+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
پاسخ :
شكي نيست كه چيزي در جهان بدون اراده و خواست الهي تحقق نمي‌پذيرد. تمامي كارهاي بشر و از جمله ازدواج يكي از رويدادهايي است كه از حوزه اراده الهي بيرون نيست، اما معناي اين سخن ناديده گرفتن اراده و نقش انسان و سلب اختيار از او نمي‌باشد. اراده خداوند در مورد افعال انسان، صدور آن به اختيار و انتخاب است به عبارتي خداوند اراده كرده كه كارهاي انسان از روي اختيار و انتخاب انجام پذيرد. انسان به حكم اين كه ذاتاً موجودي مختار و آزاد است، در تصميم‌گيري هيچ نوع فشاري از برون يا درون بر او وارد نمي‌شود. و به فرموده شهيد مطهري: «همان طوري كه هيچ حادثه طبيعي بدون علت طبيعي رخ نمي‌دهد، افعال اختياري انسان‌ها نيز بدون اراده و اختيار انسان رخ نمي‌دهد، قانون خدا در مورد انسان اين است كه آدمي داراي اراده و قدرت و اختيار باشد و كارهاي نيك يا بد را خود انتخاب كند، اختيار و انتخاب مقوم وجودي انسان است، انسان غير مختار محال است، يعني اين كه فرض شده انسان است و غيرمختار، فقط فرض است نه حقيقت».[1] 

قسمت در ازدواج: 
بنابراين آن چه در بين مردم معروف است كه در ازدواج قسمت و تقدير دخالت دارد و قبلاً همه چيز معلوم و مشخص شده است، يا مثلاً مي‌گويند: فلان دختر «قسمت» فلان پسر است و آن پسر قسمت اين دختر نيست و يا اگر قسمت باشد خودش درست مي‌شود و ديگر لازم نيست ما كاري بكنيم و اگر قسمت نباشد، ما هر كاري هم بكنيم فايده‌اي ندارد، و سخناني از اين قبيل، صحيح نيست و هيچ ريشه ديني و عقلي ندارد. همان طور كه به روشني، اختيار و انتخاب را در خريد و فروش، انتخاب شغل و تعيين رشته تحصيلي مي‌بينيم در ازدواج نيز كه موضوع مهم و سرنوشت سازي است، اين اراده و اختيار رامشاهده مي‌كنيم، علاوه بر حكم عقل و منطق و شهادت و وجدان، رواياتي كه در آن معيارهاي انتخاب همسر ذكر شده دليل محكمي بر دخالت انسان در سرنوشت خويش است.[2] پيشوايان دين به ما توصيه كرده‌اند كه در انتخاب همسر نهايت دقت را مبذول كنيم و چشم بسته ازدواج نكنيم، چرا كه ازدواج يك موضوع حياتي است و براي هر كس به طور طبيعي در طول زندگي‌اش فقط يك بار اين فرصت پيش مي‌آيد. حياتي بودن امر ازدواج از اين نظر است كه دختر و پسر مي‌خواهند براي خود شريكي در زندگي انتخاب كنند، شريكي كه تا پايان عمر با او خواهد بود، شريكي كه بايد فرزنداو را تربيت كند و در صورت خوب بودن براي او آبرو خواهد بود و در صورت بد بودن، ابروي او، فاميل و خانواده‌اش را به خطر مي‌اندازد. چنان كه امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: «بنگر شخصيت خود را كجا قرار مي‌دهي و چه كسي را در مالت شريك مي‌كني و از دين و رازت آگاه مي‌سازي؟ و درجايي ديگر مي‌فرمايد: زن مانند گردن بند است، بنگر چه گردن بندي براي خود مي‌گيري.» 
بر اين اساس، پسر و دختر جوان، نه اين كه نبايد دست روي دست گذاشته و به اميد بخت و شانس و قسمت بنشينند، بلكه چه پسر و چه دختر بايد براي اين تصميم سرنوشت ساز خود را آماده نموده و با كمال دقت و خردورزي و با كمك تجارب خانواده، راهنمايي مشاوران دلسوز و كاردان، فرد مورد نظر را انتخاب كنند. چرا كه منشأ و سرچشمه بسياري از گرفتاري‌ها و بدبختي‌هاي انسان غفلت و بي‌تفاوتي است. 
غفلت، در تمام امور، خسارت‌بار است و در مسأله انتخاب همسر، خسارت‌بارتر. ممكن است يك لحظه غفلت و يا انتخاب غيرصحيح، يك عمر پشيماني و حسرت را به دنبال داشته باشد. افراد زيادي را مي‌بينيم كه علت ناكامي‌هاي خود از زندگي زناشويي را يك لحظه غفلت در انتخاب همسر مي‌دانند. 
به همين دليل پيشوايان معصوم ـ عليهم السّلام ـ ملاك و معيارهايي را هم در انتخاب همسر ارائه نموده‌اند تا دختر و پسر يا زن و شوهري كه قصد ازدواج دارند با استفاده از آن بتوانند يك عمر با سعادت و آرامش در كنار هم زندگي كنند كه در برخي روايات بر دو عنصر دين و اخلاق در انتخاب همسر بسيار تأكيد شده است كه در اين جا تنها به ذكر يك روايت اكتفا مي‌كنيم.[3] شخصي به نام حسين بن بشّار باسطي نامه‌اي خدمت امام رضا ـ عليه السّلام ـ مي‌نويسد و درباره خواستگاري كه براي دخترش آمده است كسب تكليف مي‌كند و مي‌گويد: «فردي از خويشاوندانم به خواستگاري دخترم آمده در حاليكه بداخلاق است، وظيفه من چيست؟ حضرت در پاسخ فرمودند: اگر بداخلاق است دخترت را به او نده.[4] 
در اين روايت، حضرت نفرمود: ازدواج قسمت است، دخترت را به ازدواج شخص مذكور درآور، بلكه به صراحت از اين ازدواج منع فرمودند. انسان در امر ازدواج و انتخاب همسر بايد شناخت كافي پيدا كند. اگر معيارهاي ديني و فرهنگي طرف مقابل مناسب و از نظر خانوادگي اصيل و نجيب باشد، مي‌تواند با او ازدواج كند. 
بنابراين خواهر گرامي آن چه كه گفته مي‌شود از قبيل بخت فلان كس را بسته‌اند يا بخت بسته فلان دختر خانم يا آقا پسر بايد طلسم گشايي كرد، همان گونه كه گذشت سخنان موهوم و نادرستي است، ‌اين سخنان را كساني مطرح مي‌كنند كه مي‌خواهند از اين طريق سودجويي كرده و درآمدي به دست آورند به همين دليل چنين سخناني را مطرح و در بين مردم شايع مي‌كنند تا اين كه مردم هم باور كرده و براي رفع حوائج خود از قبيل، دعاي محبت، پسر زاييدن، شوهر كردن دختر، زبان بندي، دزديابي و... به چنين افراد دعانويس و يا فالگيرهاي دروغين كه هيچ گونه اطلاعات علمي ندارند مراجعه نموده و اهم مطالب خود را از آنان بخواهند. اگر در مورد چنين افرادي كه بخت را بسته يا باز مي‌كنند به خوبي تحقيق كنيد خواهيد يافت كه آنها نه توان علمي خاصي دارند و نه رياضت‌هاي شرعي خاصي در اين راه كشيده‌اند تا قدرتي به دست آورده باشند بلكه در اثر بيكاري، بازنشستگي و... مغازه‌هايي به عنوان طالع بيني، طلسم گشايي، آينه بيني باز كرده و به اين امور مي‌پردازند تا از اين طريق بتوانند از مردم استفاده نموده و كسب درآمدي كنند و يا به شهرتي برسند، بنابراين بسياري از كساني كه به اصطلاح بخت آنها بسته شده است اين طبيعي است چون دختر خانمي كه به خاطر ايده و خواسته‌هاي آرماني، براي خود در نظر گرفته است و هر خواستگاري را با بهانه‌هاي غيرموجّه ردّ نموده است، يا زيبايي و جذابيت ظاهري ندارد و يا خانواده دختر مشكلات رفتاري و اخلاقي خاصي دارند و در نتيجه خواستگار به در خانه آنان نمي‌آيد، اين جاست كه يكي مي‌گويد بخت او بسته شده است و ديگري مي‌گويد بايد طالع گشايي شود و سخناني از اين قبيل كه موجب شك و ترديد او گرديده و در نتيجه به او تلقين مي‌شود كه اين سخنان صحت دارد. بنابراين چنين سخناني حداقل اثر رواني خود را خواهند گذاشت كه بهترين راه در چنين مواقعي اعتماد و توكل به خداوند متعال، ‌و انجام وظايف شرعي، اخلاقي و اجتماعي است. 
چرا كه آينده هر انساني از يك سو، در گرو علم و عمل اوست. چنان كه قرآن مجيد مي‌فرمايد: «كلّ امريٍ بما كسَبَ رهينٌ؛ هر كس در گرو اعمال خويش است. و در جاي ديگر مي‌فرمايد: «و ان ليسَ للاِنسانِ الّا ما سعي؛ و اين كه براي انسان بهره‌اي جز سعي و كوشش او نيست». و از سوي ديگر در گرو توكّل و اعتماد به قدرت بي‌كران خداوند است. 

پی نوشتها :

[1] . مرتضي مطهري، عدل الهي، چ سوم، تهران، صدرا، 1367، ص 134 ـ 135. 
[2] . مجله معارف اسلامي، شماره 48، خرداد و تير 1380، محمد سبحاني، ص 113. 
[3] . جهت آشنايي بيشتر ر.ك: علي اكبر مظاهري، جوانان و انتخاب همسر، چ سيزدهم، انتشارات پارسايان، قم، 1380. 
[4] . مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، ج 100، ص 235. 

اندیشه قم


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
چگونه ممکن است میان زوجهایی که به هم علاقه مند بوده اند مجادله و اختلاف پیش بیاید؟ چگونه ممکن است ازدواج همسران به مشکل بربخورد؟ همسرانی که تا چند روز پیش به نیت خوشبختی و یک زندگی سعادتمندانه با همدیگر پیمان یگانگی و اتحاد بسته اند!

مشکل اینجاست که اغلب همسران صحبت و حرفهای یکدیگر را درک نمی کنند و همین عدم درک باعث سوء تفاهمهای بعدی می شود. در ابتدای ازدواج علایق شخصی زن و شوهر بسیار نزدیک به هم بوده و به همین دلیل مشکلی پیش نمی آید اما بعد از اینکه جذابیتهای اولیه ازدواج از بین می رود، احساس الفت و از خود گذشتگی در آنان کمرنگ می شود.

لازمه داشتن روابط حسنه با همسر در وهله اول پذیرش است. پذیرش اینکه طرف مقابل، انسانی است با مجموعه ای از خوبیها و کاستیها. تجربه نشان داده است اگر یکی از طرفین، رفتار سازنده ای را در پیش بگیرد نه تنها روابط زناشویی و خانوادگی بهبود می یابد بلکه در رفتار همسران نیز تغییرات مثبتی رخ خواهد داد. در اوایل زندگی، توقعات مربوط به چگونگی روند زندگی مشترک، تحت تأثیر رؤیاهای خوشبختی و هیجان و دلبستگی ها قرار می گیرد. اما آیا برای ادامه و تداوم زندگی این رؤیاها دوام خواهند آورد؟

تعدادی از همسران بعد از مدتی از ازدواجشان از وضعیت خود ابراز نارضایتی می کنند و اظهار شکوه و شکایت می کنند. آنان باید بدانند چه چیز از زندگی خود می خواهند و چه چیزی آنان را راضی خواهد کرد و چه اندازه نظریاتشان با همسرشان نزدیک است. برای بعضی از همسران داشتن یک زندگی معمولی و ساده و یک بچه سالم کافی است اما برای برخی دیگر این رضایت بسیار عادی و پیش پا افتاده است. چنانچه همسران صرفا در پی ارضای باورها و ایده آلهای خود باشند و همسرشان را نادیده بگیرند هرگز به تفاهم نخواهند رسید. نقطه شروع اکثر اختلافات همسران در اختلاف میان مسایل خانوادگی، تربیتی و ... است. منتهی این مشکلات نباید دال بر این باشد که آنان به بن بست رسیده اند و دیگر نمی توانند با همدیگر زندگی کنند. با محبت کردن به هم مشکلات قابل حل است. دست کشیدن از منیتها آغاز شروع تفاهم است. مصاحبت و با هم بودن یکی از سرمایه های ازدواج موفق و پایدار است. همسران باید پلهای ارتباطی ساده ای پیدا کنند تا آنان را به هم نزدیک تر سازد.

زوجهای موفق با صحبت کردن، تجزیه و تحلیل ریشه های اختلاف خود و دست برداشتن از خودخواهی های بیجا به تفاهم بیشتری دست می یابند. زوجهای موفق امیال خود را از حالت احساسی به آگاهی برمی گردانند. آنان: رابطه خانوادگی و زناشویی خود را دست کم نمی گیرند.

آنان: فعالانه در صدد برآوردن نیازهای یکدیگرند یعنی به آنچه که موجبات رضایت همسر را فراهم کند علاقه نشان می دهند.

آنان: انعطاف پذیرند و در رفتارهای خود نیازهای همسرشان را در نظر می گیرند.

آنان: برای یکدیگر ارزش و احترام ویژه ای قایل هستند.

آنان: آنچه را که نمی توانند تغییر دهند با صبر و گذشت تحمل می کنند تا شرایط تحول و تغییر ایجاد شود.

آنان: با یکدیگر رک، صریح و صادق هستند.

آنان: در غم و شادی یکدیگر شریکند و برای زیباتر شدن زندگی مشترکشان لحظات شادی بخش می آفرینند.

آنان: رفتاری را با هم در پیش می گیرند که مایلند با آنان به همین گونه رفتار شود.

آنان: همدیگر را محترم، مفید و مهم می شمارند و همینها را در روابط میان خود و روابط خانوادگیشان رعایت کرده و به اجرا می گذارند.


پیام زن :: خرداد 1380، شماره 111


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
بسیاری در مورد ازدواج وجود دارد. اگر می‌خواهید رابطه‌ای طولانی، رضایت‌بخش و شاد با شریک زندگی خود داشته باشید بهتر است بدانید، همین عقاید هستند که باعث می‌شوند تا به خواسته‌ی‌تان نرسید. 
عقاید نادرست بسیاری در مورد ازدواج وجود دارد. اگر می‌خواهید رابطه‌ای طولانی، رضایت‌بخش و شاد با شریک زندگی خود داشته باشید بهتر است بدانید، همین عقاید هستند که باعث می‌شوند تا به خواسته‌ی‌تان نرسید. هم‌چنین باید تلاش کنید تا راه‌هایی را بیابید که بتوانید با استفاده از آن‌ها رابطه‌ی زناشویی خود را روزبه‌روز قوی‌تر بسازید. یادتان باشد ازدواج موفق و خوب فرآیندی است طولانی مدت، پس با شناخت این عقاید نادرست و اجتناب از آن‌ها ازدواج موفق‌تری داشته باشید. 
در یک ازداوج خوب هر دو طرف به‌صورت خودکار با گذشت زمان به یکدیگر نزدیک‌تر می‌شوند. ازدواج نیاز به توجه و مراقبت دائمی دارد. اگر دقیق‌تر بیندیشید متوجه می‌شوید که برای دست‌یابی به همه‌ی چیزهای خوب در زندگی با همین روش به‌دست می‌آید. مثلا" چطور برخی از مردم همیشه هیکلی متناسب دارند؟ قاعدتا" با رویابافی به جایی نرسیده‌اند، بدن سالم نیاز به ورزش، تمرین و توجه و مراقبت دارد. هیمن قاعده برای داشتن یک رابطه‌ی سالم نیز صدق می‌کند. 
ازدواج شباهت‌های بسیاری با یک موجود زنده دارد، زیرا دائما" در حال تغییر و رشد است. در طول سال‌های ازداوج همسران همیشه نسبت به هم احساس نزدیکی، تمایل و عاطفه ندارند و زمانی پیش می‌آید که از دست همسرتان خشمگین خواهید شد و شاید از خودتان بپرسید اصلا" از ابتدا چرا با هم ازدواج کردید. یکی از قسمت‌های مهم نزدیک شدن همسران به یکدیگر مبارزه‌ی پیروزمندانه با همین احساسات است. اما این اتفاق یک شبه رخ نمی‌دهد و هر دو نفر باید روی آن کار کنند. 

آیا بحث، مجادله و تبادل‌نظر رابطه را خراب می‌کند؟ 
زنان و مردان معمولا" با این باور وارد رابطه‌ی زناشویی می‌شوند که: بحث و مجادله چیز بسیار بدی است. آن‌ها انتظار دارند همه‌ی کارها به آرامی و یا با مقدار ناچیزی مخالفت و عدم توافق انجام شود اما بعد از مدتی، بحث و جدل‌ها بر سر پول، بچه‌ها یا مسئولیت‌های مختلف شروع خواهد شد. حال اگر ندانید که همه‌ی زوج‌ها همین مشکلات را دارند ممکن است احساس کنید که رابطه‌ی شما با همسرتان دچار مشکل شده است. اکثر اوقات مشکل اصلی در اینجاست که همسران انتظارات غیرواقع‌بینانه‌ای از هم دارند و در نتیجه احساس ناامیدی می‌کنند. 
بعضی از زوج‌ها ترجیح می‌دهند به جای بحث و جدل از یکدیگر فاصله بگیرند؛ در آخر، بسیاری از این زوج‌ها با دست خودشان باعث از هم پاشیدن زندگی و ازدواج‌شان می‌شوند زیرا فاصله‌ی میان آن‌ها رفته‌رفته بسیار زیاد می‌شود. پس گاهی اوقات بحث و تبادل‌نظر می‌تواند تأثیر مثبتی بر روابط ما داشته باشد. 

آیا پیروی از علایق و رفتن به دنبال نیازهای شخصی در ازدواج اشتباه است؟ 
می‌دانید این عقیده نادرست از کجا نشأت می‌گیرد؟ از این انتظار که "زوج‌های متأهل خوشحال باید همه‌ی کارهای‌شان را با هم انجام دهند. ولی اصلا" صحیح نیست زیرا در یک ازدواج خوب و سالم هر یک از طرفین به مقداری خلوت و زندگی خصوصی احتیاج دارند. 
با وجود اینکه زن و شوهر هر دو قسمتی از یک زندگی مشترک هستند ولی هر یک از آن‌ها زندگی مجزایی دارند و باید در مورد کارهایی که در زندگی مجزای‌شان انجام می‌دهند تصمیم بگیرند. هنگامی که ۲ نفر با هم ازداوج می‌کنند قسمتی از دنیای هم می‌شوند، یعنی در میان کارهای دیگر ممکن است به اهداف شخصی شریک زندگی‌شان علاقه‌مند شده و برای داشتن یک رابطه‌ی خوب با خانواده‌ی او نهایت تلاش‌شان را بکنند. این حسی است که با اجبار برای انجام همه‌ی کارها با همدیگر تفاوت بسیار دارد. 
زوج‌هایی که تصور می‌کنند باید همه‌ی کارها را با هم انجام دهند به زودی متوجه می‌شوند که در چنین رابطه‌ای یکی یا هر دوی آن‌ها احساس گرفتار شدن خواهند داشت. در برخی روابط همسران احتیاج دارند وقت بیش‌تری را با هم بگذرانند و در برخی دیگر نیاز دارند استقلال بیش‌تری داشته باشند. بنابراین هر یک از طرفین باید خود تصمیم بگیرند که چقدر به استقلال نیاز دارند. روش صحیح این است که میان با هم بودن و استقلال تعادل برقرار کرده و از آن برای بهبود روابط‌تان استفاده کنید. 
همسران می‌توانند خلاءها را با ویژگی‌های فردی یکدیگر پر کنند. 
یکی از لذت‌های بزرگ ازدواج توانایی تقسیم قدرت‌ها با شریک زندگی‌تان است. مثلا" اگر یکی از طرفین از نظر جسمی و بدنی قوی‌تر و دیگری از نظر منطقی و فکری قدرت بیش‌تری دارد می‌توانند با استفاده از تقسیم نقاط قوت‌شان زندگی زیباتری را خلق کنند. اما مثلا" هنگامی که یکی از طرفین بسیار خجالتی باشد و برای انجام همه‌ی کارها و صحبت‌ها به دیگری تکیه کند آن وقت حتما" احساس عدم تعادل به‌وجود خواهد آمد. 
نوع مشابه عدم تعادل زمانی اتفاق می‌افتد که همسران اعتقاد دارند زنان و مردان وظایف جداگانه‌ای بر عهده دارند و نمی‌توان آن‌ها را با هم تقسیم کرد. شوهرانی که از کمک در آشپزی یا تمیز کردن خانه امتناع می‌کنند به این دلیل که کارهای زنانه هستند و یا زنانی که از برداشتن یک چکش امتناع می‌کنند چون این‌ها کارهای مردانه هستند، اشخاصی‌اند که از این عقیده‌ی نادرست پیروی می‌کنند. برای موفقیت در یک رابطه‌ی زناشویی همسران باید انعطاف‌پذیرتر بوده و از همکاری با یکدیگر و انجام همه‌ی وظایف استقبال کنند. 
در ازدواج‌های موفق و روابط سالم هر یک از طرفین تلاش می‌کنند، هم به عنوان افراد مجزا و هم به عنوان یک زوج پیشرفت کنند. هر یک از افراد در یک رابطه نقاط قدرت و ضعف منحصر به فردی دارند و با الگو و سرعت به‌خصوصی به سوی رشد و ترقی در حرکت است. حال اگر سرعت رشد و پیشرفت یکی از طرفین بسیار بیش‌تر از دیگری باشد عدم تعادل می‌تواند به رابطه آسیب برساند. 
هدف از ازدواج برای هر دو طرف این است که دقیقا" همان چیزی را به‌دست بیاورند که می‌خواهند. این عقیده که ازدواج راهی است برای رسیدن به کامیابی و شادمانی نسبتا" جدید است. در گذشته مردم به دلایل اقتصادی و داشتن بچه ازدواج می‌کردند اما امروزه بسیاری از مردم به ازدواج به عنوان جاده‌ای برای رسیدن به رضایت فردی نگاه می‌کنند. بسیاری از شکایات درباره‌ی ازدواج نظیر این جمله هستند: "من دیگر در کنار او احساس شادمانی و کامیابی ندارم و خوشحال نیستم." این نوع شکایات نتایج انتظارات غیرمنطقی است. مثلا" وقتی یکی از طرفین می‌گوید: "اگر مرا دوستن داشتی، وقت بیش‌تری را با خانواده‌ی من می‌گذراندی." / "اگر مرا دوست داشتی، به سفری می‌رفتیم که من می‌خواستم." / " اگر مرا دوست داشتی، این قدر از من انتقاد نمی‌کردی" / " اگر مرا دوست داشتی، در کارهای خانه بیش‌تر کمک می‌کردی." 
پیغامی که از این جمله‌ها دریافت می‌شود این است: "مرا دوست نداری مگر اینکه دقیقا" همان کاری را انجام دهی که من می‌خواهم." ولی هنگامی که مثلا" همسر شما به دلیل اینکه تولدش را فراموش کرده‌اید گله‌مند و ناراحت است، گفتن این جمله که: "می‌دانی که دوستت دارم" کافی نیست و نباید انتظار داشته باشید که او بی‌توجهی شما را با گفتن همین جمله‌ی ساده ببخشد. این انتظار شما، یکی دیگر از راه‌هایی است که در آن سعی دارید همه چیز دقیقا" به همان روشی که می‌خواهید پیش برود. این عقیده یکی دیگر از نشانه‌های خودخواهی است. همه‌ی ما حق داریم به نیازها و خواسته‌های‌مان برسیم به شرطی که واقع‌بین و منطقی باشیم. حتی در بهترین ازدواج‌ها همسرتان می‌تواند فقط مقدار مشخصی از خواسته‌های‌تان را برآورده کند و بقیه‌ی آن‌ها باید از طریق کار، بچه، رفتن به دنبال علایق شخصی و یا از درون‌تان برآورده شوند. 

علوی ( www.alavigroup.com )


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹

1 – شرايط مربوط به طرفين عقد به چند دسته تقسيم مي شوند ؟

الف ) شرايط مثبت                ب ) شرايط منفي

 

2 – شرايط مثبت را نام ببريد ؟

شرايط است که وجود آن براي درستي و صحت نکاح لازم است و عبارتند از :

1 – اختلاف جنس

2 – شرايط سن

3 – شرط اجازه پدر

4 – شرظ سلامت عقل

 

3 – شرط اجازه پدر را توضيح دهيد ؟

ازدواج دختري که هنوز شوهر نکرده اگر چه به سن بلوغ  هم رسيده باشد مشروط به اجازه پدر يا جد پدري اوست گر چه ازدواج يک زن و مرد بايد با قصد و رضايت و توافق آن دو صورت گيرد اما تاکيد قانون بر اجازه پدر يا جد پدري به واسطه عشق و علاقه اي است که والدين به فرزندان خود دارند . آنها به دليل تجربه و شناخت خود از زندگي و نيز به واسطه همبستگي افراد خانواده و ارتباط خوني و احساسي که نسبت به يکديگر دارند ، در مورد ازدواج فرزندان خود و انتخاب همسر از سوي آنان ، احساس مسئوليت مي کنند . از اين رو اجازه پدر از طرفي براي حمايت از دختر است و از طرف ديگر براي تاييد شخصي که به عنوان داماد خانواده ، پس از ازدواج عضوي از خانواده خواهد شد . اختيار پدر از نظر قانون ، محدود به مصلحت فرزند است و از اين جهت تفاوتي بين دختر و پسر صغير وجود ندارد .

 

4 – سفيه کيست ؟ آيا ازدواج سفيه درست است ؟

از نظر قانوني ، افرادي را که قادر به اداره اموال خويش نيستند و به عبارت ديگر صلاح خويش را تشخيص نمي دهند و دست به معاملات غير عاقلانه مي زنند اصطلاحا « سفيه » مي گويند . حقوقدانان ازدواج سفيه را صحيح مي دانند و به قانون مدني استناد مي کنند  که در شرايط اهليت زوجين اشاره اي به لزوم رشد نکرده است و مي گويد عاقد بايد عاقل و بالغ و قاصد باشد . ليکن در توافق نسبت به مهر سفيه آزاد نيست و بايد با اجازه ولي يا قيم او باشد زيرا به طور مستقيم با اموال او ارتباط دارد و ميزان مهر نيز با رضاي زوجين معين مي شود نه حکم قانون .

 

5 – مشکلاتي را که بيمار رواني قبل و بعد از ازدواج ايجاد ميکند نام ببريد ؟

اول : اگر جنون و بيماري شخص مسلم باشد ازدواجش به علت نداشتن اراده صحيح درست نيست . حال اگر شخصي از وضعيت رواني شخص مجنون آگاهي داشته باشد و با وي ازدواج کند ، نمي تواند اعتراض کند .

دوم : ممکن است شخص ندانسته با کسي ازدواج کند که در زمان عقد ازدواج دچار جنون بوده است . در صورتي بيماري وي قابل معالجه نباشد . همسر شخص ديوانه مي تواند به دادگاه مراجعه و تقاضاي فسخ ازدواج کند .

سوم : اگر زن و مرد هنگام ازدواج عاقل باشند اما پس از ازدواج يکي از آنان دچار جنون شده در اينصورت بين حالتي که شوهر ديوانه شود و حالتي که زن ديوانه شود تفاوت وجود دارد . اگر شوهر پس از ازدواج ديوانه شود زن مي تواند به دادگاه مراجعه و درخواست « فسخ » ازدواج نمايد . دادگاه پس از بررسي در صورتي که جنون شوهر را مسلم و محرز تشخيص دهد ، راي فسخ ازدواج مي دهد . اما اگر زن دچار جنون شود چون اختيار طلاق با مرد است نيازي به فسخ ندارد و مرد مي تواند در دادگاه يکي از دلايل درخواست طلاق را جنون زن عنوان کند .

 

6 – شرايط منفي يا موانع عقد ازدواج را تعريف کنيد و آنها را نام ببريد ؟

موانع ازدواج را شرايط منفي ازدواج نيز مي نامند . شرايط منفي شرايط اجتماعي يا طبيعي موجود بين يک زن و مرد است که وجود آن شرايط مانع از ازدواج آن دو نفر است . اين موانع عبارتند از : خويشاوندي يا قرابت در حدود معين ، ممنوعيت ازدواج با زن شوهر دار يا زني که در عده شوهر قبلي است . عده زن ، ازدواج با زن سه طلاقه و نه طلاقه ، احرام ، کفر ، لعان ، ازدواج زن ايراني با تبعه خارجي و ...

 

7 – خوشاوندي چند گونه است ؟

خويشاوندي بر سه گونه است :

الف ) خويشاوندي نسبي

ب ) خويشاوندي سببي

ج ) خويشاوندي رضاعي

 

8 – دلايل ممنوعيت ازدواج با خويشان را توضيح دهيد ؟

دليل اول : عامل زيستي است که مربوط به ساختمان جسمي و روحي انسان است . امروزه اين عقيده وجود دارد که ازدواج کسانيکه از يک خون هستند منجر به ضعف نژاد مي شود .

دليل دوم : از نظر روحي ، علاقه و تمايل جنسي خويشان نزديک که دائما با هم زندگي مي کنند به قدري ضعيف است که ممکن است پس از مدتي به کلي از بين برود و اين امر با بقاي خانواده منافات دارد .

دليل سوم : به عقيده بشر دوستان و مصلحين براي اينکه دوستي و محبت بين مردم حکمفرما شود خانواده ها و اقوام مختلف بايد بيشتر با هم بياميزند و يکي از وسايل برقراري ارتباط و دوستي و محبت خويشاوندي و ديگري ازدواج است .

 

9 – خويشاوندي نسبي را تعريف کنيد ؟

خويشاوندي نسبي عبارت است از خويشاوندي که از تولد يکي از ديگري حاصل شود و يا دو نفر که از يک منشا بوجود آمده باشند .

 

10 – خويشاوندي سببي را تعريف کنيد ؟

خويشاوندي ، ممکن است ناشي از ازدواج باشد ، اين خويشاوندي را سببي مي گويند . کساني را که ازدواج با آنها به اين دليل ممنوع است محرمات سببي مي گويند .

 

11 – خويشاوندي رضايي را تعريف کنيد ؟

رضاع به معني شير خوردن است . خويشاوندي رضاعي يعني خويشاوندي که بين طفل شير خوار و زني که او را شير داده است و بين هر يک از آنها با خويشان ديگر پيدا مي شود .

 

12 – آثار خويشاوندي را نام ببريد ؟

الف ) خويشاوندان نسبي از هم ارث مي برند و توارث به ترتيب طبقات در درجه ها روشن مي شود .

ب ) خويشاوندان نسبي که در خط مستقيم قرار دارند مکلف به انفاق يکديگر هستند .

ج ) محل اقامتگاه پدر ، اقامتگاه اطفال است و نام خانوادگي پدر و تابعيت پدر نيز به فرزندان تحميل ميشود .

د ) بعضي از خويشاوندان نسبي نمي توانند با هم ازدواج کنند . يعني ازدواج با پدر و مادر و خواهر و برادر و عمه و عمو و خاله و دايي ممنوع است .

 

13 – موانع ازدواج را نام ببريد ؟

1 – ممنوعيت ازدواج با زن شوهر دار يا زني که در عده شوهر قبلي است .

2 – عده رن

3 – ازدواج با زن سه طلاقه و نه طلاقه

4 – لعان

5 – محروميت ازدواج در حال احرام در حج

6 – ممنوعيت ازدواج زن مسلمان با مرد غير مسلمان ( کفر )

7 – ممنوعيت ازدواج زن ايراني يا تبعه خارجي .

 

14 – دليل ممنوعيت ازدواج با زني که در عده شوهر قبلي است را شرح دهيد ؟

طبق قانون مدني ، يکي از شرايط درستي ازدواج ، شوهر نداشتن زن است . بنابراين اگر مردي زني را که همسر مرد ديگري است به عقد ازدواج خود در آورد ، اين نکاح باطل است و در اين مورد فرقي بين نکاح دائم يا منقطع نيست . اين حکم در مورد زني که در عده شوهر قبلي است نيز جاري است . در اين موارد علاوه بر اينکه زن و مرد از ازدواج با يکديگر محروم مي شوند قانون مجازاتهاي شديدي نيز براي آنها مقرر داشته است .

 

15 – عده را تعريف کنيد ؟

عده ، عبارت است از مدتي که تا انقضاي آن ، زني که عقد ازدواج او منحل شده است ، نمي تواند شوهر ديگري اختيار کند .

 

16 – دلايلي را که زنان بايد عده نگه دارند بيان کنيد ؟

به دو دليل ، زنان عده نگه مي دارند :

 1 – براي جلوگيري از اختلاط نسل

2 – بواسطه احترام به شخص متوفي

 

17 – عده بر چند قسم است نام ببريد ؟

الف ) عده وفات

ب ) عده طلاق و توابع آن

طبق قانون عده وفات چهار ماده و ده روز است مگر اينکه زن حامله باشد که در اينصورت عده وفات تا موقع وضع حمل است .

 

18 – محرم کيست ؟

محرم ، شخصي است که مطابق شرع ، تشريفات معيني را براي زيارت خانه خدا انجام ميدهد .

 

19 – زن ايراني تحت چه شرايطي مي تواند با تبعه خارجي ازدواج کند ؟

اگر زن ايراني قصد ازدواج با يک تبعه خارجي را داشته باشد ، بايد از دولت اجازه بگيريد . حتي اگر هيچ منع قانوني مثل ( کفر ، احرام ، قرابت و ... ) هم براي ازدواج وجود نداشته باشد . علت اين ممنوعيت اين است که زن ايراني پس از ازدواج با مرد خارجي ، مليت ايراني خود را از دست ميدهد و به تابعيت دولت متبوع شوهر در مي آيد .

 

20 – مهمترين شرايط عقد ازدواج را نام ببريد ؟

1 – قصد يا اراده                   2 – رضايت طرفين

 

21 – عقد ازدواج با چه الفاظي واقع مي شود ؟

هر چند عقد ازدواج از عقود تشريفاتي است ليکن به کار بردن الفاظ معيني براي عقد ازدواج ضرورتي ندارد در قانون مدني نيز به کار بردن لفظ خاصي شرط نشده بلکه تاکيد بر اين است که طرفين بايد قصد ازدواج داشته باشند و به طريقي که در آن ترديد نباشد اين قصد را اظهار نمايند . در عمل به کار بردن الفاظ عربي رعايت شده و صيغه عقد معمولا به زبان عربي جاري شود .

 

22 – اگر شرايط مثبت ازدواج موجود باشد و مانعي هم در کار نباشد ازدواج بين دو نفر ممکن مي شود؟

 از قديم در ايران رسم بوده که توافق زن و مرد براي ازدواج به صورت نوشته اي منعکس مي شد که به آن قباله ازدواج مي گويند .

 

23 – براي ثبت ازدواج چه مدارکي لازم است ؟ نام ببريد ؟

1 – شناسنامه

2 – اجازه اولياي زن در موردي که اين اجازه لازم است .

3 – سندي که دليل بر فوت شوهر باشد در مورد زني که همسرش فوت شده و قصد ازدواج مجدد دارد و طلاق نامه ، در مورد زن مطلقه .

4 – اجازه دولت در مورد ازدواج زن ايراني با تبعه خارجي

5 – وکالت نامه ، در صورتي که عقد به وسيله وکيل انجام ميگيرد .

6 – گواهي پزشک مبني بر نداشتن بيماريهاي مسري .

 

24 – شرايط ضمن عقد را توضيح دهيد ؟

طرفين عقد ازدواج مي توانند در ضمن عقد هر شرطي که مخالف متقاضي عقد مزبور نباشد ، قرار دهند مثل اينکه شرط شود هرگاه شوهر ، زن ديگر بگيرد يا در مدت معيني غايب شود يا ترک انفاق نمايد يا بر عليه حيات زن سوء ظن يا سوء رفتاري نمايد که زندگي آنها با يکديگر غير قابل تحمل باشد زن وکيل و وکيل در توکيل باشد که پس از اثبات تحقق شرط در محکمه و صدور حکم نهايي خود را مطلقه سازد .

 

25- چهار شرط از شرايط 12 گانه طلاق را نام ببريد ؟

1 – سوء رفتار يا سوء معاشرت زوج به حدي که ادامه زندگي را براي زوجه غير قابل تحمل نمايد .

2 – ابتلا زوج به امراض صعب العلاج ، به نحوي که دوام زناشويي براي زوجه مخاطره آميز باشد .

3 – جنون زوج در مواردي که فسخ نکاح شرعا ممکن نباشد .

4 – عدم رعايت دستور دادگاه در مورد منع اشتغال زوج به شغلي که طبق نظر دادگاه صالح منافي با مصالح خانوادگي حيثيت زوجه باشد . در مورد اين شرط در صورتي که مردي شغل نامناسبي دارد و حاضر نيست براي حفظ شرافت خانوادگي از آن صرفنظر کند ، زن بايد از همسرش شکايت کند که شغل نامناسبي دارد و از راه شرافتمندانه امرار معاش نمي کند .


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹

1 – علت دخالت دولت در تنظيم روابط زن و شوهر چيست ؟

دخالت دولت در تنظيم روابط زن و شوهر بواسطه جنبه اجتماعي نهاد خانواده است . زيرا ازدواج تنها به زن و شوهر محدود نمي شود بلکه فرزندان ناشي از ازدواج را نيز در بر مي گيرد و چون خانواده هسته مرکزي اجتماع و پايه آن است وجود خانواده هاي مستحکم و با ايمان سبب استحکام جامعه و برقراري نظم و امنيت در اجتماع خواهد شد . از اين رو به سبب اهميت نهاد خانواده ، قانون گذار در تنظيم روابط زن و شوهر مداخله کرده و نظم آن را خود به عهده گرفته است .

 

2 – جنبه هاي عقد ازدواج را نام ببريد ؟

ازدواج داراي دو جنبه مالي و غير مالي است .

 

3 – جنبه مالي ازدواج را توضيح دهيد ؟

نفقه و مهريه از جمله امور مالي و همکاري زن و شوهر در تحکيم مباني خانواده است . در روابط مالي زن و شوهر ، شوهر مکلف است که مهريه همسر خود را بپردازد و زن مي تواند مهريه خود را مطالبه کند . شوهر موظف است مخارج زندگي همسر و خانواده خود را حدود متعارف و با توجه به وضعيت اجتماعي همسر تامين کند و زن قانونا وظيفه ندارد در تامين مخارج زندگي مسئوليتي بر عهده بگيرد . حتي اگر زن جهيزيه به خانه شوهر ببرد به مالکيت شوهر در نمي آيد و متعلق به خود اوست .

 

4 – اساس تشکيل خانواده بر چه پايه اي استوار است ؟

اساس تشکيل خانواده بر پايه مودت و علاقه و روابط عاطفي و انساني زن و مرد استوار است .

 

5 – تکليف زن در مقابل شوهر چيست ؟

تمکين از تکاليف مخصوص زن نسبت به شوهر است . تمکين در لغت به معني تن در دادن است و از نظر حقوقي ، داراي دو معني عام و خاص است . تمکين به معني عام يعني اينکه زن ضمن انجام وظايف خود نسبت به همسر رياست شوهر را در اداره امور مالي و اخلاقي خانواده و تربيت فرزندان بپذيرد و در حدود قانون و به طور متعارف از او اطاعت کند . همچنين زن بايد در رفت و آمدها و معاشرت ها و دوستي ها نظر شوهر را مراعات کند . تمکين به معني خاص مربوط به رابطه زن و شوهر است . انسان در عين حال که يک موجود اجتماعي است يک موجود زيستي نير هست و بدين لحاظ داراي علايق و تمايلات جنسي است که بايد ارضاء شود . قانونگذار زن و شوهر را مکلف به حسن معاشرت کرده است .

 

6 – ناشزه کيست ؟

در صورتي که زني بدون هيچ دليلي از همسر خود تمکين نکند در اصطلاح حقوقي وي را ناشزه مي نامند . زن ناشزه حق مطالبه نفقه از همسرش را ندارد و مرد مي تواند به دادگاه مراجعه کرده و الزام او را به تمکين بخواهد .

 

7 – زن و شوهر چه حقوقي و تکاليفي در مقابل يکديگر دارند ؟

1 – حسن معارشرت

2 – سکونت مشترک

3 – معاضدت و همکاري در تحکيم مباني خانواده و تربيت اولاد .

 

8 – مفهوم حسن معاشرت را توضيح دهيد ؟

هنگاميکه زن و مردي ازدواج مي کنند در حقيقت پيمان مي بندند که در غم و شادي ، سلامتي و بيماري شريک يکديگر و در همه مراحل زندگي ، غمخوار و پشتيبان هم باشند . درست است که زن و مردي که ازدواج مي کنند داراي دو فرهنگ  و دو شخصيت متفاوت هستند و ممکن است در بسياري از موارد با يکديگر اختلاف نظر و سليقه داشته باشند ليکن با کمي گذشت که لازمه زندگي خانوادگي است مي توانند اختلاف نظرها را کنار گذاشته و با هم هم عقيده شوند . تعادل در زندگي مشترک هنگامي به وجود مي آيد که روابط دو سويه زن و شوهر بر پايه هاي عاطفي ، عقلايي و اخلاقي استوار باشد .

 

9 – مفهوم سکونت مشترک را توضيح دهيد ؟

هدف از ازدواج و تشکيل خانواده پاسخ به غريزه و فطرت ايجاد کانوني امن و آرام ، برقراري عشق و مودت و داشتن فرزند ، حفظ عفت و اخلاق حسنه و کمک به رشد و تکامل زن و شوهر است . رسيدن به اين اهداف با جدايي زن  و شوهر امکان پذير نيست ، از نظر قانوني زني که از ايفاي وظيفه زناشويي خود خودداري کند مستحق نفقه نخواهد بود . شوهر مکلف است زنش را در خانه خود بپذيرد و يا مسکني براي او تهيه کند و زن مکلف است در خانه شوهر زندگي کند مگر اينکه در مورد سکونت در مسکن جداگانه با يکديگر توافق کرده باشند .

 

10 – در صورتي که مرد ترک خانه و خانواده کند ، تکليف زن چيست ؟

در صورتي که مرد ترک خانه کند و خانوداه را رها سازد و حاضر به سکونت مشترک با زن نباشد زن مي تواند درخواست طلاق کند .

 

11 – براي تحکيم مباني خانواده چه وظيفه اي بر عهده زن و شوهر است ؟

بايد در اداره امور زندگي با يکديگر همکاري کنند و با کمک و همکاري هم ، مسووليت تربيت و نگهداري فرزندان را به عهده بگيرند و زمينه مساعدي براي رشد جسمي و معنوي آنان فراهم آورند . زن و شوهر مکلف هستند در هنگام بيماري و درماندگي و گرفتاري از يکديگر مراقبت کنند و يار و غمخوار هم باشند و طبعا وظيفه اي که زن و شوهر در مقابل يکديگر و فرزندان بر عهده دارند وظيفه اي اخلاقي است .

 

12 – حقوق و تکاليف شوهر را شرح دهيد ؟

سرپرستي و رياست شوهر بر خانواده :  قانون مدني بر ايجاد کانون خانوادگي گرم و آرامي تاکيد دارد که اساس آن بر سرپرستي و رياست شوهر و پدر ر خانواده استوار باشد . با توجه به اينکه هر اجتماعي بايد يک سرپرست داشته باشد تا کارها را هماهنگ سازد و مشکلات را از پيش پا بردارد و تصميم نهايي را بگيرد ، خانواده هم به عنوان کوچکترين واحد اجتماع ، نياز به سرپرستي دلسوز دارد که براي حفظ منافع و مصالح خانواده تلاش کند و در صورت بروز اختلاف سليقه در مورد مسائل زندگي ، نظر نهايي را بدهد .

 

13 – آثار ياست شوهر بر خانواده را شرح دهيد ؟

1 – تمکين : نتيجه رياست مرد بر خانواده اين است که در اختلاف سليقه ها زن بايد نظر شوهر را بپذيرد البته مرد نبايد از اختيار خود سوء استفاده کند .

2 – تعيين مسکن خانواده : محل سکونت خانواده را مرد تعيين ميکند و زن تابع اراده اوست . ليکن زن و شوهر مي توانند هنگام عقد يا پس از آن محل سکونت را با توافق يکديگر انتخاب کنند و يا تعيين آن را به زن واگذار کنند .

 

3 – مخالفت شوهر با شغل زن : شوهر مي تواند زن خود را از کاري که با مصالح خانوادگي يا حيثيت زن يا شوهر سازگاري نداشته باشد منع کند .

 

4 – ولايت بر فرزندان : نگاهداري و تربيت فرزندان يک  خانواده : وظيفه پدر و مادر است اما تا زمانيکه فرزندان به سن قانوني نرسيده باشند اداره دارايي آنها با پدر است و مادر هيچگونه اختياري در اين مورد ندارد .

 

5 – نام خانوداگي : از زمانيکه همه مردم داراي شناسنامه شدند ، دختري که ازدواج مي کند مي تواند نام خانوادگي شوهر را به تنهايي يا در کنار نام خانوادگي خود به کار ببرد .

 

6 – تابعيت : هرگاه زن ايراني بخواهد با مردي خارجي ازدواج کند ، اولا نبايد موانعي را که براي ازدواج بر شمرديم داشته باشد و ثانيا بايد اجازه مخصوصي تحت عنوان « پروانه زناشويي » از وزارت کشور بگيرد .

 

14 – مهر را تعريف کنيد ؟

مهر يا صداق عبارت از مالي است که به سبب وقوع عقد نکاح شوهر به مالکيت زن در مي آورد يا پرداخت آن را به محض مطالبه زن بر عهده ( ذمه ) خود مي پذيرد . هر چند در عمل مطالبه مهر در دوران ازدواج مرسوم نيست ليکن با توجه به اينکه در قوانين ما ، حقوق و تکاليف زن و شوهر يکسان نيست و طبق قانون اختيار طلاق در دست شوهر است وجود مهريه لازم بوده و به عنوان تضمين بقاي ازدواج براي زن محسوب مي شود .

 

15 – مشخصات مهر را نام ببريد؟

1 – مهر بايد ارزش مالي داشته و قابل تملک نيز باشد .

2 – مهر بايد معلوم و معين باشد يعني زن و مرد به آن آگاهي داشته باشند .

3 – زن و مرد بايد با توافق يکديگر مقدار مهر را تعيين کنند .

4 – اگر در عقد نکاح شرط شود که در صورت عدم تاديه مهر در مدت معين نکاح باطل خواهد بود نکاح و مهر صحيح ولي شرط باطل است .

5 – به محض وقوع عقد زن مالک مهر مي شود و مي تواند هرگونه تصرفي که بخواهد در آن بنمايد و در صورتي که در قباله ازدواج عبارت « عندالمطالبه » در مواردي که مهر پول يا طلاست قيد شود زن مي تواند هرگاه که بخواهد آن را مطالبه نمايد .

 

16 – حق حبس را شرح دهيد ؟

به مجرد عقد ، زن مالک مهر ميشود و مي تواند آن را از شوهر مطالبه کند و در صورت امتناع شوهر حتي مي تواند با رجوع به دادگاه به طريق قانوني مهريه خود را طلب کند به عنوان ضمانت اجراي اين حق ، قانون به زن حق داده تا زماني که مهر خود را رديافت نکرده از تمکين خودداري نمايد اين حق به حق حبس معروف است .

 

17 – شروط « حق حبس » را شرح دهيد ؟

شرط اول : مهر زن بايد حال باشد يعني مدت دار نباشد و به مجرد عقد قابل وصول باشد بنابراين اگر مدت دار باشد حق حبس ندارد .

 

شرط دوم : در صورتي که زن قبل از دريافت مهر از شوهر تمکين کند ، حق حبس او ساقط مي شود منتهي حق مطالبه مهر او از بين نمي رود .

 

شرط سوم : فرق نمي کند که شوهر ثروتمند باشد يا نباشد در هر صورت زن حق حبس دارد .

 

شرط چهارم : در صورتيکه زن از حق حبس خود استفاده کند و از همسرش تا وصول مهر تمکين نکند و از انجام وطايف زناشويي خودداري کند ناشزه محسوب نمي شود و مستحق نفقه نيز هست .

 

18 – مهر المسمي را تعريف کنيد ؟

مهري است که در سند ازدواج ثبت شده است و مهر بايد ماليت داشته باشد و معلوم و معين باشد و غير عقلايي و غير شرعي هم باشد .

 

19 – مهر المثل را تعريف کنيد ؟

در صورتيکه زن و شوهري ضمن عقد ميزان و نوع مهر به توافق نرسند و يا مهري معين کنند که فاقد اوصاف شرعي و قانوني باشد ، در صورت انحلال نکاح ، قانون مدني زن را مستحق مهرالمثل مي داند . براي تعيين مهر المثل بايد وضعيت زن از حيث شرافت خانوادگي و ساير صفات از جمله وضعيت فردي و تحصيلات وي نسبت به کساني که از نظر اجتماعي همشان او هستند در نظر گرفته شود .

 

20 – مهر المتعه را تعريف کنيد ؟

اگر مهر در عقد ذکر نشده باشد و شوهر پيش از تعيين مهر و پيش از آميزش ، بخواهد زن خود را طلاق دهد ، زن مستحق مهرالمتعه است براي تعيين مهر المتعه حال مرد از حيث غنا و فقر ملاحظه مي شود .

 

21 – نفقه چيست ؟

نفقه عبارت است از مسکن و البسه و غذا و اثاث البيت که به طور متعارف متناسب با وضعيت زن باشد و خادم در صورت عادت زن به داشتن خادم يا احتياج او بواسطه مرض يا نقصان اعضاء .

 

22 – ميزان نفقه چگونه تعيين مي شود ؟

از نظر قانوني ، نفقه زن متناسب با وضعيت زن تعيين شده و توانايي مالي مرد در نظر گرفته نمي شود هر چند قانون ايران فقط شوهر را عهده دار تامين نيازهاي زندگي مي شناسد . ليکن توجه به تحولات اجتماعي و اقتصادي امروزي حتي نقش زن و مرد در خانواده تغيير کرده است . در اکثر جوامع زن نيز مانند مرد ، در بيرون از خانه و يا در مزرعه و يا در خانه به فعاليت مي پردازد و به زندگي اقتصادي خانواده بين زن و مرد تعادل بيشتري پيدا کرده است .

 

23 – تکليف شوهر به دادن نفقه زن اختياري است يا قانوني ؟ توضيح دهيد ؟

تکليف شوهر به دادن نفقه زن ، يک تکليف قانوني است بنابراين در صورتيکه شوهر از پرداخت نفقه زن عليرغم داشتن استطاعت مالي خودداري کند ، زن مي تواند از او شکايت کند . در صورتيکه زن با شوهر سازگاري داشته باشد و مرد هم توانايي مالي داشته باشد و مرد هم توانايي مالي داشته باشد ولي نفقه زن را ندهد ، زن مي تواند شکايت کند و دادگاه با توجه به وضعيت زن ميزان نفقه را معين کرده و شوهر را محکوم به پرداخت آن مي کند .

 

24 – نفقه زن و فرزندان در صورت  ورشکستگي شوهر مقدم بر  طلب کاران است .

 

25 -  ناشز کيست ؟

شوهري که حق ناشي از نکاح را  که براي زوجه حاصل شده ايفا نکند ناشز گويند . اين حقوق عبارت است از دادن نفقه و کسوه و حسن سلوک .

 

26 – آيا بردن جهيزيه به خانه شوهر يک وظيفه قانوني است ؟

از نظر حقوقي زن اجباري در تهيه و بردن جهيزيه به خانه شوهر ندارد و شوهر پس از ازدواج مالک جهيزيه نمي شود بلکه به طور متعارف مي تواند از اين وسايل استفاده کند و از منافع آن بهره مند شود .


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
نكاح در اصل به معناي وَطْيْ (آميزش) است،که در مورد عقد ازدواج به مناسبت اين‌كه آن زمينه وطي ميباشند، استعمال مي‌شود. به نظر مي‌رسد منظور از عقد،نه‌ تنها صيغه بلكه مفهوم حاصل از آن يعني همان ازدواج است بنابراين نكاح را چنين تعريف مي‌كنيم:
«نكاح رابطه‌اي است حقوقي – اخلاقي كه به وسيله عقد بين زن ومرد حاصل مي‌شود وبه آن دو حق مي‌دهد كه با يكديگر زندگي كنند، مظهر بارز اين رابطه، حق تمتع جنسي است. اين تعريف شامل هر دو قسم نكاح يعني دائم و موقت مي‌شود
صيغۀ نكاح: نكاح از عقود به شمار رفته ودر آن ايجاب و قبول طرفين لازم است. فقهاي اسلام همه اتفاق نظر دارند كه در انجام عقد نكاح نه تنها وقوع ايجاب وقبول لفظي،ضروري است بلكه بدون آن رابطه زوجيت ايجاد نمي‌شود بنابراين نكاح معاطاتي، كه صرفاً به اعلام توافق طرفين بسنده مي‌شود، باطل است بلكه بايستي لفظ ايجاب وقبول هر چند به صورت غيرعربي بر زبان جاري شود اعتبار عربي بودن لفظ در صورتي است كه طرفين آشنايي به زبان عربي داشته باشنديا دسترسي به فردي داشته باشند كه بتواند عقد نكاح را به زبان عربي جاري كند.گر چه وکیل گرفتن وی از سوی طرفین ازدواج شرعا واجب نیست.
 
اقسام نكاح
ازدواج بر دو نوع است:
1.دائم
2.موقت
در ازدواج دائم پايان رابطه زوجيت مشخص نمي‌شود امّا در ازدواج موقت  پايان آن معلوم شده است.
ازدواج دائم حقوق وتكاليفي را براي زن ومرد ايجاد مي‌كند امّا در ازدواج موقت،تمامي حقوق وتكاليف توافقي است كه در حين عقد مي‌توانند به‌عنوان شرط ضمن عقد مقرر نمايند، جز مهر كه در هر دو نوع ازدواج بر شوهر واجب مي‌شود.
 
فضيلت ازدواج
ازدواج وتشكيل خانواده در اسلام امري مقدس وداراي فضيلت محسوب شده وترك آن مورد نكوهش واقع شده است. در اسلام هيچ بنايي محبوبتر از ازدواج بنيانگذاري نشده است پديده‌اي كه آبادي خانه‌‌ها را به دنبال دارد وعبادت آدمي را فضيلت مي‌بخشد به گونه‌اي كه دو ركعت نماز فرد متأهل برتر از هفتاد ركعت نماز فرد غير متأهل است. از نظر اسلام بدترين مرده‌گان، كساني هستند كه بدون عذر ازدواج نكرده واز دنيا روند.
 
اهداف و مقاصد ازدواج
 
چنان‌چه ازدواج از نگاه اسلام امري بافضيلت باشد، مي‌بايست داراي هدفي مقدس ومعقول باشد وهر چيزي نمي‌تواند هدف براي اين سنّت طبيعي و ديني قرار گيرد. برخي اهداف عبارتند از:
 
1.  توليدمثل وبقاي نسل: اين هدف را مي‌توان از اغراض مادی ازدواج به شمار آورد نه معنوی آن،که در قرآن وروايات به اين هدف اشاره شده است:
« نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ » (بقره/223 )
زنان شما كشتزار شما هستند.
 
2.  كسب مودت و رحمت: آدمي در مسير زندگي بحران‌ها ومشكلاتي دارد ونيازمند دلداري واميدواري است. اساساً انسان نيازمند است كسي را دوست داشته باشد وخود نيز مورد محبت واقع شود. که ازدواج اين نياز را تأمين مي‌كند.
قرآن كريم مودت ورحمت را نعمتي از سوي خداوند به زوجين مي‌داند آن‌جا كه مي‌فرمايد:
« وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً » (روم/21)
و خداوند بین شما [زوجين] مودت ورحمت قرار داد.
 
3.  نيل به آرامش و سكونت: ازدواج روح آشفته وسركش جوان را آرامش و تعادل مي‌بخشد تا در سايۀ آن فعاليت‌هاي خود را منظم وهدف‌مند نموده وبه سوي مقاصد عالي قدم بردارد. قرآن كريم به اين هدف تصريح نموده ومي‌فرمايد:
« وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها » (یونس/67)
و از نشانه‌هاي خداوند اين است كه از جنس خودتان براي شما زوجي آفريد تا در كنار او آرام گيريد.
 
4.  نيل به كمال روحي ومعنوي: انسان به حكم فطرت كمال جوست ودر گرايش‌هاي خود رسيدن به نوعي كمال را مدّ نظر مي‌گيرد. كمالات انسان ممكن است مادي يا معنوي باشد امّا از ديدگاه اسلام كمال انسان در حركت به سوي خداوند وبندگي اوست كه در سايه دينداري حاصل مي‌شود. در حديثي از پيامبر اكرم (ص) به اين هدف تصريح شده است.آن جا که حضرت می فرمایند:
                              «من تزوّج فقد احرَزَ نصفَ دينه»1
               هر كس ازدواج كند نصف دينش را حفظ كرده است.
 
آثار وفوائد ازدواج
 
1.  صيانت از گناه: ازدواج از فشار غريزه جنسي مي‌كاهد وچشم وگوش را به قيد وحصار مي‌كشاند.
2.  حفظ سلامتي جسمي ورواني: دانشمندان معتقدند كه ارضاء صحيح وبه موقع غريزه جنسي سلامت جسمي ورواني را به دنبال خواهد داشت.
3.  رشد شخصيت: ازدواج جوان بي‌تفاوت وخودخواه را به تلاش‌ واحساس مسئوليت وايثار وا مي‌دارد ودر سايه تعامل صحيح زن وشوهر با يكديگر استعدادها را شكوفا وعيب‌ها را برطرف وكمالات را مضاعف خواهد كرد.
4.  ارضاء غريزه جنسي: اين امر نمي‌تواند هدف ازدواج باشد چرا كه تعالي بخش نيست بلكه يكي از فوايد شروع وطبيعي ازدواج به شمار مي‌آيد. ميل جنسي كه در طبيعت حيوانات و‌انسان‌ها قرار داده شده است. از مهم‌ترين لذت‌هاي دنيوي بوده وتعديل وهدايت آن در مسير معقول امري سخت ومهم محسوب مي‌شود اين ميل در امر ازدواج در سه مرحله حضور دارد.
الف. قبل از ازدواج محرّكي براي تشكيل خانواده وگرايش به جنس مخالف است.
ب. پس از ازدواج جاذبه وكششي در روابط زناشويي است كه باعث استحكام خانواده،شيرينی زندگي وآبي بر آتش منازعات است.
ج. لذت و مزدي است در برابر تحمل زحمت زندگي وپذيرش مسئوليت آن مانند قوه ذائقه بدن كه مزدي براي غذاست ونه هدف آن.
5. مشاركت در امور زندگي: زن ومرد در سامان دادن امور دنيوي خود نيازمند شريك زندگي هستند وهمسر شايسته‌ترين آنهاست.
 


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
باید دانست «استمناء» یعنی اینکه انسان با خودش کاری کند که از او منی بیرون بیاید، و این کار، از نظر اسلام حرام است و عامل این کار، مرتکب گناه شده است.

استمناء، دارای انواعی است؛ مثل بازی کردن با دست، گوش کردن به سخن و صدای زن نامحرم، رد و بدل کردن حرف های عاشقانه، در خیال آوردن و فکر کردن به مسائل شهوت انگیز. اگر کسی با اختیار یکی از این اعمال را به قصد خروج منی انجام دهد و منجر به خروج منی از انسان بشود، استمناء و حرام است.[1]


[1] . مجمع الرسائل محشی(همراه حاشیه)، صاحب جواهر الکلام(ره)، ج 1، ص 447، مسئله ی 1411؛ مناسک محشی، شیخ مرتضی انصاری(ره)، ص 34؛ مناسک محشی، امام خمینی(ره)، ص 163، ص 334


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
خود ارضایی حرام است . اگر کسی در ماه مبارک رمضان با این کار حرام روزه اش را باطل کند، باید کفاره بدهد و ندانستن مسئله عذر نیست . مگر اینکه اصلا ملتفت مسئله نبوده یعنی اصلا فکر نمی کرده که روزه را باطل می کند. در این صورت کفاره ندارد و فقط باید قضا نماید .(1)
در صورتی که باید کفاره بدهد، بنابر فتوای برخی از مراجع باید کفاره جمع بدهد ، یعنی هم شصت روز روزه بگیرد که حد اقل 31 روز آن دنبال هم باشد وهم شصت مسکین را طعام دهد یعنی به هر کدام حد اقل 750 گرم نان بدهد . و بنا برفتوای رهبر معظم انقلاب و آیت الله سیستانی ، کفاره جمع لازم نیست ، بلکه یکی از آن دو کافی است . (2)

پی نوشت :
1 – توضیح المسایل مراجع ، م 1659 و ذیل آن .
2 – همان، م 1660 و 1665 و ذیل آن .


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
سلام عزیزان

امروز می خوام یه پستی را توی وبلاگ قرار بدم که امروزه درد بزرگ جامعه مان شده، دردی که جوانان زیادی به اون مبتلا هستند و دارند در این منجلاب غرق می شوند و بدتر از اینها کسی هم نمی تونه به دادشون برسه مگر خودشون و همت و تلاش و پشتکارشون.

البته متأسفانه آنچه این افراد را سوی این عمل زشت سوق داده و افراد زیادی هم که به خود ارضایی مبتلا هستند واقعا از بد بودن این کار خبر ندارند و شاید هم بعضی ها این را عمل خوبی در جهت رفع نیاز جنسیشون بدونند که این فکرها اونها را به این منجلاب سوق داده که بعد از افدادن در دام شیطان و اعتیاد به این کار، بعدا متوجه خودشون می شوند.

خیلیها راههایی را برای ترک این عمل و نجات از اون پیشنهاد دادن که من هم در این پست به راههایی پرداختم اما اصل عمل به اونها و همت و پشتکار فرد و کمک از خدا در مورد ترک این خودارضائیه.

این مطلب پایینی را بخونین و ان شاء الله که مفید باشه و اگه سوالی داشتین در خدمتم.

در مورد موضوع مورد نظر نکات زیر ارایه و بیان مى گردد که امیدواریم دستورالعمل ها را نیک به کار گیرید و مطالب گفته شده را سخت باور کرده و به آن عمل کنید تا هماى سعادت در سراى دنیا و عقبى با شماهم آوا و از این رهگذر خانه آخرت ما نیز آبادان گردد.

1- همانگونه که مى دانید عمل انجام شده بى تردید از گناهان کبیره است وخداوند براى افراد مبتلا به آن عذابى سخت وعید داده است و افزون بر آن پیامدهاى منفى این عمل بسیار زیاد است و دامنه تاثیر آن از بیماریهاى جسمى تا اختلالات روحى و روانى را در بر مى گیرد، لذا باید متوجه زشتى این عمل بود و از عمق قلب خود آن را ناپسند شمارید و دامن خود را از آن پاک سازید ازاین رو پیامدهاى منفى این عمل در ذیل بیان مى گردد. ازطرفى عواقب اخروى آن در روایات بیان شده است که شما جهت اطلاع مى توانید از کتاب گناهان کبیره، شهید دستغیب و گناهان شناسى، رسولى محلاتى و کتاب دیگرى به همین نام از آقاى تهرانى بهره بگیرید وبا پشتوانه علمى، به صورت قطعى به ترک آن روى آورید.

اونهایی که در مورد خود ارضایی می خوان بیشتر بدونند به این آدرس برن:

http://1chera.blogfa.com/



2- بعد از اطلاع از گناه بودن این عمل و پى بردن به زشتى آن و پیامدهاى منفى و عواقب ناگوار آن باید در صدد توبه برآیید. توبه اى واقعى که دیگر به سراغ آن نروید و از عمق جان خود پشیمان باشید که نشان این پشیمانى ترک کامل آن عمل است و الا شیطان در برابر تمام تصمیمات قطعى ما مخالفت مى ورزد ودر صدد مانع تراشى است. بنابراین با توبه واقعى براى همیشه با آن عمل خداحافظى کنید و در این مسیر ابتدا بر خدا توکل کنید و آستین همت به کمر زده به دستورالعمل هاى زیر سخت پایبند باشید.


3- دوست عزیز خواهشمند است به منظور نیل به قله پاکى و طهارت که مطلوب هر انسانى است به تمام توصیه هاى زیر عمل کنید و حتى براى یک لحظه آنها رافراموش نسازید و بدانید که تنها عمل ره گشا است و الا اگر عمل نکنید، چه بسا موجب دلسردى شما مى شود:

3- 1- سعى کنید به هنگام خواب شکم شما بیش از حد معمول پر نباشد هر چه خالى تر باشد مطلوب است.

3- 2- از پوشیدن لباس تنگ و چسبان بخصوص لباسهاى زیر تنگ جدا اجتناب کنید.

3- 3- از نگاه کردن به مناظر و فیلم ها و تصاویر و مواضع جنسى و خوش آیند، از جنس مخالف و موافق خوددارى کنید و به محض مواجه شدن با این حالت چشمان خود را به زمین یا آسمان دوخته و در صورت مقدور ببندید.

3- 4- از فکر کردن و تصور نمودن و تخیل امور جنسى وجنس مخالف اجتناب کنید و به هیچ عنوان حتى به قصد دانستن و تحصیل آگاهى به سراغ این نوع مطالب نروید.

3- 5- از شنیدن و خواندن مباحث و مطالب جنسى و حتى شوخى هاى جنسى و تحریک کننده جدا پرهیز کنیدو به بهانه ازدواج و مانند آن به سراغ این نوع کتب نروید و مطالعه آن را به زمانى نزدیک ازدواج بسپارید.

3- 6- از مشاهده شوخى هاى جنسى زوج هاى جوان در ملا عام اجتناب کنید.

3- 7- از خوردن مواد غذایى که محرک است همانند خرما، پیاز، فلفل، تخم مرغ، گوشت قرمز و غذاهاى چرب اجتناب کنید.

3- 8- از نوشیدن افراط گونه آب و مایعات پرهیز کنید (بخصوص شب ها و قبل از خوابیدن)

3- 9- از دست ورزى با اندام جنسى خود اجتناب کنید و به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطى دست ورزى نکنید.

3- 10- به منظور تخلیه انرژى زاید بطور منظم و زیاد ورزش ساده انجام دهید (ورزش ساده و مستمر و طولانى مدت، مدنظر است).

3- 11- هیچگاه بیکار نباشید و براى اوقات فراغت خود، برنامه داشته باشید و آن را بامطالعه و سیاحت و زیارت و هنرهاى دستى و عبادت پر کنید (کارهاى مورد علاقه بیشتر توصیه مى شود). 3- 12- هرگز در مکانى خلوت و تنها ودور از نظر دیگران نباشید.

3- 13- به محض ورود افکار جنسى به ذهنتان سریع به نماز مشغول شده و یا تغییر محیط دهید و کمتر به آن توجه کنید تاخود از ذهن شما خارج شود و به مکان هاى عمومى بروید و یا کسى را همراه خود بیاورید مثلا بگویید احساس ترس مى کنم لطفا همراه من باشید.

3- 14- روزه مستحبى بگیرید و اگر توان آن را ندارید روزه اخلاقى بگیرید ومیزان مصرف غذا را کاهش و فاصله هر وعده غذا

را افزایش و تعداد دفعات غذا را کاهش دهید و به حداقل خوراک اکتفا نمایید.

3- 15- با جنس مخالف رفتار متکبرانه داشته باشید و از روى ملایمت و لطف صحبت و نکنید.

3- 16- قرآن و ادعیه بیان شده در مفاتیح الجنان را زیاد بخوانیدو در معانى آن فکر کنید.

3- 17- در مراسم مذهبى و دینى زیاد شرکت کنید.

3- 18- به زشتى گناهان و عواقب سو آنها آگاهى پیدا کنید و دراین مورد فکر کنید و از کتب مربوطه که در این مورد توصیه شده بهره بگیرید.

3- 19- یاد مردن و مرگ و عالم پس از مرگ را همیشه در ذهن خود زنده نگهدارید و به این منظور مطالعه کتب شهید دستغیب جدا توصیه مى شود وهر روز 20 صفحه از کتب معاد، قلب سلیم و سراى دیگر و را مطالعه کرده وبهره بگیرید.

4- عواقب خود ارضایى: خواهر گرامى خوب است در اینجا به برخى از پیامدهاى منفى خود ارضایى اشاره کنیم تابا آگاهى از آنها به شکل بهترى بتوانید از آنها اجتناب کنید البته این امور گوشه اى از عواقب سو شناخته شده هستند و الا هنوز همه پیامدهاى آن شناخته نشده و ما هم توان نقل تمام عواقب شناخته شده را نداریم و فقط به چند مورد اکتفامى کنیم:

الف) پیامدهاى جسمانى:

- ضعف بینایى و تارى چشم

- تحلیل رفتن قواى جسمانى

- عقیم شدن و نازایى

- پیرى زودرس

- ضعف مفاصل

- لرزش دست

- چروک صورت و بى حالت شدن چهره

ب) پیامدهاى روحى و روانى:

- ضعف حافظه و حواسپرتى

- اضطراب

- انزوا و گوشه گیرى

- افسردگى

- پرخاشگرى و تند خویى

- بى ذوقى و کم نشاط شدن

- یاس اززندگى و آینده

ج) عوارض اجتماعى:

- انزواطلبى

- ناسازگارى خانوادگى

- بى میل شدن به همسر

- ناتوانى در همسر دارى و خانه دارى

- بى توجه به اطرافیان حتى فرزندان

- تمایل نداشتن به ازدواج

- از بین رفتن عزت وپاکى و جایگاه اجتماعى

- طرد شدن

5- راه کارهاى عملى و توصیه هاى مربوط:

الف) خواهر گرامى توجه داشته باشید که تنها رعایت تمام وقت و کامل این امور بدون کم و کاستى و به صورت مستمر است که مى تواند بااستعانت از خداوند نتیجه بخش باشد و الا نه.

ب) به محض گناه و ارتکاب مایوس نشده از رحمت الهى دورى نجویید بلکه باید سریع مجددا ره پاکى را پیش گیرید و تلاش کنید که دیگر تکرار نشود.

ج) در صورت امکان با کم کردن سطح توقعات و انتظارات ازدواج کنید که ازدواج بهترین راه حل مشکل است.

د) در تمام حالات از خداوند کمک بگیرید و براى حفظ پاکى خود ازخداوند استعانت جسته و به نماز روى آورید تا خداوند شما را کمک و آبرو وعزت شما را روزافزون سازد.

به نقل از سایت تبیان


   
+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
استمناء عملی زیان بار، مذموم و ناپسند است که در دو سوره از سورهای قرآن و همچنین در روایات فراوانی به آن اشاره و تصریح شده است و از گناهان کبیره می باشد و از آن جهت که انجام آن دارای زیان های جسمی و معنوی زیادی می باشد، خدای مهربان آن را حرام فرموده  است.


«استمناء» (خود ارضایی) یعنی این که انسان با خودش کاری کند که از او منی بیرون بیاید و دارای انواعی است؛ مثل بازی کردن با دست، گوش کردن به سخن و صدای زن نامحرم، رد و بدل کردن حرف های عاشقانه، در خیال آوردن و فکر کردن به مسائل شهوت انگیز؛ از نظر اسلام اگر کسی با اختیار یکی از این اعمال را به قصد خروج منی انجام دهد و منجر به خروج منی بشود، استمنا و حرام است.

 

اما دلیل حرمت استمناء، آیاتی از قرآن مجید است  که ضمن بیان صفات مؤمنین و صفات اهل بهشت، می فرماید: «و آنها که دامان خویش را (از بى‏عفّتى) حفظ مى‏کنند، جز با همسران و کنیزان (که در حکم همسرند آمیزش ندارند)، چرا که در بهره‏گیرى از اینها مورد سرزنش نخواهند بود! و هر کس جز اینها را طلب کند، متجاوز است!  »[١] فقها و مفسرین از این آیات حرمت استمناء را استفاده کرده اند چرا که «استمناء» نیز بهره گیری جنسی از غیر راه هایی است که در آیه مجاز شمرده شده است. علاوه بر این دو آیه روایات زیادی از ائمه معصومین(ع)  داریم  که دلالت بر حرمت استمناء دارد. از این عمل در روایات با عناوین و اسامی مختلفی مثل دلک (مالیدن آلت با دست )،بازی با آلت (عَبِثَ بِذَکَرِهِ )، الْخَضْخَضَةِ، النَّاکِحُ نَفْسَهُ (ازدواج با خود) و نَاکِحُ الْکَفِّ (ازدواج با کف دست) تعبیر شده است. در این جا به چند روایت اشاره می کنیم:

 

1-امام صادق (ع) در باره مردی که با چهارپایان نزدیکی می کند یا از راه مالیدن آلت تناسلی با دست جنب می شود فرمود :این کارها و شبه آن زنا هستند .

 

2- امام صادق (ع) فرمود : مردی را پیش حضرت علی(ع) آوردند که با آلت خود بازی کرده (و به این طریق خود را ارضا می کرد)، حضرت آن قدر بر روی دست های او زدند که دستانش قرمز شد و سپس با بودجه بیت المال او را متأهل نمودند.

 

3- ابو بصیر گوید از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود: خداوند در روز قیامت با سه گروه حرف نمی زند و به آنان نظر نمی کند و آنان را از گناهان پاکیزه نمی سازد و برای آنان عذابی دردناک است ، یکی از آن گروه کسانی هستند که با خود نکاح (استمناء) کرده اند.

 

5- از امام صادق (ع) در باره خضخضه"( استمناء با دست) سؤال شد، در جواب فرمود: گناه بزرگی است که خداوند متعال در کتابش (قرآن) از آن نهی کرده است و کسی که چنین کاری را انجام دهد مثل این است که با خود ازدواج کرده باشد و اگر من بدانم که کسی این کار را انجام داده است با او غذا نمی خورم! سؤال کننده عرض کرد: ای پسر رسول خدا نهی خداوند متعال در کتابش را برای من بیان کنید ! حضرت فرمود: این آیه که می فرماید : کسی که از غیر این (راه های مجاز های شرعی برای نیاز های جنسی خود) استفاده کند ظلم کرده است....

 

6-پیامبر اکرم (ص) فرمود: کسی که با کف دست خود ازدواج کند (استمناء با دست) از رحمت خدا به دور است.

 

این بخشی از روایاتی است که به خوبی دلالت بر ناپسند بودن و حرمت استمناء و خود ارضایی دارد.

 

ضررهای استمناء

 

یکی از علت های این که اسلام چنین کاری را حرام کرده است ضرر های جسمی و روحی و روانی زیادی است که در این عمل وجود دارد و امروزه علم توانسته است بخشی از آن را کشف کند. علت های دیگر آن ممکن است در آینده کشف و روشن شود. زیان های استمناء که امروزه به اثبات رسیده است را می توان در دو بخش خلاصه کرد:

 

الف. زیانهای معنوی

 

1- گناه استمنا موجب دوری انسان از خداوند می شود به گونه ای که در روز رستاخیز خداوند به آنها  نه نگاه می نماید و نه با آنها سخن می گوید و از عطایا و بخشش های ویژۀ خداوند مانند اعطا روح پاکی و پاکیزگی محروم و بی بهره می شوند

 

2- به علت ارضاء ناقص و غیر طبیعی، بعد از ازدواج نیر غالبا امور زناشویی به طور طبیعی صورت نمی گیرد و گرفتارهای دیگر از این جهت در روابط بین زن و شوهر پیش می آید که به زندگی مشترک لطمه زده و شکست در زناشویی از عوارض آن است.

 

3-  گوشه گیری، یاس، بی تفاوتی نسبت به مسائل مهم حیاتی، غم و کدورت روانی از عوراض روحی دیگر آن است.

 

4- موجب رکود فکری، اختلال و ضعف حافظه و کاهش اراده می شود.

 

5-پیدایش سردرد و سر گیجه، سوت کشیدن گوش و ....

 

6. خستگی و فرسودگی دستگاه اعصاب.

 

7.زود رنجی و حساسیت در کوچکترین برخورد با دیگران.

 

ب. زیان های جسمی استمناء

 

1-مبتلایان به این عادت زشت در اثر عوارض روحی و جسمی حاصله، به تدریج تبدیل به افرادی ضعیف و ناتوان ، سرخورده، تنبل و مأیوس و دچار عقده های روانی می گردند و نسبت به دیگران نیز بدبین و در نوعی اضطراب و افسردگی به سر می برند.

 

2. تحریک زیاد هیپوتالاموس و در نتیجه تحریک افراطی غدد جنسی که سبب پرکاری نامتناسب آن ها می شود و بلوغ زود رس را به دنبال دارد.

 

3. تکرار زیاد این عمل به ضعف عمومی بدن و بالاخره پیری زود رس می انجامد.

 

4.به علت افزایش جریان خون در اعضای تناسلی، مغز و مراکز حساس دیگر مکرر دچار کاهش نسبی جریان خون می شود.

 

5. تخلیه های مکرر عصبی و عدم ارضاء در دراز مدت موجب ضعف عصبی و عوارض روحی می گردد.

 

6. ضعیف شدن بینایی و بی اشتهایی، ضعف استخوان و ناراحتی های مفصلی.

 

7. پیدایش کم خونی به ویژه در اثر تحریک مصنوعی و مداوم آلت تناسلی.

 

8. تورم کانال نطفه

 

9. تورم قسمت پایانی و عقب کانال ادرار

 

10. شل شدن عضلات تناسلی به گونه ای که قدرت نگهداری منی یا ادرار را از دست می رود.

 

نکتۀ قابل توجه این است که گر چه زیان های بهداشتی استمناء بیان گردید، اما نمی توان گفت که علت حرمت آن، تنها به خاطر زیان هایی است که ذکر شد؛ بلکه ممکن است علت های معنوی و مادی دیگری داشته باشد که هنوز برای ما شناخته نشده است  زیرا به یقین می دانیم که احکامی که از جانب خداوند حکیم صادر شده همه بر اساس مصالح و مفاسد صورت گرفته است.


-[١] وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ(*)إِلَّا عَلىَ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانهُُمْ فَإِنهَُّمْ غَیرُْ مَلُومِینَ(*) فَمَنِ ابْتَغَى‏ وَرَاءَ ذَالِکَ فَأُوْلَئکَ هُمُ الْعَادُونَ (*): معارج،28تا 31؛ مؤمنون،5تا9.


   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش