی در زنجیره قطعی شدن انتخاب تلقی می شود و با آن اراده به مرحله قطعی بودن می رسد. سیر طبیعی مسأله این است که مرد با توجه به اطلاعات اولیه ای که به شکل مستقیم یا غیر مستقیم ـ توسط خانواده و یا دوستان خود ـ به دست می آورد، نسبت به ازدواج با شخصی نظر مثبتی پیدا می کند، سپس موضوع را مورد تأمل قرار می دهد تا از تحقق شرایط مورد نظر خود در وی اطمینان پیدا کند و به سنخیت میان خود و او به لحاظ سن، موقعیت شغلی، شرایط خانوادگی، سطح تسهیلات و ... آگاه شود. پس از آن برای تصمیم گیری نهایی می تواند شخص مورد نظر را مستقیما ببیند تا هیچ گونه دغدغه خاطری نداشته باشد و با آرامش و آسودگی، عشق و علاقه، بصیرت و آگاهی، به ازدواج مبادرت ورزد.

فقهای نکته سنج و باریک نظر با موشکافی در مفهوم «اراده» که در متن روایات وارد شده ـ یرید ان یتزوج المرأه ـ به تحلیل مسأله پرداخته اند. مثلاً آیت اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری، برای مسأله چهار صورت در نظر گرفته است:

صورت اول:

مرد تصمیم قطعی به ازدواج با فرد خاصی گرفته و اصلاً شکل و قیافه او برایش مطرح نیست و در هر حال می خواهد ازدواج انجام شود و نگاه کردن تأثیری در تصمیم او ندارد. این گونه ازدواجها از نوعی الزام شرعی ـ از قبیل نذر ـ و یا الزام اخلاقی ـ جلوگیری از فساد ـ یا الزام عرفی ناشی می شود. چنین ازدواجی مشمول روایات «جواز نظر» نیست، چون این روایات با توجه به علتی که در آن بیان شده، نگاهی را مجاز می شمارد که در از بین رفتن جهالت و تصمیم گیری برای ازدواج تأثیرگذار است.

صورت دوم:


مرد تصمیم به ازدواج با فرد خاصی گرفته، ولی اراده و تصمیمش به مرحله «فعلیّت» نرسیده و قطعی نشده، بلکه او را دارای صفات و ویژگیهای مورد نظر می داند و چنان چه از نظر ظاهری او را بپسندد، اراده اش فعلی می شود.

این صورت مشمول روایات بوده و از نظر عرف، «اراده برای ازدواج» ـ که در روایات مطرح است ـ وجود دارد.

صورت سوم:

مردی که تصمیم به ازدواج با فرد خاصی ندارد و صرفا در باره خصلتهای ظاهری همسر آینده اش به نتیجه رسیده است، او امتیازاتی را برای فرد مورد قبول خود در نظر گرفته و در جستجو از کسی است که دارای آن امتیازات باشد.

این صورت نیز مشمول ادله جواز نگاه نیست، زیرا مفاد روایات جواز نظر به «فرد خاص» است که تصمیم به ازدواج با او وجود دارد.

صورت چهارم:


مردی که به طور کلی قصد ازدواج ندارد، ولی احتمال دارد که اگر به زنی برخورد کند که دارای اوصاف خاصی باشد، تصمیم به ازدواج با او بگیرد.

این صورت نیز به دلیل آنکه «تصمیم به ازدواج» تحقق نیافته است، از دایره ادله جواز نظر خارج است.(12)

در اینجا این نکته را نیز باید افزود که ازدواج مانند هر «عقد» دیگر، یک «پیمان دوطرفه» است و چنین پیمانی وقتی تحقق می یابد که هر دو طرف عقد ـ زن و مرد ـ تصمیم بدان داشته باشند. از این رو «اراده یک جانبه» کافی نیست. بر این اساس، تنها نمی توان با تصمیم مرد برای ازدواج و احتمال پسندیدن فرد مورد نظر، نگاه او را مجاز دانست، بلکه متقابلاً باید احتمالِ طرف مقابل را نیز در نظر گرفت که آیا زن نیز احتمالاً به چنین ازدواجی، رضایت خواهد داد؟ چنانچه مرد می داند که زن به هر دلیل تصمیم به ازدواج ندارد و یا به همسری او رضایت نخواهد داد، مجوزی برای نگاه مرد به او وجود ندارد. و به هر حال «نگاه خواستگاری» نگاهی است که زمینه ازدواج را فراهم می سازد و هر جا که چنین زمینه ای وجود ندارد، نگاه کردن مثل بقیه موارد، ممنوع است.(13)

7ـ اجازه نگاه

آیا اطلاع، رضایت و اجازه زن برای نگاه خواستگاری لازم است؟

آثار فقهی موجود نشان می دهد که فقهاء شیعه چنین شرطی را معتبر ندانسته و نگاه خواستگاری را بدون رضایت زن مجاز دانسته اند، ولی برخی از فقهای اهل سنت، مثل مالک، علم و آگاهی او را لازم دانسته اند.(14)

در فقه شیعه، در این باره دو گونه استدلال دیده می شود که در آثار علامه حلی و پس از آن در آثار فقهای بعد مانند کشف اللثام منعکس شده است:

یکی آنکه در روایات مربوط به نگاه خواستگاری، چنین «شرطی» دیده نمی شود، و نگاه برای خواستگاری به طور کلی و به صورت مطلق، اجازه داده شده است.

دیگر آنکه «اجازه گرفتن» برای نگاه کردن، محذوراتی را ایجاد می کند، مثلاً اگر نگاه منوط به اجازه باشد در بسیاری از موارد زمینه مساعد برای نگاه کردن فراهم نمی شود، و چه بسا زنان بدان رضایت ندهند، از سوی دیگر نگاه بدون اطلاع، قهرا نگاه در «شرایط عادیِ» زن است، در حالی که اگر زن از قبل در جریان قرار بگیرد، ممکن است با زینت کردن وضع عادی خود را به هم

زند، و قهرا مرد به وضع طبیعی مورد نظر آگاه نشود.(15)

به نظر می رسد که دو نکته باید بیشتر مورد تأمل قرار گیرد:

الف) آیا نگاه کردن به هر شخص، در حوزه حقوق فردی او قرار دارد؟

ب) آیا مفاد روایاتی که نگاه خواستگاری را مجاز می داند «الغاء» این حق یا شرط است؟

برداشت رایج در فقه آن است که نگاه صرفا جنبه «حکم» دارد و برخی به این مطلب تصریح کرده و «حق بودن» آن را نفی کرده اند.(16)

به نظر می رسد که نمی توان به طور کلی، نگاه را صرفا «حق» تلقی کرد و در نتیجه مجاز بودن نگاه در شرایطی که خود شخص چنین حقی را اسقاط می کند و مثلاً به صورت عریان در ملاء عام ظاهر می شود، پذیرفت. ولی در عین حال به طور کلی هم «رضایت شخص» را در نگاه به او نمی توان نادیده گرفت.

توضیح آنکه نگاه خواستگاری همان گونه که قبلاً به تفصیل شرح دادیم، از نظر «عمق» و از نظر «سطح» با نگاههای عادی فرق می کند و خواستگار می خواهد با نگاه نافذ خویش، به بیش از صورت همسر احتمالی خود چشم بدوزد. از این رو چنین نگاهی در شرایط غفلت و بی اطلاعی او که در بسیاری از موارد می تواند به رنجش و ناراحتی او بیانجامد، قابل توجیه نیست. به علاوه که لازمه فتوای فقها، آن است که

چون جواز نظر «حکم شرعی» است و رضایت زن در آن دخالتی ندارد، در صورتی که زن از تصمیم مرد برای نگاه کردن به او اطلاع داشته باشد، و نارضایتی خود را هم اعلام کند، باز مرد می تواند نگاه کند و مجاز بدان است! و یا اگر به زور و اجبار لباس او را کم کردند و قسمتی از بدن او مثل سر و گردن را برهنه کردند نگاه کردن جایز باشد.(17)

در کنار سخن علامه حلی و فاضل هندی، این نکته را نیز باید اضافه کرد که در بسیاری از اوقات زنان و دختران در خانه با لباسهایی به سر می برند که ظاهر شدن با آن پوشش را حتی در برابر هم جنسان و نزدیکان محرم خود هم نمی پسندند، به علاوه که گاه زنان در حالت آشفتگی های ظاهری و نامناسب بودن وضع گیسوان قرار دارند، از این رو نگاه بدون اطلاع، به عنوان نگاه در «حالت عادی» زن تلقی نمی شود.

همچنین باید افزود که برخی اشخاص، از نظر بعضی اندام خود، و یا در بعضی از مواضع بدن، دچار مشکلات و نارسایی هایی هستند که سعی در مخفی داشتن آن دارند. در چنین مواردی تا اطمینان به ازدواج نداشته باشند هرگز حاضر به افشای آن در برابر هر خواستگار که قهرا موجب برملا شدن موضوع و منتقل شدن مسأله به دیگران است، رضایت نمی دهند. از این رو برخی از خصوصیات جسمی فرد، گاه از «اسرار» او به حساب می آید که حاضر به افشای آن نیست و فقط در مواقع لازم و نسبت به افراد مطمئن، اعلام آن را اجازه می دهد.

و بالاخره این احتمال را می توان مطرح کرد که نگاه خواستگاری دارای دو جنبه است، یکی جنبه «حکم» که مربوط به «شارع» است و دیگری جنبه «حق» که مربوط به «زن» است، لذا نه اذن زن برای نگاه کافی است و نه حکم شرعی، حق زن را الغاء می سازد. اگر این نظریه قابل قبول باشد، روایات ناظر به بیان «حکم شرع» است و در مقام منتفی دانستن حق زن نمی باشد. آیا این روایات دارای چنان «اطلاقی» است که با آن بتوان اذن زن را به طور کلی نادیده گرفت؟ ادامه دارد.




..........

.....................

.............................

7 ـ مسالک الافهام، ج7، ص40، جامع المقاصد، ج2، ص284، کشف اللثام، ج1، (بی ص) ـ کتاب النکاح، تذکرة الاحکام، ج2، (بی ص) ـ کتاب النکاح.

8 ـ شهید ثانی، مسالک الافهام، ج7، ص42، ر.ک سیدعلی طباطبایی، ریاض المسائل، ج2 ـ (بی ص) کتاب النکاح.

9 ـ محمدحسن النجفی، جواهر الکلام، ج29، ص65.

10 ـ شیخ انصاری، کتاب النکاح، ص41.

11 ـ شیخ انصاری، کتاب النکاح، ص42.

12 ـ محمود آشتیانی، کتاب النکاح، (تقریرات آیت اللّه حائری)، ص8.

13 ـ ر.ک. محمدحسن النجفی، جواهر الکلام، ج29، ص65.

14 ـ عبدالرحمن الجزیری، الفقه علی المذاهب الاربعه، ج4، ص21.

15 ـ علامه حلی، تذکرة، کتاب النکاح، و نیز کشف اللثام، کتاب النکاح.

16 ـ سیدمحسن حکیم، مستمسک عروة الوثقی، ج14، ص16 و مبانی عروة الوثقی (تقریرات آیت اللّه خوئی)، ج1، ص28.

17 ـ البته حرمت ایذاء و آزار، عنوان دیگری است که ممکن است در مواردی بر نگاه کردن انطباق یابد، و این خارج از بحث کنونی است.

پدیدآورنده: محمد سروش

منبع:پیام زن :: آبان 1379، شماره 104


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹

اهمیت اجتماعی و اقتصادی خانواده، قانون‌گذاران را بر آن داشته است که مقرّراتی برای حمایت از آن وضع کنند. این قوانین، تحت عنوان «حقوق خانوده» ـ که بخشی از حقوق مدنی است ـ‌، مورد بررسی واقع می‌شوند. البته حقوق خانواده، به شرح متون قانونی بسنده نمی‌کند، بلکه بر آن است که نحوه اجرای قانون را روشن کند، نارسایی‌های آن را مشخص سازد و برای موارد سکوت یا ابهام قانون، راه‌حل‌هایی که با مبانی حقوقی سازگار باشد، ارائه نماید.

خانواده، قدیمی‌ترین گروه اجتماعی است؛ چرا که یک گروه طبیعی‌ای است که از آغاز زندگی بشر وجود داشته است. خانواده، نه تنها مکتب آموزش، تعاون و فداکاری است، بلکه کانونی برای حمایت از انسان است و از زن، شوهر و کودکانِ ناشی از ازدواج، حمایت می‌کند. کسانی که از حمایت خانواده برخوردار نیستند، بی‌پناه‌اند و غالباً در معرض فساد و تباهی قرار می‌گیرند.

از آنچه درباره اهمیت خانواده گفته شد، ارزش فردی و اجتماعی ازدواج ـ که اساس تشکیل خانواده است ـ‌، آشکار می‌گردد. ازدواج، یک سنّت فطری و یک نهاد اجتماعی است که از دیرباز وجود داشته و بیشتر ادیان و قوانین، آن را ترغیب کرده‌اند. مصلحت فرد و اجتماع در این است که زن و مرد، پیمان ازدواج ببندند؛ چون کسی که به تنهایی زندگی می‌کند و از ازدواج می‌گریزد و به ارضای غریزه جنسی، نظمی صحیح نمی‌دهد، دستخوش فساد و تباهی و بیماری می‌گردد. ازدواج، موجب آسایش انسان و دل‌بستگی بیشتر به زندگی است. قرآن کریم (سوره روم، ایه 21) در این باره می‌فرماید: « از ایات خدا این است که برای شما از خودتان، همسرانی آفرید تا بدانها آرام گیرید و میان شما دوستی و مهربانی نهاد».1

خواستگاری

یکی از مقدّمات مرسوم قبل از ازدواج در ایران، خواستگاری است که ریشه مذهبی دارد و مورد توجّه قانون‌گذار نیز قرار گرفته است.

خواستگاری، عبارت از این است که از زنی، تقاضای ازدواج کنند. در قانون مدنی، یک مادّه به خواستگاری اختصاص داده شده است که مبتنی بر فقه اسلامی است و آن، مادّه 1034 قانون مدنی است که می‌گوید: «هر زنی را که خالی از موانع ازدواج باشد، می‌توان خواستگاری نمود». بنا بر این، خواستگاری از زنی که دارای مانعی برای ازدواج باشد (مانند زن شوهردار یا زنی که از محارم محسوب می‌شود)، مجاز نیست.

پس از خواستگاری، معمولاً دوران نامزدی آغاز می‌گردد. قواعد راجع به نامزدی که در موادّ 1035 تا 1040 قانون مدنی آمده‌اند، ظاهراً از قانون مدنی کشور سوئیس الهام گرفته شده‌اند؛ امّا قانون‌گذار جدید، موادّی از آن را به دلیل این که با فقه اسلامی هماهنگی نداشته‌اند، حذف کرده است.

نامزدی 

نامزدی یا وعده ازدواج، قراردادی است که بین دو نفر، به منظور ازدواج در اینده، نهاده می‌شود. نامزدی را نمی‌توان صرفاً یک تعهّد اخلاقی دانست و اصولاً جای بحث از تعهّدات اخلاقی، در کتب اخلاق است، نه در قانون؛ امّا نامزدی، صرف‌نظر از جنبه اخلاقی‌اش، از نظر حقوقدان‌ها و قانون‌گذاران، یک «قرارداد» است؛ ولی قراردادی که طرفین می‌توانند آن را فسخ کنند.

مادّه 1035 قانون مدنی، در این‌باره می‌گوید: «وعده ازدواج، ایجاد عُلقه زوجیت نمی‌کند، اگر چه تمام یا قسمتی از مهریه که بین طرفین برای موقع ازدواج مقرّر گردیده، پرداخته شده باشد. بنا بر این، هر یک از زن و مرد، مادام که عقد نکاح جاری نشده، می‌توانند از ازدواج، امتناع کند و طرف دیگر نمی‌تواند به هیچ وجه، او را مجبور به ازدواج کند و یا به دلیل امتناع از وصلت، مطالبه خسارتی نماید».

بر هم خوردن نامزدی

از آن جا که ازدواج، قراردادی مهم است، قانون‌گذار به مرد و زن، امکان داده است که تا آخرین لحظه قبل از وقوع عقد، از تصمیم خود بازگردند؛ چرا که انصراف از یک تصمیم نسنجیده و خُلف وعده زناشویی، هر چند که از نظر اخلاقْ مذموم باشد، بهتر از آن است که زن و مرد، خانواده‌ای متزلزل تشکیل دهند. بنا بر این، هیچ یک از نامزدها نمی‌تواند از طریق قضایی، نامزد دیگر را مجبور به ازدواج نماید.

با وجود این، اگر یکی از نامزدها در به هم زدن نامزدی، مقصّر باشد، نامزد دیگر می‌تواند با رعایت حدود مقرّر در قانون، مطالبه خسارت کند که در ضمن آن، مسئله پس گرفتن هدایا نیز مطرح می‌شود.

در واقع، بر هم زدن نامزدی «بدون علّت موجّه»، یک نوع سوء‌استفاده از حق است و تقصیر شمرده می‌شود و موجب ضمان و مسئولیت مدنی خواهد بود. از این رو، زیان‌های ناشی از بر هم زدن ناموجّه نامزدی، بر طبق قواعد عمومی مسئولیت مدنی (مادّه 331 قانون مدنی و مادّه یکم قانون مسئولیت مدنی)، قابل مطالبه است.

حال، این سؤال مطرح می‌شود که هرگاه در اثر به هم خوردن نامزدی بدون علّت موجّه، به حیثیت و آبروی نامزد دیگر یا به عواطف و احساسات او لطمه قابل توجّهی وارد شود، ایا زیان‌دیده می‌تواند از این حیث، مطالبه خسارت کند؟ قانون مدنی در این باره ساکت است؛ لیکن با توجّه با ملاک اصل 171 قانون اساسی و قانون مسئولیت مدنی مصوّب 1339، که جبران خسارت معنوی را به صراحت به رسمیت شناخته است، می‌توان به نامزدِ زیان‌دیده، حق داد که علاوه بر مطالبه خسارات مادّی، جبران زیان‌های معنوی را نیز بخواهد.

منبع

قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، تهران: گنج دانش.


پدیدآورنده: علی جم (

منبع:حدیث زندگی :: بهمن و اسفند 1385، شماره 33


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
بهره مندی از مشاوره و تجارب ارزشمند والدین و نزدیکان دلسوز پیش از انتخاب همسر و ارائه آموزش های لازم و ضروری در طول زندگی مشترک با هدف فراگیری مهارت های زندگی بخصوص در طی سالیان اولیه زندگی مشترک از جمله راهکارهای مؤثر و پیشگیرانه ای است که می تواند مانع از فروپاشی زندگی زناشویی و بالاخص در مورد زوج های جوان باشد. افزایش ازدواج های نسنجیده بر پایه عشق های لحظه ای و زودگذر، دوستی های خیابانی و تلفنی و بالا رفتن آمار طلاق در میان زوج های جوان در سالیان اولیه زندگی مشترک که از کاهش آستانه تحمل پذیری زن و شوهر همگی ضرورت ارائه آموزش های لازم به دختران و پسران از سوی والدین و نهادهای آموزشی درگیر را نشان داده و اهمیت آن را خاطرنشان می سازد. بدین لحاظ در جامعه امروزی که زوجین جوان با مشکلات و فراز و نشیب های فراوانی رودررو بوده یا خواهند بود، بهره مندی از نظر نزدیکان و والدین دلسوز و دوراندیش می تواند به دوام، قوام و پایداری زندگی مشترک بخصوص در بین زوج های جوان کمک بسیاری نماید.

این مسئله چنان در تشکیل زندگی مشترک حائز اهمیت است که نادیده گرفتن 

آن مترادف به فروپاشی زندگی بسیاری از زوجین جوان خواهد شد. بنابراین جای تعجب ندارد چنانچه بنا به اظهار نظر کارشناسان آسیب های اجتماعی و بر اساس آمارهای ارائه شده هر ساله آمار طلاق و جدایی در کشور افزایش یابد. طبق این آمار، سالانه هزاران زن در کشور با جدایی از همسر خود به جرگه زنان مطلقه می پیوندند که این موضوع لزوم اقدامات پیشگیرانه و حمایت های اجتماعی جدی و قوی از زنان را آشکار می سازد چرا که بر اساس واقعیت های موجود زنان مطلقه و بی سرپرست نخستین قربانیان آسیب های اجتماعی می باشند. لازم به توضیح نیست زنان مطلقه نیازمند خدمات اجتماعی، مالی، مددکاری و مشاوره به منظور ارتقای توانمندی های خود در زمان رویارویی با مشکلات و آسیب های اجتماعی در جامعه می باشند.

اتخاذ راههایی مؤثر و کارآ برای تمکن مالی زنان مطلقه، ایجاد شرایط مطلوب برای تربیت فرزندان این دسته از زنان که سرپرستی فرزندان را به عهده دارند، توجه به بروز مشکلات روحی و روانی آنان پس از جدایی، حمایت از آنان در زمان پیری و از کارافتادگی و ایجاد تسهیلاتی از جمله وضع بیمه های خاص اجتماعی از جمله مواردی است که باید مورد توجه و نظر باشد. امروزه اداره زندگی برای خانواده هایی که مردان سرپرستی آن را بر عهده دارند کار دشواری است بنابراین این شرایط برای زنان تنهایی که علاوه بر رنج و غم جدایی دغدغه معاش را نیز دارند رنج مضاعفی خواهد بود.

با این تفاصیل گرچه نگاه جامعه نسبت به زنان مطلّقه در کشور ما، در شأن جامعه ای دین مدار و دارای ارزش های اخلاقی و انسانی نیست و لزوما می بایست مطابق با وضعیت اجتماعی این دسته از زنان تغییر و اصلاح یابد لکن نباید از نظر دور داشت که بسیاری از ازدواج ها با نادیده انگاشتن نقش مشورت و تجربه بزرگ ترها و بزرگان خانواده و فامیل و اقدام عجولانه برای یک ازدواج احساسی، خود زمینه ساز و منشأ پدیداری جدایی و طلاق و مسائل اندوهبار متعاقب آن است. اندوه و غمی که همه عمر بر فراز تک تک اعضای خانواده سایه گستر خواهد بود و بیش از همه قد زنان را خمیده و شانه هایشان را نحیف خواهد نمود. آری، سر نگرفتن یک زندگی مشترک و زیر یک سقف رفتن هزارها بار بهتر است از عمری هر روز مردن و زنده شدن. در جامعه پیچیده و هزار رنگ امروزین بهره مندی از نظر افراد آگاه و باتجربه می تواند به دوام زندگی در بین زوج های جوان کمک شایان توجهی بنماید. این را تجربه ثابت کرده است. غرور و نادیده انگاشتن نظرات والدین و نزدیکان می تواند یک عمر پشیمانی به بار آورد و زندگی بسیاری از دختران و پسران را که به سن ازدواج می رسند تباه و تیره سازد که در این میان پرواضح است زنان و دختران بیشتر متضرر شده و دچار آسیب های اجتماعی خواهند شد که از حمایت های مالی و معنوی کمتری از طرف خانواده ها و اجتماع برخوردارند


منبع:پیام زن :: مرداد 1385، شماره 173


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹

هر گاه به شخصی نگاه می کرد و از او خوشش می آمد ، می فرمود : «شغلی هم دارد؟». اگر می گفتند نه ، می فرمود : «از چشمم افتاد» . عرض می شد : چرا ای رسول خدا؟ می فرمود : «زیرا اگر مؤمن، شغل و حرفه ای نداشته باشد ، دین خود را وسیله امرار معاش می کند» .1 و در جای دیگر فرموده اند : «هر گاه کسی ازدواج کند، نصف دین را کامل می کند و برای حفظ نصف دیگر باید تقوای خدا را پیشه کند و اهل و عیال اختیار کنید؛ زیرا که این کار، روزی شما را زیاد می کند ».2

اگر به این احادیث دقت کرده باشید ، متوجه اهمیت و ارزش این دو مقوله (کار و ازدواج) خواهید شد ، و به جایگاه آنها پی خواهید برد . آیا واقعا به این موضوع فکر کرده اید که اگر شغلی مناسب در اختیار نداشته باشید ، از چشم بزرگ ترین شخصیت دنیا و اسلام افتاده اید؛ یا با نداشتن همسر، نصف دین خود را کامل نکرده اید؟!

امروزه به دلیل تراکم جمعیت و مسائل اقتصادی و فرهنگی ، با مشکل کار، مواجه هستیم و بی کاری ، سن ازدواج را در بین جوانان افزایش داده است .

شاید در دانشگاه با دروسی که نقش پیش واحد را برای واحدهای دیگر بازی می کنند ، برخورد کرده اید. اگر این پیش واحد، پاس نشود ، نمی توانید درس مورد نیاز ترم بعد را گرفته و پاس کنید؛ کار هم دقیقا نقش پیش واحد را برای ازدواج بازی می کند . اگر شخص ، شغل مناسبی در اختیار نداشته باشد به ندرت می تواند خانواده ای تشکیل دهد و از عهده مخارج آن برآید . در این جا به اهمیت این جمله گذشتگان می رسیم که: «کار، جوهره مردان را می سازد» . اگر در بین جوانان، بخصوص جنس مذکر، دقت کرده باشید ، می بینید که کار و یا شغل درآمدزا برای آنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است، و اگر به این هدف عمده و مهم خود دست نیابند، با مشکلات فراوانی از جمله مشکلات اقتصادی و حتی مشکلات روحی ـ روانی نیز روبه رو می شوند .

اما نمی توان صرفا به دلیل نداشتن کار یا شغل مناسب ، امر مهم ازدواج را نادیده گرفت و معیارهای مهم دیگر را فراموش کرد و نیاز به داشتن زندگی مشترک را فقط به دلیل نداشتن کار ، کنار گذاشت . همان طور که در احادیث دیگر دیده ایم ، به فرموده پیامبر(ص) : بی همسران را همسر دهید؛ زیرا با این کار، خداوند، اخلاق آنان را نیکو و روزی شان را زیاد می کند و به جوان مردیشان می افزاید. از این نکته بر می آید که به واسطه امر مهم ازدواج ، خداوند ، شخص را در به دست آوردن شغل (که همان وسیله روزی است) ، یاری می کند . پس در این زمینه بدون تردید، کار، مقدمه ای برای ازدواج است . اما شاید شما هم که به کرّات دیده اید که در جامعه ای که در آن زندگی می کنید، بویژه شهرهای صنعتی بزرگ، دارای چنین ویژگی هستند که خانواده های ساکن در این شهرها ، زمانی که مسئله ازدواج مطرح می شود ، اکثریت آنها از پول زیاد به عنوان ملاک اصلی برای ازدواج یاد می کنند و همان طور که پول فراوان، منوط به داشتن شغل پولساز است ، بنا بر این ، سختگیری این خانواده ها به شغل افراد می رسد . یعنی دیگر داشتن شغل مناسب، کافی نیست ؛ بلکه داشتن شغلی درآمدزا آن هم به مقدار فراوان، مورد تأیید این خانواده است . در صورتی که من معتقدم و شاید شما هم موافق باشید که به قول قدیمی ها: «پول، خوش بختی نمی آورد». 

درست است که برای تأمین اکثر نیازهای بشریت، پول مهم است، اما همه آن نیست . حتی این که پول فراوان، ممکن است سودی نداشته باشد که هیچ، بلکه درد سر آفرین نیز شود . پس توصیه ما این است که در امر خطیر ازدواج (که از جانب خداوند و پیامبرانش این گونه بر آن سفارش شده است) ، کمی از سختگیری ها بکاهیم و با دقت و به آسانی به آن بنگریم ، و فقط به داشتن شغل مناسب و درآمدزا و به اندازه کفاف نیازهای یک خانواده ، خود را قانع کنیم ، تا بدین گونه، شرایط ازدواج را برای کسانی که شغل مناسب دارند مهیا سازیم. فکر می کنم اگر این گونه بیندیشیم ، دیگر خبری از افزایش سن ازدواج در میان جوانان نباشد!

یادمان نرود ، محبوب ترین بنیان ها نزد خداوند، بنیان خانواده است3 و ازدواج، سنت پیامبر(ص) است و کسی که از آن روی گرداند ، از او نیست .4 هر که دوست دارد خدا را پاک و پاکیزه دیدار کند، با داشتن همسر به دیدارش برود .5


1 . حکمت نامه جوان (با ترجمه فارسی) ، ص 205 ، ح 348 .

2 . میزان الحکمه (با ترجمه فارسی) ، ج 5 ، ح 7813 .

3 . همان ، ح 7798 .

4 . همان ، ح 7802 .

5 . همان ، ح 7797 .


پدیدآورنده: زهرا توفیقی


منبع:حدیث زندگی :: مرداد و شهریور 1385، شماره 30


   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش